عصب روانشناسی
حلیمه کچرانلویی؛ پریا جنگی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف پیشبینی اختلال بازی اینترنتی براساس ناگویی هیجانی و سیستمهای مغزی رفتاری در نوجوانان انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعهآماری پژوهش شامل دانش آموزان شهر بجنورد در سال تحصیلی 1402-1401 بود. از این بین 320 نفر با توجه به ملاکهای ورود به شیوه نمونهگیری خوشهای دو مرحلهای انتخاب شدند. ابزارهای ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف پیشبینی اختلال بازی اینترنتی براساس ناگویی هیجانی و سیستمهای مغزی رفتاری در نوجوانان انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعهآماری پژوهش شامل دانش آموزان شهر بجنورد در سال تحصیلی 1402-1401 بود. از این بین 320 نفر با توجه به ملاکهای ورود به شیوه نمونهگیری خوشهای دو مرحلهای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس فعالساز و بازداری رفتاری، پرسشنامه ناگویی هیجانی و پرسشنامة اختلال بازی اینترنتی بود. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد ابعاد ناگویی هیجانی و سیستم بازداری رفتاری با اختلال بازی اینترنتی در نوجوانان همبستگی مثبت و معنادار و سستم فعالساز رفتاری و مولفههای ان با اختلال بازی اینترنتی رابطه منفی و معنادار دارند. نتایج رگرسیون نیز حاکی از این بود که ناگویی هیجانی، سیستم فعالساز رفتاری و سیستم بازداری رفتاری به ترتیب 17 درصد، 21 درصد و 22 درصد از واریانس اختلال بازی اینترنتی را تبیین کردند. این دو متغیر به طور همزمان با هم توانستند 22 درصد از واریانس اختلال بازی اینترنتی را تبیین کنند. بنابراین، ناگویی هیجانی و سیستمهای مغزی رفتاری نقش مهمی در پیشبینی اختلال بازی اینترنتی نوجوانان داشتند؛ بهطورکلی، می توان نتیجه گرفت که ناگویی هیجانی و سیستمهای مغزی رفتاری موجب علائم اختلال بازی اینترنتی گردد. یافته های پژوهش حاضر می تواند تلویحات کاربردی برای روانشناسان در زمینه سبب شناسی و مداخله در مبتلایان به اختلال بازی اینترنی داشته باشد.
جعفر حسنی؛ زهرا خلجی
دوره 3، شماره 9 ، شهریور 1396، ، صفحه 133-146
چکیده
مقدمه: رفتارهای پرخطر یکی از دلایل مهم مرگومیر در دوره نوجوانی است. هدف پژوهش حاضر بررسی الگوی روابط ساختاری فعالیت سیستمهای مغزی رفتاری، راهبردهای فرایندی نظمجویی هیجان و رفتارهای پرخطر بود. روش: 410 نفر (210 دختر و 200 نفر پسر) از دانشآموزان شهر کرج با استفاده از نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند و توسط پرسشنامه ...
بیشتر
مقدمه: رفتارهای پرخطر یکی از دلایل مهم مرگومیر در دوره نوجوانی است. هدف پژوهش حاضر بررسی الگوی روابط ساختاری فعالیت سیستمهای مغزی رفتاری، راهبردهای فرایندی نظمجویی هیجان و رفتارهای پرخطر بود. روش: 410 نفر (210 دختر و 200 نفر پسر) از دانشآموزان شهر کرج با استفاده از نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند و توسط پرسشنامه رفتارهای پرخطر نوجوانان، مقیاس پنج عاملی جکسون و پرسشنامه نظمجویی هیجان مورد ارزیابی قرار گرفتند. پس از گردآوری دادهها نرمافزارهای Lisrel و SPSS برای تحلیل دادهها استفاده شد. یافتهها: یافتهها نشان که سیستم بازداری رفتاری (BIS)، سیستم فعالساز رفتاری (BAS) و مؤلفههای سیستم ستیز/گریز/انجماد (FFFS) تأثیر مستقیم بر رفتارهای پرخطر دارد. علاوه بر این، ارزیابی مجدد تجارب هیجانی با تعدیل اثر فعالیت سیستمهای مغزی رفتاری در رفتارهای پرخطر نوجوانان نقش میانجیگر کاهشی دارد، درحالیکه فرونشانی تجارب هیجانی با تعدیل فعالیت سیستمهای مغزی رفتاری در رفتارهای پرخطر نوجوانان نقش میانجیگر مستقیم دارد. نتیجهگیری: بهطور کلی یافتههای پژوهش حاضر از نقش پایههای زیستی شخصیت و راهبردهای نظمجویی هیجان در بروز رفتارهای پرخطر حمایت میکند.
الهه بداقی؛ جعفر حسنی؛ علیرضا مرادی
دوره 2، شماره 6 ، آذر 1395، ، صفحه 9-26
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی فعالیت سیستمهای مغزی رفتاری در افراد مبتلا به اختلال پرخوری، مبتلا به اعتیاد و افراد بهنجار انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع علی مقایسهای بود، جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی افراد مبتلا به اختلال پرخوری مراجعهکننده به مراکز مشاوره شهر اراک و همچنین تمام افراد دارای تشخیص اعتیاد مراجعهکننده ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی فعالیت سیستمهای مغزی رفتاری در افراد مبتلا به اختلال پرخوری، مبتلا به اعتیاد و افراد بهنجار انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع علی مقایسهای بود، جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی افراد مبتلا به اختلال پرخوری مراجعهکننده به مراکز مشاوره شهر اراک و همچنین تمام افراد دارای تشخیص اعتیاد مراجعهکننده به مراکز ترک اعتیاد و انجمن معتادان گمنام شهر اراک در نیمه دوم سال ۱۳۹۵ بودند که از این میان سه گروه ۳۲ نفری شامل گروه مبتلا به پرخوری، اعتیاد و بهنجار به روش نمونهگیری در دسترس و لحاظ کردن ملاکهای ورود و خروج به پژوهش انتخاب شدند، از پرسشنامههای مقیاس پرخوری گورمالی (۱۹۸۲) و پرسشنامهی پنج عاملی جکسون (۲۰۰۹) جهت گردآوری اطلاعات استفاده شد. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل چندمتغیری واریانس و آزمون تعقیبی توکی مورد تجزیه تحلیل قرار گرفتند. یافتهها: نتایج نشان داد که گروههای مبتلا به پرخوری و اعتیاد در سیستم فعالساز رفتاری و سیستم انجماد تفاوت معناداری با یکدیگر ندارند ولی نمرات این دو گروه بهطور معناداری از نمرات گروه افراد بهنجار بالاتر است. نتیجهگیری: سیستم فعالساز رفتاری و سیستم انجماد، دارای مکانیسمهای مشابه در ایجاد و تداوم اختلالات اعتیاد و پرخوری میباشند که میتوانند بهعنوان عوامل فراتشخیصی مطرح شوند.
مسیب یارمحمدی واصل؛ فرشید علی پور؛ مالک بسطامی؛ منیره ذوالفقاری نیا؛ نیلوفر بزاززاده
دوره 1، شماره 2 ، آذر 1394، ، صفحه 51-67
چکیده
مقدمه: با توجه به نقش محافظتی و تشدیدکننده راهبردهای نظمجویی شناختی هیجان در آسیبشناسی، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهای نظمجویی شناختی هیجان در رابطه بین سیستمهای مغزی رفتاری و تکانشگری با ولع مصرف در افراد مصرفکننده مواد محرک بود. روش: در طرح پژوهشی حاضر که از نوع توصیفی و همبستگی بود، تعداد ۲۴۹ نفر مصرفکننده مواد ...
بیشتر
مقدمه: با توجه به نقش محافظتی و تشدیدکننده راهبردهای نظمجویی شناختی هیجان در آسیبشناسی، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهای نظمجویی شناختی هیجان در رابطه بین سیستمهای مغزی رفتاری و تکانشگری با ولع مصرف در افراد مصرفکننده مواد محرک بود. روش: در طرح پژوهشی حاضر که از نوع توصیفی و همبستگی بود، تعداد ۲۴۹ نفر مصرفکننده مواد محرک که دوره سمزدایی را گذرانده بودند با روش نمونهگیری هدفمند و لحاظ کردن ملاکهای ورود و خروج انتخاب گردیدند و پرسشنامههای مقیاس تکانشگری بارت، مقیاس سیستمهای بازداری/ فعالسازی رفتاری (کارور و وایت)، فرم کوتاه نسخه فارسی پرسشنامه نظمجویی شناختی هیجان و پرسشنامه ولع مصرف فرانکن جهت گردآوری دادهها استفاده شد، برای تجزیه تحلیل اطلاعات از رگرسیون و تحلیل مسیر استفاده شد. یافتهها: نتایج تحلیل رگرسیون به شیوهی متوالی مطابق با مراحل پیشنهادی بارون و کنی نشان داد که راهبردهای ناسازگارانه نظمجویی هیجانی میتواند بهصورت معناداری نقش واسطهای در میان سیستم فعالساز رفتاری و تکانشگری با ولع مصرف ایفا نماید. نتیجهگیری: راهبردهای ناسازگارانه نظم جویی هیجان یکی از عوامل تشدیدکننده مشکلات مربوط به ولع مصرف در افراد مصرفکننده مواد محرک است. این پژوهش پیشنهاد میکند که برنامههای مداخلهای و پیشگیری از عود میبایست با در نظر گرفتن راهبردهای نظمجویی هیجانی مرتبط با ولع مصرف طراحی گردد.