عصب روانشناسی
مهدیه رحمانیان؛ جعفر حسنی؛ مریم زمانی
چکیده
مقدمه: امروزه بررسی زیربنای عصبشناختی خصوصیات شخصیتی جایگاه ویژهای در پژوهشهای عصبروانشناختی کسب نموده است. به اعتقاد آیزنک همبستگی شخصیت و رفتار، حاصل تفاوتهای فردی درکنشوری مغز است. هدف از پژوهش حاضر بررسی ناقرینگی الکتروآنسفالوگرافی لوب پیشانی بر اساس ابعاد برونگرایی و نورزگرایی است. روش: جامعه آماری پژوهش حاضر ...
بیشتر
مقدمه: امروزه بررسی زیربنای عصبشناختی خصوصیات شخصیتی جایگاه ویژهای در پژوهشهای عصبروانشناختی کسب نموده است. به اعتقاد آیزنک همبستگی شخصیت و رفتار، حاصل تفاوتهای فردی درکنشوری مغز است. هدف از پژوهش حاضر بررسی ناقرینگی الکتروآنسفالوگرافی لوب پیشانی بر اساس ابعاد برونگرایی و نورزگرایی است. روش: جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانشجویان پسر دانشگاه پیام نور مرکز تهران جنوب بود که در سال تحصیلی 96-1395 مشغول به تحصیل بودند که بر اساس نمرات انتهایی توزیع در دو بعد برونگرایی و نورزگرایی چهار گروه (برونگرا، درونگرا، نورزگرا و پایدار هیجانی) با حجم 25 نفر انتخاب شدند. آزمودنیها نسخه تجدید نظرشده پرسشنامه شخصیت آیزنک (EPQ-R)، پرسشنامههای دست برتری و پا برتری واترلو را تکمیل کردند و چشمبرتری آنها مورد بررسی قرار گرفت، سپس فعالیت الکتریکی مغز آزمودنیها از طریق الکترو آنسفالوگرافی از نقاط مختلف پوست سر ثبت شد. یافتهها: نتایج تحقیق نشان می دهد که در فعالیت آلفای پایگاههای قطبی پیشانی راست (FP2)، پیشانی میانی راست (F4)، پیشانی جانبی راست (F8) و فعالسازی کل پیشانی راست (RF) تفاوت معناداری بین چهار گروه مشاهده نمیشود، اما در پایگاههای قطبی پیشانی چپ (FP1)، پیشانی میانی چپ (F3)، پیشانی جانبی چپ (F7) و فعالسازی کل پیشانی چپ (LF) تفاوت معنادار بین چهار گروه وجود دارد (01/0P<)؛ به طوریکه فعالیت موج آلفا در این پایگاهها در افراد نورزگرا و درونگرا بیشتر از افراد پایدار هیجانی و برونگرا است. نتیجه گیری: به طور کلی یافتههای پژوهش حاضر ارتباط بین ابعاد شخصیتی و ناقرینگی الکترانسفالوگراف لوب پیشانی مغز را تقویت می کند.
زهرا قنبری زرندی؛ جعفر حسنی؛ شهرام محمدخانی؛ محمد حاتمی
دوره 4، شماره 13 ، شهریور 1397، ، صفحه 47-66
چکیده
مقدمه: هدف پژوهش حاضر مقایسه دشواری در تنظیم هیجان و وسوسه مصرف بر اساس حساسیت سیستم های مغزی_رفتاری و سطوح احساس تنهایی بود.روش:در این پژوهش از طرح عاملی گروه های نامعادل استفاده شد.جامعه پژوهش شامل تمامی زنان مبتلا به اعتیاد شهر کرمان بودند که در بازه زمانی سال 95-96 جهت ترک اعتیاد به کلینیک ها و مراکز درمانی مراجعه ...
بیشتر
مقدمه: هدف پژوهش حاضر مقایسه دشواری در تنظیم هیجان و وسوسه مصرف بر اساس حساسیت سیستم های مغزی_رفتاری و سطوح احساس تنهایی بود.روش:در این پژوهش از طرح عاملی گروه های نامعادل استفاده شد.جامعه پژوهش شامل تمامی زنان مبتلا به اعتیاد شهر کرمان بودند که در بازه زمانی سال 95-96 جهت ترک اعتیاد به کلینیک ها و مراکز درمانی مراجعه کردند. نمونه اولیه پژوهش، شامل 580 نفر بود که با روش دردسترس انتخاب شدند. طبق نمره احساس تنهایی و سیستم های مغزی_رفتاری، گروه هایی تعیین شد که هر گروه بین 21 تا 24 آزمودنی را شامل شد.برای گردآوری داده ها از پرسشنامه عقاید وسوسه انگیز،پرسشنامه پنج عاملی جکسون، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان و مقیاس احساس تنهایی استفاده شد.برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری(دوراههی عاملی) و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد.یافته ها: یافته ها نشان داد که اثر اصلی سیستم های مغزی رفتاری بر دشواری تنظیم هیجان و وسوسه مصرف معنادار است، اما اثر اصلی احساس تنهایی بر دشواری تنظیم هیجان و وسوسه مصرف معنادار نیست.اثر تعاملی احساس تنهایی و سیستم های مغزی_رفتاری بر دشواری در تنظیم هیجان و وسوسه مصرف معنادار بود.در میان گروه های تعیینشده بر اساس شدت فعالیت سه سیستم های مغزی_رفتاری، بیشترین میزان وسوسه مصرف در گروه FFFS بالا و کمترین آن در FFFS پایین بود. نتیجه گیری:در مجموع، تاثیر احساس تنهایی بر دشواری در تنظیم هیجان و وسوسه مصرف زمانی تشدید و معنادار می شود که اثر تعاملی احساس تنهایی و FFFS بالا مورد بررسی قرار گیرد.
جعفر حسنی؛ زهرا خلجی
دوره 3، شماره 9 ، شهریور 1396، ، صفحه 133-146
چکیده
مقدمه: رفتارهای پرخطر یکی از دلایل مهم مرگومیر در دوره نوجوانی است. هدف پژوهش حاضر بررسی الگوی روابط ساختاری فعالیت سیستمهای مغزی رفتاری، راهبردهای فرایندی نظمجویی هیجان و رفتارهای پرخطر بود. روش: 410 نفر (210 دختر و 200 نفر پسر) از دانشآموزان شهر کرج با استفاده از نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند و توسط پرسشنامه ...
بیشتر
مقدمه: رفتارهای پرخطر یکی از دلایل مهم مرگومیر در دوره نوجوانی است. هدف پژوهش حاضر بررسی الگوی روابط ساختاری فعالیت سیستمهای مغزی رفتاری، راهبردهای فرایندی نظمجویی هیجان و رفتارهای پرخطر بود. روش: 410 نفر (210 دختر و 200 نفر پسر) از دانشآموزان شهر کرج با استفاده از نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند و توسط پرسشنامه رفتارهای پرخطر نوجوانان، مقیاس پنج عاملی جکسون و پرسشنامه نظمجویی هیجان مورد ارزیابی قرار گرفتند. پس از گردآوری دادهها نرمافزارهای Lisrel و SPSS برای تحلیل دادهها استفاده شد. یافتهها: یافتهها نشان که سیستم بازداری رفتاری (BIS)، سیستم فعالساز رفتاری (BAS) و مؤلفههای سیستم ستیز/گریز/انجماد (FFFS) تأثیر مستقیم بر رفتارهای پرخطر دارد. علاوه بر این، ارزیابی مجدد تجارب هیجانی با تعدیل اثر فعالیت سیستمهای مغزی رفتاری در رفتارهای پرخطر نوجوانان نقش میانجیگر کاهشی دارد، درحالیکه فرونشانی تجارب هیجانی با تعدیل فعالیت سیستمهای مغزی رفتاری در رفتارهای پرخطر نوجوانان نقش میانجیگر مستقیم دارد. نتیجهگیری: بهطور کلی یافتههای پژوهش حاضر از نقش پایههای زیستی شخصیت و راهبردهای نظمجویی هیجان در بروز رفتارهای پرخطر حمایت میکند.
الیاس اکبری؛ جعفر حسنی؛ علیرضا مرادی
دوره 1، شماره 1 ، شهریور 1394، ، صفحه 7-25
چکیده
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر القای تجارب هیجانی بر کارکردهای اجرایی توجه و حافظه کاری با نگاه به طیف افسردگی بود. روش: در مرحلهی اول 449 نفر از دانشجویان دانشگاه خوارزمی تهران بهصورت تصادفی از طریق نسخه دوم پرسشنامه افسردگی بک (BDI-II) مورد غربال قرار گرفتند و سپس 34 نفر از افرادی که نمرات z استاندارد برابر یا بالاتر از 5/1+ و یا ...
بیشتر
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر القای تجارب هیجانی بر کارکردهای اجرایی توجه و حافظه کاری با نگاه به طیف افسردگی بود. روش: در مرحلهی اول 449 نفر از دانشجویان دانشگاه خوارزمی تهران بهصورت تصادفی از طریق نسخه دوم پرسشنامه افسردگی بک (BDI-II) مورد غربال قرار گرفتند و سپس 34 نفر از افرادی که نمرات z استاندارد برابر یا بالاتر از 5/1+ و یا برابر یا پایینتر از 5/1- کسب کرده بودند بهعنوان گروه نمونه انتخاب و به مرحله بعدی پژوهش دعوت شدند. سپس آنها بهطور انفرادی در سه مرحله مورد آزمایش قرار گرفتند. مرحلهی اول مربوط به فعالیت پایه کارکردهای اجرایی توجه و حافظه کاری قبل از مشاهده قطعه فیلمهای هیجانی بود و دو مرحلهی بعدی آزمایش نیز بعد از مشاهدهی قطعه فیلمهای هیجانی انتخابشده شامل قطعه فیلم هیجانی مثبت و منفی صورت گرفت. یافتهها: نتایج نشان داد که القای تجارب هیجانی میتواند بدون در نظر گرفتن اثر اصلی گروه عملکرد توجه فرد را تحت تأثیر قرار دهد. همچنین نتایج مربوط به حافظه کاری نشان داد که عملکرد دو گروه در شرایط هیجانی مختلف، تفاوت معناداری باهم دارند. نتیجهگیری: با توجه به یافتههای پژوهش حاضر، عملکرد توجه ممکن است در شرایط شدیدتر افسردگی تحت تأثیر قرار گیرد و عملکرد حافظه کاری بهعنوان یک کارکرد اجرایی تحت تأثیر افسردگی ممکن است دچار نقص شود که این امر انتخاب و پردازش سریع اطلاعات جهت انجام تکلیف را با مشکل مواجه میسازد.