عصب روانشناسی
مهرک رضایی؛ تورج هاشمی؛ لیلا شاطری
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی توانبخشی شناختی بر بهبود زمان واکنش، برنامهریزی و بازداری از پاسخ در بیماران دوقطبی صورت گرفت. این پژوهش باتوجه به هدف، کاربردی و با توجه به شیوه جمعآوری دادهها از نوع طرحهای نیمهآزمایشی با پیشآزمون -پسآزمون و گروه کنترل نابرابر بود. جامعه آماری شامل بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی مراجعهکننده ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی توانبخشی شناختی بر بهبود زمان واکنش، برنامهریزی و بازداری از پاسخ در بیماران دوقطبی صورت گرفت. این پژوهش باتوجه به هدف، کاربردی و با توجه به شیوه جمعآوری دادهها از نوع طرحهای نیمهآزمایشی با پیشآزمون -پسآزمون و گروه کنترل نابرابر بود. جامعه آماری شامل بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی مراجعهکننده بـه متخصصان روانپزشکی، درمانگاهها و مراکز تخصصی خدمات روانپزشکی شهر تبریز در سال 1401 (مهرماه تا اسفندماه) بود که از این جامعه، نمونهای به تعداد 40 نفر به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل (20 نفر در هر گروه) به تصادف جایگزین شدند. جهت اندازه-گیری متغیرها، از مقیاس سنجش مانیای یانگ، آزمون دیداری عملکرد پیوسته (CPT-V)، دستگاه کرونسکوپ (زمان واکنش)، آزمون برج لندن استفاده شد. گروه آزمایش به مدت 6 جلسه، فنون توانبخشی شناختی را دریافت نمود و برای گروه کنترل هیچ مداخلهای اعمال نشد. در نهایت، مرحله پسآزمون به مرحله اجرا گذارده شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که توانبخشی شناختی بر بهبود زمان واکنش، برنامهریزی و بازداری از پاسخ در بیماران دوقطبی اثربخش است. مبتنی بر یافتهها میتوان بیان داشت که در بهبود تواناییهای شناختی بیماران دوقطبی، به کارگیری مداخلات توانبخشی میتواند زمینهساز شرایط مساعد برای سایر مداخلات درمانی باشد.
لادن واقف؛ حسن بافنده قراملکی؛ فاطمه سلطانی مارگانی
چکیده
مقدمه: اختلال در کارکردهای شناختی از علائم رایج درافراد افسرده به شمار میرود. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمهای مغزtDCS)) بر تصمیمگیری پرخطر و زمان واکنش در افراد مبتلا به افسردگی صورت گرفته است. روش: 30 نفر از دانشجویان دارای اختلال افسردگی که درسال 97 به مرکز مشاوره دانشگاه شهید مدنی آذربایجان ...
بیشتر
مقدمه: اختلال در کارکردهای شناختی از علائم رایج درافراد افسرده به شمار میرود. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمهای مغزtDCS)) بر تصمیمگیری پرخطر و زمان واکنش در افراد مبتلا به افسردگی صورت گرفته است. روش: 30 نفر از دانشجویان دارای اختلال افسردگی که درسال 97 به مرکز مشاوره دانشگاه شهید مدنی آذربایجان مراجعه کرده بودند انتخاب شدند، بهصورت تصادفی به دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل تقسیم گردیدند. گروه آزمایش در ناحیه DLPFC چپ، به مدت دو هفته ، هر هفته 5 روز و هرجلسه به مدت 20 دقیقه تحریک آندی tDCS دریافت نمودند. قبل ازشروع و در پایان دوره تحریک الکتریکی، تصمیمگیری پرخطر و زمان واکنش شرکتکنندگان به ترتیب توسط آزمون خطرپذیری بادکنکی بارت ، دستگاه زمانسنج واکنش مورد ارزیابی قرار گرفتند. دادههای بهدست آمده با استفاده از روش آماری تحلیل کواریانس تحلیل گردیدند. یافتهها: نتایج نشان داد که زمان واکنش بهطور معنیداری درگروه آزمایش سریعتر از گروه کنترل بود (05/0 >p).علاوه بر این، در آزمایش بارت نیز میانگین تعداد پمپهای تنظیم شده (AMP) در گروه آزمایش کمتر از گروه کنترل بود (05/0 >p). نتیجهگیری: براساس یافتههای حاضر، تحریک آندی tDCS موجب کاهش زمان واکنش و کاهش رفتارهای خطرساز گردید. بنابراین تحریک الکتریکی فراجمجمهای میتواند بهعنوان یک روش غیردارویی و بیخطر برای ارتقاءکارکردهای شناختی افراد مبتلا به افسردگی مورد استفاده قرارگیرد.
گل اندام زمانی؛ محمدرضا دوستان
دوره 3، شماره 10 ، آذر 1396، ، صفحه 51-62
چکیده
مقدمه: تکنیـکهـایی که مستقیماً فعالیت قشر مغز را مورد بررسی و تنظیم قرار میدهند قابلیت خوبی برای بهبـود حافظهی کاری و زمان واکنش دارند. هدف از انجام این تحقیق بررسی تأثیر تحریک مغناطیسی فراجمجهای مغز بر حافظه کاری و زمان واکنش در دختران ورزشکار است. روش: روش اجرای این تحقیق از نوع نیمه تجربی است که با استفاده از دو گروه و ...
بیشتر
مقدمه: تکنیـکهـایی که مستقیماً فعالیت قشر مغز را مورد بررسی و تنظیم قرار میدهند قابلیت خوبی برای بهبـود حافظهی کاری و زمان واکنش دارند. هدف از انجام این تحقیق بررسی تأثیر تحریک مغناطیسی فراجمجهای مغز بر حافظه کاری و زمان واکنش در دختران ورزشکار است. روش: روش اجرای این تحقیق از نوع نیمه تجربی است که با استفاده از دو گروه و با طرح پیشآزمون-پسآزمون انجام شد. تعداد 30 نفر از دانش آموزان ورزشکار دختر شهرستان شادگان به صورت نمونهگیری در دسترس انتخاب و در فرایند تحقیق شرکت کردند. ابتدا یک پیشآزمون گرفته شد. بدین ترتیب که از تمام شرکتکنندگان آزمون زمان واکنش و نیز آزمون حافظه کاری به عمل آمد. پس از آن شرکتکنندگان به صورت تصادفی به دوگروه تحریک الکتریکی مغز و گروه کنترل تقسیم شدند. مرحله اکتساب به صورت 2 جلسه یک روز در میان برگزار شد. نتایج: نتایج نشان داد که تحریک مغناطیسی مغز سبب بهبود حافظه کاری پیش رونده، پسرونده، کنترل ذهنی، حافظه منطقی، بازنگری و یادگیری تداعیها شد. همچنین سبب کاهش زمان واکنش ساده و انتخابی میشود. نتیجهگیری: در یک نتیجه گیری کلی میتوان گفت که تحریک مستقیم مغز در ناحیه قشر پیش پیشانی در دانشآزموان دختر یکی از راههای است که میتواند موجب بهبود حافظه کاری و نیز کاهش زمان واکنش در دختران ورزشکار گردد.
سعید البوغبیش؛ ناهید شتاب بوشهری؛ افخم دانشفر؛ رسول عابدان زاده
دوره 2، شماره 7 ، اسفند 1395، ، صفحه 93-106
چکیده
مقدمه: هدف از این مطالعه بررسی تسهیل و تداخل معنایی محرک اول بر زمان واکنش دوم بود. ظرفیت پردازش اطلاعاتی انسان محدود است. از راههای بررسی این محدودیت انجام تکلیف در شرایط تحریک دوگانه است. روش: برای دستیابی به اهداف این مطالعه 17 نفر از دانشجویان پسر دانشگاه شهید چمران با میانگین سنی 54/1±45/23 سال بهصورت در دسترس انتخاب شدند. از ...
بیشتر
مقدمه: هدف از این مطالعه بررسی تسهیل و تداخل معنایی محرک اول بر زمان واکنش دوم بود. ظرفیت پردازش اطلاعاتی انسان محدود است. از راههای بررسی این محدودیت انجام تکلیف در شرایط تحریک دوگانه است. روش: برای دستیابی به اهداف این مطالعه 17 نفر از دانشجویان پسر دانشگاه شهید چمران با میانگین سنی 54/1±45/23 سال بهصورت در دسترس انتخاب شدند. از شرکتکنندگان آزمون تکلیف دوگانه اثر استروپ با استفاده از دستگاه تکلیف دوگانه اثر استروپ بر دوره بیپاسخی روانشناختی گرفته شد. این آزمون شامل چهار فاصله زمانی 50، 100، 300 و 900 هزارم ثانیه بین دو محرک در سه حالت خنثی، همخوان و ناهمخوان برای محرک اول و دوم بود. یافتهها: نتایج آزمون تحلیل واریانس اندازهگیری مکرر با سطح معناداری (05/0P>) نشان داد که تسهیل در محرک اول همخوان نسبت به محرکهای خنثی و ناهمخوان باعث کاهش زمان واکنش به محرک دوم همخوان و خنثی شد. نیاز به تغییر فرایندهای توجه در تکلیف دوگانه در وضعیت محرک دوم ناهمخوان، باعث عدم تأثیر معنیدار تقدم محرک اول همخوان و خنثی بر محرک دوم ناهمخوان شد. نتیجهگیری: با توجه به این یافتهها پیشنهاد میشود که از انجام همزمان تکالیف دوگانه با ظرفیت پردازشی بالا یا تقسیم توجه در تکالیفی که خودکار نشدهاند، اجتناب نمود. همچنین، حداقل زمان لازم برای نمایش محرکها جهت آغاز فرایندهای تسهیل و تداخل معنایی، 100 هزارم ثانیه است.
آمنه اورکی؛ ناهید شتاب بوشهری؛ رسول عابدان زاده
دوره 2، شماره 5 ، شهریور 1395، ، صفحه 97-110
چکیده
مقدمه: بازخورد هنجاری شامل اطلاعاتی است که میتواند یادگیری و اجرای مهارت را تحت تأثیر قرار دهد. هدف از تحقیق حاضر، بررسی تأثیر بازخورد هنجاری بر زمان واکنش و خود کارآمدی دانشآموزان دختر کمتوان ذهنی است. روش: در این مطالعه نیمه تجربی، بهصورت نمونهگیری در دسترس 42 دانشآموز که ازلحاظ بهرۀ هوشی در یک سطح قرار داشتند انتخاب ...
بیشتر
مقدمه: بازخورد هنجاری شامل اطلاعاتی است که میتواند یادگیری و اجرای مهارت را تحت تأثیر قرار دهد. هدف از تحقیق حاضر، بررسی تأثیر بازخورد هنجاری بر زمان واکنش و خود کارآمدی دانشآموزان دختر کمتوان ذهنی است. روش: در این مطالعه نیمه تجربی، بهصورت نمونهگیری در دسترس 42 دانشآموز که ازلحاظ بهرۀ هوشی در یک سطح قرار داشتند انتخاب شدند و بعد از اجرای پیشآزمون (زمان واکنش ساده، زمان واکنش انتخابی و خود کارآمدی) در سه گروه 14 نفری بازخورد هنجاری مثبت، بازخورد هنجاری واقعی و گروه کنترل قرار گرفتند. این مطالعه شامل سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و یاد داری بود. یافتهها: نتایج نشان داد که گروه بازخورد هنجاری مثبت در مراحل پسآزمون و یاد داری در مقایسه با بازخورد هنجاری واقعی و گروه کنترل، زمان واکنش کوتاهتری از خود نشان دادند و بعدازآن گروه بازخورد هنجاری واقعی در زمان واکنش ساده، نسبت به گروه کنترل زمان واکنش کوتاهتری در مراحل یاد داری و پسآزمون از خود نشان دادند. نتیجهگیری: همچنین نتایج نشان داد، گروه بازخورد هنجاری مثبت و واقعی در مقایسه با گروه کنترل از خود کارآمدی بالاتری برخوردار بودهاند