الهه بداقی؛ علیرضا مرادی؛ جعفر حسنی؛ فرشید علی پور؛ طیبه شاهسوند بغدادی
دوره 2، شماره 5 ، شهریور 1395، ، صفحه 39-56
چکیده
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی مقایسهای کارکردهای اجرایی در سه گروه از زنان مبتلا به اماس دارای اختلال افسردگی، فاقد اختلال افسردگی و زنان بهنجار بود. روش: روش تحقیق در این پژوهش علی مقایسهای بود، از میان زنان مراجعهکننده به انجمن اماس استان مرکزی، گروه مبتلا به اماس مبتلا به افسردگی با غربالگری اولیه توسط آزمون افسردگی ...
بیشتر
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی مقایسهای کارکردهای اجرایی در سه گروه از زنان مبتلا به اماس دارای اختلال افسردگی، فاقد اختلال افسردگی و زنان بهنجار بود. روش: روش تحقیق در این پژوهش علی مقایسهای بود، از میان زنان مراجعهکننده به انجمن اماس استان مرکزی، گروه مبتلا به اماس مبتلا به افسردگی با غربالگری اولیه توسط آزمون افسردگی بک و تشخیص افسردگی توسط اجرای مصاحبه ساختاریافته بالینی افسردگی (SCID) و ملاکهای ورود و خروج به تعداد ۲۴ نفر انتخاب شدند گروه اماس فاقد افسردگی نیز از میان زنان غربالگری شده که فاقد نشانههای بالینی افسردگی بودند به تعداد ۲۴ نفر وارد پژوهش گردیدند، در آخر نیز گروه زنان بهنجار نیز با لحاظ کردن ملاکهای ورود به پژوهش انتخاب شدند، از آزمونهای فراخنای عدد، استروپ و برج لندن جهت گرداوری دادهها استفاده شد، اطلاعات با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره مورد تجزیه تحلیل قرار گرفتند. یافتهها: نتایج نشان داد که گروه زنان مبتلا به اماس دارای افسردگی در مقایسه با دو گروه دیگر از عملکرد ضعیف معناداری در آزمونهای فراخنای اعداد، استروپ و برج لندن برخوردار بودند، همچنین بین گروه زنان مبتلا به اماس فاقد افسردگی و زنان بهنجار نیز ازنظر عملکرد در آزمونهای پژوهش تفاوت معناداری مشاهده گردید. نتیجهگیری: یافتههای پژوهش نشان میدهد که علاوه بر تفاوت کارکردهای اجرایی در بیماران مبتلا به اماس در مقایسه با افراد بهنجار، افسردگی نیز میتواند این تفاوت را تشدید نماید که لزوم توجه به این امر در طراحی برنامههای درمانی مشخص میشود.
مسیب یارمحمدی واصل؛ فرشید علی پور؛ مالک بسطامی؛ منیره ذوالفقاری نیا؛ نیلوفر بزاززاده
دوره 1، شماره 2 ، آذر 1394، ، صفحه 51-67
چکیده
مقدمه: با توجه به نقش محافظتی و تشدیدکننده راهبردهای نظمجویی شناختی هیجان در آسیبشناسی، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهای نظمجویی شناختی هیجان در رابطه بین سیستمهای مغزی رفتاری و تکانشگری با ولع مصرف در افراد مصرفکننده مواد محرک بود. روش: در طرح پژوهشی حاضر که از نوع توصیفی و همبستگی بود، تعداد ۲۴۹ نفر مصرفکننده مواد ...
بیشتر
مقدمه: با توجه به نقش محافظتی و تشدیدکننده راهبردهای نظمجویی شناختی هیجان در آسیبشناسی، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهای نظمجویی شناختی هیجان در رابطه بین سیستمهای مغزی رفتاری و تکانشگری با ولع مصرف در افراد مصرفکننده مواد محرک بود. روش: در طرح پژوهشی حاضر که از نوع توصیفی و همبستگی بود، تعداد ۲۴۹ نفر مصرفکننده مواد محرک که دوره سمزدایی را گذرانده بودند با روش نمونهگیری هدفمند و لحاظ کردن ملاکهای ورود و خروج انتخاب گردیدند و پرسشنامههای مقیاس تکانشگری بارت، مقیاس سیستمهای بازداری/ فعالسازی رفتاری (کارور و وایت)، فرم کوتاه نسخه فارسی پرسشنامه نظمجویی شناختی هیجان و پرسشنامه ولع مصرف فرانکن جهت گردآوری دادهها استفاده شد، برای تجزیه تحلیل اطلاعات از رگرسیون و تحلیل مسیر استفاده شد. یافتهها: نتایج تحلیل رگرسیون به شیوهی متوالی مطابق با مراحل پیشنهادی بارون و کنی نشان داد که راهبردهای ناسازگارانه نظمجویی هیجانی میتواند بهصورت معناداری نقش واسطهای در میان سیستم فعالساز رفتاری و تکانشگری با ولع مصرف ایفا نماید. نتیجهگیری: راهبردهای ناسازگارانه نظم جویی هیجان یکی از عوامل تشدیدکننده مشکلات مربوط به ولع مصرف در افراد مصرفکننده مواد محرک است. این پژوهش پیشنهاد میکند که برنامههای مداخلهای و پیشگیری از عود میبایست با در نظر گرفتن راهبردهای نظمجویی هیجانی مرتبط با ولع مصرف طراحی گردد.