نصرت اسکندری اصل؛ صالحه پیریایی
چکیده
مقدمه: مطالعه حاضر با هدف نشان دادن تأثیر آموزش شناختی جبران و ترمیم بر مبنای ارزیابی عصب روانشناختی کارکردهای اجرایی نوجوانان صورت گرفته است. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی است که در آن از طرح پیش آموزن پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. نمونه مورد بررسی در مطالعه حاضر 31 نوجوان دانش آموز بوده است که به طور تصادفی ...
بیشتر
مقدمه: مطالعه حاضر با هدف نشان دادن تأثیر آموزش شناختی جبران و ترمیم بر مبنای ارزیابی عصب روانشناختی کارکردهای اجرایی نوجوانان صورت گرفته است. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی است که در آن از طرح پیش آموزن پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. نمونه مورد بررسی در مطالعه حاضر 31 نوجوان دانش آموز بوده است که به طور تصادفی در سه گروه آزمایش جبران، ترمیم و گروه کنترل قرار گرفتند. افراد هر دو گروه آزمایش جبران و ترمیم، هر کدام در طول شش هفته در آموزش شناختی شرکت کردند. به منظور ارزیابی عصب روانشناختی کارکردهای اجرایی، افراد هر سه گروه با استفاده از بسته ارزیابی شناختی قلم و کاغذی فارسی (PCAP) قبل و بعد از مداخله مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های این پژوهش با روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که حافظه کاری، انعطاف پذیری و کنترل مهاری دو گروه جبران و ترمیم در مقایسه با گروه کنترل بعد از جلسات آموزش شناختی بهبود یافته است. نتیجه گیری: این یافته ها نشان می دهد که آموزش شناختی جبران و ترمیم موجب ارتقاء کارکردهای اجرایی نوجوانان شده است.
سوران رجبی؛ محسن نظرپور؛ فاطمه تابناک
دوره 3، شماره 9 ، شهریور 1396، ، صفحه 9-24
چکیده
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش کارکردهای اجرایی (انعطافپذیری ذهن، بازداری و توجه پیوسته) در پیشبینی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در نوجوانان دختر است. روش: جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانشآموزان دختر متوسطه شهرستان خورموج هستند که در سال 94 – 95 تحصیل کردهاند. نمونه پژوهش شامل 117 نوجوان دختر مقطع متوسطه دوم است که با استفاده ...
بیشتر
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش کارکردهای اجرایی (انعطافپذیری ذهن، بازداری و توجه پیوسته) در پیشبینی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در نوجوانان دختر است. روش: جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانشآموزان دختر متوسطه شهرستان خورموج هستند که در سال 94 – 95 تحصیل کردهاند. نمونه پژوهش شامل 117 نوجوان دختر مقطع متوسطه دوم است که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدهاند. ابزارهای پژوهش مقیاس راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، نرمافزارهای ویسکانسین، استروپ و عملکرد پیوسته میباشند. دادههای پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گامبهگام مورد تحلیل قرار گرفتند. یافتهها: نتایج تحلیل نشان داد که انعطافپذیری و بازداری پیشبینی کننده سرزنش خود؛ انعطافپذیری، بازداری و توجه پیوسته پیشبینی کننده نشخوارگری؛ انعطافپذیری شناختی و بازداری شناختی پیشبینی کننده راهبرد تمرکز مجدد مثبت؛ انعطافپذیری شناختی و توجه پیوسته، پیشبینی کننده ارزیابی مجدد و توجه پیوسته و بازداری پیشبینی کننده توسعه دیدگاه بوده است. همچنین بازداری شناختی توانسته است که میزان فاجعه سازی را در نوجوانان گروه نمونه پیشبینی کند. نتیجهگیری: این نتایج رهنمودهایی بهمنظور بهبود راهبردهای تنظیم شناختی هیجان با استفاده از کارکردهای اجرایی را ارائه میدهد.