فرزانه مومنی؛ مختار ملک پور؛ احمد عابدی؛ سالار فرامرزی
دوره 4، شماره 12 ، خرداد 1397، ، صفحه 153-174
چکیده
مقدمه: در پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی مداخلات عصبروانشناختی و روش دیویس برعملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان پایة اول و دوم ابتدایی مورد بررسی قرار گرفت. روش: طرح پژوهش آزمایشی و از نوع پیشآزمون – پسآزمون – پیگیری با گروه کنترل است. جامعة آماری پژوهش شامل تمامی دانشآموزان نارساخوان پایه اول و دوم ابتدایی است ...
بیشتر
مقدمه: در پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی مداخلات عصبروانشناختی و روش دیویس برعملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان پایة اول و دوم ابتدایی مورد بررسی قرار گرفت. روش: طرح پژوهش آزمایشی و از نوع پیشآزمون – پسآزمون – پیگیری با گروه کنترل است. جامعة آماری پژوهش شامل تمامی دانشآموزان نارساخوان پایه اول و دوم ابتدایی است که، درسال تحصیلی 95-94 مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش نیز شامل 45 دانشآموز نارسا خوان (15 نفر به روش عصبروانشناختی و 15 نفر به روش دیوس مورد درمان قرار گرفتند و 15 نفر دانشآموز که هیچ مداخلهای روی آنها صورت نگرفت)، به روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای انتخاب گردیدند. ابزار به کار رفته در این پژوهش آزمون تشخیص اختلال خواندن بر اساس DSM-5، آزمون عملکرد خواندن معلمساخته و آزمون هوش ریون کودکان بود. درگروههای آزمایشی، روش مداخله عصبروانشناختی و مداخله به روش دیویس به مدت 16 جلسة 40 دقیقهای برای هرکدام از دو گروه ارائه گردید. دادهها با نرم افزار spss و آزمون تحلیل کواریانس چند متغیره و آزمون تعقیبی توکی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین میانگین نمرات پسآزمون خواندن گروههای آزمایشی با گروه کنترل، تفاوت معنیداری وجود داشت (001/0 ≥P ). نتایج مقایسههای زوجی نیز نشان داد که نمرات زمون گروه عصبروانشناختی به طور معناداری نسبت به روش دیویس کارآمدتر بود (001/0 ≥P).نتیجهگیری: مداخلات عصبروانشناختی میتواند رویکردی مؤثر در درمان ناتوانیهای یادگیری خواندن (نارساخوانی) باشد[z1] [z2] .