سمیه زارع نژاد؛ سکینه سلطانی کوهبنانی؛ حسین کارشکی
چکیده
مقدمه: نارساخوانی به عنوان شایعترین اختلال یادگیری یکی از حوزههای متاثر از ضعف در کارکردهای اجرایی کودکان به شمار میآید و یافتن راههای بهبود کارکردهای اجرایی میتواند از بروز و پیدایش یک چرخه منفی ناکامی جلوگیری و به موفقیت تحصیلی دانش آموزان بینجامد لذا هدف پژوهشحاضر بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی ...
بیشتر
مقدمه: نارساخوانی به عنوان شایعترین اختلال یادگیری یکی از حوزههای متاثر از ضعف در کارکردهای اجرایی کودکان به شمار میآید و یافتن راههای بهبود کارکردهای اجرایی میتواند از بروز و پیدایش یک چرخه منفی ناکامی جلوگیری و به موفقیت تحصیلی دانش آموزان بینجامد لذا هدف پژوهشحاضر بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بر حافظه کاری و بازداری پاسخ دانشآموزان نارساخوان است. روش: پژوهش حاضر شبهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بوده و جامعه آماری آن شامل همه دانشآموزان دختر پایه های چهارم و پنجم ابتدایی مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 1398-1397 شهر مشهد با تشخیص اختلال نارساخوانی بوده که از بین آنها، 30 نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. برای جمعآوری دادهها از آزمون سیستم کارکرد اجرایی دلیس- کاپلان (D-KEFS)، آزمون خواندن و نارساخوانی کرمی نوری و مرادی (1387)، استفاده شد. آزمودنیها در 8 جلسه یکساعته به صورت هفته ای یکبارطی دو ماه تحت برنامه آموزشی قرار گرفتند ولی در گروه کنترل هیچ مداخلهای انجام نشد. تجزیه و تحلیل دادهها از طریق آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری انجام شد. یافتهها: افراد گروه آزمایش بعد از شرکت در جلسات آموزش خودتنظیمی، در پسآزمون عملکرد بهتری داشته و نمراتشان به طور معناداری نسبت به گروه گواه افزایش یافت. نتیجهگیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی میتواند رویکرد درمانی مؤثری برای بهبود حافظه کاری و بازداری پاسخ دانشآموزان نارساخوان باشد.