علی توکلی بنیزی؛ حسن اسدزاده دهرائی؛ شهناز نوحی
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی پسخوراند عصبی بر بهبود نشانه های مصرف، بهزیستی و حالت روانشناختی مردان مصرفکننده مورفین بود. روش: برای انجام این پژوهش40 نفر از مراجعه کنندگان به چهارمرکز مشاوره حومه شهر تهران که طبق ملاک های تشخیصی اختلال مصرف مورفین داشتند(در دو گروه پسخوراندعصبی و کنترل) در دو مرحله پیش و پس آزمون از ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی پسخوراند عصبی بر بهبود نشانه های مصرف، بهزیستی و حالت روانشناختی مردان مصرفکننده مورفین بود. روش: برای انجام این پژوهش40 نفر از مراجعه کنندگان به چهارمرکز مشاوره حومه شهر تهران که طبق ملاک های تشخیصی اختلال مصرف مورفین داشتند(در دو گروه پسخوراندعصبی و کنترل) در دو مرحله پیش و پس آزمون از طریق کیت مورفین، آزمون حالت های مثبت روانشناختی و آزمون بهزیستی روانشناختی ریف مورد سنجش قرارگرفتند. به گروه آزمایش طبق برنامه درمانی30 جلسه 45 دقیقه ای آموزش پسخوراندعصبی داده شد و گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. برای تحلیل داده ها از روش توصیفی و روش تحلیل کواریانس توسط نرم افزار SPSS استفاده گردید. یافته ها: سطح معناداری آماری یافته ها زیر 05/0 بود که نشان داد که پسخوراندعصبی باعث کاهش مصرف مورفین و افزایش بهزیستی روان شناختی و اکثر زیرمقیاس های حالت های مثبت روانشناختی در گروه درمان گردید. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها نتیجه گیری شد که استفاده از پسخوراندعصبی در درمان و ارتقای بهزیستی و حالت های مثبت روانشناختی مردان مصرف کننده مورفین موثراست و می توان از روش پسخوراندعصبی در درمان و ارتقای بهزیستی و حالت های مثبت روانشناختی مردان مبتلا به اختلال مصرف مورفین بهره برد.
مریم ابراهیم پور؛ صدیقه رضایی دهنوی
چکیده
مقدمه: حافظه برای ذخیره و کدگذاری اطلاعات، تفکر، استدلال، سازماندهی، ارزیابی و سایر فعالیتهای شناختی و فراشناختی ضروری است، لیکن راهکارهای ارتقاء این سازه در بزرگسالان کمتر مورد توجه قرار گرفته است؛ لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی تمرینهای مبتنی بر مهارتهای عصب روان شناختی در نرمافزار کاپیتان لاگ بر بهبود عملکرد حافظه ...
بیشتر
مقدمه: حافظه برای ذخیره و کدگذاری اطلاعات، تفکر، استدلال، سازماندهی، ارزیابی و سایر فعالیتهای شناختی و فراشناختی ضروری است، لیکن راهکارهای ارتقاء این سازه در بزرگسالان کمتر مورد توجه قرار گرفته است؛ لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی تمرینهای مبتنی بر مهارتهای عصب روان شناختی در نرمافزار کاپیتان لاگ بر بهبود عملکرد حافظه بزرگسالان بود. روش: این پژوهش به روش نیمهآزمایشی (از نوع پیشآزمون-پسآزمون و گروه کنترل) انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل بزرگسالان 30 تا 60 سال با مشکل در حافظه بودند که به کلینیکهای روانشناختی شهر اصفهان، در نیمه اول سال 1398 مراجعه نموده بودند. نمونه پژوهش شامل 30 نفر از جامعه مذکور بودند که به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. پیش آزمون از طریق آزمون حافظه (وکسلر، 1974) انجام شد. تمرینهای مبتنی بر مهارتهای عصب روانشناختی با استفاده از نسخه 2014 نرمافزار کاپیتان لاگ، طی 15 جلسه 60 دقیقهای بر روی گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. سپس پس آزمون برای هر دو گروه اجرا شد. یافتهها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد تمرینهای مبتنی بر مهارتهای عصب روانشناختی در نرمافزار کاپیتان لاگ بر بهبود حافظه و ابعاد آن شامل آگاهی شخصی در مورد مسائل روزمره وشخصی، کنترل ذهنی، حافظه منطقی، تکرار ارقام رو به جلو و معکوس، حافظه بینایی و یادگیری تداعیها تاثیر دارد (05/0>p). این روش بر آگاهی نسبت به زمان و مکان (جهت یابی) بزرگسالان تاثیر نداشته است. نتایج: بنابراین به منظور بهبود عملکرد حافظه بزرگسالان میتوان از نرمافزار کاپیتان لاگ استفاده نمود.
ارسلان کریمی بحرآسمانی؛ مریم چرامی؛ طیبه شریفی؛ احمد غضنفری
چکیده
مقدمه: حافظه کاری بهعنوان یکی از مفاهیم مهم در حوزه عصبشناختی موردتوجه قرارگرفته است. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه مداخله حافظه کاری بر عملکرد و خودکارآمدی ریاضی دانشآموزان با اختلال یادگیری ریاضی بود. روش: روش پژوهش آزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان ...
بیشتر
مقدمه: حافظه کاری بهعنوان یکی از مفاهیم مهم در حوزه عصبشناختی موردتوجه قرارگرفته است. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه مداخله حافظه کاری بر عملکرد و خودکارآمدی ریاضی دانشآموزان با اختلال یادگیری ریاضی بود. روش: روش پژوهش آزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان پسر با اختلال یادگیری ریاضی شهر کرمان بودند که تعداد 40 نفر به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (20 نفره) گمارده شدند. گروه آزمایش 14 جلسه 45 دقیقهای مداخله حافظه کاری را دریافت کردند. در این مدت گروه کنترل مداخلهای دریافت نکردند. پیشآزمون و پسآزمون اجرا و پس از سه ماه آزمون مرحله پیگیری اجرا شد. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس هوشی وکسلر، آزمون عملکرد ریاضی و پرسشنامه خودکارآمدی ریاضی بود. دادههای بهدستآمده با روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که مداخله حافظه کاری بر نمرات پسآزمون تأثیر معناداری داشته و اثر این مداخله پایدار بوده است (05/0>P و F=,eta). نتیجهگیری: مداخله با رویکرد حافظه کاری باعث بهبود عملکرد و خودکارآمدی ریاضی در گروه آزمایش شده است و بهعنوان یک روش مداخلهای سودمند محسوب میشود.
فرنگیس دمهری؛ لعیا خیام باشی؛ محسن سعیدمنش
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی توانبخشی دوسا بر حافظه فعال شنیداری و حل مسئله کودکان مبتلابه اختلال یادگیری خواندن دارای مشکل تمییز شنیداری بود. روش: برای این منظور از روش مطالعه شبهآزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه مورد نظر عبارت است از کلیه کودکان مبتلابه اختلال یادگیری خواندن شهر ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی توانبخشی دوسا بر حافظه فعال شنیداری و حل مسئله کودکان مبتلابه اختلال یادگیری خواندن دارای مشکل تمییز شنیداری بود. روش: برای این منظور از روش مطالعه شبهآزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه مورد نظر عبارت است از کلیه کودکان مبتلابه اختلال یادگیری خواندن شهر اصفهان که دارای اشکال در تمییز شنیداری نیز باشند. از این جامعه 30 نفر بهطور در دسترس انتخاب و سپس بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. پس از انجام پیشآزمون در دو گروه، گروه آزمایش طی 10جلسه 60دقیقهای(هفتهای 2بار) تحت درمان توانبخشی دوسا قرار گرفتند و طی این مدت، گروه گواه در لیست انتظار بودند. سپس هر دو گروه، در پسآزمون و پیگیری مورداندازهگیری قرار گرفتند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامههای حل مسئله هپنر(1982) و حافظه فعال دانیمن و کارپنتر(1980) استفاده شد. دادههای پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد میانگین نمره حل مساله و حافظه کودکان گروه آزمایش بعد از جلسه درمانی افزایش معناداری داشته است. اما برای کودکان گروه کنترل تغییر معناداری مشاهده نشده است. نتیجهگیری: روش توانبخشی دوسا بر بهبود حافظه شنیداری و حل مسئله کودکان دارای اختلال همراه با مشکل تمییز شنیداری اثربخش است.
لیلی سیه جانی؛ حسین زارع؛ محمد اورکی؛ مهدی شریفالحسینی
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف تدوین یک برنامه توانبخشی شناختی و بررسی تأثیر آن بر عملکردهای شناختی و رضایت از زندگی در سالمندان مبتلا به آلزایمر خفیف انجام گرفت. روش: در این پژوهش از روش نیمهآزمایشی پیشآزمون-پسآزمون و پیگیری با گروه گواه استفاده شد. جامعه آماری شامل کل سالمندان مبتلا به آلزایمر خفیف مقیم آسایشگاههای سالمندان ...
بیشتر
هدف: این پژوهش با هدف تدوین یک برنامه توانبخشی شناختی و بررسی تأثیر آن بر عملکردهای شناختی و رضایت از زندگی در سالمندان مبتلا به آلزایمر خفیف انجام گرفت. روش: در این پژوهش از روش نیمهآزمایشی پیشآزمون-پسآزمون و پیگیری با گروه گواه استفاده شد. جامعه آماری شامل کل سالمندان مبتلا به آلزایمر خفیف مقیم آسایشگاههای سالمندان منطقه شمیرانات تهران از زمستان 1397 تا تابستان 1398 است. گروه نمونه شامل 50 نفر با تشخیص آلزایمر خفیف توسط پزشک به روش هدفمند و با غربالگری توسط آزمون معاینه مختصر وضعیت ذهنی(MMSE) به شرط کسب نمره بین 20 تا 25 انتخاب شدند و به روش گمارش تصادفی در دو گروه 25 نفری آزمون و گواه قرار گرفتند. مداخلات شناختی به مدت 20 جلسه، هفتهای دو جلسه و هر جلسه بین 45 دقیقه تا یک ساعت در گروه آزمون انجام شد. برای جمعآوری اطلاعات از آزمونهای حافظه وکسلر بزرگسالان(WMSQ)، دستهبندی کارتهای ویسکانسین(WCST)، توانمندی شناختی سالمندان از تغییرات فردی و رضایت از زندگی در سالمندان(LSI-Z) و برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش تحلیل کوواریانس با اندازهگیریهای مکرر استفاده شد. یافتهها: یافتهها نشان داد نمرات گروه آزمون در تمام آزمونهای شناختی و در شاخص رضایت از زندگی نسبت به گروه گواه افرایش یافته است و نتایج آزمون پیگیری یکماهه حاکی از ماندگاری اثربخشی این روش بود . نتیجهگیری: روش توانبخشی شناختی جهت بهبود نقایص شناختی و افزایش رضایت از زندگی در بیماران مبتلا به آزایمر خفیف مفید است و پیشنهاد میشود از این روش بهعنوان یک درمان غیردارویی در این بیماران استفاده شود.
غلامحسین جوانمرد
چکیده
مقدمه: مطالعه حاضر، به صورت نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل- شم، با هدف بررسی تاثیر توانبخشی شناختی رایانه یار، همزمان با تحریک قشر پره فرونتال بر کارکردهای اجرایی و حافظه کاری در نوجوانان مبتلا به دیابت، انجام گرفت. روش: 20 نوجوان 15 تا 18 ساله مبتلا به دیابت از انجمن دیابت شهرستان بناب انتخاب و به ...
بیشتر
مقدمه: مطالعه حاضر، به صورت نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل- شم، با هدف بررسی تاثیر توانبخشی شناختی رایانه یار، همزمان با تحریک قشر پره فرونتال بر کارکردهای اجرایی و حافظه کاری در نوجوانان مبتلا به دیابت، انجام گرفت. روش: 20 نوجوان 15 تا 18 ساله مبتلا به دیابت از انجمن دیابت شهرستان بناب انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 10 نفری آزمایش و شم قرارگرفتند. کارکردهای اجرایی و حافظه کاری هردو گروه آزمایش و کنترل در مراحل پیش آزمون و پس آزمون از طریق نسخه نرم افزاری آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین، و نرم افزار بهسازی حافظه و توجه مورد سنجش قرارگرفتند. برای مداخله، گروه آزمایشی به صورت انفرادی در 10 جلسه 30دقیقه ای(یک روز در میان)، همزمان با تحریک آندی Fp1 و Fp2 با کمک نرم افزار بهسازی حافظه و توجه، مورد توانبخشی شناختی برای حافظه کاری قرار گرفتند اما گروه کنترل- شم فقط 15 ثانیه تحریک واقعی دریافت می کردند، سپس تحریک قطع می شد. یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس، حاکی از بهبود انعطاف پذیری شناختی و حافظه کاری، و کاهش درجامانی در گروه آزمایش بود. نتیجه گیری: براساس نتایج حاصل از این پژوهش، می توان از توانبخشی شناختیِ حافظه کاری همزمان با تحریک آندی قشر پره فرونتال، به عنوان روشی مؤثر برای بهبود کارکردهای اجرایی و حافظه کاری در مبتلایان به دیابت نوع 1 بهره جست.
حمید رضا محروقی؛ حسن توزنده جانی؛ حمید نجات؛ زهرا باقرزاده گل مکانی
چکیده
مقدمه: این مطالعه باهدف مقایسه اثربخشی توانبخشی شناختی مبتنی بر تقویت توجه و تقویت حافظه کاری بر تنظیم شناختی هیجان و سرعت پردازش اطلاعات دانشآموزان نارساخوان صورت گرفت. روش: جامعه آماری این مطالعه نیمه تجربی شامل کلیه دانشآموزان نارساخوان ارجاع شده به مراکز مشاوره اداره آموزش پرورش شهر نیشابور در سال تحصیلی 1398-1399 میشد. از ...
بیشتر
مقدمه: این مطالعه باهدف مقایسه اثربخشی توانبخشی شناختی مبتنی بر تقویت توجه و تقویت حافظه کاری بر تنظیم شناختی هیجان و سرعت پردازش اطلاعات دانشآموزان نارساخوان صورت گرفت. روش: جامعه آماری این مطالعه نیمه تجربی شامل کلیه دانشآموزان نارساخوان ارجاع شده به مراکز مشاوره اداره آموزش پرورش شهر نیشابور در سال تحصیلی 1398-1399 میشد. از این میان تعداد 43 نفر به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل هرکدام 14 نفر جایگزین گردیدند. شرکتکنندگان با کمک پرسشنامه خواندن و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان- فرم کودکان گارنفسکی و همکاران (2002) در سه مرحله پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری مورد ارزیابی قرار گرفتند. سپس، متغیرهای مستقل برای دو گروه آزمایش اجرا گردید. گروه آزمایش اول و دوم توانبخشی شناختی مبتنی بر تقویت توجه و تقویت حافظه کاری را طی هجده جلسه 60 دقیقهای دریافت کردند. گروه سوم بهعنوان گروه کنترل در لیست انتظار قرارگرفته و در طی پژوهش هیچ نوع درمانی را دریافت نکردند. دادهها بر اساس تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافتهها: راهبردهای مثبت تنظیم شناختی و سرعت پردازش اطلاعات در گروههای مداخله نسبت به کنترل افزایش و میزان راهبردهای منفی تنظیم هیجان کاهشیافته بود (05/0>p). نتیجهگیری: بر اساس یافتهها میتوان گفت اثربخشی در گروه توانبخشی شناختی مبتنی بر تقویت حافظه کاری متغیر سرعت پردازش اطلاعات بهبودی بالاتری داشت؛ اما اثربخشی درمان توانبخشی شناختی مبتنی بر تقویت توجه در متغیر تنظیم شناختی هیجان (راهبردهای مثبت) بیشتر بوده است.
اکبر مهدیلو؛ نعیمه محب؛ سید محمود طباطبائی؛ مرضیه علیوندی وفا
چکیده
مقدمه:افسردگی شایع ترین اختلال روانی در دنیا است. شناخت درمانی گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی یکی از درمان های مؤثر، و تحریک با جریان الکتریکی مستقیم مغز از روی جمجمه یکی از درمان های جدید برای افسردگی است. این مطالعه با هدف مقایسه اثربخشی این دو شیوه درمانی بر کاهش افسردگی انجام شده است. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی ...
بیشتر
مقدمه:افسردگی شایع ترین اختلال روانی در دنیا است. شناخت درمانی گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی یکی از درمان های مؤثر، و تحریک با جریان الکتریکی مستقیم مغز از روی جمجمه یکی از درمان های جدید برای افسردگی است. این مطالعه با هدف مقایسه اثربخشی این دو شیوه درمانی بر کاهش افسردگی انجام شده است. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. آزمودنی ها 60 نفر از دانشجویان دارای علائم افسردگی بودند که پس از غربال با پرسشنامه سلامت عمومی با روش هدفمند، بر اساس نمرات پرسشنامه افسردگی بک(نمره بالای 15) انتخاب و به صورت تصادفی در 4 گروه 15نفری شامل گروه شناخت درمانی گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی، تحریک الکتریکی مستقیم مغز از روی جمجمه، گروه شم(تحریک ساختگی) و گروه کنترل جایگزین شدند و در مرحله پسآزمون مجدداً با پرسشنامه افسردگی بک مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های پژوهش با روش تحلیل کواریانس با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 21 تحلیل شد. یافتهها: نتایج نشان داد هر دو گروه آزمایش کاهش معنی داری(05/0 P<) در نمرات افسردگی در پس آزمون داشتند، در حالی که در گروه شم و کنترل تفاوت معنی داری مشاهده نشد. بین دو گروه شناخت درمانی گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی و تحریک الکتریکی مستقیم مغز از روی جمجمه تفاوت معنیداری وجود نداشت(05/0P>). نتیجهگیری: شناخت درمانی گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی و تحریک الکتریکی مستقیم مغز از روی جمجمه در کاهش افسردگی در جمعیت غیربالینی مؤثر هستند..
زیبا استادزاده؛ علیرضا آقایوسفی؛ حسن حیدری؛ حسین داودی
چکیده
مقدمه: هدف این پژوهش بررسی اثربخشی درمان شناختی بر تعارض سبک برتر یادگیری دیداری و سبک پردازش اطلاعات مغزی در دانشآموزان نارساخوانی شناختی است. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی و طرح پیشآزمون- پسآزمون - پیگیری وگروه کنترل بود. پس از اخذ کد اخلاق از بین دانشآموزان دختر و پسر در سه پایه اول، دوم و سوم ابتدائی شهر قم و مراجع کننده ...
بیشتر
مقدمه: هدف این پژوهش بررسی اثربخشی درمان شناختی بر تعارض سبک برتر یادگیری دیداری و سبک پردازش اطلاعات مغزی در دانشآموزان نارساخوانی شناختی است. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی و طرح پیشآزمون- پسآزمون - پیگیری وگروه کنترل بود. پس از اخذ کد اخلاق از بین دانشآموزان دختر و پسر در سه پایه اول، دوم و سوم ابتدائی شهر قم و مراجع کننده به مراکز اختلالات دولتی و غیر دولتی در سال تحصیلی 98-97، از راه نمونهگیری هدفمند، 102نفر که ملاک ورود به پژوهش را دارا بودند، انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش(51نفر)وگروه کنترل (51نفر) جایگزین شدند. جلسات درمانی در16 جلسه 45 دقیقهای و (هفتهای دو جلسه) با استفاده از مدل ایشینر و سبک یادگیری واک در گروه آزمایش اجرا گردید. به منظور جمعآوری دادهها از مقیاس هوش وکسلر کودکان ویرایش چهارم، چک لیست ارزیابی برتر طرفی مغزی، پرسشنامه سبکهای یادگیری واک، پرسشنامه ارزیابی برتری دست چاپمن و ادینبرگ، جدول رشدعصبی مغزی دلاکاتو و تحلیل محتوای کتاب فارسی دورهی اول ابتدایی با شاخص دیداری (مبنای محتوای کتابهای درسی براساس سه سبک دیداری، شنیداری و حرکتی است) استفاده شد. دادهها با استفاده ازنرمافزار spss 23 و روش آماری تحلیل کواریانس و GEE (برآورد معادلات تعمیم یافته) و tزوجی تجزیه و تحلیل شد. یافتهها نشان داد بین نمرات پس آزمون دو گروه تفاوت معناداری وجود دارد (05/0<p) پیگیری دو ماهه نتایج نشاندهنده ثبات نتایج بود. نتیجهگیری: درمانشناختی یک روش مداخله اثر بخش بر تعارض سبک برتر یادگیری دیداری و سبک پردازش اطلاعات مغزی در نارسا خوانی شناختی است.
زهرا جهانگیری؛ جواد ملازاده؛ چنگیز رحیمی؛ حبیب هادیان فرد
چکیده
مقدمه: سیستم های مغزی رفتاری، با رفتارهای اجتنابی و روی آوری مرتبط هستند. دیویدسون مدل ناقرینگی پیشانی و هیجان را مطرح کرد. هدف پژوهش، بررسی اثر القاء عاطفه بر ناقرینگی پیشانی و خلفی امواج آلفا مغز در افراد با سیستم های فعال سازی و بازداری رفتاری بالا و پایین است. روش: فعال سازی/ بازداری رفتاری توسط پرسشنامه کارور و وایت، ارزیابی شد. ...
بیشتر
مقدمه: سیستم های مغزی رفتاری، با رفتارهای اجتنابی و روی آوری مرتبط هستند. دیویدسون مدل ناقرینگی پیشانی و هیجان را مطرح کرد. هدف پژوهش، بررسی اثر القاء عاطفه بر ناقرینگی پیشانی و خلفی امواج آلفا مغز در افراد با سیستم های فعال سازی و بازداری رفتاری بالا و پایین است. روش: فعال سازی/ بازداری رفتاری توسط پرسشنامه کارور و وایت، ارزیابی شد. پرسش نامه ها میان 300 دانشـجو توزیع و نمره گذاری شدند و بر اساس نمرات انتهایی توزیع بر مبنای نمرات Z، چهار گروه اصلی پژوهش (28n=، هر گروه 7 نفر)، انتخاب شدند. الکتروآنسفالوگرافی کمّی هر فرد، در شرایط خط پایه، القاء عواطف مثبت و منفی ثبت شد. داده های توان مطلق امواج آلفای افراد استخراج شده و برای بررسی ناقرینگی، از T همبسته و تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر استفاده شد. یافتهها: در شرایط خط پایه، گروه بازداری بالا، ناقرینگی پیشانی را در سطح P=0.04 نشان دادند، که با برانگیختگی بیشتر F4 و انگیزه اجتناب مرتبط است. در شرایط القاء عاطفه مثبت، دو گروه فعال سازی بالا و پایین، ناقرینگی پیشانی را در سطح P<0.01 نشان دادند که با برانگیختگی بیشتر F3 و انگیزه روی آوری مرتبط است. در شرایط القاء عاطفه منفی، گروه بازداری بالا، ناقرینگی پیشانی را در سطح P=0.001 (برانگیختگی F4)، و گروه فعال سازی پایین، ناقرینگی خلفی را در سطح P=0.002، (برانگیختگی O2) نشان دادند. نتیجهگیری: نظریه گری و دیویدسون برای ناقرینگی پیشانی تأیید شد. نوع عاطفه القاء شده و تفاوت های شخصیتی منجر به تفاوت در الگوی ناقرینگی پیشانی مغز می گردد.
سعید رضایی
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مطالعه اثربخشی توانبخشی شناختی(باشگاه مغز) بر سرعت پردازش درونداد و سرعت واکنش عصبی به درونداد درکودکان با اختلال هماهنگی رشدی انجام شده است. روش: روش پژوهش از جهت گردآوری اطلاعات، از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه کودکان با اختلال هماهنگی حرکتی ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مطالعه اثربخشی توانبخشی شناختی(باشگاه مغز) بر سرعت پردازش درونداد و سرعت واکنش عصبی به درونداد درکودکان با اختلال هماهنگی رشدی انجام شده است. روش: روش پژوهش از جهت گردآوری اطلاعات، از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه کودکان با اختلال هماهنگی حرکتی مراجعه کننده به کلینیک های توانبخشی شهر تهران در سال ۹۸-۹۹ بود. از بین کل جامعه تعداد ۲۲ نفر به صورت نمونه در دسترس از مراجعان مرکز توانبخشی صدر تهران انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش(۱۱نفر) و کنترل(۱۱نفر) به طور تصادفی جایگزین شدند. برای گردآوری اطلاعات از آزمون رایانه ای سرعت پردازش درونداد و سرعت واکنش شناختی به درونداد، نسخه ۲۰۱۸ استفاده شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس یک راهه با رعایت پیش فرضهای کاربست استفاده شد. برنامه توانبخشی شناختی باشگاه مغز در ۱۰جلسه متوالی به مدت دو ماه برای گروه آزمایش اجرا شد، بعد از پایان دوره آزمایش برای رعایت اخلاق پژوهش، گروه کنترل هم آموزش دریافت کردند. یافته ها: نتایج نشان داد که برنامه توانبخشی شناختی به طور معناداری در سطح ۰.۰۱p < موجب بهبود سرعت پردازش و سرعت واکنش عصبی کودکان با اختلال هماهنگی رشدی شد. نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی برنامه توانبخشی شناختی، کاربرد این برنامه در مراکز آموزشی توانبخشی توصیه می شود.
سمیه زارع؛ حسین زارع؛ احمد علیپور؛ ولی الله فرزاد
چکیده
مقدمه: توان بخشی شناختی به عنوان یک مداخله اثربخش در ارتقای کارکردهای شناختی مبتلایان به اختلال استرس پس از سانحه در پزوهش ها مطرح است. هدف پژوهش حاضر بررسی نظام مند پژوهش های انجام شده است. روش: به این منظور تمامی مقالات چاپ شده در بازه زمانی سال 2000 تا 2020 مورد بررسی قرار گرفت. برای یافتن مطالعات مرتبط به زبان انگلیسی، پایگاه های داده ...
بیشتر
مقدمه: توان بخشی شناختی به عنوان یک مداخله اثربخش در ارتقای کارکردهای شناختی مبتلایان به اختلال استرس پس از سانحه در پزوهش ها مطرح است. هدف پژوهش حاضر بررسی نظام مند پژوهش های انجام شده است. روش: به این منظور تمامی مقالات چاپ شده در بازه زمانی سال 2000 تا 2020 مورد بررسی قرار گرفت. برای یافتن مطالعات مرتبط به زبان انگلیسی، پایگاه های داده Google scholar، Science Direct، Scopus، Academia، Database Cochrane، Research Gate و پایگاه های زیستی پزشکی شامل، PubMed، Medline،Psych Info ، و پایگاه های توان بخشی شامل PEDRO، OTseeker، Rehab data و برای یافتن مطالعات مرتبط به زبان فارسی، پایگاه های Google scholar (Persian)، SID، Magiran، IranDoc، MedLib، NoorMags، IranMedex ، با کلید واژه های انگلیسی و فارسی جستجو شد. یافته ها: 930 مقاله چاپ شده به زبان انگلیسی و فارسی بازیابی شد که در نهایت 12 مقاله مرتبط مورد بررسی قرار گرفت. بیشتر پژوهش ها بر طیف محدودی از کارکردهای شناختی تمرکز داشتند. نتیجه گیری: نتایج بیانگر ارتقای کارکردهای شناختی (حافظه، عملکرد اجرایی و توجه) در بیماران مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه بعد از توان بخشی شناختی است. بر طیق نتایج مطالعات می توان بیان نمود که توان بخشی شناختی به عنوان یک مداخله می تواند در کنار سایر مداخلات درمانی در ارتقای کارکردهای شناختی مبتلایان به اختلال استرس پس از سانحه موثر است.کلید واژه ها: شناخت، توان بخشی شناختی، کارکردهای شناختی، اختلال استرس پس از سانحه، مرور نظام مند
نسرین گنجه ای؛ تورج هاشمی
چکیده
مقدمه: این پژوهش در جهت تعیین رابطه کارکردهای اجرایی مغز با نشانه های نقص توجه و بیش فعالی انجام شد. روش: در راستای این هدف و در قالب طرح همبستگی ازجامعه دانشجویان دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 99-98 تعداد ۸۰ نفر به شیوه تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از سیاهه نشانه های مرضی کانرز ، آزمون استروپ، ...
بیشتر
مقدمه: این پژوهش در جهت تعیین رابطه کارکردهای اجرایی مغز با نشانه های نقص توجه و بیش فعالی انجام شد. روش: در راستای این هدف و در قالب طرح همبستگی ازجامعه دانشجویان دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 99-98 تعداد ۸۰ نفر به شیوه تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از سیاهه نشانه های مرضی کانرز ، آزمون استروپ، کارت های ویسکانسین و حافظه کاری وکسلر استفاده شد. یافته ها: تحلیل داده ها با استفاده ازمدل یابی معادلات ساختاری نشان داد کارکردهای سازماندهی، دقت و تمرکز، حافظه کاری، حل مسئله و بازداری قادرند به طور معنیدار تغییرات نشانه های نقص توجه و بیش فعالی را تعیین کنند. نتیجه گیری: کارکردهای اجرایی مغز در تغییرات نقص توجه و بیش فعالی نقش منفی داشته و نقص در این کارکردها زمینه ساز شکل گیری نقص توجه و بیش فعالی است. بنابراین در سبب شناسی نقص توجه و بیش فعالی لازم است بر ارزیابی کارکردهای اجرایی تاکید شود و نقص در کارکردهای اجرایی را به عنوان پایه عصب شناختی نقص توجه و بیش فعالی به حساب آورد.
هادی صفری؛ شاهرخ مکوند حسینی؛ پرویز صباحی؛ علی مالکی
چکیده
مقدمه: اختلال نقص توجه/بیشفعالی اختلالی است با نقص در کارکردهای شناختی که آزمونهایی نظیر وکسلر در تشخیص این نواقص کاربرد دارد. اخیراً داده کاوی بر اساس شبکه عصبی در تحقیقات روانشناختی مورد توجه قرار گرفته است. هدف این پژوهش رتبه بندی خرده مقیاس های موثر وکسلر در پیش بینی اختلال نارسایی توجه/بیشفعالی ...
بیشتر
مقدمه: اختلال نقص توجه/بیشفعالی اختلالی است با نقص در کارکردهای شناختی که آزمونهایی نظیر وکسلر در تشخیص این نواقص کاربرد دارد. اخیراً داده کاوی بر اساس شبکه عصبی در تحقیقات روانشناختی مورد توجه قرار گرفته است. هدف این پژوهش رتبه بندی خرده مقیاس های موثر وکسلر در پیش بینی اختلال نارسایی توجه/بیشفعالی با تحلیل شبکه عصبی بود. روش: نمونه پژوهش دانش آموزان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهریار بوده و به روش نمونه گیری در دسترس و با مصاحبه بالینی بر اساس معیارهای DSM-5 به تعداد 162 نفر در سال تحصیلی 97-96 انتخاب شدند. نمرات نارسایی توجه، بیش فعالی و نوع ترکیب با تکمیل پرسشنامه سوانسون و نوپلهام توسط معلمان تعیین شده و در نهایت آزمون هوشی وکسلر نسخه چهارم انجام شد. داده ها با روش شبکه عصبی و نرم افزار متلب مورد تحلیل قرار گرفتند. 40 خرده مقیاس به عنوان ورودی شبکه با 40، یک لایه میانی با 42 نورون و یک لایه خروجی به عنوان بهترین الگوی شبکه مشخص شد.یافتهها: در نوع ترکیبی خرده مقیاس های 1- رمزگذاری، 2- ظرفیت حرف با آهنگ، 3- شباهتها، 4- گزینه ای واژگان تصویری، 5- حذف تصادفی، در بیش فعالی 1- رمزگذاری، 2- حذف تصادفی، 3- ظرفیت فضایی مستقیم،4- فرایند طراحی با مکعب و 5- شباهت ها و در نارسایی توجه1- مفاهیم تصویر 2- شباهت ها 3- نمادیابی، 4- توالی عدد- حرف و 5- محاسبات به عنوان موثرترین خرده مقیاس ها مشخص شدند(05/0P<). نتیجه گیری: نتایج نشان داد شبکه عصبی روش توانمندی در پیش بینی اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی است و برخی خرده مقیاس های وکسلر در شناسایی نواقص شناختی این افراد از بقیه برتر بوده است.
راضیه زاهدی؛ امین رفیعی پور؛ صفیه بهزادی؛ ناهید خانبابائی
چکیده
هدف: از آن جایی که مشکلات بینفردی و نقایص شناختی تاثیر قابل توجهی بر زندگی مبتلایان به اختلال اسکیزوفرنی و اختلال شخصیت مرزی ایفا می کند، هدف پژوهش حاضر مقایسه کارکردهای اجرایی و توانش نظریه ذهن در این بیماران با افراد بهنجاراست. روش: این مطالعه یک پژوهش توصیفی- مقایسه ای است که طی آن عملکرد اجرایی و توانش نظریه ذهن در بین ...
بیشتر
هدف: از آن جایی که مشکلات بینفردی و نقایص شناختی تاثیر قابل توجهی بر زندگی مبتلایان به اختلال اسکیزوفرنی و اختلال شخصیت مرزی ایفا می کند، هدف پژوهش حاضر مقایسه کارکردهای اجرایی و توانش نظریه ذهن در این بیماران با افراد بهنجاراست. روش: این مطالعه یک پژوهش توصیفی- مقایسه ای است که طی آن عملکرد اجرایی و توانش نظریه ذهن در بین 3 گروه مقایسه شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام بیماران سرپایی و بستری مبتلا به اختلال شخصیت مرزی و اسکیزوفرنی که در سال 1397 به مرکز روانپزشکی بیمارستان امام حسین تهران مراجعه کرده بودند، و به روش نمونه گیری در دسترس از بین آن ها تعداد 74 نفر انتخاب شدند. آزمون های دسته بندی ویسکانسین و آزمون ذهن خوانی از روی تصاویر چشم در جلسه های انفرادی برای تمام آزمودنی ها اجرا شد و در نهایت با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره و آزمون تعقیبی توکی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که در سطح معناداری(001/0>P) بین گروه بیماران اسکیزوفرنی و اختلال شخصیت مرزی با افراد بهنجار در کارکردهای اجرایی و توانش نظریه ذهن تفاوت وجود دارد و همچنین بین تعداد طبقات تکمیل نشده و پاسخ های صحیح از زیر مقیاس های کارکردهای اجرایی و توانش نظریه ذهن در بین بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی اسکیزوفرنی در سطح(05/0>P) تفاوت وجود دارد و بیماران اسکیزوفرنی ضعیف تر از بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی هستند. نتیجه گیری: کارکردهای اجرایی و توانش نظریه ذهن در بیماران اسکیزوفرنی ضعیف تر از بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی و گروه بهنجار است و شدت بیماری در عملکرد کارکردهای اجرایی و توانش نظریه ذهن تاثیر دارد.
علی مصطفائی؛ محمد اورکی
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر مداخلات ایمن سازی روانی بر مهارت های عصب روانشناختی و نشانگان رفتاری از جمله(کمبود توجه و تکانشگری) براساس مدل مایکنیام انجام گرفت. روش: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی است که در آن از طرح پیشآزمون پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. به این منظور با استفاده از روش نمونه ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر مداخلات ایمن سازی روانی بر مهارت های عصب روانشناختی و نشانگان رفتاری از جمله(کمبود توجه و تکانشگری) براساس مدل مایکنیام انجام گرفت. روش: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی است که در آن از طرح پیشآزمون پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. به این منظور با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از بین کودکان 7 تا 12 ساله شاغل به تحصیل در مدارس ابتدایی و مبتلا به اختلال نقص توجه / بیش فعالی شهر ارومیه، تعداد 30 کودک انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش(15نفر) و کنترل(15نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش طی ده جلسه 1ساعته(دو روز در هفته) تحت آموزش ایمن سازی روانی مدل مایکنبام قرار گرفتند. داده ها به روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش ایمن سازی روانی بر مهارت های عصب روانشناختی(توجه، کارکردهای اجرایی، زبان، یادگیری، و خواندن) و نشانگان رفتاری(کمبود توجه و تکانشگری) کودکان دارای اختلال کمبود توجه / بیش فعالی تأثیر معنادار داشته است (05/0>P). ضمن این که آموزش ایمن سازی روانی بر عملکرد پردازش بینایی- فضایی کودکان بیش فعال موثر نبوده است. نتیجه گیری: براساس یافته های حاصل از این پژوهش، می توان آموزش ایمن سازی روانی براساس مدل مایکنبام را به عنوان روشی کارآ برای بهبود مهارت های عصب روانشناختی و نشانگان رفتاری کودکان با اختلال کمبود توجه/بیش فعالی مورد استفاده قرار داد.
مجید الماسی؛ محمدرضا نوروزی همایون؛ علی رضایی شریف
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی روشهای درمان نوروفیدبک و تحریک مستقیم فرا جمجمهای بر بهبود چیرگی شناختی کودکان دارای نقص توجه/ بیشفعالی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با پیشآزمون - پسآزمون و گروه کنترل میباشد. جامعه آماری شامل کلیه کودکان دارای اختلال نقص توجه/ بیشفعالی شهر اردبیل در سال تحصیلی 1400-1399 ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی روشهای درمان نوروفیدبک و تحریک مستقیم فرا جمجمهای بر بهبود چیرگی شناختی کودکان دارای نقص توجه/ بیشفعالی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با پیشآزمون - پسآزمون و گروه کنترل میباشد. جامعه آماری شامل کلیه کودکان دارای اختلال نقص توجه/ بیشفعالی شهر اردبیل در سال تحصیلی 1400-1399 است. نمونه پژوهش 33 نفر از کودکان دارای اختلال نقص توجه/ بیشفعالی بود که بهروش در دسترس انتخاب و بهروش تصادفی ساده به دو گروه مداخله و یک گروه کنترل (هر گروه 11 نفر) اختصاص یافت. ابزارهای این پژوهش شامل آزمون هوش WISC-IV و مداخلات این پژوهش شامل 20 جلسه درمان نوروفیدبک و 10 جلسه درمان تحریک مستقیم فرا جمجمهای میباشد. دادههای این پژوهش با نرمافزار SPSS نسخه 23 تحلیل شد. یافتهها: میانگین نمرات چیرگی شناختی در دو نوبت اندازهگیری شد که نشان داد در پسآزمون میانگین نمرات در چیرگی شناختی افزایش یافته و در گروه کنترل تغییری مشاهده نشد. همچنین نتایج نشان میدهد که پس از کنترل اثر پیشآزمون بر پسآزمون برای مقایسه نمرات مقیاس چیرگی شناختی بین سه گروه در سطح خطای (05/0) تفاوت معنیداری وجود دارد. نتیجهگیری: با توجه به جلسات و نتایج بهدستآمده درمان نوروفیدبک و تحریک مستقیم فرا جمجمهای در بهبود چیرگی شناختی مؤثر میباشد؛ بنابراین پیشنهاد میشود از این روشهای درمانی برای بهبود چیرگی شناختی استفاده گردد.
شعیب سبحانی تبار؛ فریده حمیدی؛ نجف طهماسبیپور
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف تعیین و شناسایی تأثیر روان درمانگری نمایشی بر کاهش میزان علائم و مشکلات کارکردهای عصب روانشناختی در دانش آموزان ابتدایی مبتلا به استرس پس از سانحه در مناطق زلزله زده شهرستان ثلاث باباجانی انجام شد. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بود که با روش پیش آزمون _ پس آزمون با گروه گواه انجام گرفت. جامعه آماری ...
بیشتر
هدف: این پژوهش با هدف تعیین و شناسایی تأثیر روان درمانگری نمایشی بر کاهش میزان علائم و مشکلات کارکردهای عصب روانشناختی در دانش آموزان ابتدایی مبتلا به استرس پس از سانحه در مناطق زلزله زده شهرستان ثلاث باباجانی انجام شد. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بود که با روش پیش آزمون _ پس آزمون با گروه گواه انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر، تمام دانش آموزان مقطع ابتدایی پسر دارای اختلال استرس پس از سانحه شهرستان ثلاث باباجانی بودند که تعداد 4 مدرسه به صورت خوشه ای انتخاب گردید. 40 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دو گروه مساوی آزمایش(20 نفر) و گواه(20 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت 13 جلسه 90 دقیقه ای تحت روان درمانگری نمایشی(مبتنی بر دیدگاه مورنو) قرار گرفتند و سپس، پس آزمون برای هر دو گروه اجرا شد. ابزارهای پژوهش مصاحبه تشخیصی اختلال استرس پس از سانحه بر اساس معیارهای DSM-5 و پرسشنامه اختلال استرس پس از سانحه بر اساس(PCL-5) و پرسشنامه عصبروانشناختی کانرز بود. جهت تحلیل داده ها از میانگین، انحراف معیار، آزمون لوین و همگنی شیب از رگرسیون و تحلیل کواریانس چندمتغیره MANCOVA برای بررسی فرضیهه ای پژوهش استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که روان درمانگری نمایشی موجب کاهش میزان مشکلات کارکردهای عصبروانشناختی با اندازه اثر 52/0 در کودکان با اختلال استرس پس از سانحه در سطح معناداری(001/0>p) میشود. نتیجه گیری: میتوان نتیجه گرفت که روان درمانگری نمایشی به مثابه ی یک روش درمانی کمکی و اثربخش برای کاهش مشکلات عصب روان شناختی کودکان است.
اسکندر فتحی آذر؛ آرش مانی؛ یوسف ادیب؛ زهرا شریفی
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه درسی علوم عصبی شناختی در بهبود کارکردهای اجرایی و حافظه فعال دانشآموزان مقطع ابتدایی با اختلال یادگیری ریاضی در شیراز صورت گرفت. روش: روش تحقیق نیمه تجربی است. جامعه آماری این مطالعه شامل کلیه دانش آموزان دارای ناتوانی در یادگیری ریاضی از کلاس دوم تا ششم ناحیه 2 و 4 شهر شیراز است. با ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه درسی علوم عصبی شناختی در بهبود کارکردهای اجرایی و حافظه فعال دانشآموزان مقطع ابتدایی با اختلال یادگیری ریاضی در شیراز صورت گرفت. روش: روش تحقیق نیمه تجربی است. جامعه آماری این مطالعه شامل کلیه دانش آموزان دارای ناتوانی در یادگیری ریاضی از کلاس دوم تا ششم ناحیه 2 و 4 شهر شیراز است. با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده، سی و یک دانش آموز به طور تصادفی انتخاب و سپس به طور تصادفی در گروههای آزمایش و کنترل قرار گرفتند. آموزش در گروه کنترل براساس سبک تدریس سنتی و آموزش در گروه آزمایش براساس الگوی برنامه درسی علوم اعصاب شناختی انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که تفاوت بین میانگین نمرات حافظه فعال در پس آزمون بعد از کنترل پیش آزمون و در دو گروه آزمایش و کنترل برابر بود با 740/8. و Fبرابر با 144/26 با سطح معناداری P≤0.001 و این، نشان می دهد که این تفاوت، با کنترل پیش آزمون معنادار است. در بخش کارکردهای اجرایی میانگین نمرات برابر شد با 337/205 و مقدار F هم 94/2 به دست آمد. کشش(Trend) به سمت اثربخشی مداخله بوده است ولی از لحاظ آماری تفاوت معنی داری مشاهده نشده است. بنابراین می توان گفت که مداخله تأثیر مثبت و معناداری بر حافظه فعال و تأثیر غیرمستقیمی بر کارکردهای اجرایی دانش آموزان داشته است. نتیجه گیری: مداخلات علوم اعصاب شناختی با توجه به برجسته کردن مهارتهای اساسی یادگیری ریاضی می تواند یک روش مؤثر در بهبود ناتوانی یادگیری ریاضی باشد.
غفور محمدآبادی؛ سیاوش طالع پسند؛ اسحق رحیمیان
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی روش اصلاح سوگیری توجه و تحریک جریان فرا جمجمهای بر کاهش نشانگان اضطراب اجتماعی انجام شد. روش: در این مطالعه از یک طرح کارآزمایی بالینی تصادفی شده استفاده شد. جامعهی آماری شامل دانشجویان داوطلب با نشانگان اضطراب اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد در سال تحصیلی 96 - 1395 بود. شرکتکنندگان 30 دانشجوی داوطلب ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی روش اصلاح سوگیری توجه و تحریک جریان فرا جمجمهای بر کاهش نشانگان اضطراب اجتماعی انجام شد. روش: در این مطالعه از یک طرح کارآزمایی بالینی تصادفی شده استفاده شد. جامعهی آماری شامل دانشجویان داوطلب با نشانگان اضطراب اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد در سال تحصیلی 96 - 1395 بود. شرکتکنندگان 30 دانشجوی داوطلب بودند که براساس ملاکهای ورود و خروج در مطالعه انتخاب شدند و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش (اصلاح سوگیری توجه و تحریک فرا جمجمهای) و یک گروه کنترل قرار گرفتند. پیش و پس از مداخله همه آنها سیاههی هراس اجتماعی را تکمیل کردند و زمان واکنش آنها به تکالیف سوگیری توجه ثبت شد. دادهها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: یافتهها حاکی از آناست که هر دو روش مداخله در مقایسه با گروه کنترل بهطور معنیداری منجر به کاهش نشانگان اختلال اضطراب اجتماعی و سوگیری توجه به محرکهای هیجانی منفی و افزایش توجه به محرکهای هیجانی مثبت شده است. ولی بین دو روش مداخله، تفاوت معنیداری مشاهده نشد. نتیجهگیری: یافتههای مطالعهی حاضر بر لزوم توجه به و استفاده از رویکردهای نوین درمانی در مواجهه با اختلال اضطراب اجتماعی تاکید دارد.
عصب روانشناسی
اکرم آذرنیا؛ کامران یزدانبخش؛ آسیه مرادی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر واقعیت مجازی بر بهبود تنظیم شناختی هیجان دانشآموزان با اختلال یادگیری خاص انجام شد. روش: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و یک پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری دانشآموزان دختر با اختلال یادگیری مراکز اختلال یادگیری در سال تحصیلی 1401-1402 در شهر کرمانشاه ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر واقعیت مجازی بر بهبود تنظیم شناختی هیجان دانشآموزان با اختلال یادگیری خاص انجام شد. روش: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و یک پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری دانشآموزان دختر با اختلال یادگیری مراکز اختلال یادگیری در سال تحصیلی 1401-1402 در شهر کرمانشاه بودند. پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان برای دانشآموزان اجرا شد و از بین آنهایی که ملاکهای ورود به پژوهش را داشتند 24 دانشآموز به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و در دو گروه 12 نفره آزمایش و گواه بهصورت تصادفی جایدهی شدند. گواه آزمایش 10 جلسه تحت آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر واقعیت مجازی قرار گرفتند ولی گروه گواه آموزشی دریافت نکرد یک هفته پس از آخرین جلسه آموزش، پسآزمون و دو ماه بعد آزمون پیگیری اجرا شد. دادهها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه-گیری مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان داد آموزش ذهن آگاهی تنظیم شناختی هیجان را دانش آموزان بهبود بخشیده است (001/0>P) و این تأثیرات در مرحله پیگیری پایدار بودند. ازآنجاییکه آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر واقعیت مجازی توانایی تنظیم شناختی هیجان این دانشآموزان را بهبود می-بخشد، میتوان از این روش کارآمد برای بهبود تنظیم شناختی این دانشآموزان استفاده کرد.
عصب روانشناسی
فهیمه حمزه نژادی؛ فریبرز باقری؛ محمد حاتمی؛ فریبرز درتاج
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی خودتنظیمی رفتارتوجهی بر حافظه کاری، نارسایی توجه و بیشفعالی کودکان انجام شد. روش: این پژوهش به روش آزمایشی با طرح پیشآزمون– پسآزمون با گروه آزمایش و یک گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری، شامل کلیه کودکان 7 تا 12 ساله مبتلا به نارسایی توجه و بیشفعالی بود که در سال تحصیلی 99-1398 به مراکز مشاوره ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی خودتنظیمی رفتارتوجهی بر حافظه کاری، نارسایی توجه و بیشفعالی کودکان انجام شد. روش: این پژوهش به روش آزمایشی با طرح پیشآزمون– پسآزمون با گروه آزمایش و یک گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری، شامل کلیه کودکان 7 تا 12 ساله مبتلا به نارسایی توجه و بیشفعالی بود که در سال تحصیلی 99-1398 به مراکز مشاوره و روانشناسی منطقه 5 تهران مراجعه کرده و تحت درمان دارویی ریتالین قرار داشتند. نمونهگیری به روش تصادفی ساده انجام شد. سپس از میان 40 نفر که بیشترین علائم بیشفعالی- نارسایی توجه و کمترین نمره را در حافظه کاری کسب کردند، به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش جداگانه در 8 جلسه هفتگی 60 دقیقهای مداخله پژوهش شرکت کردند و گروه کنترل در لیست انتظار ماند. ابزار اندازهگیری پژوهش شامل پرسشنامه علایم مرضی کودکان (CSI-4) و مقیاس سنجش حافظه کاری آلوی و همکاران (2008) بود. دادههای آماری به کمک تحلیل کوواریانس چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته-ها: یافتهها حاکی از آن است که مداخلههای خودتنظیمی رفتارتوجهی برحافظهکاری و کاهش نشانگان نارسایی توجه- بیشفعالی کودکان مؤثر است. نتیجهگیری: آموزش مهارتهای خودتنظیمی رفتارتوجهی تأثیر چشمگیری بر حافظه کاری کودکان ADHD داشت.
عصب روانشناسی
احمد علیپور؛ رقیه محمدی
چکیده
هدف: دردهای نوروپاتی از عوارض شایع دیابت مزمن هستند که تأثیر منفی بر خلق و خوی بیماران دارند. بنابراین، این پژوهش با هدف تعیین اثر خالص و ترکیبی tDCS آندی ناحیه M1 و ناحیه F3 در کاهش پریشانی روانشناختی در مبتلایان به دیابت نوع 2 دارای دردهای نوروپاتیک انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر، یک کــار آزمــایی بــالینی تصــادفی چهار گروهـــی دو ســر ...
بیشتر
هدف: دردهای نوروپاتی از عوارض شایع دیابت مزمن هستند که تأثیر منفی بر خلق و خوی بیماران دارند. بنابراین، این پژوهش با هدف تعیین اثر خالص و ترکیبی tDCS آندی ناحیه M1 و ناحیه F3 در کاهش پریشانی روانشناختی در مبتلایان به دیابت نوع 2 دارای دردهای نوروپاتیک انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر، یک کــار آزمــایی بــالینی تصــادفی چهار گروهـــی دو ســر کور می باشــد. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه بیماران 45 تا 65 ساله مبتلا به دیابت نوع 2 عضو انجمن دیابت شهرستان بناب در زمستان 1400 و بهار 1401 بودند که توسط متخصصان، دارای دردهای نوروپاتیک شناسایی شده بودند. نمونه پژوهش 48 تن بودند که به روش هدفمند و با توجه به ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند. سپس، تخصیص تصادفی بیماران به 4 گروه انجام گرفت. بیماران گروههای 4 گانه به مدت 12 جلسه، سه بار در هفته، مداخلات مربوط به خود را اخذ کردند. ابزار گردآوری اطلاعات، مقیاس 42 سوالی افسردگی، اضطراب و استرس (DASS) بود. یافته ها: طبق نتایج، میانگین پریشانی روانی در مراحل پس آزمون، پیگیری 1 ماهه و پیگیری 3 ماهه، در مقایسه با مرحله پیش آزمون، بطور معناداری کاهش یافته بود. اما تفاوتی در میانگین نمرات پریشانی روانی بین سایر مراحل (پس آزمون، پیگیری 1 ماهه، پیگیری 3 ماهه) دیده نشد. یعنی حتی تا مرحله پیگیری 3 ماهه، اثر مداخلات باقی مانده بود. نتیجه گیری: کاربرد تحریک الکتریکی فراجمجه ای، با توجه به پتانسیل درمانی که دارد، می تواند در بیماران دیابتی گسترش یابد.
عصب روانشناسی
فرزانه حاتمی؛ اکرم کاویانی
چکیده
هدف: هدف از اجرای پژوهش حاضر، تعیین تأثیر الگوی شنیداری و دیداری بر سرکوب ریتم میو در شوت سهگام بسکتبال بود. روش: 13 نفر از دانشجویان تربیت بدنی دانشگاه شهید رجایی تهران به صورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. ترتیب مشاهده الگوی بینایی و الگوی شنیداری، در بین شرکتکنندگان به صورت موازنه متقابل کنترل شد. شرکتکنندگان به طور تصادفی ...
بیشتر
هدف: هدف از اجرای پژوهش حاضر، تعیین تأثیر الگوی شنیداری و دیداری بر سرکوب ریتم میو در شوت سهگام بسکتبال بود. روش: 13 نفر از دانشجویان تربیت بدنی دانشگاه شهید رجایی تهران به صورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. ترتیب مشاهده الگوی بینایی و الگوی شنیداری، در بین شرکتکنندگان به صورت موازنه متقابل کنترل شد. شرکتکنندگان به طور تصادفی در دو گروه قرار گرفتند: گروه اول، ابتدا الگوی بینایی را مشاهده و سپس الگوی شنیداری مربوط به صدای اجرای شوت سه گام بسکتبال را دریافت کردند و گروه دوم، الگوی بینایی را پس از الگوی شنیداری مشاهده و در نهایت هر دو گروه الگوی ترکیبی را مشاهده کردند. امواج مغزی شرکتکنندگان در سه حالت، توسط دستگاه الکتروانسفالوگرافی ثبت و توسط نرم-افزار نروگاید به دادههای کمی تبدیل شد. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس دوراهه با اندازه های تکراری در یک طرح (منطقه عصبی)3 × (نوع الگو)3 نشان داد اثر اصلی منطقه عصبی معنادار است، به اینمعنی که، ریتم میو در منطقه CZ به طور معناداری سرکوب بیشتری نسبت به منطقه 3C داشته است (014/0= P). علاوه بر این، نتایج نشان دادند که ریتم میو در منطقه CZ به طور معناداری سرکوب بیشتری نسبت به منطقه عصبی 3C در هر دو حالت مشاهده الگوی بینایی (025/0= P) و بینایی- شنیداری (014/0= P) داشته است، درحالیکه بین ریتم میو در حالت الگوی شنیداری بین سه منطقه مذکور تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتیجهگیری: یکپارچگی بینایی شنوایی سبب سرکوب بیشتری در ریتم میو و در نتیجه فعالسازی نورون های آینه ای میشود.
عصب روانشناسی
پریوش خاورزمینی؛ رامین حبیبی کلیبر؛ جواد مصرآبادی
چکیده
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش یادگیری سازگار با مغز بر شایستگی تحصیلی و تفکر ارجاعی دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر تبریز در سال1401-1400 بود. روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون و گروه کنترل بود. جامعهآماری این پژوهش شاملکلیه دانشآموزان دختر متوسطه دوم ناحیه دوم شهر تبریز بود که در سال تحصیلی1401-1400 مشغول ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش یادگیری سازگار با مغز بر شایستگی تحصیلی و تفکر ارجاعی دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر تبریز در سال1401-1400 بود. روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون و گروه کنترل بود. جامعهآماری این پژوهش شاملکلیه دانشآموزان دختر متوسطه دوم ناحیه دوم شهر تبریز بود که در سال تحصیلی1401-1400 مشغول به تحصیل بودند. نمونه شامل4۰ نفر از دانشآموزان بود که به روش هدفمند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه ۲۰نفر)جایگزین شدند. برای جمع آوری اطلاعات در پیشآزمون و پسآزمون همه مشارکت کنندگان، از طریق پرسشنامه شایستگی تحصیلی دیپرنا والیوت(1999)و پرسشنامه تفکر ارجاعی اهرینگ و همکاران(2010) مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایش برنامه آموزش یادگیری سازگار با مغز کاین، کاین، مککلینتیک و کلیمک(2005) را به مدت هشت جلسه 60 دقیقهای دریافت کردند. دادهها در این پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شدند. یافتهها نشان داد که بین گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در مولفههای شایستگی تحصیلی و تفکر ارجاعی تفاوت معناداری به نفع گروه آزمایش وجود داشت(p<0.001). با توجه به نتایج میتوان گفت آموزش یادگیری سازگار با مغز میتواند تلویحات کاربردی مفیدی در پیشگیری از مشکلات شایستگی تحصیلی و تفکر ارجاعی در دانشآموزان داشته باشد.