عصب روانشناسی
احمد علیپور؛ الناز جلیلی؛ مهدیه رحمانیان
چکیده
پژوهش حاضر پژوهش با هدف تاثیر اصوات بین آئورال و ایزوکرونیک بر هماهنگسازی امواج مغزی و اضطراب انجام شد. روش پژوهش نیمهتجربی از نوع پیشآزمون_پسآزمون بدون گروه کنترل بود. جامعه آماری دانشجویان دارای اضطراب در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. تعداد 30 نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش اصوات بین آئورال ...
بیشتر
پژوهش حاضر پژوهش با هدف تاثیر اصوات بین آئورال و ایزوکرونیک بر هماهنگسازی امواج مغزی و اضطراب انجام شد. روش پژوهش نیمهتجربی از نوع پیشآزمون_پسآزمون بدون گروه کنترل بود. جامعه آماری دانشجویان دارای اضطراب در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. تعداد 30 نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش اصوات بین آئورال و ایزوکرونیک (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه اضطراب بک (1996) و ثبت امواج مغزی با استفاده از نقشه برداری مغز بود. گروه آزمایش اول به اصوات بین آئورال و گروه آزمایش دوم به اصوات ایزوکرونیک در 12 جلسه 20 دقیقهای گوش فرا دادند. دادهها با آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیری و چندمتغیری و استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 24 تحلیل شدند. یافتهها نشان داد که صوت ایزوکرونیک و بین آئورال بر موج آلفا در نقطهF4 تاثیر معنیدار دارد (05/0>P)، اما بر متغیر اضطراب تنها صوت بین آئورال اثربخش است (05/0>P). نتایج حاکی از آن است که اصوات بین آئورال و ایزوکرونیک مداخلهای سودمند جهت هماهنگسازی امواج مغزی و صوت بین آئورال برای کاهش اضطراب دانشجویان است؛ بنابراین پیشنهاد میشود از این اصوات در کلینیک های درمان روانشناختی استفاده شود.
روانشناسی
سهیلا سروش نیا؛ احمد علیپور؛ عیسی جعفری؛ حسین زارع
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه اثربخشی درمان حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد و تحریک فراجمجمهای مغز با جریان مستقیم بر استرس ادراک شده و اضطراب زنان مبتلا به اختلال پرخوری بود. روش پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری کلیه زنان مبتلا به اختلال پرخوری مراجعه ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه اثربخشی درمان حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد و تحریک فراجمجمهای مغز با جریان مستقیم بر استرس ادراک شده و اضطراب زنان مبتلا به اختلال پرخوری بود. روش پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری کلیه زنان مبتلا به اختلال پرخوری مراجعه کننده به مراکز تغذیه در بهار 1402 شهر کرج بودند. در مرحله اول با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند تعداد 45 نفر انتخاب و سپس در 2 گروه آزمایش(هر گروه 15 نفر) و یک گروه کنترل(15 نفر) جایگزین شدند. سپس گروههای آزمایش تحت 8 جلسه 60 دقیقهای درمان حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد و 8 جلسه 60 دقیقهای تحریک فراجمجمهای مغز با جریان مستقیم قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچگونه مداخلهای دریافت نکرد و در لیست انتظار باقی ماند. از مقیاس شدت پرخوری(BES) گورمالی و همکاران (1982)، مقیاس استرس ادراک شده(PSC) کوهن و همکاران(1983) و سیاهه اضطراب بِک(BDI-II) بک و همکاران(1988) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات بهدستآمده از اجرای پرسشنامهها از طریق نرمافزار SPSS نسخه 28 در دو بخش توصیفی و استنباطی(تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی) انجام پذیرفت. نتایج نشان داد هر دو مداخله مذکور در مرحله پسآزمون و پیگیری نسبت به گروه کنترل اثربخشی معناداری بر کاهش استرس ادراک شده و اضطراب داشته است(05/0>P).
عصب روانشناسی
نیلوفر سلطانی؛ آزاده چوب فروش زاده؛ کیمیا صحراییان
چکیده
اختلال یادگیری با عوامل تنشزای متعدد جسمی و روانی همراه است که بر کیفیت زندگی دانشآموزان تأثیر می-گذارد؛ از میان این عوامل میتوان به کاهش حافظه شنیداری و اضطراب اشاره کرد. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی تحریک فراجمجمهای مغز با استفاده از جریان مستقیم الکتریکی بر حافظه شنیداری و اضطراب در دانشآموزان با اختلال یادگیری هست. روش ...
بیشتر
اختلال یادگیری با عوامل تنشزای متعدد جسمی و روانی همراه است که بر کیفیت زندگی دانشآموزان تأثیر می-گذارد؛ از میان این عوامل میتوان به کاهش حافظه شنیداری و اضطراب اشاره کرد. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی تحریک فراجمجمهای مغز با استفاده از جریان مستقیم الکتریکی بر حافظه شنیداری و اضطراب در دانشآموزان با اختلال یادگیری هست. روش پژوهش نیمهآزمایشی و از نوع پیشآزمون وپسآزمون با گروه کنترل هست. تعداد 30 دانشآموز مبتلا به اختلال یادگیری به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه 15 نفره کنترل و آزمایش تقسیم شدند. پیشآزمون از هر دو گرفته شد و سپس مداخله فقط بر روی گروه آزمایش در 10جلسه 2 ساعته انجام شد و گروه کنترل هیچگونه مداخلهای دریافت نکردند. سپس توسط هر دوگروه همان پرسشنامهها بهصورت پسآزمون تکمیل گردید. ابزار گردآوری دادهها خرده مقیاس حافظه شنیداری وکسلر و اضطراب اسپنس بود. جهت تحلیل نمرات از نرم افزار SPSS-24 و تحلیل کواریانس استفاده گردید. نتایج نشان داد که تحریک فراجمجمهای مغز با استفاده از جریان مستقیم الکتریکی بربهبود حافظه شنیداری وکاهش اضطراب در دانشآموزان با اختلال یادگیری موثر است. از نتایج این پژوهش میتوان در مراکز مشاوره، روانشناسی و توانبخشی استفاده کرد.
عصب روانشناسی
راحله یزدانی؛ بهرام ﻣﯿﺮزاﺋﯿﺎن
چکیده
پژوهش حاضر به منظور مقایسه فعالیت نظامهای مغزی/رفتاری، سوگیری توجه در افراد مبتلا به افسردگی، اضطراب و عادی انجامشده است. پژوهش حاضر، یک مطالعه علی مقایسهای است که جامعه آماری آن ۴۸۰ نفر از دانشجویان رشته روانشناسی دانشگاه آزاد ساری که از طریق جدول کرجسی و مورگان تعداد ۲۱۴ نفر به روش طبقهایی انتخاب میشوند. روش نمونهگیری ...
بیشتر
پژوهش حاضر به منظور مقایسه فعالیت نظامهای مغزی/رفتاری، سوگیری توجه در افراد مبتلا به افسردگی، اضطراب و عادی انجامشده است. پژوهش حاضر، یک مطالعه علی مقایسهای است که جامعه آماری آن ۴۸۰ نفر از دانشجویان رشته روانشناسی دانشگاه آزاد ساری که از طریق جدول کرجسی و مورگان تعداد ۲۱۴ نفر به روش طبقهایی انتخاب میشوند. روش نمونهگیری در این مرحله در دسترس میباشد. همتا بودن دو گروه موردمطالعه ازنظر سن، جنسیت، تحصیلات و تأهل رعایت شده. بهمنظور جمعآوری دادههای پژوهش از پرسشنامههای استانداردشده اضطراب بک، افسردگی بک، شخصیتی گری ویلسون و سوگیری توجه جهت سنجش استفاده گردید برای تحلیل دادهها از نرمافزار spss 21 و آزمون تحلیل واریانس استفادهشده است. نتایج بهدستآمده نشان میدهد که میان فعالیت نظامهای مغزی/رفتاری، سوگیری توجه در افراد مبتلا به افسردگی، اضطراب و عادی تفاوت وجود دارد. از یافتهها میتوان نتیجه گرفت که نظامهای مغزی -رفتاری اساس، تفاوتهای فردی میباشند و به نظر میرسد افراد مضطرب و افسرده در مقایسه با افراد سالم، تهدیدهای بیشتری را در محیط خود ادراک میکنند همچنین اصلاح سوگیری توجه در تشخیص و درمان اضطراب و یا افسردگی مؤثر است.
علیرضا شکرگزار؛ یاسمین نکونام؛ فرخنده نیکخواه
چکیده
هدف: این مطالعه به دنبال تعیین اثربخشی نوروفیدبک برکیفیت خواب و اضطراب افراد در دوران کرونا بود. روش: جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه مراجعه کنندگان مراکز مشاوره وروانشناسی منطقه 5 تهران در سال 1399 بود. در پژوهش حاضر، جهت انجام نمونهگیری، تعداد 18 نفر به صورت دردسترس از مرکز مشاوره روانشناسی ندای درون انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل ...
بیشتر
هدف: این مطالعه به دنبال تعیین اثربخشی نوروفیدبک برکیفیت خواب و اضطراب افراد در دوران کرونا بود. روش: جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه مراجعه کنندگان مراکز مشاوره وروانشناسی منطقه 5 تهران در سال 1399 بود. در پژوهش حاضر، جهت انجام نمونهگیری، تعداد 18 نفر به صورت دردسترس از مرکز مشاوره روانشناسی ندای درون انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. شرکتکنندگان با مقیاس کیفیت خواب پیترزبورگ (1989) پرسشنامه اضطراب بک (1988) مورد ارزیابی قرار گرفتند. سپس شرکتکنندگان گروه آزمایش طی 15 جلسه یک ساعته تحت درمان نوروفیدبک قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ آموزشی را دریافت نکردند. دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: یافتهها نشان داد تفاوت بین گروه کنترل و آزمایشی در مولفههای کیفیت ذهنی خواب، اختلالات خواب، داروهای خواب آور و اختلال عملکرد روزانه موثر بوده و به عبارت دیگر درمان نروفیدبک باعث کاهش نمرات این مولفهها شده است، ولی این درمان بر سایر مولفهها اثر معنیداری نداشت و همچنین مقدار نمرات اضطراب در پس آزمون گروه آزمایشی به شکل معنیداری کاهش یافت.نتیجهگیری: با توجه به اثربخشی درمان نوروفیدبک بر افزایش کیفیت خواب و کاهش اضطراب افراد، میتوان در قالب برنامههای درمانی به طور کاربردی از این روش درمانی در شرایط کرونا استفاده کرد.
شاهرخ مکوند حسینی؛ محمود نجفی؛ رضا خالقی
دوره 3، شماره 10 ، آذر 1396، ، صفحه 63-80
چکیده
مقدمه: این پژوهش جهت بررسی روابط همبستگی بین میزان حساسیت سه سیستم مغزی ـ رفتاری با شدت اضطراب اجتماعی، بررسی رابطه میزان عاطفه مثبت و منفی به عنوان واسطه، و اینکه این عوامل در پیشبینی شدت اضطراب اجتماعی چقدر نقش دارند انجام شده است. روش: طرح این پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است و از مسیریابی نیز برای بررسی روابط همبستگی بین متغیرها ...
بیشتر
مقدمه: این پژوهش جهت بررسی روابط همبستگی بین میزان حساسیت سه سیستم مغزی ـ رفتاری با شدت اضطراب اجتماعی، بررسی رابطه میزان عاطفه مثبت و منفی به عنوان واسطه، و اینکه این عوامل در پیشبینی شدت اضطراب اجتماعی چقدر نقش دارند انجام شده است. روش: طرح این پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است و از مسیریابی نیز برای بررسی روابط همبستگی بین متغیرها استفاده گردید. تعداد 409 نفر دانشجو، از دانشکدههای دانشگاه فردوسی مشهد با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و سه پرسشنامه اضطراب اجتماعی (کانُور و همکاران، 2000)، مقیاس عاطفه مثبت و منفی پاناس (واتسون و همکاران، 1988) و مقیاس سیستمهای مغزی ـ رفتاری (کاروِر و وایت، 1994) را بهصورت خودگزارشی پاسخ دادند. دادهها با استفاده از مدل ساختاری و با نرم افزار لیزرل مورد تحلیل قرارگرفتند. یافتهها: تحلیل دادهها نشان داد که سیستم بازداری رفتاری بهصورت مستقیم با اضطراب اجتماعی رابطه معنادار دارد، همچنین بهصورت غیرمستقیم از طریق عاطفه منفی با اضطراب اجتماعی رابطه دارد. این سیستم با عاطفه مثبت، رابطه منفی و معنیدار دارد. سیستم رویآوری رفتاری نیز بهطور غیرمستقیم و از طریق عاطفه مثبت میتواند بر اضطراب اجتماعی اثرگذار باشد. همچنین سیستم جنگ/گریز/بهت از طریق عاطفه منفی با اضطراب اجتماعی رابطه دارد. عاطفه مثبت و عاطفه منفی نیز هر دو با اضطراب اجتماعی رابطه معنیدار دارند. نتیجهگیری: بر اساس یافتهها، سیستمهای مغزی رفتاری با اضطراب اجتماعی رابطه دارند. از طرف دیگر تغییرات سطح عاطفه مثبت و منفی، میتوانند در پیشبینی اضطراب اجتماعی موثر باشند.
محمد اورکی؛ افسانه درتاج؛ آتوسا مهدی زاده
دوره 2، شماره 6 ، آذر 1395، ، صفحه 45-60
چکیده
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان نوروفیدبک بر افسردگی، اضطراب و استرس بیماران زن مبتلا به دردهای شکمی روانتنی مزمن کلینیکی در شیراز بود. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون ـ پسآزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش تمامی زنان مبتلا به دردهای شکمی روانتنی مزمن بود که ازاینبین نمونهای به حجم 40 نفر ...
بیشتر
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان نوروفیدبک بر افسردگی، اضطراب و استرس بیماران زن مبتلا به دردهای شکمی روانتنی مزمن کلینیکی در شیراز بود. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون ـ پسآزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش تمامی زنان مبتلا به دردهای شکمی روانتنی مزمن بود که ازاینبین نمونهای به حجم 40 نفر انتخاب شدند که ازاینبین، پژوهش نهایتاً با 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) انجام شد. این افراد بهصورت تصادفی در 2 گروه 15 نفری در دو گروه آزمایش و گروه کنترل گمارده شدند. در این روش مداخله، گروه آزمایش تحت 10 هفته (هر هفته سه جلسه 40 دقیقهای) درمان نوروفیدبک قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکرد و در لیست انتظار قرار گرفت. همچنین گروههای آزمایش و کنترل پرسشنامه افسردگی، اضطراب و استرس را در مرحله پیشآزمون و پسآزمون کامل کردند. برای تجزیهوتحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. یافتهها: نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که درمان نوروفیدبک بر کاهش اضطراب و افسردگی مؤثر بود (001/0>P). بهعبارتدیگر 53 درصد از تغییرات افسردگی و 57 درصد از تغییرات اضطراب آزمودنیها بهوسیله نوروفیدبک بود؛ اما نوروفیدبک بر استرس تأثیری نشان نداد. نتیجهگیری: نوروفیدبک توانست افسردگی و اضطراب زنان مبتلا به دردهای شکمی را کاهش دهد ولی به میزان استرس آنان تأثیری نداشت.
سید یونس محمدی؛ طیبه مالمیر؛ میترا گلزاری
دوره 2، شماره 5 ، شهریور 1395، ، صفحه 71-82
چکیده
مقدمه: هدف ازآنجام این پژوهش بررسی درمان نوروفیدبک بر میزان جرئت ورزی و اضطراب افراد مبتلا به حمله هراس بود. روش: طرح کلی این پژوهش با توجه به اهداف و فرضیههای آن از نوع نیمه آزمایشی و اجرای پیشآزمون ـ پسآزمون با گروه گواه بوده که بر روی 20 نفر از افرادی که به مراکز مشاوره و درمانی و کلینیکهای روانپزشکی شهر تهران در سال 1395 مراجعه ...
بیشتر
مقدمه: هدف ازآنجام این پژوهش بررسی درمان نوروفیدبک بر میزان جرئت ورزی و اضطراب افراد مبتلا به حمله هراس بود. روش: طرح کلی این پژوهش با توجه به اهداف و فرضیههای آن از نوع نیمه آزمایشی و اجرای پیشآزمون ـ پسآزمون با گروه گواه بوده که بر روی 20 نفر از افرادی که به مراکز مشاوره و درمانی و کلینیکهای روانپزشکی شهر تهران در سال 1395 مراجعه نمودند از طریق روش نمونهگیری تصادفی در دسترس از بین مراجعین بر اساس تشخیص بالینی روانپزشک معالج، افراد مبتلا به اختلال هراس شناسایی شدند بهصورت گمارش تصادفی انتخاب شدند شرکتکنندگان به دو گروه 10 نفری آزمایش و گواه تقسیم شدند. برای گروه آزمایش درمان نوروفیدبک در 20 جلسه (45 دقیقهای) انجام گرفت و گروه گواه هیچگونه مداخلهای دریافت نکرد. هر دو گروه در دو مرحله زمانی پیشآزمون و پسآزمون توسط آزمون اضطراب بک جهت تعیین میزان اضطراب و پرسشنامه ابراز وجود گمبریل و ریجی ارزیابی شدند. برای تحلیل دادههای بهدستآمده از آزمون آماری کوواریانس و تحلیل واریانس چند متغیره استفاده گردید. یافتهها: نتایج این پژوهش نشان داد که درمان نوروفیدبک، بر کاهش اضطراب و افزایش جرئت ورزی افراد مبتلا به هراس اثر معناداری داشته است (05/0P نتیجهگیری: درمان نوروفیدبک، بر کاهش اضطراب و افزایش جرئت ورزی افراد مبتلا به هراس مؤثراست.