دانشگاه پیام نور
عصب روان شناسی
2476-5023
2538-5623
7
25
2021
07
23
نقش تعدیلکننده روانسازههای ناسازگار اولیه در رابطه بین سیستمهای مغزی فعالساز و بازدارنده با ولع مصرف مواد افیونی
9
28
FA
فریده
رمضانی مقدم آرانی
0000-0002-1682-0674
دکتری روانشناسی سلامت، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
faride.r68@gmail.com
محمدعلی
بشارت
0000-0003-2571-2920
استاد گروه روانشناسی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
besharat@ut.ac.ir
محمد
احمدوند شاهوردی
0000-0001-8149-8899
کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
psy.mohammad@gmail.com
مهسا
حائری
0000-0002-9965-0403
کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
mahsa_ha@yahoo.com
10.30473/clpsy.2021.58758.1599
<strong>مقدمه:</strong> اختلال سوءمصرف مواد یک بیماری مزمن است که بر ابعاد مختلف روانی، اجتماعی و جسمانی زندگی فرد آثار سوء بر جای میگذارد؛ بنابراین، بررسی متغیرهای روانشناختی مرتبط با اختلال سوءمصرف مواد میتواند به فهم بهتر این اختلال و همچنین مدیریت و کاهش ولع مصرف آن در بیماران کمک شایانی کند. پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش تعدیلکننده روانسازههای ناسازگار اولیه در رابطه بین سیستمهای مغزی فعالساز و بازدارنده با ولع مصرف مواد افیونی صورت گرفت. <strong>روش:</strong> در این مطالعه که از نوع توصیفی - همبستگی بود، تعداد 150 مرد دارای سوءمصرف مواد با روش نمونهگیری هدفمند و اعمال ملاکهای ورود و خروج انتخاب شدند و از آنها خواسته شد تا فرم کوتاه پرسشنامه روانسازه یانگ (YSQ-SF)، مقیاس سیستمهای فعالساز و بازداری رفتاری (BAS/BIS) و پرسشنامه سنجش ولع مصرف هروئین (HCQ-45) را تکمیل کنند. برای تجزیهوتحلیل اطلاعات از رگرسیون گامبهگام استفاده شد. <strong>یافتهها:</strong> نتایج پژوهش نشان داد که سیستم مغزی فعالساز و بازدارنده با ولع مصرف در سطح 05/0>p به ترتیب رابطه مثبت و منفی معنادار داشتند. همچنین روانسازههای ناسازگار اولیه با ولع مصرف در سطح 01/0>p رابطه مثبت معنادار داشتند. نقش تعدیلکننده روانسازههای ناسازگار اولیه در رابطه بین سیستمهای مغزی فعالساز و بازدارنده با ولع مصرف مواد افیونی در این پژوهش تأیید نشد. <strong>نتیجهگیری:</strong> سیستمهای مغزی فعالساز و بازدارنده یکی از عوامل پیشبینی کننده ولع مصرف مواد افیونی است. این پژوهش پیشنهاد میکند که برنامههای مداخلهای و پیشگیری از عود بهتر است با در نظر گرفتن سیستمهای مغزی فعالساز و بازدارنده طراحی گردند.
روانسازههای ناسازگار اولیه,سیستم مغزی فعالساز و بازدارنده,ولع مصرف مواد
https://clpsy.journals.pnu.ac.ir/article_8140.html
https://clpsy.journals.pnu.ac.ir/article_8140_0f1391cae3fa828f415d31861a3a9566.pdf
دانشگاه پیام نور
عصب روان شناسی
2476-5023
2538-5623
7
25
2021
07
23
اثربخشی درمان فراشناختی و تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمهای بر کارکردهای اجرایی استروپ و برج لندن در جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه
29
42
FA
ابتسام
جاسمی
دانشجوی دکتری گروه روانشناسی، واحد سمنان، دانشگاه آزاد اسلامی، سمنان، ایران
roshd8520@gmail.com
نعمت
ستوده اصل
دانشیار گروه روانشناسی بالینی، دانشگاه علوم پزشکی سمنان، سمنان، ایران.
jasemi_e@yahoo.com
آمنه
معاضدیان
استادیار گروه روانشناسی، واحد سمنان، دانشگاه آزاد اسلامی، سمنان، ایران
roshd85520@gmail.com
فائزه
جهان
استادیار گروه روانشناسی، واحد سمنان، دانشگاه آزاد اسلامی، سمنان، ایران
jasemi-eb@gmail.com
10.30473/clpsy.2020.55099.1569
<strong>مقدمه:</strong> پژوهش حاضر باهدف اثربخشی درمان فراشناختی و تحریک الکتریکی مستقیم فرا جمجمهای بر کارکردهای اجرایی جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه انجام گرفت. <strong>روش: </strong>پژوهش حاضر یک پژوهش نیمه آزمایشی است و طرح تحقیق آن از نوع پیشآزمون و پسآزمون همراه با گروه کنترل است. 60 نفر از جانبازان PTSD بیمارستان روانپزشکی بوستان شهر اهواز بهعنوان نمونه در تحقیق حاضر شرکت کردند و بهصورت تصادفی به سه گروه درمان فراشناختی، تحریک الکتریکی مستقیم فرا جمجمهای و گواه تقسیم شدند. ابزارهای اندازهگیری آزمون استروپ و آزمون برج لندن بود. دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس ارزیابی شد. <strong>یافته</strong><strong>ها:</strong> نتایج نشان داد که در آزمون کارکرد اجرایی استروپ و برج لندن بین گروهها تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P). با توجه به نتایج آزمون پیگردی بونفرونی بین گروه فراشناخت با کنترل (05/0>P) و نیز tDCS با کنترل (05/0>P) در آزمون کارکرد اجرایی استروپ و برج لندن تفاوت معناداری وجود دارد ولی بین دو گروه فراشناختی و tDCS تفاوت معنادار وجود ندارد (05/0<P). <strong>نتیجه</strong><strong>گیری:</strong> استفاده از رویکرد درمان فراشناختی و نیز تحریک الکتریکی فرا جمجمهای مغز می تواند موجب بهبود کارکردهای اجرایی در جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از حادثه شود. ازاینرو به درمانگران و توانبخشان و کلیه افرادی که با اینگونه افراد سروکار دارند پیشنهاد میشود که در برنامههای روزانه خود و جهت بهبود کارکردهای اجرایی استفاده از این دو نوع رویکرد را مدنظر قرار دهند.
درمان فراشناختی,تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمهای,کارکردهای اجرایی,جانبازان,اختلال استرس پس از سانحه
https://clpsy.journals.pnu.ac.ir/article_8141.html
https://clpsy.journals.pnu.ac.ir/article_8141_afc625ab0845ece615d052219b10e714.pdf
دانشگاه پیام نور
عصب روان شناسی
2476-5023
2538-5623
7
25
2021
07
23
مقایسه بیان ژن گیرنده های دوپامینرژیک به عنوان نشانگر مولکولی در بیماران افسرده عمده و افراد سالم
43
58
FA
ویدا
آقازاده
0000-0002-4968-121X
کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، دانشگاه علوم پزشکی اردبیل، اردبیل، ایران.
vida.aghazadeh@yahoo.com
عباس
ابوالقاسمی
دانشیار، گروه روانشاسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه گیلان، گیلان، ایران.
abolghasemi1344@guilan.ac.ir
محمد
ضعیفی زاده
0000-0002-4930-6065
استادیار، گروه ژنتیک، دانشکده پزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی اردبیل، اردبیل، ایران.
mzaefi@gmail.com
علی
رضایی شریف
0000-0003-3502-8575
دانشیار گروه مشاوره دانشگاه محقق اردبیلی، دانشکده علومتربیتی و روانشناسی، اردبیل، ایران.
rezaeisharif@uma.ac.ir
10.30473/clpsy.2020.55775.1572
<strong>مقدمه:</strong> این مطالعه باهدف مقایسه بیان ژن گیرندههای دوپامینرژیک DRD3 و DRD4 دربیماران مبتلا به افسردگی اساسی و افراد سالم انجام شد. <strong>روش:</strong> این پژوهش از نوع علی – مقایسهای است. جامع آماری شامل کلیه بیماران افسرده مراجعه کننده در سال 1398 به کلینیکهای روانپزشکی بود. از این جامعه 62 نفر از بیماران افسرده اساسی (28 مرد و 34 زن) به روش نمونهگیری در دسترس و 60 نفر فرد سالم (30 مرد و 30 زن) بهعنوان گروه مقایسه انتخاب شدند. پس از اخذ رضایت از افراد و برای اندازه گیری بیان نسبی ژنهای DRD3 و DRD4 از روشهای Real-Time RT-PCR و SYBER Green استفاده شد. <strong>یافته</strong><strong>ها</strong>: ژن DRD3 در بیماران افسرده نسبت به افراد سالم بیان نسبی کمتری داشت (P<0.001)، اما در بیان ژن DRD4 در بین دو گروه اختلاف معنیداری مشاهده نگردید (P>0.05). <strong>نتیجه گیری:</strong> یافتهها حاکی از آن است که گیرنده DRD3 مارکر مهمی در افسردگی است که می توان از آن برای تایید تشخیص و درمان مناسب (MDD) استفاده کرد.
اختلال افسردگی عمده,بیان ژن,گیرنده DRD3,گیرنده DRD4
https://clpsy.journals.pnu.ac.ir/article_8142.html
https://clpsy.journals.pnu.ac.ir/article_8142_b20257448c31279bb275af4475361842.pdf
دانشگاه پیام نور
عصب روان شناسی
2476-5023
2538-5623
7
25
2021
07
23
اثربخشی برنامه مداخله حافظه فعال بر عملکرد وخودکارآمدی ریاضی دانشآموزان با اختلال یادگیری ریاضی
59
72
FA
ارسلان
کریمی بحرآسمانی
دانشجوی دکتری گروه روانشناسی، واحد شهرکرد، دانشگاه آزاد اسلامی، شهرکرد، ایران
arsalankarimi77@yahoo.com
مریم
چرامی
00000-0003-0227-7970
استاد یار، گروه روانشناسی، واحد شهرکرد، دانشگاه آزاد اسلامی، شهرکرد، ایران
choramimaryam@gmail.com
طیبه
شریفی
0000-0002-8224-8805
دانشیار، گروه روانشناسی، واحد شهرکرد، دانشگاه آزاد اسلامی، شهرکرد، ایران
sharifi_ta@yahoo.com
احمد
غضنفری
0000-0002-2270-1129
دانشیار، گروه روانشناسی، واحد شهرکرد، دانشگاه آزاد اسلامی، شهرکرد، ایران
aghazan5@yahoo.com
10.30473/clpsy.2020.53996.1562
<strong>مقدمه:</strong> حافظه کاری بهعنوان یکی از مفاهیم مهم در حوزه عصبشناختی موردتوجه قرارگرفته است. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه مداخله حافظه کاری بر عملکرد و خودکارآمدی ریاضی دانشآموزان با اختلال یادگیری ریاضی بود. <strong>روش:</strong> روش پژوهش آزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان پسر<strong> </strong>با اختلال یادگیری ریاضی شهر کرمان بودند که تعداد 40 نفر به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (20 نفره) گمارده شدند. گروه آزمایش 14 جلسه 45 دقیقهای مداخله حافظه کاری را دریافت کردند. در این مدت گروه کنترل مداخلهای دریافت نکردند. پیشآزمون و پسآزمون اجرا و پس از سه ماه آزمون مرحله پیگیری اجرا شد.<strong> </strong>ابزارهای پژوهش شامل مقیاس هوشی وکسلر، آزمون عملکرد ریاضی و پرسشنامه خودکارآمدی ریاضی بود. دادههای بهدستآمده با روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. <strong>یافتهها:</strong> نتایج پژوهش نشان داد که مداخله حافظه کاری بر نمرات پسآزمون تأثیر معناداری داشته و اثر این مداخله پایدار بوده است (05/0>P و F=,eta). <strong>نتیجهگیری:</strong> مداخله با رویکرد حافظه کاری باعث بهبود عملکرد و خودکارآمدی ریاضی در گروه آزمایش شده است و بهعنوان یک روش مداخلهای سودمند محسوب میشود.
"حافظه فعال","عملکرد ریاضی","خودکارآمدی ریاضی","اختلال یادگیری ریاضی"
https://clpsy.journals.pnu.ac.ir/article_8143.html
https://clpsy.journals.pnu.ac.ir/article_8143_1890d997b65ea2ea74011c59a4b25e8c.pdf
دانشگاه پیام نور
عصب روان شناسی
2476-5023
2538-5623
7
25
2021
07
23
مقایسه اثربخشی توانبخشی شناختی مبتنی بر تقویت توجه و توانبخشی شناختی مبتنی بر تقویت حافظه کاری بر تنظیم شناختی هیجان و سرعت پردازش اطلاعات دانشآموزان نارساخوان
73
92
FA
حمید رضا
محروقی
دانشجوی دکتری روانشناسی، گروه روانشناسی، واحد نیشابور، دانشگاه آزاد اسلامی، نیشابور، ایران
hmahrooghi1353@gmail.com
حسن
توزنده جانی
دانشیار، گروه روانشناسی، واحد نیشابور، دانشگاه آزاد اسلامی، نیشابور، ایران.
drhasantozandehjani@gmail.com
حمید
نجات
استادیار گروه روانشناسی، واحد قوچان، دانشگاه آزاد اسلامی، قوچان، ایران.
hnejat@yahoo.com
زهرا
باقرزاده گل مکانی
استادیار، گروه روانشناسی، واحد نیشابور، دانشگاه آزاد اسلامی، نیشابور، ایران
z.gholmakn@gmail.com
10.30473/clpsy.2020.52835.1544
<strong>مقدمه:</strong> این مطالعه با<strong></strong>هدف مقایسه اثربخشی توانبخشی شناختی مبتنی بر تقویت توجه و تقویت حافظه کاری بر تنظیم شناختی هیجان و سرعت پردازش اطلاعات دانشآموزان نارساخوان صورت گرفت. <strong>روش:</strong> جامعه آماری این مطالعه نیمه تجربی شامل کلیه دانشآموزان نارساخوان ارجاع شده به مراکز مشاوره اداره آموزش پرورش شهر نیشابور در سال تحصیلی 1398-1399 میشد. از این میان تعداد 43 نفر به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل هرکدام 14 نفر جایگزین گردیدند. شرکتکنندگان با کمک پرسشنامه خواندن و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان- فرم کودکان گارنفسکی و همکاران (2002) در سه مرحله پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری مورد ارزیابی قرار گرفتند. سپس، متغیرهای مستقل برای دو گروه آزمایش اجرا گردید. گروه آزمایش اول و دوم توانبخشی شناختی مبتنی بر تقویت توجه و تقویت حافظه کاری را طی هجده جلسه 60 دقیقهای دریافت کردند. گروه سوم بهعنوان گروه کنترل در لیست انتظار قرارگرفته و در طی پژوهش هیچ نوع درمانی را دریافت نکردند. دادهها بر اساس تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. <strong>یافتهها:</strong> راهبردهای مثبت تنظیم شناختی و سرعت پردازش اطلاعات در گروههای مداخله نسبت به کنترل افزایش و میزان راهبردهای منفی تنظیم هیجان کاهشیافته بود (05/0>p). <strong>نتیجهگیری:</strong> بر اساس یافتهها میتوان گفت اثربخشی در گروه توانبخشی شناختی مبتنی بر تقویت حافظه کاری متغیر سرعت پردازش اطلاعات بهبودی بالاتری داشت؛ اما اثربخشی درمان توانبخشی شناختی مبتنی بر تقویت توجه در متغیر تنظیم شناختی هیجان (راهبردهای مثبت) بیشتر بوده است.
تقویت حافظه کاری,سرعت پردازش اطلاعات,تنظیم شناختی هیجان,نارساخوانی
https://clpsy.journals.pnu.ac.ir/article_8144.html
https://clpsy.journals.pnu.ac.ir/article_8144_59e9fb04a371a84d89a4969e21899fd1.pdf
دانشگاه پیام نور
عصب روان شناسی
2476-5023
2538-5623
7
25
2021
07
23
اثربخشی توان بخشی شناختی در ارتقای کارکردهای شناختی مبتلایان به اختلال استرس پس از سانحه : مرور نظام مند
93
110
FA
سمیه
زارع
0000-0001-8407-5111
دانشجوی دکترای روانشناسی و مربی گروه روانشناسی دانشگاه پیام نور. ایران.
pnu.zare@gmail.com
حسین
زارع
استاد گروه روان شناسی دانشگاه پیام نور، تهران، ایران.
h_zare@pnu.ac.ir
احمد
علیپور
0000-0002-5126-5653
استاد گروه روانشناسی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران.
alipor@pnu.ac.ir
ولی الله
فرزاد
دانشیار گروه روان شناسی دانشگاه خوارزمی. تهران. ایران.
vfarzad@yahoo.com
10.30473/clpsy.2021.57579.1590
مقدمه: توان بخشی شناختی به عنوان یک مداخله اثربخش در ارتقای کارکردهای شناختی مبتلایان به اختلال استرس پس از سانحه در پزوهش ها مطرح است. هدف پژوهش حاضر بررسی نظام مند پژوهش های انجام شده است. روش: به این منظور تمامی مقالات چاپ شده در بازه زمانی سال 2000 تا 2020 مورد بررسی قرار گرفت. برای یافتن مطالعات مرتبط به زبان انگلیسی، پایگاه های داده Google scholar، Science Direct، Scopus، Academia، Database Cochrane، Research Gate و پایگاه های زیستی پزشکی شامل، PubMed، Medline،Psych Info ، و پایگاه های توان بخشی شامل PEDRO، OTseeker، Rehab data و برای یافتن مطالعات مرتبط به زبان فارسی، پایگاه های Google scholar (Persian)، SID، Magiran، IranDoc، MedLib، NoorMags، IranMedex ، با کلید واژه های انگلیسی و فارسی جستجو شد. یافته ها: 930 مقاله چاپ شده به زبان انگلیسی و فارسی بازیابی شد که در نهایت 12 مقاله مرتبط مورد بررسی قرار گرفت. بیشتر پژوهش ها بر طیف محدودی از کارکردهای شناختی تمرکز داشتند. نتیجه گیری: نتایج بیانگر ارتقای کارکردهای شناختی (حافظه، عملکرد اجرایی و توجه) در بیماران مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه بعد از توان بخشی شناختی است. بر طیق نتایج مطالعات می توان بیان نمود که توان بخشی شناختی به عنوان یک مداخله می تواند در کنار سایر مداخلات درمانی در ارتقای کارکردهای شناختی مبتلایان به اختلال استرس پس از سانحه موثر است.<br />کلید واژه ها: شناخت، توان بخشی شناختی، کارکردهای شناختی، اختلال استرس پس از سانحه، مرور نظام مند
شناخت,توان بخشی شناختی,کارکردهای شناختی,اختلال استرس پس از سانحه,مرور نظام مند
https://clpsy.journals.pnu.ac.ir/article_8145.html
https://clpsy.journals.pnu.ac.ir/article_8145_34c1bdadeade1422f2477f55f780405b.pdf
دانشگاه پیام نور
عصب روان شناسی
2476-5023
2538-5623
7
25
2021
07
23
اثربخشی درمان نوروفیدبک و تحریک مستقیم فرا جمجمه ای بر چیرگی شناختی کودکان دارای نقص توجه/ بیش فعالی
111
130
FA
مجید
الماسی
0000-0003-2629-7853
دانشجوی کارشناسی ارشد، روانشناسی عمومی، دانشگاه زنجان،ایران
majid.almasi75@gmail.com
محمدرضا
نوروزی همایون
0000-0003-3242-7650
دانشجوی کارشناسی ارشد رشته مشاوره مدرسه، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران.
mohammadreza.noroozi1997@gmail.com
علی
رضایی شریف
0000-0003-3502-8575
دانشیار گروه مشاوره دانشگاه محقق اردبیلی، دانشکده علومتربیتی و روانشناسی، اردبیل، ایران.
rezaeisharif@uma.ac.ir
10.30473/clpsy.2021.59266.1603
<strong>مقدمه:</strong> پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی روشهای درمان نوروفیدبک و تحریک مستقیم فرا جمجمهای بر بهبود چیرگی شناختی کودکان دارای نقص توجه/ بیشفعالی انجام شد. <strong>روش:</strong> پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با پیشآزمون - پسآزمون و گروه کنترل میباشد. جامعه آماری شامل کلیه کودکان دارای اختلال نقص توجه/ بیشفعالی شهر اردبیل در سال تحصیلی 1400-1399 است. نمونه پژوهش 33 نفر از کودکان دارای اختلال نقص توجه/ بیشفعالی بود که بهروش در دسترس انتخاب و بهروش تصادفی ساده به دو گروه مداخله و یک گروه کنترل (هر گروه 11 نفر) اختصاص یافت. ابزارهای این پژوهش شامل آزمون هوش WISC-IV و مداخلات این پژوهش شامل 20 جلسه درمان نوروفیدبک و 10 جلسه درمان تحریک مستقیم فرا جمجمهای میباشد. دادههای این پژوهش با نرمافزار SPSS نسخه 23 تحلیل شد. <strong>یافتهها:</strong> میانگین نمرات چیرگی شناختی در دو نوبت اندازهگیری شد که نشان داد در پسآزمون میانگین نمرات در چیرگی شناختی افزایش یافته و در گروه کنترل تغییری مشاهده نشد. همچنین نتایج نشان میدهد که پس از کنترل اثر پیشآزمون بر پسآزمون برای مقایسه نمرات مقیاس چیرگی شناختی بین سه گروه در سطح خطای (05/0) تفاوت معنیداری وجود دارد. <strong>نتیجهگیری</strong>: با توجه به جلسات و نتایج بهدستآمده درمان نوروفیدبک و تحریک مستقیم فرا جمجمهای در بهبود چیرگی شناختی مؤثر میباشد؛ بنابراین پیشنهاد میشود از این روشهای درمانی برای بهبود چیرگی شناختی استفاده گردد.
تحریک مستقیم فرا جمجمه ای,tDCS,نوروفیدبک,چیرگی شناختی
https://clpsy.journals.pnu.ac.ir/article_8146.html
https://clpsy.journals.pnu.ac.ir/article_8146_7765089bf2bf01038917caa7786ac325.pdf
دانشگاه پیام نور
عصب روان شناسی
2476-5023
2538-5623
7
25
2021
07
23
مقایسه تاثیر تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای با روش اصلاح سوگیری توجه بر کاهش نشانگان اختلال اضطراب اجتماعی
131
144
FA
غفور
محمدآبادی
دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه روان شناسی بالینی، دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی، دانشگاه سمنان، سمنان، ایران.
ghafor.mohammadabadi@gmail.com
سیاوش
طالع پسند
دانشیار، گروه علوم تربیتی و آموزش و پرورش کودکان استثنایی، دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی، ;دانشگاه سمنان، سمنان، ایران
stalepasand@semnan.ac.ir
اسحق
رحیمیان
دانشیار، گروه روان شناسی بالینی، دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی، دانشگاه سمنان، سمنان، ایران.
i_rahimian@semnan.ac.ir
10.30473/clpsy.2021.58877.1608
<strong>مقدمه:</strong> پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی روش اصلاح سوگیری توجه و تحریک جریان فرا جمجمهای بر کاهش نشانگان اضطراب اجتماعی انجام شد. روش: در این مطالعه از یک طرح کارآزمایی بالینی تصادفی شده استفاده شد. جامعهی آماری شامل دانشجویان داوطلب با نشانگان اضطراب اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد در سال تحصیلی 96 - 1395 بود. شرکتکنندگان 30 دانشجوی داوطلب بودند که براساس ملاکهای ورود و خروج در مطالعه انتخاب شدند و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش (اصلاح سوگیری توجه و تحریک فرا جمجمهای) و یک گروه کنترل قرار گرفتند. پیش و پس از مداخله همه آنها سیاههی هراس اجتماعی را تکمیل کردند و زمان واکنش آنها به تکالیف سوگیری توجه ثبت شد. دادهها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. <strong>یافته</strong><strong></strong><strong>ها:</strong> یافتهها حاکی از آناست که هر دو روش مداخله در مقایسه با گروه کنترل بهطور معنیداری منجر به کاهش نشانگان اختلال اضطراب اجتماعی و سوگیری توجه به محرکهای هیجانی منفی و افزایش توجه به محرکهای هیجانی مثبت شده است. ولی بین دو روش مداخله، تفاوت معنیداری مشاهده نشد. <strong>نتیجه</strong><strong></strong><strong>گیری:</strong> یافتههای مطالعهی حاضر بر لزوم توجه به و استفاده از رویکردهای نوین درمانی در مواجهه با اختلال اضطراب اجتماعی تاکید دارد.
اضطراب اجتماعی,سوگیری توجه,تحریک الکتریکی فراجمجمهای
https://clpsy.journals.pnu.ac.ir/article_8147.html
https://clpsy.journals.pnu.ac.ir/article_8147_3c1cb6ca270e6c9585e83bbab62b3638.pdf