عصب روانشناسی
آرزو مجرد؛ اسماعیل صدری دمیرچی؛ علی شیخ الاسلامی؛ علی رضایی شریف؛ وحید عباسی
چکیده
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی روش tDCS و پروتکل توانبخشی شناختی کوتاهمدت بر سیالی کلامی و توانایی دیداری فضایی در سالمندان مبتلا به آلزایمر خفیف بود. روش: روش پژوهش، آزمایشی گسترشیافته با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود که با استفاده از روش پیشآزمون و پسآزمون انجام شد. جامعه آماری سالمندان بالای 65 سال مبتلا به آلزایمر خفیف ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی روش tDCS و پروتکل توانبخشی شناختی کوتاهمدت بر سیالی کلامی و توانایی دیداری فضایی در سالمندان مبتلا به آلزایمر خفیف بود. روش: روش پژوهش، آزمایشی گسترشیافته با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود که با استفاده از روش پیشآزمون و پسآزمون انجام شد. جامعه آماری سالمندان بالای 65 سال مبتلا به آلزایمر خفیف که در اردبیل زندگی میکردند را شامل میشد که در سال 1401 به پزشک مغز و اعصاب مراجعه کرده بودند که از بین این افراد،60 نفر به صورت نمونهگیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل گمارده شدند. سپس روش tDCS به مدت 10 جلسه 20دقیقهای روی یک گروه آزمایش و برنامه توانبخشی شناختی کوتاهمدت به تعداد 9 جلسه 90 دقیقهای بر روی گروه آزمایش دوم اعمال شد و بر روی گروه سوم مداخلهای انجام نشد. پسآزمون با فاصله یک هفته اجرا شد. بعد ازیک ماه مجدد گروههای مورد مطالعه مورد پیگیری قرار گرفتند. جهت جمعآوری اطلاعات از آزمون شناختی آدن بروک نسخه تجدید نظر شده استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد که tDCS موجب بهبود معنیدار در مؤلفه دیداری و روش توانبخشی شناختی موجب بهبود توانایی ادراک میشود. در مجموع به نظر میرسد مداخلههای انجام شده موجب بهبود توانایی دیداری فضایی در سالمندان مبتلا به آلزایمر خفیف شد در حالی که بر روی متغیر سیالی کلامی تأثیر معناداری نداشتند. نتیجهگیری: میتوان نتیجه گرفت که از هر دو روش میتوان در جهت بهبود توانایی دیداری فضایی سالمندان مبتلا به آلزایمر خفیف بهره جست
ویدا آقازاده؛ عباس ابوالقاسمی؛ محمد ضعیفی زاده؛ علی رضایی شریف
چکیده
مقدمه: این مطالعه باهدف مقایسه بیان ژن گیرندههای دوپامینرژیک DRD3 و DRD4 دربیماران مبتلا به افسردگی اساسی و افراد سالم انجام شد. روش: این پژوهش از نوع علی – مقایسهای است. جامع آماری شامل کلیه بیماران افسرده مراجعه کننده در سال 1398 به کلینیکهای روانپزشکی بود. از این جامعه 62 نفر از بیماران افسرده اساسی (28 مرد و 34 زن) به روش نمونهگیری ...
بیشتر
مقدمه: این مطالعه باهدف مقایسه بیان ژن گیرندههای دوپامینرژیک DRD3 و DRD4 دربیماران مبتلا به افسردگی اساسی و افراد سالم انجام شد. روش: این پژوهش از نوع علی – مقایسهای است. جامع آماری شامل کلیه بیماران افسرده مراجعه کننده در سال 1398 به کلینیکهای روانپزشکی بود. از این جامعه 62 نفر از بیماران افسرده اساسی (28 مرد و 34 زن) به روش نمونهگیری در دسترس و 60 نفر فرد سالم (30 مرد و 30 زن) بهعنوان گروه مقایسه انتخاب شدند. پس از اخذ رضایت از افراد و برای اندازه گیری بیان نسبی ژنهای DRD3 و DRD4 از روشهای Real-Time RT-PCR و SYBER Green استفاده شد. یافتهها: ژن DRD3 در بیماران افسرده نسبت به افراد سالم بیان نسبی کمتری داشت (P<0.001)، اما در بیان ژن DRD4 در بین دو گروه اختلاف معنیداری مشاهده نگردید (P>0.05). نتیجه گیری: یافتهها حاکی از آن است که گیرنده DRD3 مارکر مهمی در افسردگی است که می توان از آن برای تایید تشخیص و درمان مناسب (MDD) استفاده کرد.
مجید الماسی؛ محمدرضا نوروزی همایون؛ علی رضایی شریف
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی روشهای درمان نوروفیدبک و تحریک مستقیم فرا جمجمهای بر بهبود چیرگی شناختی کودکان دارای نقص توجه/ بیشفعالی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با پیشآزمون - پسآزمون و گروه کنترل میباشد. جامعه آماری شامل کلیه کودکان دارای اختلال نقص توجه/ بیشفعالی شهر اردبیل در سال تحصیلی 1400-1399 ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی روشهای درمان نوروفیدبک و تحریک مستقیم فرا جمجمهای بر بهبود چیرگی شناختی کودکان دارای نقص توجه/ بیشفعالی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با پیشآزمون - پسآزمون و گروه کنترل میباشد. جامعه آماری شامل کلیه کودکان دارای اختلال نقص توجه/ بیشفعالی شهر اردبیل در سال تحصیلی 1400-1399 است. نمونه پژوهش 33 نفر از کودکان دارای اختلال نقص توجه/ بیشفعالی بود که بهروش در دسترس انتخاب و بهروش تصادفی ساده به دو گروه مداخله و یک گروه کنترل (هر گروه 11 نفر) اختصاص یافت. ابزارهای این پژوهش شامل آزمون هوش WISC-IV و مداخلات این پژوهش شامل 20 جلسه درمان نوروفیدبک و 10 جلسه درمان تحریک مستقیم فرا جمجمهای میباشد. دادههای این پژوهش با نرمافزار SPSS نسخه 23 تحلیل شد. یافتهها: میانگین نمرات چیرگی شناختی در دو نوبت اندازهگیری شد که نشان داد در پسآزمون میانگین نمرات در چیرگی شناختی افزایش یافته و در گروه کنترل تغییری مشاهده نشد. همچنین نتایج نشان میدهد که پس از کنترل اثر پیشآزمون بر پسآزمون برای مقایسه نمرات مقیاس چیرگی شناختی بین سه گروه در سطح خطای (05/0) تفاوت معنیداری وجود دارد. نتیجهگیری: با توجه به جلسات و نتایج بهدستآمده درمان نوروفیدبک و تحریک مستقیم فرا جمجمهای در بهبود چیرگی شناختی مؤثر میباشد؛ بنابراین پیشنهاد میشود از این روشهای درمانی برای بهبود چیرگی شناختی استفاده گردد.