سمیرا حسن زاده پشنگ؛ احمد علیپور؛ حسین زارع؛ مهدی شریفالحسینی
چکیده
مقدمه: این پژوهش با هدف برسی اثربخشی توانبخشی شناختی بر بهبود حافظه روزمره بیماران مبتلا به سکته مغزی صورت گرفته است روش: پژوهش حاضر از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون در دو گروه آزمایشی با حجم نمونه 20بیمار دچار سکته مغزی نوع ایسکمیک به شیوه تصادفی انتخاب شدند و سپس بهطور تصادفی به دو گروه آزمایش ...
بیشتر
مقدمه: این پژوهش با هدف برسی اثربخشی توانبخشی شناختی بر بهبود حافظه روزمره بیماران مبتلا به سکته مغزی صورت گرفته است روش: پژوهش حاضر از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون در دو گروه آزمایشی با حجم نمونه 20بیمار دچار سکته مغزی نوع ایسکمیک به شیوه تصادفی انتخاب شدند و سپس بهطور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. ارزیابی شناختی بیماران شامل ارزیابی قبل از مداخله، بلافاصله پس از مداخله و پنج هفته بعد از مداخله با استفاده از آزمون حافظه روزمره (1983) انجام گرفت. گروه آزمایش جلسات توان بخشی شناختی را به مدت هشت هفته یک ساعته دریافت کردند ولی گروه کنترل مداخلهای دریافت نکرد. دادهها بااستفاده از روش واریانس با اندازهگیری مکررتحلیل شدند. یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که برنامه توان بخشی شناختی بر بهبود عملکرد حافظه روزمره بیماران مبتلا به سکته مغزی درگروه آزمایش تاثیر مثبت داشته است. این نتایج در مرحله پیگیری که 6 هفته پس از مداخله شناختی بود نیز بدست آمد(05/0 p£) .نتیجهگیری: این مطالعه شواهدی برای اثربخشی برنامه توان بخشی شناختی بر عملکرد حافظه روزمره بیماران مبتلا به سکته مغزی نوع ایسکمیک فراهم کرده است. توان بخشی شناختی میتواند اختلالات حافظه را در این دسته از بیماران بهبود بخشد و اثر مثبت بر عملکرد حافظه بیماران بگذارد.
احمد علی پور؛ سمیرا حسن زاده پشنگ؛ افشین صابری
دوره 2، شماره 4 ، خرداد 1395، ، صفحه 9-30
چکیده
ازآنجاکه نقایص شناختی تأثیر قابلملاحظهای بر زندگی مبتلایان به اسکیزوفرنی و اختلال دوقطبی ایفا میکند، هدف اصلی این پژوهش بررسی وضعیت کارکرد اجرایی و توجه در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی و اختلال دوقطبی نوع یک مزمن و حاد و مقایسه عملکرد آنها با گروه غیربیمار است. روش: این مطالعه یک پژوهش توصیفی ـ مقایسهای است که طی آن عملکرد ...
بیشتر
ازآنجاکه نقایص شناختی تأثیر قابلملاحظهای بر زندگی مبتلایان به اسکیزوفرنی و اختلال دوقطبی ایفا میکند، هدف اصلی این پژوهش بررسی وضعیت کارکرد اجرایی و توجه در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی و اختلال دوقطبی نوع یک مزمن و حاد و مقایسه عملکرد آنها با گروه غیربیمار است. روش: این مطالعه یک پژوهش توصیفی ـ مقایسهای است که طی آن عملکرد اجرایی در بین پنج گروه مقایسه شد. جامعه آماری شامل تمام بیماران سرپایی و بستری مبتلا به اسکیزوفرنی حاد و مزمن و اختلال دوقطبی نوع یک حاد و مزمن در اپیزود مانیک است که به مرکز روانپزشکی شفای رشت مراجعه کردهاند. نمونهگیری بهصورت در دسترس در سالهای 1393 ـ 1394 و به تعداد 60 آزمودنی مرد انتخاب شدند. دامنه سنی آزمودنیها 16 تا 50 سال بود و در متغیرهای جنس، سن، میزان تحصیلات بهصورت گروهی همتاسازی شدند. آزمونهای برج لندن و استروپ در جلسههای انفرادی برای تمامی آزمودنیها اجرا شد و درنهایت دادهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره و آزمون تعقیبی توکی تحلیل شدند. یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که در سطح معناداری (05/0 p£) بین گروه بیماران اسکیزوفرنی مزمن و حاد با بیماران دوقطبی نوع یک مزمن و حاد در اپیزود مانیک و افراد غیربیمار در آزمونهای استروپ و برج لندن تفاوت معنادار وجود دارد. نتیجهگیری: کارکرد اجرایی و نارسایی توجه در بیماران اسکیزوفرنی ضعیفتر از بیماران دوقطبی نوع یک و افراد غیر بیماراست و مزمن شدن بیماری در این اختلالات تأثیر زیادی بر کارکرد اجرایی و نارسایی توجه دارد.