محبوبه اسکندری؛ فاطمه رئیسیان زاده؛ ملیحه مهدیخانی
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر باهدف مقایسه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی و تنآرامی بر کارکردهای اجرایی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (اماس)، انجام شده است. روش: روش پژوهش نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل بیماران مبتلا به اماس در بین سالهای 98-1397 بود که در انجمن اماس مازندران دارای پرونده ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر باهدف مقایسه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی و تنآرامی بر کارکردهای اجرایی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (اماس)، انجام شده است. روش: روش پژوهش نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل بیماران مبتلا به اماس در بین سالهای 98-1397 بود که در انجمن اماس مازندران دارای پرونده پزشکی بودند. 45 نفر به عنوان نمونه به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل) گمارش شدند. سپس آزمودنیهای گروه آزمایش اول و دوم هر یک طی 8 جلسه به ترتیب کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی و تنآرامی را دریافت کردند. مقیاس کارکردهای اجرایی (نجاتی، 1392) به عنوان ابزار پژوهش در دو مرحله قبل و بعد از آموزش در هر سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) اجرا شد. یافتهها: در پایان یافتههای به دست آمده از آزمون تحلیل کوواریانس و آزمون LSD نشان داد هر دو رویکرد درمانی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی و تنآرامی، موجب بهبود کارکردهای اجرایی در بیماران مبتلا به اماس شده است (05/0>p). و اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی نسبت به تنآرامی بر کارکردهای اجرایی بیشتر است. نتیجهگیری: با توجه به یافتههای پژوهش حاضر، در حوزه درمان و مشاوره بیماران مبتلا به اماس، کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی و تنآرامی بسیار کارآمد و نویدبخش به نظر میرسد.
آرش عباس نیا؛ شهزاد طهماسبی بروجنی؛ راضیه هژبرنیا
چکیده
مقدمه: یکی از مشکلات شایع در افراد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(اماس) اختلال در حافظه است. با وجود تأیید تأثیر تمرینات تکالیف دوگانه شناختی حرکتی بر عملکرد شناختی بیماران اماس، تاکنون، پژوهش های اندکی در این زمینه صورت گرفته است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر بهبود حافظه فضایی بیماران اماس در نتیجه تمرینات تکالیف دوگانه بود. ...
بیشتر
مقدمه: یکی از مشکلات شایع در افراد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(اماس) اختلال در حافظه است. با وجود تأیید تأثیر تمرینات تکالیف دوگانه شناختی حرکتی بر عملکرد شناختی بیماران اماس، تاکنون، پژوهش های اندکی در این زمینه صورت گرفته است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر بهبود حافظه فضایی بیماران اماس در نتیجه تمرینات تکالیف دوگانه بود. روش: طرح تحقیق از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه های تصادفی، روش پژوهش از نوع نیمه تجربی و به لحاظ هدف کاربردی بود. در اجرا، 30 زن مبتلا به اماس(20-60 ساله)عضو انجمن اماس استان تهران، به صورت داوطلبانه و با کسب رضایت نامه آگاهانه به عنوان شرکت کننده به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایشی قرارگرفتند و پیش آزمون حافظه فضایی از طریق دستگاه حافظه فضایی مدلLM-01 از آنان گرفته شد. سپس شرکت کنندگان به مدت هشت هفته که هر هفته شامل دو جلسه 45 تا 60 دقیقه ای بود به انجام تمرینات تکالیف دوگانه پرداختند. با اتمام تمرینات پس آزمون گرفته شد. تجزیه و تحلیل آماری داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مرکب و تی همبسته و مستقل در سطح معنی داری 05/0≥ p انجام شد. یافته ها: نتایجنشان داد که تمرینات تکالیف دوگانه موجب بهبود معنیدار حافظه فضایی)04/0=p ) در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شد. نتیجه گیری: تمرین تکالیف دوگانه شناختی- حرکتی موجب فعالیت بیشتر مغز می شود و میتوان آن را روشی مناسب برای ارتقای توانایی های شناختی مانند حافظه فضایی در نظر گرفت.
نگین توصیفیان؛ کاوه قادری بگه جان؛ آرمین محمودی؛ محمد خالدیان
دوره 3، شماره 10 ، آذر 1396، ، صفحه 93-108
چکیده
مقدمه: بیماری ام اس یکی از شایعترین بیماریهای مزمن سیستم عصبی مرکزی در بزرگسالان جوان است و مانند هر بیماری مزمن دیگر، جنبههای مختلف زندگی فرد را تحت تأثیر قرار میدهد.روش:پژوهش حاضر از نوع مطالعات همبستگی است و از روش تحلیل مسیر برای بررسی ارتباط ساختاری بین متغیرها استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی بیماران ...
بیشتر
مقدمه: بیماری ام اس یکی از شایعترین بیماریهای مزمن سیستم عصبی مرکزی در بزرگسالان جوان است و مانند هر بیماری مزمن دیگر، جنبههای مختلف زندگی فرد را تحت تأثیر قرار میدهد.روش:پژوهش حاضر از نوع مطالعات همبستگی است و از روش تحلیل مسیر برای بررسی ارتباط ساختاری بین متغیرها استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی بیماران عضو انجمن ام اس شهر اهواز در سال 1396 بود که از این میان با توجه به معیارهای ورود به پژوهش و بر اساس حجم نمونه به دست آمده از فرمول کوکران، تعداد 260 نفر انتخاب شدند و به ابزار فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره یانگ (یانگ و براون، 2003) ، پرسشنامه احساس تنهایی کالیفرنیا (راسل، پپلا و فرگوسن،1978) و پرسشنامه کارکردهای اجرایی (نجاتی،2013) پاسخ دادند. نهایتاً تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزارهای AMOS و SPSS انجام گرفت. یافته ها: نتایج حاکی از برازندگی مناسب مدل بود که در آن طرحوارههای ناسازگار اولیه به صورت مستقیم کارکردهای اجرایی را پیشبینی نمود (05/0 Pنتیجه گیری:بر اساس نتایج پژوهش حاضر طرحوارههای ناسازگار اولیه و احساس تنهایی عامل مهمی در تضعیف کارکردهای اجرایی بیماران مبتلا به اختلال ام اس هستند. از این رو در برنامههای توانبخشی این بیماران توجه به طرحوارههای ناسازگار اولیه و احساس تنهایی آنها ضروری است.
الهه بداقی؛ علیرضا مرادی؛ جعفر حسنی؛ فرشید علی پور؛ طیبه شاهسوند بغدادی
دوره 2، شماره 5 ، شهریور 1395، ، صفحه 39-56
چکیده
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی مقایسهای کارکردهای اجرایی در سه گروه از زنان مبتلا به اماس دارای اختلال افسردگی، فاقد اختلال افسردگی و زنان بهنجار بود. روش: روش تحقیق در این پژوهش علی مقایسهای بود، از میان زنان مراجعهکننده به انجمن اماس استان مرکزی، گروه مبتلا به اماس مبتلا به افسردگی با غربالگری اولیه توسط آزمون افسردگی ...
بیشتر
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی مقایسهای کارکردهای اجرایی در سه گروه از زنان مبتلا به اماس دارای اختلال افسردگی، فاقد اختلال افسردگی و زنان بهنجار بود. روش: روش تحقیق در این پژوهش علی مقایسهای بود، از میان زنان مراجعهکننده به انجمن اماس استان مرکزی، گروه مبتلا به اماس مبتلا به افسردگی با غربالگری اولیه توسط آزمون افسردگی بک و تشخیص افسردگی توسط اجرای مصاحبه ساختاریافته بالینی افسردگی (SCID) و ملاکهای ورود و خروج به تعداد ۲۴ نفر انتخاب شدند گروه اماس فاقد افسردگی نیز از میان زنان غربالگری شده که فاقد نشانههای بالینی افسردگی بودند به تعداد ۲۴ نفر وارد پژوهش گردیدند، در آخر نیز گروه زنان بهنجار نیز با لحاظ کردن ملاکهای ورود به پژوهش انتخاب شدند، از آزمونهای فراخنای عدد، استروپ و برج لندن جهت گرداوری دادهها استفاده شد، اطلاعات با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره مورد تجزیه تحلیل قرار گرفتند. یافتهها: نتایج نشان داد که گروه زنان مبتلا به اماس دارای افسردگی در مقایسه با دو گروه دیگر از عملکرد ضعیف معناداری در آزمونهای فراخنای اعداد، استروپ و برج لندن برخوردار بودند، همچنین بین گروه زنان مبتلا به اماس فاقد افسردگی و زنان بهنجار نیز ازنظر عملکرد در آزمونهای پژوهش تفاوت معناداری مشاهده گردید. نتیجهگیری: یافتههای پژوهش نشان میدهد که علاوه بر تفاوت کارکردهای اجرایی در بیماران مبتلا به اماس در مقایسه با افراد بهنجار، افسردگی نیز میتواند این تفاوت را تشدید نماید که لزوم توجه به این امر در طراحی برنامههای درمانی مشخص میشود.