مهدیه کشمیرشکن؛ سالار فرامرزی؛ احمد عابدی
چکیده
پژوهش حاضر باهدف بهبود مهارتهای عصب روانشناختی دانشآموزان با اختلال در بیان نوشتاری به روش راهنمای جمله فلپس انجام گرفت. روش پژوهش شبهآزمایشی و از طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه کنترل بود. بدین منظور باتوجهبه ملاکهای ورود به پژوهش و با استفاده از روش نمونهگیری چندمرحلهای از بین دانشآموزان با اختلال یادگیری خاص در ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف بهبود مهارتهای عصب روانشناختی دانشآموزان با اختلال در بیان نوشتاری به روش راهنمای جمله فلپس انجام گرفت. روش پژوهش شبهآزمایشی و از طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه کنترل بود. بدین منظور باتوجهبه ملاکهای ورود به پژوهش و با استفاده از روش نمونهگیری چندمرحلهای از بین دانشآموزان با اختلال یادگیری خاص در بیان نوشتاری در پایه پنجم ابتدایی شهر یزد تعداد ۳۰ نفر انتخاب و بهتصادف در دو گروه گواه و آزمایش گمارده شدند. مداخلات آموزشی برنامه فلپس در ۱۳ جلسه ۶۰ دقیقهای بر روی گروه آزمایش انجام گرفت. ابزارهای مورداستفاده عبارت از مقیاس هوش وکسلر کودکان ویرایش پنجم و پرسشنامه کانرز فرم والد و برنامه راهنمای جمله فلپس بود. دادههای بهدستآمده با روش آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. تجزیهوتحلیل دادههای حاصل از پژوهش نشان داد که بین عملکرد گروه آزمایش و کنترل در مهارتهای عصب روانشناختی به جز مهارت زبان تفاوت معناداری وجود ندارد (۰۰۱/۰ P>). درحالیکه در مهارت زبان تفاوت معنادار بود (۰۰۱/۰ P<). نتایج پژوهش نشان داد که برنامه راهنمای جمله فلپس بر مهارتهای عصب روانشناختی دانشآموزان با اختلال یادگیری در بیان نوشتاری در حیطههای توجه، حافظه، عملکردهای حسی - حرکتی و کارکردهای اجرایی بهغیراز زبان مؤثر نمیباشد. از این شیوه میتوان بهعنوان شیوه مداخلهای و آموزشی جهت بهبود مهارت زبان که پیشنیاز نوشتن است استفاده نمود.
محمد حسینعلی زاده؛ سالار فرامرزی؛ احمد عابدی
چکیده
مقدمه:پژوهش با هدف بررسی تأثیر بسته مداخلات بهنگام عصب–روانشناختی بر عملکرد حرکتی کودکان با تاخیر رشدی انجام گرفت.روش : روش پژوهش نیمه آزمایشی و از طرح پیشآزمون - پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل استفاده شد. به این منظور با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند و با توجه به ملاکهای ورود به پژوهش از بین کودکان 4 تا 6 ساله با تأخیر ...
بیشتر
مقدمه:پژوهش با هدف بررسی تأثیر بسته مداخلات بهنگام عصب–روانشناختی بر عملکرد حرکتی کودکان با تاخیر رشدی انجام گرفت.روش : روش پژوهش نیمه آزمایشی و از طرح پیشآزمون - پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل استفاده شد. به این منظور با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند و با توجه به ملاکهای ورود به پژوهش از بین کودکان 4 تا 6 ساله با تأخیر رشدی شهر تبریز که در سال تحصیلی 97-1396 در مهدکودکها و مراکز پیشدبستانی مشغول به تحصیل بودند تعداد 30 کودک انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده و در پژوهش شرکت داده شدند. برای جمعآوری اطلاعات ازآزمون غربالگری رشدی DENVER-II که روایی و پایایی آن تأیید شده است، استفاده گردید. دادههای به دست آمده با آزمون تحلیل واریانس اندازهگیری مکرر و با استفاده از نرمافزار آماری SPSS-22 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج به دست آمده در متغیرهای حرکتی ظریف و درشت نشان داد که بین عملکرد آزمودنی های گروه آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0 > P). نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که بسته مداخلات بهنگام عصب – روانشناختی منجر به افزایش عمکرد حرکتی ظریف و درشت در کودکان تاخیر رشدی شده است و از این بسته می توان در توانبخشی و بهبود مهارت های حرکتی کودکان استفاده کرد.
رومینا منانی؛ احمد عابدی؛ فریبرز درتاج؛ نورعلی فرخی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی پدیده کمآموزی دانشآموزان تیزهوش در حیطه ریاضی و مقایسه نیمرخ مهارتهای عصب روانشناختی این دانشآموزان در گروههایی با سطوح مختلف پیشرفت انجام شد. روش: روش این پژوهش علی - مقایسهای بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان مدارس استعدادهای درخشان مقطع متوسطه اول شهر تهران در سال تحصیلی 97-1396 بود. بدین ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی پدیده کمآموزی دانشآموزان تیزهوش در حیطه ریاضی و مقایسه نیمرخ مهارتهای عصب روانشناختی این دانشآموزان در گروههایی با سطوح مختلف پیشرفت انجام شد. روش: روش این پژوهش علی - مقایسهای بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان مدارس استعدادهای درخشان مقطع متوسطه اول شهر تهران در سال تحصیلی 97-1396 بود. بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 36 نفر دانشآموز دختر و پسر انتخاب شدند و از نظر مهارتهای عصب روانشناختی مورد بررسی قرار گرفتند. برای جمع آوری دادهها از آزمونهای آنلاین دسته بندی کارت ویسکانسین، آزمون تکلیف بلوکهای کرسی و آزمون تکلیف زمان واکنش دیاری-لیوالد استفاده شد. دادهها با روش تحلیل واریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شد. یافتهها:نتایج پژوهش حاکی از تفاوت معنادار مهارتهای عصب روانشناختی بین گروهها در متغیرهای حافظه فعال دیداری - فضایی، تکلیف زمان واکنش انتخابی و کارکردهای اجرایی بود.نتیجه گیری:با توجه به یافتههای این پژوهش میتوان نتیجه گرفت دانشآموزان تیزهوش کمآموز نسبت به دانشآموزان تیزهوش با پیشرفت مورد انتظار، نارساییهای مهارتهای عصب روانشناختی بیشتری را تجربه میکنند. بنابراین، در کنار توجه به عوامل شخصیتی و محیطی، ارزیابی مهارتهای عصب روانشناختی و کاربست رویکردهای مداخلهای عصب روانشناختی متناسب جهت پیشگیری از بروز کمآموزی در تیزهوشان پیشنهاد میگردد.
فرزانه مومنی؛ مختار ملک پور؛ احمد عابدی؛ سالار فرامرزی
دوره 4، شماره 12 ، خرداد 1397، ، صفحه 153-174
چکیده
مقدمه: در پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی مداخلات عصبروانشناختی و روش دیویس برعملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان پایة اول و دوم ابتدایی مورد بررسی قرار گرفت. روش: طرح پژوهش آزمایشی و از نوع پیشآزمون – پسآزمون – پیگیری با گروه کنترل است. جامعة آماری پژوهش شامل تمامی دانشآموزان نارساخوان پایه اول و دوم ابتدایی است ...
بیشتر
مقدمه: در پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی مداخلات عصبروانشناختی و روش دیویس برعملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان پایة اول و دوم ابتدایی مورد بررسی قرار گرفت. روش: طرح پژوهش آزمایشی و از نوع پیشآزمون – پسآزمون – پیگیری با گروه کنترل است. جامعة آماری پژوهش شامل تمامی دانشآموزان نارساخوان پایه اول و دوم ابتدایی است که، درسال تحصیلی 95-94 مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش نیز شامل 45 دانشآموز نارسا خوان (15 نفر به روش عصبروانشناختی و 15 نفر به روش دیوس مورد درمان قرار گرفتند و 15 نفر دانشآموز که هیچ مداخلهای روی آنها صورت نگرفت)، به روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای انتخاب گردیدند. ابزار به کار رفته در این پژوهش آزمون تشخیص اختلال خواندن بر اساس DSM-5، آزمون عملکرد خواندن معلمساخته و آزمون هوش ریون کودکان بود. درگروههای آزمایشی، روش مداخله عصبروانشناختی و مداخله به روش دیویس به مدت 16 جلسة 40 دقیقهای برای هرکدام از دو گروه ارائه گردید. دادهها با نرم افزار spss و آزمون تحلیل کواریانس چند متغیره و آزمون تعقیبی توکی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین میانگین نمرات پسآزمون خواندن گروههای آزمایشی با گروه کنترل، تفاوت معنیداری وجود داشت (001/0 ≥P ). نتایج مقایسههای زوجی نیز نشان داد که نمرات زمون گروه عصبروانشناختی به طور معناداری نسبت به روش دیویس کارآمدتر بود (001/0 ≥P).نتیجهگیری: مداخلات عصبروانشناختی میتواند رویکردی مؤثر در درمان ناتوانیهای یادگیری خواندن (نارساخوانی) باشد[z1] [z2] .