الناز موسی نژاد جدی؛ مجید محمود علیلو؛ محمدعلی نظری
دوره 2، شماره 6 ، آذر 1395، ، صفحه 61-76
چکیده
مقدمه: متغیرهای شناختی همبستههای مهم اختلال نارساخوانی هستند. پژوهشهای مختلف نشان میدهند که این متغیرها در کودکان نارساخوان دچار نقص هستند. همچنین مطالعات عصبشناختی بدکارکردی ارتباط پیشانی ـ گیجگاهی ـ پسسری را بهعنوان مبنای عصبی این اختلال مطرح کردهاند. نوروفیدبک با تغییر ارتباط کارکردی یا همنوسانی این مناطق ...
بیشتر
مقدمه: متغیرهای شناختی همبستههای مهم اختلال نارساخوانی هستند. پژوهشهای مختلف نشان میدهند که این متغیرها در کودکان نارساخوان دچار نقص هستند. همچنین مطالعات عصبشناختی بدکارکردی ارتباط پیشانی ـ گیجگاهی ـ پسسری را بهعنوان مبنای عصبی این اختلال مطرح کردهاند. نوروفیدبک با تغییر ارتباط کارکردی یا همنوسانی این مناطق مغزی میتواند در بهبود کارکردهای شناختی این کودکان مؤثر باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر اصلاح همنوسانی مغزی از طریق نوروفیدبک بر بهبود آگاهی واجشناختی و حافظه فعال در کودکان نارساخوان انجام شد. روش: طرح پژوهش از نوع تک آزمودنی پلکانی با خط پایه چندگانه بود که در آن چهار کودک مبتلا به نارساخوانی 20 جلسه 30 دقیقهای درمان نوروفیدبک دریافت کردند. یافتهها: بررسی نتایج پژوهش نشان داد که در نمرات آگاهی واجشناختی و حافظه فعال آزمودنیها بهبودی ایجاد شده است. همچنین مقادیر همنوسانی بعد از اتمام درمان به سمت مقادیر نرمال تغییر پیدا کرد. نتیجهگیری: این تغییرات نشان میدهد که نارساخوانی میتواند بهعنوان یک اختلال در ارتباط کارکردی مناطق مختلف مغزی مطرح باشد و اصلاح همنوسانی از طریق نوروفیدبک میتواند به اصلاح این آشفتگی کمک کند.