عصب روانشناسی
پریسا فکور؛ ساناز لیتکوهی؛ محمد اورکی؛ ناهید نوریان
چکیده
افراد جامعه ی بشری به ماوا و مکانی برای زیست و ادامه حیات نیازمند هستند. امروزه مسکن به عنوان مکانی که بیشترین زمان افراد در آن سپری میشود و برای رفع نیازهای روحی و روانی افراد حائز اهمیت است، مورد توجه طراحان قرار گرفته است .پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین مقیاس ارتفاعی مجتمع های مسکونی و میزان تصمیم گیری استفاده کنندگان در انتخاب ...
بیشتر
افراد جامعه ی بشری به ماوا و مکانی برای زیست و ادامه حیات نیازمند هستند. امروزه مسکن به عنوان مکانی که بیشترین زمان افراد در آن سپری میشود و برای رفع نیازهای روحی و روانی افراد حائز اهمیت است، مورد توجه طراحان قرار گرفته است .پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین مقیاس ارتفاعی مجتمع های مسکونی و میزان تصمیم گیری استفاده کنندگان در انتخاب آنها انجام شده است. روش: روش پژوهش حاضر روش تحقیق ترکیبی و شبیه سازی است. امواج مغزی 12 نفر در حین انجام تکلیف در خصوص مجتمع های مسکونی، با دستگاه ERP ، 32 کاناله، مورد ثبت قرار گرفت. مؤلفه های مورد بررسی در این پژوهش F7 و F8 می باشد. یافتهها: نتایج بدست آمده نشان داد سطح معناداری در متغیر مقیاس ارتفاعی ساختمان (0/12) می باشد که معنی دار نمی باشد اما سطح معناداری میزان تصمیم گیری ( 0/042) کوچکتر از 0/05 می باشد، معنی دار می باشد. همچنین اثر متقابل بین مقیاس ارتفاعی ساختمان و میزان تصمیم گیری (0/21) بزرگتر از 0/05 می باشد، معنادار نمی باشد اما در مقایسه اثر بین موردی سه سطح ارتفاعی ساختمان، نتایج نشان داد که سطح معناداری (0/04 < 0/05) در مقیاس ارتفاعی ساختمانهای 8 طبقه معنادار می باشد هر چند در مقیاس ارتفاعی ساختمان های 4 و 12 طبقه معنادار نمی باشد. نتیجه گیری: به لحاظ هیجانی انتخاب مجتمع 8 طبقه اولویت استفاده کنندگان در انتخاب بوده است اما به لحاظ انتخاب منطقی، ارتفاع ممیزه کافی برای انتخاب این مجتمع نبوده است.