معصومه اسماعیلی؛ حسین زارع؛ احمد علی پور؛ محمد اورکی
دوره 4، شماره 12 ، خرداد 1397، ، صفحه 45-60
چکیده
پژوهش حاضر با تاکید بر مدل CaR-FA-X ویلیامز ، در قالب یه مدل علی به بررسی نقش واسطه ای حافظه سرگذشتی بیش کلی گرا در رابطه بین نقص در کارکردهای اجرایی با حل مساله ناکارآمد در افراد افسرده میپردازد. روش: نمونه پژوهش شامل 56 فرد مبتلا به افسردگی اساسی که به روش نمونه گیری زمانی در دسترس در فاصله زمانی اردیبهشت 96 تا مهر96 انتخاب شدند، بودند. ...
بیشتر
پژوهش حاضر با تاکید بر مدل CaR-FA-X ویلیامز ، در قالب یه مدل علی به بررسی نقش واسطه ای حافظه سرگذشتی بیش کلی گرا در رابطه بین نقص در کارکردهای اجرایی با حل مساله ناکارآمد در افراد افسرده میپردازد. روش: نمونه پژوهش شامل 56 فرد مبتلا به افسردگی اساسی که به روش نمونه گیری زمانی در دسترس در فاصله زمانی اردیبهشت 96 تا مهر96 انتخاب شدند، بودند. جهت گردآوری داده ها ، پس از تشخیص افسردگی اساسی توسط روانشناس، از آزمون حافظه شرح حال (سرگذشتی) ،آزمون حل مسئله وسیله-غایت و نرم افزار کارتهای ویسکانسین استفاده شد. جهت تحلیل دادههای پژوهش با استفاده از نرم افزار spss و ایموس و روش تحلیل مسیر از نوع مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد اثر مستقیم کارکرد اجرایی بر حل مسئله با مقدار 283/0 در سطح 05/0 معنی دار نیست. اثر غیرمستقیم کارکرد اجرایی بر حل مسئله با مقدار130/0 در سطح 05/0 معنی دار است. اثر کل کارکرد اجرایی بر حل مسئله 413/0 است که در سطح 05/0 معنی دار است. بنابراین با توجه به عدم معناداری اثر مستقیم و معناداری اثر غیر مستقیم، حافظه سرگذشتی بهعنوان متغیر میانجی کلی در تاثیر بین کارکرد اجرایی بر حل مسئله است. نتیجه گیری: بنابراین پژوهش حاضر با تایید مدل CaR-FA-X ویلیامز، نشان داد که افراد افسرده به دلیل خلق منفی و نقص در کارکردهای اجرایی ، در بازیابی خاطرات سرگذشتی به طور اختصاصی دچار مشکل میشوند و این مشکل در بازیابی، حل مسائل و مشکلات آنها را نیز تحت تاثیر قرار میدهد و باعث می شود که راه حلهای کمتر موثری را تولید کنند. بنابراین بیش کلی گرایی از حافظه سرگذشتی به عنوان یک مکانیسم واسطه ای در رابطه بین نقص در کارکرد اجرایی و حل مساله ناکارآمد در افراد افسرده عمل میکند.