عصب روانشناسی
روح الله شهابی؛ مسعود نصرت آبادی؛ فاطمه شیرین
چکیده
تحول سریع پیوندهای عصبی در کودکیِ اولیه، این دوره از زندگی را تبدیل به یک دورۀ طلایی برای آموزش شناختی کرده است. مادر از کانال داربست والدینی میتواند سهم مهمی در این آموزش شناختی داشته باشد. با چنین نگاهی، هدف از پژوهش حاضر ساخت و اعتباریابی یک بستۀ آموزشی مبتنی بر داربست مادری برای ارتقای توجه اجرایی در کودکان پیشدبستانی بوده ...
بیشتر
تحول سریع پیوندهای عصبی در کودکیِ اولیه، این دوره از زندگی را تبدیل به یک دورۀ طلایی برای آموزش شناختی کرده است. مادر از کانال داربست والدینی میتواند سهم مهمی در این آموزش شناختی داشته باشد. با چنین نگاهی، هدف از پژوهش حاضر ساخت و اعتباریابی یک بستۀ آموزشی مبتنی بر داربست مادری برای ارتقای توجه اجرایی در کودکان پیشدبستانی بوده است. مطالعه در سه فاز انجام شد. در فاز اول، با مرور پژوهشهای گذشته، مؤلفههای داربست والدینیِ مرتبط با کارکردهای اجرایی شناسایی شدند. در فاز دوم به روش تحلیل اَسنادی و با ادغام مؤلفههای داربست والدینی احصاء شده از قبل، بستۀ آموزشی ارتقای کارکردهای اجرایی ساخته شد. در فاز سوم، بسته آموزشی تدوینشده، اعتباریابی شد. در این گام، مطالعه به روش نیمه تجربی انجام شد و طرح پژوهش، تکگروهی بوده است. شرکتکنندگان شامل 16 مادر دارای فرزند 5/3 تا 5 ساله بودند که داوطلبانه همراه با کودکان خود در دوره شرکت کرده بودند. ابزارهای اندازهگیری عبارت بودهاند از تکلیف استروپ روز و شب (گرشتات و همکاران، 1994)، تکلیف انتخاب منعطف آیتم (ژاک و زلازو، 2001) و تکلیف فراخنای ارقام (وکسلر، 2003). نتایج نشان داد این بسته آموزشی بر ارتقای ابعاد سهگانه کارکردهای اجرایی اثربخش بوده و این اثربخشی در طول زمان نیز حفظ شده است. بر اساس این مطالعه، مادر میتواند فهم دقیقتری از تحول شناختی فرزند خود بهدست بیاورد و ضمن آگاهی از نقش خود در این تحول، با انجام بازیها و فعالیتهای مشمول در این بسته به رشد شناختی فرزند خود کمک کند.
رودابه غلامی؛ مهناز استکی؛ مسعود نصرت آبادی
دوره 3، شماره 10 ، آذر 1396، ، صفحه 25-38
چکیده
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر مقایسه نتایج الکتروانسفالوگرافیکمی (QEEG) با نتایج آزمون IVA در کودکان دارای اختلال نقصتوجه و بیشفعالی بود. روش: روش مطالعه علیمقایسهای بود و در این پژوهش 100 کودک بین 8 تا 12 سال مراجعهکننده به مرکز پارند، که بهوسیله آزمون IVA تشخیص اختلال نقص توجه بیش فعالی را دریافت نموده بودند، به روش ...
بیشتر
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر مقایسه نتایج الکتروانسفالوگرافیکمی (QEEG) با نتایج آزمون IVA در کودکان دارای اختلال نقصتوجه و بیشفعالی بود. روش: روش مطالعه علیمقایسهای بود و در این پژوهش 100 کودک بین 8 تا 12 سال مراجعهکننده به مرکز پارند، که بهوسیله آزمون IVA تشخیص اختلال نقص توجه بیش فعالی را دریافت نموده بودند، به روش نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند. بر اساس آزمون IVA این کودکان به سه گروه بیشفعال، بیتوجه و ترکیبی دستهبندی شدند. از این کودکان ارزیابی EEG توسط دستگاه 21 کاناله صورت گرفت و امواج مغزی این افراد از 19 نقطه سر ثبت شد. دادهها جمعآوری شد و روی توان مطلق و توان نسبی این امواج کار شد. دادهها از طریق تحلیل واریانس چندگانه و آزمون تحلیل تشخیصی مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافتهها: نتایج نشان داد که بین نتایج الگوی مغزی در QEEG و انواع ADHD مشخصشده در آزمون IVA رابطه مثبت وجود دارد. نتایج حاصله بیانگر تفاوت معنادار در نیمرخ کلی توان نسبی امواج مغزی تتا در کودکان دارای اختلال نقص توجه/بیش فعالی از نوع تکانشی است. به این صورت که موج مغری تتا در نقطه o2 در سه گروه باهم متفاوت است. نتیجهگیری: با توجه به اینکه موج تتا در نقطه o2 در کودکان تکانشی بیشتر از کودکان گروه بیتوجه و ترکیبی است، درمانگرانی که برای تشخیص، دسترسی به ارزیابی QEEG ندارند، میتوانند با کاهش موج تتا در ناحیه پسسری بهویژه در نقطه o2 ، در کاهش علائم تکانشی در کودکان ADHD از نوع بیشفعال تأثیرگذار باشند.