مقاله پژوهشی
الیاس اکبری؛ جعفر حسنی؛ علیرضا مرادی
دوره 1، شماره 1 ، شهریور 1394، صفحه 7-25
چکیده
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر القای تجارب هیجانی بر کارکردهای اجرایی توجه و حافظه کاری با نگاه به طیف افسردگی بود. روش: در مرحلهی اول 449 نفر از دانشجویان دانشگاه خوارزمی تهران بهصورت تصادفی از طریق نسخه دوم پرسشنامه افسردگی بک (BDI-II) مورد غربال قرار گرفتند و سپس 34 نفر از افرادی که نمرات z استاندارد برابر یا بالاتر از 5/1+ و یا ...
بیشتر
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر القای تجارب هیجانی بر کارکردهای اجرایی توجه و حافظه کاری با نگاه به طیف افسردگی بود. روش: در مرحلهی اول 449 نفر از دانشجویان دانشگاه خوارزمی تهران بهصورت تصادفی از طریق نسخه دوم پرسشنامه افسردگی بک (BDI-II) مورد غربال قرار گرفتند و سپس 34 نفر از افرادی که نمرات z استاندارد برابر یا بالاتر از 5/1+ و یا برابر یا پایینتر از 5/1- کسب کرده بودند بهعنوان گروه نمونه انتخاب و به مرحله بعدی پژوهش دعوت شدند. سپس آنها بهطور انفرادی در سه مرحله مورد آزمایش قرار گرفتند. مرحلهی اول مربوط به فعالیت پایه کارکردهای اجرایی توجه و حافظه کاری قبل از مشاهده قطعه فیلمهای هیجانی بود و دو مرحلهی بعدی آزمایش نیز بعد از مشاهدهی قطعه فیلمهای هیجانی انتخابشده شامل قطعه فیلم هیجانی مثبت و منفی صورت گرفت. یافتهها: نتایج نشان داد که القای تجارب هیجانی میتواند بدون در نظر گرفتن اثر اصلی گروه عملکرد توجه فرد را تحت تأثیر قرار دهد. همچنین نتایج مربوط به حافظه کاری نشان داد که عملکرد دو گروه در شرایط هیجانی مختلف، تفاوت معناداری باهم دارند. نتیجهگیری: با توجه به یافتههای پژوهش حاضر، عملکرد توجه ممکن است در شرایط شدیدتر افسردگی تحت تأثیر قرار گیرد و عملکرد حافظه کاری بهعنوان یک کارکرد اجرایی تحت تأثیر افسردگی ممکن است دچار نقص شود که این امر انتخاب و پردازش سریع اطلاعات جهت انجام تکلیف را با مشکل مواجه میسازد.
مقاله پژوهشی
علیرضا پیرخائفی؛ توحید اکبروند
دوره 1، شماره 1 ، شهریور 1394، صفحه 26-40
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر بهمنظور تعیین اثربخشی الگوی توانبخشی عصب روانشناختی یکپارچهسازی حسی بر بهبود کارکردهای اجرایی مغز کودکان با اختلال نارسایی توجه ـ بیش فعالی انجام شد. روش: طرح پژوهش شبهآزمایشی از نوع پیشآزمون ـ پسآزمون با دو گروه آزمایش و کنترل بود. نمونه پژوهش شامل 30 کودک دختر و پسر با نارسایی توجه/بیش فعالی بود که به ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر بهمنظور تعیین اثربخشی الگوی توانبخشی عصب روانشناختی یکپارچهسازی حسی بر بهبود کارکردهای اجرایی مغز کودکان با اختلال نارسایی توجه ـ بیش فعالی انجام شد. روش: طرح پژوهش شبهآزمایشی از نوع پیشآزمون ـ پسآزمون با دو گروه آزمایش و کنترل بود. نمونه پژوهش شامل 30 کودک دختر و پسر با نارسایی توجه/بیش فعالی بود که به شیوه نمونهگیری در دسترس و بر اساس ملاکهای تشخیصی و هوش همتا شده و بهطور تصادفی به دو گروه مساوی آزمایش و کنترل اختصاص یافتند. ابزار پژوهش پرسشنامه نشانهشناسی مرضی کودکان (CSI-4)، آزمون ماتریسهای رنگی ریون کودکان و ارزیابی کارکردهای اجرایی (برنامهریزی، توجه، مهار پاسخ) بر اساس آزمون برج لندن و آزمون عملکرد پیوسته انجام شد. مداخله درمانی بر اساس روش یکپارچهسازی حسی که شامل شش هفته تمرینات (SI) بود صورت گرفت. یافتهها: دادهها با روشهای تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که یکپارچهسازی حسی در مرحله پسآزمون باعث افزایش معنیدار کارکردهای اجرایی (همه موارد:01/0P
مقاله پژوهشی
محمد اورکی؛ مهدیه رحمانیان؛ نپتون تهرانی؛ شیما حیدری
دوره 1، شماره 1 ، شهریور 1394، صفحه 41-51
چکیده
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر آموزش نوروفیدبک با باند فرکانس آلفا بر بهبود عملکرد حافظه فعال در کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی ـ نقص توجه انجام گرفت. روش: جهت اجرای این تحقیق 8 کودک مبتلا به بیش فعالی ـ نقص توجه با روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند؛ این کودکان در 10 جلسه آموزش نوروفیدبک با پروتکل تقویت آلفا شرکت کردند. برای سنجش ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر آموزش نوروفیدبک با باند فرکانس آلفا بر بهبود عملکرد حافظه فعال در کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی ـ نقص توجه انجام گرفت. روش: جهت اجرای این تحقیق 8 کودک مبتلا به بیش فعالی ـ نقص توجه با روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند؛ این کودکان در 10 جلسه آموزش نوروفیدبک با پروتکل تقویت آلفا شرکت کردند. برای سنجش حافظه فعال، از آزمون N-Back و آزمون حافظه وکسلر (فراخنای ارقام) استفاده شد و دادههای حاصل از تحقیق با روش تحلیل کوواریانس و با استفاده از نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافتهها: نتایج نشان داد که در سطح معناداری 05/0 p< بین نمرههای پیشآزمون و پسآزمون حافظه کاری تفاوت معنادار وجود دارد. نتیجهگیری: این یافتهها نشان میدهد که آموزش نوروفیدبک موجب بهبود عملکرد حافظه فعال در کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی ـ نقص توجه شرکت کننده در تحقیق شد؛ درواقع افزایش نسبی دامنه در باند آلفا باعث بهبود حافظه فعال گردید.
مقاله پژوهشی
مریم نجارزادگان؛ وحید نجاتی؛ نسرین امیری
دوره 1، شماره 1 ، شهریور 1394، صفحه 52-45
چکیده
مقدمه: اختلال نقص توجه/ بیشفعالی با ناکارآمدی عملکردهای اجرایی ازجمله حافظه کاری همراه است. حافظه کاری میتواند با استفاده از تمرینات توانبخشی شناختی موردترمیم قرار گیرد. مطالعه حاضر باهدف نشان دادن تأثیر توانبخشی شناختی حافظه کاری بر بهبود نشانگان رفتاری کودکان مبتلا به اختلال نقصتوجه / بیشفعالی صورت گرفته است. روش: ...
بیشتر
مقدمه: اختلال نقص توجه/ بیشفعالی با ناکارآمدی عملکردهای اجرایی ازجمله حافظه کاری همراه است. حافظه کاری میتواند با استفاده از تمرینات توانبخشی شناختی موردترمیم قرار گیرد. مطالعه حاضر باهدف نشان دادن تأثیر توانبخشی شناختی حافظه کاری بر بهبود نشانگان رفتاری کودکان مبتلا به اختلال نقصتوجه / بیشفعالی صورت گرفته است. روش: این پژوهش از نوع شبهآزمایشی است که در آن از طرح پیشآزمون پسآزمون با گروه کنترل استفاده شده است. نمونه مورد بررسی در این مطالعه 30 کودک مبتلا به اختلال نقصتوجه / بیشفعالی بوده است که بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. دو گروه (آزمایش و کنترل) ازنظر سن و هوش کلامی و عملی همسانسازی شده بودند. گروه آزمایش طی ده جلسه 1 ساعته دو روز در هفته تحت توانبخشی شناختی قرار گرفتند. افراد هر دو گروه کنترل و آزمایش در جلسه اول و آخر درمان مورد ارزیابی قرار گرفتند. علائم رفتاری کودکان مبتلا توسط پرسشنامه پروفایل اختلال کمبود توجه/بیشفعالی سوانسون و نولان پلهام SNAP-IV ارزیابی شده است. دادههای این پژوهش با آزمون آماری تی مستقل، تحلیل کوواریانس و به کمک نرمافزار SPSS.20 تجزیهوتحلیل شدند. یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که نشانگان رفتاری کمتوجهی و تکانشگری گروه درمان در مقایسه با گروه کنترل بعد از گذراندن جلسات توانبخشی بهبود پیدا کرده است و این تفاوت در سطح 001/0=P معنادار است. نتیجهگیری: نتایج حاصل از تحلیل آماری دادهها نشان میدهد که درمان توانبخشی شناختی حافظه کاری موجب بهبود علائم رفتاری کودکان مبتلا به اختلال نقصتوجه / بیشفعالی شده است.
مقاله پژوهشی
مریم اکبری مطلق
دوره 1، شماره 1 ، شهریور 1394، صفحه 66-74
چکیده
مقدمه: تجارب اولیه زندگی بر ساختار، کارکرد مغز و کارکردهای شناختی انسان تأثیر میگذارد. یادگیری موسیقی میتواند منجر به تغییرات چشمگیر در کارکردهای ذهنی (هیجانی، شناختی و رفتاری) در فعالیتهای مختلف روزمره شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی و مقایسه ویژگیهای عصب روانشناختی کودکان فراگیر موسیقی و عادی دوره دبستان بود. روش: روش پژوهش ...
بیشتر
مقدمه: تجارب اولیه زندگی بر ساختار، کارکرد مغز و کارکردهای شناختی انسان تأثیر میگذارد. یادگیری موسیقی میتواند منجر به تغییرات چشمگیر در کارکردهای ذهنی (هیجانی، شناختی و رفتاری) در فعالیتهای مختلف روزمره شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی و مقایسه ویژگیهای عصب روانشناختی کودکان فراگیر موسیقی و عادی دوره دبستان بود. روش: روش پژوهش حاضر از نوع علی ـ مقایسهای است. جامعه آماری شامل کلیه کودکان پایه پنجم دبستان در شهر مشهد بود که 30 نفر از دانش آموزان فراگیر موسیقی (که حداقل به مدت دو سال به نواختن ساز خاصی مسلط بودند) و 30 نفر از دانش آموزان عادی که هیچگونه آموزش موسیقی ندیده بودند به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب شده و مورد مقایسه قرار گرفتند. مقیاس عصب ـ روانشناختی نپسی (NEPSY)، مقیاس هوش کودکان وکسلر (WISC) و مصاحبه بالینی در مورد شرکتکنندگان اجرا شد. یافتهها: دادهها با استفاده از روشهای آمار توصیفی و تحلیل واریانس چندمتغیری و نرمافزار آماری SPSS-16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین ویژگیهای عصب ـ روانشناختی شامل کارکردهای اجرایی، توجه، زبان، حافظه و یادگیری دانشآموزان فراگیر موسیقی و عادی تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجهگیری: نتایج این پژوهش میتواند در تشخیص و طراحی مداخلات برای ارتقای ویژگیهای عصب ـ روانشناختی دانشآموزان دوره دبستان مفید باشد.
مقاله پژوهشی
الهام اسبقی؛ سیاوش طالع پسند؛ علی محمد رضایی
دوره 1، شماره 1 ، شهریور 1394، صفحه 75-85
چکیده
مقدمه: از آنجایی که افسردگی یک اختلال شایع است، شناسایی روش درمان مفید و مداوم بسیار مهم است. هدف این پژوهش مقایسه دو مورد از درمانهای غیرتهاجمی جدید یعنی درمان تحریک مغز از روی جمجمه با جریان مستقیم الکتریکی و تحریک مکرر مغناطیسی فراقشری در کاهش علائم افسردگی بوده است. روش: برای بررسی هدف تحقیق 20 نفر از مبتلایان به افسردگی انتخاب ...
بیشتر
مقدمه: از آنجایی که افسردگی یک اختلال شایع است، شناسایی روش درمان مفید و مداوم بسیار مهم است. هدف این پژوهش مقایسه دو مورد از درمانهای غیرتهاجمی جدید یعنی درمان تحریک مغز از روی جمجمه با جریان مستقیم الکتریکی و تحریک مکرر مغناطیسی فراقشری در کاهش علائم افسردگی بوده است. روش: برای بررسی هدف تحقیق 20 نفر از مبتلایان به افسردگی انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه تحریک مغز از روی جمجمه با جریان مستقیم الکتریکی و تحریک مکرر مغناطیسی فراقشری جایگزین شدند. آزمودنیها در سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری، پرسشنامه افسردگی بک را تکمیل کردند. برای بررسی نتایج از تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر استفاده شد. یافتهها: نتایج تحقیق نشان داد که هر دو درمان در کاهش علائم افسردگی تأثیرگذار بودند اما تفاوت معناداری در اثربخشی آنها دیده نشد. با این وجود در دو درمان به لحاظ نمرات پیگیری تفاوت وجود داشت. میانگین نمرات در موقعیت پیگیری نسبت به موقعیت پسآزمون تغییر محسوسی در گروه rTMS داشته است. نتیجهگیری: نتایج تحقیق بیانگر این واقعیت است که اثربخشی درمان تحریک مکرر مغناطیسی فراقشری نسبت به درمان دیگر در طول زمان بیشتر بوده است.
مقاله پژوهشی
مریم صالحی؛ حجت الله امینی؛ حسن محمد زاده
دوره 1، شماره 1 ، شهریور 1394، صفحه 86-103
چکیده
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی مقایسه تأثیر تمرینات نوروفیدبک و تصویرسازی ذهنی بر اکتساب و یادداری مهارت پرتاب دارت بود. روش: از میان دانشجویان دختر رشته تربیتبدنی در دانشگاه ارومیه که همگی راستدست بودند و هیچگونه سابقه آموزش نوروفیدبک، تصویرسازی ذهنی و پرتاب دارت نداشتند، 24 نفر بهصورت نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهصورت ...
بیشتر
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی مقایسه تأثیر تمرینات نوروفیدبک و تصویرسازی ذهنی بر اکتساب و یادداری مهارت پرتاب دارت بود. روش: از میان دانشجویان دختر رشته تربیتبدنی در دانشگاه ارومیه که همگی راستدست بودند و هیچگونه سابقه آموزش نوروفیدبک، تصویرسازی ذهنی و پرتاب دارت نداشتند، 24 نفر بهصورت نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهصورت تصادفی در سه گروه 8 نفری تصویرسازی ذهنی، نوروفیدبک و کنترل قرار گرفتند. پروتکل تمرینی، به مدت 5 هفته هر هفته 3 جلسه، صورت گرفت و سپس پسآزمون به عمل آمد. آزمون یادداری 5 روز پس از آخرین جلسه تمرینی گرفته شد. یافتهها: نتایج آزمون تحلیل واریانس دوراهه با اندازهگیری مکرر نشان داد که اگرچه عملکرد آزمودنیها در مرحله اکتساب هر دو گروه تصویرسازی ذهنی و نوروفیدبک پیشرفت داشتند، اما تفاوت معنیداری بین گروههای آزمایشی در این مرحله مشاهده نشد. از سوی دیگر، اثر اصلی مراحل آزمون در این پژوهش معنیدار بود، اما اثر اصلی گروه و همچنین تعامل مراحل آزمون و گروه به لحاظ آماری معنیدار نبود. نتیجهگیری: با توجه به یافتههای این پژوهش، نقش تصویرسازی ذهنی و نوروفیدبک بیش از پیش مورد توجه قرار میگیرد و تأکید بر استفاده از آنها در کنار تمرین بدنی توصیه میشود.