رقیه محمدی؛ احمد علیپور؛ کاظم حاجی
چکیده
هدف: هدف این پژوهش، تعیین اثر خالص و اثر ترکیبی دو تکنیک تن آرامی و تنفس آگاهی مبتنی بر ذهن اگاهی (MBMR) و تکنیک تحریک الکتریکی فراجمجمه ای (CES) بر بهبود کیفیت خواب بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 بود. روش: مطالعه حاضر، یک کــارآزمــایی بــالینی تصــادفی سه گروهـــی دو ســر کور و از نوع طرح بین-درون آزمودنی های آمیخته است. نمونه این پژوهش، شامل ...
بیشتر
هدف: هدف این پژوهش، تعیین اثر خالص و اثر ترکیبی دو تکنیک تن آرامی و تنفس آگاهی مبتنی بر ذهن اگاهی (MBMR) و تکنیک تحریک الکتریکی فراجمجمه ای (CES) بر بهبود کیفیت خواب بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 بود. روش: مطالعه حاضر، یک کــارآزمــایی بــالینی تصــادفی سه گروهـــی دو ســر کور و از نوع طرح بین-درون آزمودنی های آمیخته است. نمونه این پژوهش، شامل 30 بیمار دیابت نوع 2 بود که به روش هدفمند از انجمن دیابت شهرستان بناب انتخاب شدند و به طور تصادفی در سه گروه 10 نفره MBMR، CES، و گروه MBMR+CES جایگزین شدند و در 10 جلسه انفرادی، مداخلات مربوط به گروه خود را اخذ کردند. کیفیت خواب بیماران، در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون، و پیگیری یکماهه، با پرسشنامه استاندارد سنجش کیفیت خواب پیتزبورگ (PSQI) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های گردآوری شده با آزمون SPANOVA، تحلیل کواریانس و آزمون تعقیبی بن فرونی، تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: هرسه مداخله ی به کار رفته برای کاهش مشکلات خواب در روند زمان، مؤثر بودند. فوری ترین اثر با کمترین پایداری برای درمان MBMR، و بیشترین اثر و پایداری اثر برای درمان ترکیبی MBMR+CES رخ داده بود. نتیجه گیری: این مطالعه، کاربرد ترکیبی دو تکنیک MBMR و CES (20 دقیقه، 100 µA and 0.5 Hz) را برای بهبود سریع و پایدار کیفیت خواب بیماران دیابت نوع 2، موثر و ایمن دید.
احمد علیپور؛ رقیه محمدی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر، تحقیقی شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل است که با هدف بررسی تاثیر توانبخشی شناختی رایانهیار بر کارکردهای اجرایی و تواناییهای شناختی دانشآموزان مبتلا به دیابت، انجام یافت. روش: 18 دانشآموز مبتلا به دیابت از انجمن دیابت شهرستان بناب انتخاب شدند و بهطور تصادفی در دو گروه 9 نفری ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر، تحقیقی شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل است که با هدف بررسی تاثیر توانبخشی شناختی رایانهیار بر کارکردهای اجرایی و تواناییهای شناختی دانشآموزان مبتلا به دیابت، انجام یافت. روش: 18 دانشآموز مبتلا به دیابت از انجمن دیابت شهرستان بناب انتخاب شدند و بهطور تصادفی در دو گروه 9 نفری آزمایش و کنترل انتساب شدند. کارکردهای اجرایی و تواناییهای شناختی هردو گروه آزمایش و کنترل در مراحل پیشآزمون و پسآزمون با ابزارهای تحقیق سنجش شدند. ابزار مورد استفاده در این مطالعه نرمافزار کامپیوتری بهسازی حافظه و توجه، نسخه نرمافزاری آزمون دستهبندی کارتهای ویسکانسین، و نرمافزار کاگلب (کشف تغییر از مجموعه آزمونهای توجه، و کشف علامت از مجموعه آزمونهای ادراک) بود. برای مداخله، گروه آزمایش به صورت انفرادی در 10 جلسه نیم ساعته (دوبار در هفته) با کمک نرمافزار بهسازی حافظه و توجه، مورد توانبخشی شناختی قرار گرفتند. یافته ها: دادهها با تحلیل کواریانس یکطرفه، تجزیه و تحلیل شدند. و نتایج، حاکی از افزایش تواناییهای شناختی (توجه برای کشف تغییر و ادراک) در گروه آزمایش بود. اما، مداخله اعمال شده، کارکردهای اجرایی گروه آزمایش را افزایش نداده بود. نتیجه گیری: این مطالعه به این نتیجه رسید که مداخله و تعداد جلسات مقرر شده در این مطالعه، هرچند برای ارتقاء تواناییهای شناختی مفید بود، ولی برای بهبود کارکردهای اجرایی، از توان کافی برخوردار نبود.
حسین زارع؛ رقیه محمدی قرهقوزلو
دوره 2، شماره 7 ، اسفند 1395، ، صفحه 63-78
چکیده
مقدمه: با توجه به اینکه مغز و ناحیه پیشانی و بخصوص قشر پره فرونتال در تصمیمگیری نقش پراهمیتی دارند و از طرفی، نقص در کارکرد ناحیه پیشانی در الکسی تایمیا نیز مطرح شده است، تحقیق حاضر با هدف بررسی ارتباط سبکهای تصمیمگیری با الکسی تایمیا انجام یافت. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی ـ همبستگی است که در آن، 257 دانشجو (114 مرد و 143 زن) به ...
بیشتر
مقدمه: با توجه به اینکه مغز و ناحیه پیشانی و بخصوص قشر پره فرونتال در تصمیمگیری نقش پراهمیتی دارند و از طرفی، نقص در کارکرد ناحیه پیشانی در الکسی تایمیا نیز مطرح شده است، تحقیق حاضر با هدف بررسی ارتباط سبکهای تصمیمگیری با الکسی تایمیا انجام یافت. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی ـ همبستگی است که در آن، 257 دانشجو (114 مرد و 143 زن) به روش تصادفی چندمرحلهای از دانشگاههای پیام نور مراکز بناب و تبریز انتخاب شدند و دو پرسشنامه سبکهای تصمیمگیری اسکات و بروس (1995) و الکسی تایمیا تورنتو ـ20، در مورد آنها اجرا شد. دادهها از طریق آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی و چندگانه تجزیهوتحلیل شدند. یافتهها: نتایج بهدستآمده نقش پیشبینیکنندگی الکسی تایمیا در تبیین سبکهای تصمیمگیری عقلایی، اجتنابی و شهودی را تأیید کرد. بهگونهای که پیشبینی شد با افزایش الکسی تایمیا، سبک تصمیمگیری عقلایی افزایش و سبک تصمیمگیری اجتنابی و شهودی کاهش یابد. همچنین از بین سه عامل الکسی تایمیا، تنها عامل مؤثر بر سبک تصمیمگیری عقلایی، تفکر عینی و تنها عامل مؤثر بر سبک تصمیمگیری اجتنابی و شهودی، دشواری در تشخیص احساسات، شناسایی شد. نتیجهگیری: به نظر میرسد در اساس زیستی تصمیمگیری و الکسی تایمیا، اشتراکاتی وجود داشته باشد. این نقص بهاحتمالزیاد در کارکرد قشر پره فرونتال که در تصمیمگیری اخلاقی فعال میشود و نقص در تبادل اطلاعات از قسمت راست به قسمت چپ آن، رخ میدهد.