غفور محمدآبادی؛ سیاوش طالع پسند؛ اسحق رحیمیان
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی روش اصلاح سوگیری توجه و تحریک جریان فرا جمجمهای بر کاهش نشانگان اضطراب اجتماعی انجام شد. روش: در این مطالعه از یک طرح کارآزمایی بالینی تصادفی شده استفاده شد. جامعهی آماری شامل دانشجویان داوطلب با نشانگان اضطراب اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد در سال تحصیلی 96 - 1395 بود. شرکتکنندگان 30 دانشجوی داوطلب ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی روش اصلاح سوگیری توجه و تحریک جریان فرا جمجمهای بر کاهش نشانگان اضطراب اجتماعی انجام شد. روش: در این مطالعه از یک طرح کارآزمایی بالینی تصادفی شده استفاده شد. جامعهی آماری شامل دانشجویان داوطلب با نشانگان اضطراب اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد در سال تحصیلی 96 - 1395 بود. شرکتکنندگان 30 دانشجوی داوطلب بودند که براساس ملاکهای ورود و خروج در مطالعه انتخاب شدند و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش (اصلاح سوگیری توجه و تحریک فرا جمجمهای) و یک گروه کنترل قرار گرفتند. پیش و پس از مداخله همه آنها سیاههی هراس اجتماعی را تکمیل کردند و زمان واکنش آنها به تکالیف سوگیری توجه ثبت شد. دادهها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: یافتهها حاکی از آناست که هر دو روش مداخله در مقایسه با گروه کنترل بهطور معنیداری منجر به کاهش نشانگان اختلال اضطراب اجتماعی و سوگیری توجه به محرکهای هیجانی منفی و افزایش توجه به محرکهای هیجانی مثبت شده است. ولی بین دو روش مداخله، تفاوت معنیداری مشاهده نشد. نتیجهگیری: یافتههای مطالعهی حاضر بر لزوم توجه به و استفاده از رویکردهای نوین درمانی در مواجهه با اختلال اضطراب اجتماعی تاکید دارد.
فاطمه غیورکاظمی؛ زهره سپهری شاملو؛ علی مشهدی؛ علی غنائی چمن آباد؛ فروزان پاسالار
دوره 4، شماره 12 ، خرداد 1397، ، صفحه 77-100
چکیده
مقدمه: هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان فراشناخت و آموزش نوروفیدبک بر علائم اضطراب، نظمجویی هیجان و فعالیت امواج مغزی دانشجویان دختر دارای تشخیص اختلال اضطراب اجتماعی بود. روش:پژوهش حاضر از نوع تک آزمودنی است. 5 دانشجوی دختر با تشخیص اختلال اضطراب اجتماعی از دانشگاه فردوسی و دانشگاه فرهنگیان مشهد با استفاده از شیوه نمونهگیری ...
بیشتر
مقدمه: هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان فراشناخت و آموزش نوروفیدبک بر علائم اضطراب، نظمجویی هیجان و فعالیت امواج مغزی دانشجویان دختر دارای تشخیص اختلال اضطراب اجتماعی بود. روش:پژوهش حاضر از نوع تک آزمودنی است. 5 دانشجوی دختر با تشخیص اختلال اضطراب اجتماعی از دانشگاه فردوسی و دانشگاه فرهنگیان مشهد با استفاده از شیوه نمونهگیری داوطلبانه و مصاحبه بالینی ساختاریافته و پرسشنامه هراس اجتماعی کانور انتخاب و پس از همتاسازی، بهصورت تصادفی در گروه فراشناخت و نوروفیدبک جایدهی شدند. فراشناختدرمانی در8جلسه هفتگی و نوروفیدبک16جلسه، سه بار درهفته اجرا شد. آزمودنیها در خط پایه، انتهای درمان و پیگیری، پرسشنامه نظمجویی هیجان را تکمیل کردند، پرسشنامه کانور دو بار در میانه درمان و امواج مغزی آزمودنیهای نوروفیدبک نیز قبل وبعد درمان تکمیل وثبت گردید. برای تحلیل دادهها ازبازبینی نمودارها و شاخص درصدبهبودی استفاده شد. یافتهها: اثربخشی هردو درمان درعلائم اضطرابی آزمودنیها مثبت و معنادار و بهبودی شرکتکنندهها درپیگیری ادامه یافته بود؛ اما اثربخشی هردو درمان برای نظمجویی هیجان معنادار نبود و تنها یکی از آزمودنیهای گروه فراشناخت اثربخشی معناداری در آن نشان داد. همچنین، آزمودنیهای نوروفیدبک، پس از درمان، امواج بهنجارتری را در موج آلفا و نقاط F3 وF4 داشتند. نتیجه گیری:درمجموع نتایج بیانگر تأثیر مثبت درمان فراشناخت ونوروفیدبک بر اضطراب اجتماعی و امواج مغزی آزمودنیها بود؛ اما درنظمجویی هیجان تأثیر این دو روش درمانی قابلتوجه نبود.
شاهرخ مکوند حسینی؛ محمود نجفی؛ رضا خالقی
دوره 3، شماره 10 ، آذر 1396، ، صفحه 63-80
چکیده
مقدمه: این پژوهش جهت بررسی روابط همبستگی بین میزان حساسیت سه سیستم مغزی ـ رفتاری با شدت اضطراب اجتماعی، بررسی رابطه میزان عاطفه مثبت و منفی به عنوان واسطه، و اینکه این عوامل در پیشبینی شدت اضطراب اجتماعی چقدر نقش دارند انجام شده است. روش: طرح این پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است و از مسیریابی نیز برای بررسی روابط همبستگی بین متغیرها ...
بیشتر
مقدمه: این پژوهش جهت بررسی روابط همبستگی بین میزان حساسیت سه سیستم مغزی ـ رفتاری با شدت اضطراب اجتماعی، بررسی رابطه میزان عاطفه مثبت و منفی به عنوان واسطه، و اینکه این عوامل در پیشبینی شدت اضطراب اجتماعی چقدر نقش دارند انجام شده است. روش: طرح این پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است و از مسیریابی نیز برای بررسی روابط همبستگی بین متغیرها استفاده گردید. تعداد 409 نفر دانشجو، از دانشکدههای دانشگاه فردوسی مشهد با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و سه پرسشنامه اضطراب اجتماعی (کانُور و همکاران، 2000)، مقیاس عاطفه مثبت و منفی پاناس (واتسون و همکاران، 1988) و مقیاس سیستمهای مغزی ـ رفتاری (کاروِر و وایت، 1994) را بهصورت خودگزارشی پاسخ دادند. دادهها با استفاده از مدل ساختاری و با نرم افزار لیزرل مورد تحلیل قرارگرفتند. یافتهها: تحلیل دادهها نشان داد که سیستم بازداری رفتاری بهصورت مستقیم با اضطراب اجتماعی رابطه معنادار دارد، همچنین بهصورت غیرمستقیم از طریق عاطفه منفی با اضطراب اجتماعی رابطه دارد. این سیستم با عاطفه مثبت، رابطه منفی و معنیدار دارد. سیستم رویآوری رفتاری نیز بهطور غیرمستقیم و از طریق عاطفه مثبت میتواند بر اضطراب اجتماعی اثرگذار باشد. همچنین سیستم جنگ/گریز/بهت از طریق عاطفه منفی با اضطراب اجتماعی رابطه دارد. عاطفه مثبت و عاطفه منفی نیز هر دو با اضطراب اجتماعی رابطه معنیدار دارند. نتیجهگیری: بر اساس یافتهها، سیستمهای مغزی رفتاری با اضطراب اجتماعی رابطه دارند. از طرف دیگر تغییرات سطح عاطفه مثبت و منفی، میتوانند در پیشبینی اضطراب اجتماعی موثر باشند.