غلامحسین جوانمرد
چکیده
مقدمه: مطالعه حاضر، به صورت نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل- شم، با هدف بررسی تاثیر توانبخشی شناختی رایانه یار، همزمان با تحریک قشر پره فرونتال بر کارکردهای اجرایی و حافظه کاری در نوجوانان مبتلا به دیابت، انجام گرفت. روش: 20 نوجوان 15 تا 18 ساله مبتلا به دیابت از انجمن دیابت شهرستان بناب انتخاب و به ...
بیشتر
مقدمه: مطالعه حاضر، به صورت نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل- شم، با هدف بررسی تاثیر توانبخشی شناختی رایانه یار، همزمان با تحریک قشر پره فرونتال بر کارکردهای اجرایی و حافظه کاری در نوجوانان مبتلا به دیابت، انجام گرفت. روش: 20 نوجوان 15 تا 18 ساله مبتلا به دیابت از انجمن دیابت شهرستان بناب انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 10 نفری آزمایش و شم قرارگرفتند. کارکردهای اجرایی و حافظه کاری هردو گروه آزمایش و کنترل در مراحل پیش آزمون و پس آزمون از طریق نسخه نرم افزاری آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین، و نرم افزار بهسازی حافظه و توجه مورد سنجش قرارگرفتند. برای مداخله، گروه آزمایشی به صورت انفرادی در 10 جلسه 30دقیقه ای(یک روز در میان)، همزمان با تحریک آندی Fp1 و Fp2 با کمک نرم افزار بهسازی حافظه و توجه، مورد توانبخشی شناختی برای حافظه کاری قرار گرفتند اما گروه کنترل- شم فقط 15 ثانیه تحریک واقعی دریافت می کردند، سپس تحریک قطع می شد. یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس، حاکی از بهبود انعطاف پذیری شناختی و حافظه کاری، و کاهش درجامانی در گروه آزمایش بود. نتیجه گیری: براساس نتایج حاصل از این پژوهش، می توان از توانبخشی شناختیِ حافظه کاری همزمان با تحریک آندی قشر پره فرونتال، به عنوان روشی مؤثر برای بهبود کارکردهای اجرایی و حافظه کاری در مبتلایان به دیابت نوع 1 بهره جست.
غلامحسین جوانمرد؛ شعله اسدالهی فام
دوره 3، شماره 10 ، آذر 1396، ، صفحه 39-50
چکیده
مقدمه: مشکلات تحصیلی و بهویژه مشکلات ویژه یادگیری در کودکان توجه زیادی به خود جلب کرده است. یکی ازابعاد مورد توجه بررسی ویژگیهای نوروسایکولوژیک در این کودکان است. هدف این پژوهش مطالعه کارکردهای نوروسایکولوژیک مورد سنجش آزمون دسته بندی کارت ویسکانسین (WCST) (انعطاف پذیری شناختی، درجامانی، زمان، کوشش الگوی اول) در کودکان دارای دارای ...
بیشتر
مقدمه: مشکلات تحصیلی و بهویژه مشکلات ویژه یادگیری در کودکان توجه زیادی به خود جلب کرده است. یکی ازابعاد مورد توجه بررسی ویژگیهای نوروسایکولوژیک در این کودکان است. هدف این پژوهش مطالعه کارکردهای نوروسایکولوژیک مورد سنجش آزمون دسته بندی کارت ویسکانسین (WCST) (انعطاف پذیری شناختی، درجامانی، زمان، کوشش الگوی اول) در کودکان دارای دارای ناتوانی یادگیری در ریاضیات و مقایسه آنان با کودکان عادی و با کودکان دارای انواع دیگر ناتوانیهای یادگیری بود. روش: برای این منظور، چهار گروه کودکان (یک گروه دانش آموزان عادی و سه گروه از مبتلایان به ناتوانی یادگیری ریاضیات، خواندن و نوشتن) از کودکان ارجاع شده به مرکز آموزش کودکان دارای مشکلات ویژه یادگیری به روش هدفمند انتخاب گردید. نرم افزار آزمون WCST بر روی گروه های نمونه اجرا گردید و نتایج با روش آماری تحلیل واریانس چندمتغیری (MANOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتند. یافته ها: نتایج نشان دادند که کودکان دارای اختلال ریاضی و عادی در انعطاف پذیری شناختی، درجامانی، و کوشش الگوی اول، تفاوت معناداری داشتند. همچنین کودکان دارای ناتوانی ویژه در ریاضیات به همان اندازه کودکان دارای ناتوانی در خواندن در کارکردهای اجرایی بدکارکردی داشتند ولی این دو گروه در مقایسه با کودکان دارای ناتوانی در نوشتن بدکارکردی بیشتری نشان دادند. نتیجهگیری: براساس نتایج این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که نیمرخ کارکردهای اجرایی دانشآموزان مبتلا به یادگیری از نوع ریاضیات و ناتوانی های یادگیری نوشتن و عادی متفاوت، ولی با مبتلایان به ناتوان در خواندن مشابه است.
غلامحسین جوانمرد؛ فروغ عبیری
دوره 2، شماره 4 ، خرداد 1395، ، صفحه 75-90
چکیده
مقدمه: رابطه تن و شناخت ازجمله مباحث مربوط به یکپارچگی جنبههای مختلف انسان است و به نظر میآید جنبههای مختلف عصبی روانشناختی جدا از هم نیستند. این پژوهش با هدف مقایسه حافظه آشکار (حافظههای یادآوری و بازشناسی) زنان مبتلا به پراشتهایی عصبی و زنان عادی انجام شد. روش: این یک مطالعه توصیفی از نوع پس رویدادی بود. نمونه آماری شامل دو ...
بیشتر
مقدمه: رابطه تن و شناخت ازجمله مباحث مربوط به یکپارچگی جنبههای مختلف انسان است و به نظر میآید جنبههای مختلف عصبی روانشناختی جدا از هم نیستند. این پژوهش با هدف مقایسه حافظه آشکار (حافظههای یادآوری و بازشناسی) زنان مبتلا به پراشتهایی عصبی و زنان عادی انجام شد. روش: این یک مطالعه توصیفی از نوع پس رویدادی بود. نمونه آماری شامل دو گروه، 20 نفر زن مبتلا به پرخوری روانی، از بین مراجعهکنندگان به کلینیکهای درمانی جهت درمان اختلال پُرخوری و 20 نفر زن بهنجار بودند که به روش هدفمند انتخاب شدند. آزمون پژوهشگر ساخته پرخوری روانی (با پایایی از طریق دونیمه سازی و بازآزمایی و روایی مناسب) و آزمون حافظه آشکار (حافظه بازشناسی و حافظه یادآوری) بر روی افراد دو گروه اجرا شدند. دادههای جمعآوریشده توسط تحلیل واریانس چند متغیری، با استفاده از نرمافزار SPSS مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. یافتههای: یافتهها این پژوهش نشان داد که دو گروه موردمطالعه در حافظه بازشناسی تفاوت معناداری باهم داشتند و افراد مبتلا به پرخوری روانی در این نوع حافظه بهطور معنیداری ضعیفتر از گروه عادی عمل کردند. در متغیر حافظه یادآوری تفاوت معنیداری بین دو گروه به دست نیامد. نتیجهگیری: نتایج نشان داد که زنان مبتلایان به پرخوری روانی در جنبههایی از حافظه از افراد عادی ضعیفتر عمل میکنند.