هادی صفری؛ شاهرخ مکوند حسینی؛ پرویز صباحی؛ علی مالکی
چکیده
مقدمه: اختلال نقص توجه/بیشفعالی اختلالی است با نقص در کارکردهای شناختی که آزمونهایی نظیر وکسلر در تشخیص این نواقص کاربرد دارد. اخیراً داده کاوی بر اساس شبکه عصبی در تحقیقات روانشناختی مورد توجه قرار گرفته است. هدف این پژوهش رتبه بندی خرده مقیاس های موثر وکسلر در پیش بینی اختلال نارسایی توجه/بیشفعالی ...
بیشتر
مقدمه: اختلال نقص توجه/بیشفعالی اختلالی است با نقص در کارکردهای شناختی که آزمونهایی نظیر وکسلر در تشخیص این نواقص کاربرد دارد. اخیراً داده کاوی بر اساس شبکه عصبی در تحقیقات روانشناختی مورد توجه قرار گرفته است. هدف این پژوهش رتبه بندی خرده مقیاس های موثر وکسلر در پیش بینی اختلال نارسایی توجه/بیشفعالی با تحلیل شبکه عصبی بود. روش: نمونه پژوهش دانش آموزان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهریار بوده و به روش نمونه گیری در دسترس و با مصاحبه بالینی بر اساس معیارهای DSM-5 به تعداد 162 نفر در سال تحصیلی 97-96 انتخاب شدند. نمرات نارسایی توجه، بیش فعالی و نوع ترکیب با تکمیل پرسشنامه سوانسون و نوپلهام توسط معلمان تعیین شده و در نهایت آزمون هوشی وکسلر نسخه چهارم انجام شد. داده ها با روش شبکه عصبی و نرم افزار متلب مورد تحلیل قرار گرفتند. 40 خرده مقیاس به عنوان ورودی شبکه با 40، یک لایه میانی با 42 نورون و یک لایه خروجی به عنوان بهترین الگوی شبکه مشخص شد.یافتهها: در نوع ترکیبی خرده مقیاس های 1- رمزگذاری، 2- ظرفیت حرف با آهنگ، 3- شباهتها، 4- گزینه ای واژگان تصویری، 5- حذف تصادفی، در بیش فعالی 1- رمزگذاری، 2- حذف تصادفی، 3- ظرفیت فضایی مستقیم،4- فرایند طراحی با مکعب و 5- شباهت ها و در نارسایی توجه1- مفاهیم تصویر 2- شباهت ها 3- نمادیابی، 4- توالی عدد- حرف و 5- محاسبات به عنوان موثرترین خرده مقیاس ها مشخص شدند(05/0P<). نتیجه گیری: نتایج نشان داد شبکه عصبی روش توانمندی در پیش بینی اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی است و برخی خرده مقیاس های وکسلر در شناسایی نواقص شناختی این افراد از بقیه برتر بوده است.
ساناز الهی نژاد؛ شاهرخ مکوند حسینی؛ پرویز صباحی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر به منظور مقایسه اثربخشی دو روش درمانی واقعیت درمانی و نوروفیدبک بر بهبود کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان سینه انجام گرفت. روش: در طرحی نیمه آزمایشی تعداد 45 بیمار سرطان سینه با شیوه نمونه گیری در دسترس در سال 1398 از شهر آمل انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه مساوی تقسیم شدند. رضایت آگاهانه از بیماران اخذ ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر به منظور مقایسه اثربخشی دو روش درمانی واقعیت درمانی و نوروفیدبک بر بهبود کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان سینه انجام گرفت. روش: در طرحی نیمه آزمایشی تعداد 45 بیمار سرطان سینه با شیوه نمونه گیری در دسترس در سال 1398 از شهر آمل انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه مساوی تقسیم شدند. رضایت آگاهانه از بیماران اخذ شد و معیارهای ورود و خروج کنترل شدند. پرسشنامه کیفیت زندگی عمومی بیماران سرطانی و پرسشنامه کیفیت زندگی اختصاصی سرطان سینه در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دوماهه توسط همه آزمودنی ها تکمیل شدند. دو گروه اول و دوم به طور مجزا به ترتیب واقعیت درمانی و نوروفیدبک دریافت کردند، درحالی که گروه سوم در لیست انتظار ماند و درمانی دریافت نکرد. دادههای پژوهش بهوسیله آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شد. یافتهها: تفاوت های معناداری میان میانگین گروه های آزمایش و گروه لیست انتظار در متغیرهای کیفیت زندگی مشاهده شد(P
الهام اسبقی؛ پروین رفیعی نیا؛ شاهرخ مکوند؛ پرویز صباحی
دوره 3، شماره 8 ، خرداد 1396، ، صفحه 29-50
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر درمانی تحریک مکرر مغناطیسی فرا جمجمهای (rTMS) مغز از روی جمجمه بر حافظه کاری افراد مبتلا به اختلال دوقطبی انجام گرفته است. روش: بدین منظور در این طرح پژوهشی 30 نفر از مبتلایان به اختلال دوقطبی با روش نمونهگیری هدفمند از مراجعهکنندگان به یکی از کلینیکهای شهر تهران انتخاب شدند. همه آزمودنیها ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر درمانی تحریک مکرر مغناطیسی فرا جمجمهای (rTMS) مغز از روی جمجمه بر حافظه کاری افراد مبتلا به اختلال دوقطبی انجام گرفته است. روش: بدین منظور در این طرح پژوهشی 30 نفر از مبتلایان به اختلال دوقطبی با روش نمونهگیری هدفمند از مراجعهکنندگان به یکی از کلینیکهای شهر تهران انتخاب شدند. همه آزمودنیها قبل و بعد از مداخله درمانی با آزمون حافظه کاری N-back و پرسشنامه افسردگی بک و مقیاس درجهبندی مانیای یانگ مورد ارزیابی قرار گرفتند. آزمودنیها بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. برای افراد گروه آزمایش به مدت 20 روز برنامه درمانی (rTMS) اجرا گردید بهاینترتیب که هرروز به مدت 20 دقیقه شرکتکنندگان فرکانس 1 هرتز را در ناحیه پشتی جانبی قشر پیشپیشانی نیمکره راست و تتابرست تحریکی را در ناحیه پشتی جانبی قشر پیشپیشانی نیمکره چپ، دریافت کردند. برای تحلیل نتایج از روش آماری کوواریانس استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد که rTMS در بهبود عملکرد حافظه کاری و بهبود علائم خلقی بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی مؤثر است. نتیجهگیری: بعد از مداخله، بین دو گروه آزمایش و کنترل در بهبود حافظه کاری تفاوت معناداری وجود داشت و همینطور در علائم اختلال دوقطبی نیز بهبود معناداری ایجاد شد. میتوان چنین نتیجه گرفت که مداخله تحریک مکرر مغناطیسی فرا جمجمهای مغز، در بهبود حافظهی کاری و علائم اختلال دوقطبی مؤثر است.