مجید قشونی؛ حسن غریبی؛ ایرج وثوق
چکیده
مقدمه: هدف این تحقیق، استفاده از پارامترهای استخراجشده امواج مغزی و آزمون یکپارچه دیداری- شنیداری IVA بهمنظور تعیین سطح کمبود توجهی و تکانشگری است.روش: نمونههای تحقیق از بین کودکان مبتلا به ADHD مراجعهکننده به کلینیکهای درمانی شهر مشهد بهروش نمونه در دسترس انتخابشدهاند. 50 کودک (32 پسر و 18 دختر) با میانگین و انحراف استاندارد ...
بیشتر
مقدمه: هدف این تحقیق، استفاده از پارامترهای استخراجشده امواج مغزی و آزمون یکپارچه دیداری- شنیداری IVA بهمنظور تعیین سطح کمبود توجهی و تکانشگری است.روش: نمونههای تحقیق از بین کودکان مبتلا به ADHD مراجعهکننده به کلینیکهای درمانی شهر مشهد بهروش نمونه در دسترس انتخابشدهاند. 50 کودک (32 پسر و 18 دختر) با میانگین و انحراف استاندارد سنی 1.90±9.17 سال مورد تحلیل قرارگرفتهاند. افراد ابتدا در آزمون IVA و سپس در ثبت امواج مغزی حالت چشمبسته و چشمباز شرکت کردهاند. در این تحقیق از روش همبستگی اسپیرمن و رگرسیون خطی چندگانه برای ارزیابی متغیرهای IVA و امواج مغزی و پیشبینی سطوح کمبود توجهی و تکانش گری استفادهشده است. یافتهها: طبق نتایج حاصله، تمام پارامترهای استخراجشده از آزمون IVA، همبستگی منفی معنیداری (p<0.05) با سطح کمبود توجهی داشتهاند. همچنین نسبت تتا/بتای امواج مغزی در حالت چشمبسته همبستگی مثبت معنیداری (p<0.05) با شاخص تکانشگری داشته است. نتایج رگرسیون شاخص تمرکز دیداری توانسته است با ضریب R2=0.391 (p<0.00001) سطح کمبود توجهی را در کودکان ADHD پیشبینی کند. همچنین زمان عکسالعمل دیداری و شنیداری آزمون IVA و نسبت. تتا/ بتای امواج مغزی هرکدام بهطور جداگانه توانستهاند با ضریب R2=022 و (p<0.05) سطح تکانشگری را پیشبینی کنند. نتیجهگیری: بنابراین متغیرهای آزمون IVA توانستهاند نقش مؤثرتری در پیشبینی سطح کمبود توجهی داشتهاند. اما عملکرد نسبت تتا/ بتای امواج مغزی و آزمون IVA در پیشبینی سطح تکانشگری مشابه هم بوده است. درنتیجه متغیرهای آزمون IVA و نسبت تتا به بتای امواج مغزی میتوانند نقش مؤثری در پیشبینی بیماری ADHD ایفا کنند.
الهام اصغری؛ محمدعلی نظری؛ جلیل باباپورخیرالدین؛ اسماعیل احمدی
دوره 2، شماره 4 ، خرداد 1395، ، صفحه 91-106
چکیده
امروزه نتایج پژوهشها حاکی از این است که امواج مغزی در حالات روانشناختی مختلف تغییر میکنند. در این راستا هدف این پژوهش بررسی تأثیر چالش شناختی بر الگوی الکتروآنسفالوگرافی کمّی است. دادههای qEEG در افراد راست دست ثبت شدند که شامل 13 دانشجوی پسر و 13 دانشجوی دختر بودند. برای ثبت امواج مغزی، الکترود بر روی ناحیه CZ نصب شد. آزمودنیها ...
بیشتر
امروزه نتایج پژوهشها حاکی از این است که امواج مغزی در حالات روانشناختی مختلف تغییر میکنند. در این راستا هدف این پژوهش بررسی تأثیر چالش شناختی بر الگوی الکتروآنسفالوگرافی کمّی است. دادههای qEEG در افراد راست دست ثبت شدند که شامل 13 دانشجوی پسر و 13 دانشجوی دختر بودند. برای ثبت امواج مغزی، الکترود بر روی ناحیه CZ نصب شد. آزمودنیها از فاصله 90 سانتیمتری، صفحهی سفید رایانه را به مدت یک دقیقه نگاه میکردند (موقعیت استراحت). سپس بازی React Traking Soccer به مدت یک دقیقه به اجرا درمیآمد (موقعیت چالش شناختی). EEG در حین دو موقعیت مذکور ثبت شد. تحلیل دادهها نشان میدهد اثر اصلی موقعیت ثبت (از حالت استراحت به حالت چالش شناختی) معنیدار نشده است (05/0P>،2/73=F) اما اثر اصلی باند فرکانسی (05/0P