محمدرضا دوستان؛ محمد رحیمی نیا؛ سیده ناهید شتاب بوشهری
چکیده
مقدمه: یکی از موضوعاتی که در بسیاری از مهارتهای ورزشی اهمیت فراوانی دارد دوره بیپاسخی روانشناختی است که تاخیر در پاسخ به محرکهایی است که با فاصله کوتاهی از هم ارائه میشوند. هدف این پژوهش مقایسه تأثیر تعداد محرک-پاسخ و فاصله بین دو محرک بر دوره بیپاسخی روانشناختی در افراد ورزشکار و غیرورزشکار است. روششناسی: تحقیق حاضر از نوع ...
بیشتر
مقدمه: یکی از موضوعاتی که در بسیاری از مهارتهای ورزشی اهمیت فراوانی دارد دوره بیپاسخی روانشناختی است که تاخیر در پاسخ به محرکهایی است که با فاصله کوتاهی از هم ارائه میشوند. هدف این پژوهش مقایسه تأثیر تعداد محرک-پاسخ و فاصله بین دو محرک بر دوره بیپاسخی روانشناختی در افراد ورزشکار و غیرورزشکار است. روششناسی: تحقیق حاضر از نوع نیمه تجربی و در حوزة پژوهشهای بنیادی-کاربردی است. تعداد 15 نفر از دانشجویان پسر ورزشکار و ۱۵ نفر غیرورزشکار دانشگاه (سن 08/1±25/22 سال) بهصورت نمونهگیری در دسترس هدفمند انتخاب شدند. ابزار اندازهگیری شامل دستگاه سنجش زمان واکنشهای متوالی، لپتاپ msi ساخت کشور چین و پرسشنامه دست برتری آنت بود. از همة شرکتکنندگان آزمون تکلیف دوره بیپاسخی روانشناختی شامل چهار تعداد محرک-پاسخ مختلف (یک، دو، چهار و هشت) برای محرک اول و دوم و چهار فاصلة زمانی (100، 200، 400 و 600 هزارم ثانیه) بین دو محرک بود. دادهها با استفاده از آزمونهای آماری تحلیل واریانس یکراهه 4×4×۲ با اندازهگیری مکرر همراه با آزمون پیگردی بنفرونی استفاده گردید. یافتهها: نتایج نشان داد که در فواصل زمانی بیشتر و در تعداد محرک- پاسخهای کمتر، دوره بیپاسخی روانشناختی کوتاهتری داشتهاند. همچنین در تعداد محرک-پاسخ هشت انتخابی تفاوت معناداری بین ورزشکاران و غیرورزشکاران وجود دارد. نتیجهگیری: بهنظر میرسد در تعداد محرک-پاسخهای بیشتر، بر طبق نظریه تککانالی ولفورد، به دلیل اینکه کانال دیرتر خالی میشود، دوره بیپاسخی روانشناختی طولانیتری رخ میدهد. ورزشکاران بدلیل تجربة چالشهای بیشتر در ورزش و آمادگی سیستم عصب- عضلانی، در تکالیف واکنشی دشوارتر بهتر از غیرورزشکاران عمل میکنند.