محمد اورکی؛ سپیده شاهمرادی
چکیده
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر تحریک فراجمجمهای مغز با استفاده از جریان مستقیم الکتریکی(tDCS) بر حافظه کاری و شدت نشانههای افسردگی بود.روش: پژوهش حاضر در قالب یک طرح نیمهآزمایشی پیش آزمون _پس آزمون با گروه گواه اجرا شد.نمونه پژوهش شامل ۳۲ نفر از افرادی که به یکی از کلینیکهای شهر تهران برای درمان افسردگی مراجعه کرده ...
بیشتر
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر تحریک فراجمجمهای مغز با استفاده از جریان مستقیم الکتریکی(tDCS) بر حافظه کاری و شدت نشانههای افسردگی بود.روش: پژوهش حاضر در قالب یک طرح نیمهآزمایشی پیش آزمون _پس آزمون با گروه گواه اجرا شد.نمونه پژوهش شامل ۳۲ نفر از افرادی که به یکی از کلینیکهای شهر تهران برای درمان افسردگی مراجعه کرده و با تشخیص افسردگی داوطلب شرکت در این پژوهش بودند،میشد.از بین افراد انتخاب شده ۱۶ نفر در گروه آزمایشی و ۱۶ نفر در گروه گواه جایابی شده سپس هر دو گروه براساس سن، جنس و تحصیلات همتاسازی شدند.دونوعمختلفتحریکآندیوشم (ساختگ) باشدتجریان۲میلیآمپروبهمدت۲۰دقیقه،طی۲۰جلسهارائهشد.شرکتکنندگانقبلوبعدازتحریکبا پرسشنامه افسردگی بک وآزمون کامپیوتری تعیینفراخنایحافظه کاری (n-back)موردسنجشقرارگرفتند.یافته ها:تحلیل دادههای بدست آمده با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که بین دو گروه در حافظه کاری و افسردگی تفاوت معنیداری وجود دارد. P) نتیجه گیری: به نظر میرسد روش تحریک فراجمجمهای مغز با استفاده از جریان مستقیم الکتریکی میتواند سبب بهبود حافظه کاری و شدت علایم افسردگی شود.بنابراین میتوان ادعا کرد که این مداخله بعنوان یک مداخله مکمل در کنار سایر درمانهای روانشناختی و دارویی میتواند مورد توجه متخصصین قرار گیرد.
غلامرضا چلبیانلو؛ زهرا کشتگر؛ فروغ فرخزاد
چکیده
مقدمه:اختلال افسردگی اساسی یک اختلال شایع روانپزشکی است که یکی از مشخصههای اصلی آن مشکل در پردازش هیجانی است.شواهد پژوهشی نشاندهنده نقش مولفههای فعالیت الکتریکی قشری مغز در فرایند پردازش هیجانی در اختلال افسردگی است. برهمین اساس هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش همتوانی قشری در پیشبینی پردازش هیجانی است. روش: تعداد 60 نفر بیمار ...
بیشتر
مقدمه:اختلال افسردگی اساسی یک اختلال شایع روانپزشکی است که یکی از مشخصههای اصلی آن مشکل در پردازش هیجانی است.شواهد پژوهشی نشاندهنده نقش مولفههای فعالیت الکتریکی قشری مغز در فرایند پردازش هیجانی در اختلال افسردگی است. برهمین اساس هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش همتوانی قشری در پیشبینی پردازش هیجانی است. روش: تعداد 60 نفر بیمار مبتلا به اختلال افسردگی اساسی براساس معیارهای DSM-5 انتخاب شدند. فعالیت الکتریکی قشری بیماران توسط دستگاه الکتروانسفالوگرافی 21 کاناله ثبت شده و با استفاده از نرمافزار نوروگاید، شاخص همتوانی باندهای مختلف برای مناطق قدامی، مرکزی و خلفی در دو نیمکره محاسبه گردید. پردازش هیجانی نیز توسط تکلیف تشخیص چهره های هیجانی ویلیامز و همکاران (2008) مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها: تحلیل رگرسیون نشان داد که همتوانی باندهای آلفا قدامی و بتا مرکزی در نیمکره چپ و آلفا قدامی و بتا خلفی در نیمکره راست پردازش هیجانی مثبت را پیش بینی کردند. همچنین، همتوانی باندهای تتا و آلفای قدامی در نیمکره چپ به صورت مثبت و بتا مرکزی چپ و بتا خلفی راست به صورت منفی پردازش هیجانی منفی را پیشبینی نمودند. نتیجهگیری: همتوانی باندهای تتا ، الفا و بتا در نواحی قدامی و خلفی نقش بارزی در پیشبینی پردازش هیجانی در بیماران مبتلا به افسردگی دارند. این یافتهها نشان میدهند که نواحی قدامی ، نوع هیجان و نواحی خلفی، شدت برانگیختگی را تعیین میکنند.
مونا اسبقی؛ علی اکبر ارجمندنیا؛ مهدیه رحمانیان؛ الهام اسبقی
دوره 2، شماره 6 ، آذر 1395، ، صفحه 77-90
چکیده
مقدمه: هدف اصلی پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی نوروفیدبک و نوروفیدبک به همراه بازتوانی شناختی در دانشآموزان دارای اختلال کمبود توجه ـ بیشفعالی است. روش: بدین منظور 20 نفر از دانشآموزان دارای اختلال کمبود توجه ـ بیشفعالی دوره ابتدایی با روش نمونهگیری هدفمند از مراجعهکنندگان به کلینیک شهر تهران انتخاب شدند. همه آزمودنیها ...
بیشتر
مقدمه: هدف اصلی پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی نوروفیدبک و نوروفیدبک به همراه بازتوانی شناختی در دانشآموزان دارای اختلال کمبود توجه ـ بیشفعالی است. روش: بدین منظور 20 نفر از دانشآموزان دارای اختلال کمبود توجه ـ بیشفعالی دوره ابتدایی با روش نمونهگیری هدفمند از مراجعهکنندگان به کلینیک شهر تهران انتخاب شدند. همه آزمودنیها قبل و بعد از مداخلهی درمانی با آزمون کامپیوتری TOVA (بهعنوان یک آزمون ارزیابی عملکرد مستمر) با هدف ارزیابی متغیرهای توجه مورد ارزیابی قرار گرفتند. دانشآموزان به دو گروه تقسیم شده و یک گروه 10 نفرِ در معرض درمان نوروفیدبک قرار گرفتند و گروه دیگر آموزش نوروفیدبک را به همراه بازتوانی شناختی دریافت کردند. جلسات برای هر دو گروه به مدت 10 هفته و هر هفته سه جلسه برگزار شد. دادهها با استفاده از آزمون کوواریانس تجزیهوتحلیل شدند. یافتهها: نتایج نشان داد گروه نوروفیدبک همراه با بازتوانی شناختی، نسبت به آموزش نوروفیدبک بهتنهایی، تأثیر معنادارتری بر کاهش مشکلات تکانشگری و افزایش توجه دارد. نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد که نوروفیدبک باعث کاهش علائم بیش فعالی میشود و اگر بازتوانی شناختی به آن اضافه گردد، اثر بیشتری خواهد داشت.
فاطمه غیورکاظمی؛ زهره سپهری شاملو؛ علی مشهدی؛ علی غنائی چمن آباد؛ فروزان پاسالار
دوره 4، شماره 12 ، خرداد 1397، ، صفحه 77-100
چکیده
مقدمه: هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان فراشناخت و آموزش نوروفیدبک بر علائم اضطراب، نظمجویی هیجان و فعالیت امواج مغزی دانشجویان دختر دارای تشخیص اختلال اضطراب اجتماعی بود. روش:پژوهش حاضر از نوع تک آزمودنی است. 5 دانشجوی دختر با تشخیص اختلال اضطراب اجتماعی از دانشگاه فردوسی و دانشگاه فرهنگیان مشهد با استفاده از شیوه نمونهگیری ...
بیشتر
مقدمه: هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان فراشناخت و آموزش نوروفیدبک بر علائم اضطراب، نظمجویی هیجان و فعالیت امواج مغزی دانشجویان دختر دارای تشخیص اختلال اضطراب اجتماعی بود. روش:پژوهش حاضر از نوع تک آزمودنی است. 5 دانشجوی دختر با تشخیص اختلال اضطراب اجتماعی از دانشگاه فردوسی و دانشگاه فرهنگیان مشهد با استفاده از شیوه نمونهگیری داوطلبانه و مصاحبه بالینی ساختاریافته و پرسشنامه هراس اجتماعی کانور انتخاب و پس از همتاسازی، بهصورت تصادفی در گروه فراشناخت و نوروفیدبک جایدهی شدند. فراشناختدرمانی در8جلسه هفتگی و نوروفیدبک16جلسه، سه بار درهفته اجرا شد. آزمودنیها در خط پایه، انتهای درمان و پیگیری، پرسشنامه نظمجویی هیجان را تکمیل کردند، پرسشنامه کانور دو بار در میانه درمان و امواج مغزی آزمودنیهای نوروفیدبک نیز قبل وبعد درمان تکمیل وثبت گردید. برای تحلیل دادهها ازبازبینی نمودارها و شاخص درصدبهبودی استفاده شد. یافتهها: اثربخشی هردو درمان درعلائم اضطرابی آزمودنیها مثبت و معنادار و بهبودی شرکتکنندهها درپیگیری ادامه یافته بود؛ اما اثربخشی هردو درمان برای نظمجویی هیجان معنادار نبود و تنها یکی از آزمودنیهای گروه فراشناخت اثربخشی معناداری در آن نشان داد. همچنین، آزمودنیهای نوروفیدبک، پس از درمان، امواج بهنجارتری را در موج آلفا و نقاط F3 وF4 داشتند. نتیجه گیری:درمجموع نتایج بیانگر تأثیر مثبت درمان فراشناخت ونوروفیدبک بر اضطراب اجتماعی و امواج مغزی آزمودنیها بود؛ اما درنظمجویی هیجان تأثیر این دو روش درمانی قابلتوجه نبود.
عبدالواحد نرماشیری
دوره 2، شماره 7 ، اسفند 1395، ، صفحه 79-92
چکیده
مقدمه: هدف این تحقیق بررسی سوگیری ادراکی ـ شناختی مرتبط با باورهای فرا طبیعی در نیمکرههای مغزی است. با توجه به نقش نیمکرههای مغزی در عملکردهای شناختی و تخصصی شدن در کارکردهای عالی، به همین منظور ما سوگیری ادراکی ـ شناختی مرتبط با باورهای فرا طبیعی در نیمکرههای مغزی را بررسی کردیم. باورهای فرا طبیعی بهشدت با سوگیریهای ادراکی ...
بیشتر
مقدمه: هدف این تحقیق بررسی سوگیری ادراکی ـ شناختی مرتبط با باورهای فرا طبیعی در نیمکرههای مغزی است. با توجه به نقش نیمکرههای مغزی در عملکردهای شناختی و تخصصی شدن در کارکردهای عالی، به همین منظور ما سوگیری ادراکی ـ شناختی مرتبط با باورهای فرا طبیعی در نیمکرههای مغزی را بررسی کردیم. باورهای فرا طبیعی بهشدت با سوگیریهای ادراکی ـ شناختی برای تشخیص الگوهای مبهم در ارتباط است. انتظارات قبلی و تجارب یادگیری، پردازش ادراکی و سوگیری شناختی را تحت تأثیر قرار میدهد. روش: جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه کردستان بودند. 32 دانشجو (10 زن،22 مرد) به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از تکلیف کامپیوتری خانه/چهره برای ارزیابی سوگیری ادراکی ـ شناختی مرتبط با باورهای فرا طبیعی، مقیاس باورهای فرا طبیعی بلکمور (1994) و پرسشنامه جانبی شدن نیمکرههای مغزی رادولف واگنر (1985) استفاده شد. برای تحلیل دادهها از روش آماری واریانس اندازهگیری مکرر بهره برده شد. یافتهها: یافتهها نشان داد که تفاوت معنیداری بین گروههای چپ مغز و دوسو برتر مغزی در سوگیری ادراکی ـ شناختی مرتبط با باورهای فرا طبیعی وجود دارد. نتیجهگیری: میتوان گفت که نیمکره راست در باورهای فرا طبیعی آن نقش دارند و نیز میتوان گفت که باورهای فرا طبیعی در پردازش ادراکی ـ شناختی تغییراتی ایجاد کنند.
فرزانه حاتمی؛ فرشید طهماسبی؛ الهام حاتمی شاه میر
دوره 3، شماره 8 ، خرداد 1396، ، صفحه 85-102
چکیده
مقدمه: هدف از اجرای پژوهش حاضر، تعیین تأثیر مشاهده و تصویرسازی پرتاب آزاد بسکتبال بر واکنش نورونهای آینهای بود. روش: 10 دانشجوی پسر مبتدی (میانگین سنی؛ 5/1 ±2/23 سال) بهصورت داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. ترتیب مشاهده و تصویرسازی بهصورت موازنه متقابل کنترل شد. امواج مغزی شرکتکنندگان در چهار حالت استراحت با چشمان باز، ...
بیشتر
مقدمه: هدف از اجرای پژوهش حاضر، تعیین تأثیر مشاهده و تصویرسازی پرتاب آزاد بسکتبال بر واکنش نورونهای آینهای بود. روش: 10 دانشجوی پسر مبتدی (میانگین سنی؛ 5/1 ±2/23 سال) بهصورت داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. ترتیب مشاهده و تصویرسازی بهصورت موازنه متقابل کنترل شد. امواج مغزی شرکتکنندگان در چهار حالت استراحت با چشمان باز، بسته، مشاهده و تصویرسازی پرتاب آزاد بهصورت بیرونی توسط دستگاه الکتروانسفالوگرافی ثبت گردید. سرکوب ریتم میو بهصورت نسبت توان موج آلفا در حالت مشاهده و تصویرسازی به توان موج آلفا در حالت استراحت با چشمان باز و بسته محاسبه شد. یافتهها: نتایج آزمون تحلیل واریانس درونگروهی 3×2 (شرایط آزمون: مشاهده و تصویرسازی؛ منطقه عصبی: 3C، 4C، Cz) در دو حالت استراحت با چشمان باز و بسته نشان میدهند که اثر اصلی شرایط آزمون معنادار است (01/0 ≥ P)، بهگونهای که بین سرکوب ریتم میو در دو حالت مشاهده و تصویرسازی تفاوت معناداری وجود دارد. بهعبارتدیگر، ریتم میو در حالت مشاهده نسبت به تصویرسازی بهطور معناداری بیشتر سرکوب شده است (01/0 ≥ P)، اما اثر اصلی منطقه عصبی و تعامل آنها معنادار نبود. نتیجهگیری: نتایج تحقیق پیشنهاد میکنند که سرکوب بیشتر ریتم میو در حالت مشاهده نسبت به تصویرسازی نشاندهندهی واکنش بیشتر نورونهای آینهای به مشاهدهی عمل است. لذا به نظر میرسد مشاهده نسبت به تصویرسازی راهبرد مؤثرتری در فرایند آموزش است.
رقیه محمدی؛ احمد علیپور؛ کاظم حاجی
چکیده
هدف: هدف این پژوهش، تعیین اثر خالص و اثر ترکیبی دو تکنیک تن آرامی و تنفس آگاهی مبتنی بر ذهن اگاهی (MBMR) و تکنیک تحریک الکتریکی فراجمجمه ای (CES) بر بهبود کیفیت خواب بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 بود. روش: مطالعه حاضر، یک کــارآزمــایی بــالینی تصــادفی سه گروهـــی دو ســر کور و از نوع طرح بین-درون آزمودنی های آمیخته است. نمونه این پژوهش، شامل ...
بیشتر
هدف: هدف این پژوهش، تعیین اثر خالص و اثر ترکیبی دو تکنیک تن آرامی و تنفس آگاهی مبتنی بر ذهن اگاهی (MBMR) و تکنیک تحریک الکتریکی فراجمجمه ای (CES) بر بهبود کیفیت خواب بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 بود. روش: مطالعه حاضر، یک کــارآزمــایی بــالینی تصــادفی سه گروهـــی دو ســر کور و از نوع طرح بین-درون آزمودنی های آمیخته است. نمونه این پژوهش، شامل 30 بیمار دیابت نوع 2 بود که به روش هدفمند از انجمن دیابت شهرستان بناب انتخاب شدند و به طور تصادفی در سه گروه 10 نفره MBMR، CES، و گروه MBMR+CES جایگزین شدند و در 10 جلسه انفرادی، مداخلات مربوط به گروه خود را اخذ کردند. کیفیت خواب بیماران، در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون، و پیگیری یکماهه، با پرسشنامه استاندارد سنجش کیفیت خواب پیتزبورگ (PSQI) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های گردآوری شده با آزمون SPANOVA، تحلیل کواریانس و آزمون تعقیبی بن فرونی، تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: هرسه مداخله ی به کار رفته برای کاهش مشکلات خواب در روند زمان، مؤثر بودند. فوری ترین اثر با کمترین پایداری برای درمان MBMR، و بیشترین اثر و پایداری اثر برای درمان ترکیبی MBMR+CES رخ داده بود. نتیجه گیری: این مطالعه، کاربرد ترکیبی دو تکنیک MBMR و CES (20 دقیقه، 100 µA and 0.5 Hz) را برای بهبود سریع و پایدار کیفیت خواب بیماران دیابت نوع 2، موثر و ایمن دید.
احمد علیپور؛ فاطمه امینی؛ حسن ذکاوت
دوره 1، شماره 2 ، آذر 1394، ، صفحه 88-102
چکیده
مقدمه: جانبی شدن مغز با کارکردهای شناختی در ارتباط است. لذا انتظار میرود که دست برتری بهعنوان یکی از نتایج جانبی شدن با عملکرد شناخت خلاق در ارتباط باشد. این پژوهش بهمنظور مقایسه مؤلفههای خلاقیت بین دانشآموزان راستدست، چپدست و دوسو توان انجام شد. روش: در این مطالعه علی- مقایسهای، جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشآموزان ...
بیشتر
مقدمه: جانبی شدن مغز با کارکردهای شناختی در ارتباط است. لذا انتظار میرود که دست برتری بهعنوان یکی از نتایج جانبی شدن با عملکرد شناخت خلاق در ارتباط باشد. این پژوهش بهمنظور مقایسه مؤلفههای خلاقیت بین دانشآموزان راستدست، چپدست و دوسو توان انجام شد. روش: در این مطالعه علی- مقایسهای، جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشآموزان دبیرستانی شهرستان لامرد و مهر در نیم سال دوم سال تحصیلی 1393-1392 میباشند. برای انتخاب گروههای هدف از دو شیوه نمونهگیری استفاده شد. گروه راستدستها 40 دانشآموز به شیوه تصادفی چندمرحلهای و گروه چپدستها و دوسو توانها هرکدام جداگانه 40 دانشآموز به شیوه در دسترس انتخاب شدند. آزمودنیها در این پژوهش به دو پرسشنامه ادینبورگ و خلاقیت پاسخ دادند. یافتهها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل مانوا بر روی میانگین نمرههای خلاقیت و مؤلفههای آن در دانشآموزان نشان داد که میانگین خلاقیت و مؤلفههای سیالی و ابتکار دانشآموزان راستدست بهطور معناداری پایینتر از دانشآموزان چپدست است و همچنین میانگین خلاقیت و مؤلفههای سیالی، ابتکار و انعطافپذیری دانشآموزان راستدست بهطور معناداری پایینتر از دانشآموزان دوسو توان است. نتیجهگیری: خلاقیت و مؤلفههای آن در افراد دوسو توان و چپدست نسبت به راستدستها بالاتر است، لذا میتوان گفت که تحریک نیمکره راست و تعامل بیشتر دو نیمکره در خلاقیت افراد تأثیرگذارند.
عبدالرضا سرکانی؛ سالار فرامرزی
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی راهبردهای پردازش حسی بر بهبود مهارتهای عصبروانشناختی دانشآموزان پایه چهارم نارساخوان انجام گرفت.روش: روش پژوهش نیمهآزمایشی و از طرح پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل استفاده شد. به این منظور از بین دانشآموزان نارسا خوان در شهر اصفهان در سال تحصیلی 96-1395 با استفاده از روش نمونهگیری ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی راهبردهای پردازش حسی بر بهبود مهارتهای عصبروانشناختی دانشآموزان پایه چهارم نارساخوان انجام گرفت.روش: روش پژوهش نیمهآزمایشی و از طرح پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل استفاده شد. به این منظور از بین دانشآموزان نارسا خوان در شهر اصفهان در سال تحصیلی 96-1395 با استفاده از روش نمونهگیری چندمرحلهای و با توجه به ملاکهای ورود به پژوهش30 دانشآموز انتخاب و به طور تصادفی در گروه آزمایش(15نفر) و گروه کنترل(15نفر) گمارده شدند. برای جمعآوری دادهها از مقیاس هوشی وکسلر کودکان ویرایش چهارم و مقیاس عصبروانشناختی کانرز استفاده شد. دادههای به دست آمده با روش آماری تحلیل کواریانس و با استفاده از نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافتهها: نتایج نشان داد که بین نمرههای پیشآزمون و پسآزمون مهارتهای عصبروانشناختی معنیداری وجود دارد(05/0 P. نتیجهگیری:یافتهها نشان میدهد که راهبردهای پردازش حسی تأثیر مثبتی بر مهارتهای عصبروانشناختی دانشآموزان داشته و موجب بهبود عملکرد عصبروانشناختی در آنان شده است.
رامین حبیبی کلیبر؛ جعفر بهادری خسروشاهی
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر، مطالعه اثربخشی توانبخشی شناختی رایانهای بر شناخت اجتماعی، کنترل مهاری و اجتناب شناختی دانشآموزان دارای اختلال یادگیری ریاضی است. روش: این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی از نوع طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشآموزان پسر دارای اختلال ریاضی پایه ششم ناحیه یک شهر تبریز ...
بیشتر
هدف: هدف پژوهش حاضر، مطالعه اثربخشی توانبخشی شناختی رایانهای بر شناخت اجتماعی، کنترل مهاری و اجتناب شناختی دانشآموزان دارای اختلال یادگیری ریاضی است. روش: این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی از نوع طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشآموزان پسر دارای اختلال ریاضی پایه ششم ناحیه یک شهر تبریز در سال تحصیلی 98-97 بودند که از جامعه حاضر تعداد 30 نفر به روش نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای انتخاب و در دو گروه مداخله و کنترل (15 نفر برای هر گروه) قرار گرفتند. گروه مداخله در معرض توانبخشی شناختی رایانهای قرار گرفت و گروه کنترل آموزشی را دریافت نکرد. برای جمعآوری دادهها از آزمونهای شناخت اجتماعی، کنترل مهاری، اجتناب شناختی و آزمون کیمت ریاضی استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها با روش آماری تحلیل کوواریانس انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که توانبخشی شناختی رایانهای بر شناخت اجتماعی، کنترل مهاری و اجتناب شناختی دانشآموزان دارای اختلال یادگیری ریاضی تأثیر دارد و باعث افزایش شناخت اجتماعی و کاهش کنترل مهاری و اجتناب شناختی در دانشآموزان میشود. نتیجه گیری: به کارگیری توانبخشی شناختی رایانهای بر دانشآموزان دارای اختلال یادگیری ریاضی پیشنهاد میگردد.
عبدالواحد نرماشیری؛ احمد سهرابی؛ جواد حاتمی
چکیده
مقدمه: هدف این تحقیق بررسی الگوی امواج مغزی در باورهای فراطبیعی با استفاده از EEG در گروه های شدید و خفیف بوده است . روش: شصت و چهار نفر( 18زن) با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و با استفاده از مقیاس باورهای فراطبیعی بلکمور(1994) بهعنوان گروههای دارای باورفراطبیعی شدید و خفیف تقسیم شدند. EEG ازشرکت کنندگان دو گروه ...
بیشتر
مقدمه: هدف این تحقیق بررسی الگوی امواج مغزی در باورهای فراطبیعی با استفاده از EEG در گروه های شدید و خفیف بوده است . روش: شصت و چهار نفر( 18زن) با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و با استفاده از مقیاس باورهای فراطبیعی بلکمور(1994) بهعنوان گروههای دارای باورفراطبیعی شدید و خفیف تقسیم شدند. EEG ازشرکت کنندگان دو گروه در حالت استراحت ثبت شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که تفاوت معنیداری بین گروههای باورهای فراطبیعی خفیف و باورهای فراطبیعی در موج دلتا (sig=0,01) و تتا (sig=0.03) وجود دارد و موج آلفا (sig=0.08) در مرز معناداری است..نتیجه گیری: بر اساس این یافته ها میتوان گفت که الگوی امواج مغزی در باورهای فراطبیعی متفاوت است.
نگین دارائی فرد؛ مهدیه عزیزی؛ فرنگیس دمهری
چکیده
مقدمه: اختلال نقصتوجه/ بیشفعالی از شایعترین اختلالات عصب روانشناختی دوران کودکی است. این اختلال کودکان مبتلا را در معرض مشکلات زیادی در حوزه کارکردهای اجرایی از جمله نقص ادراک زمان قرار میدهد. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی توانبخشی شناختی مبتنی بر حافظه فعال بر ادراک زمان کودکان دارای اختلال نقصتوجه/ بیشفعالی بود. روش: ...
بیشتر
مقدمه: اختلال نقصتوجه/ بیشفعالی از شایعترین اختلالات عصب روانشناختی دوران کودکی است. این اختلال کودکان مبتلا را در معرض مشکلات زیادی در حوزه کارکردهای اجرایی از جمله نقص ادراک زمان قرار میدهد. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی توانبخشی شناختی مبتنی بر حافظه فعال بر ادراک زمان کودکان دارای اختلال نقصتوجه/ بیشفعالی بود. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و ازلحاظ روش گردآوری دادهها، نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون/ پسآزمون با گروه گواه بود. جامعهی آماری پژوهش شامل کلیه کودکان مراجعهکننده به مرکز مشاوره دانشگاه علم و هنر استان یزد که دارای ویژگیهای اختلال نقصتوجه/ بیشفعالی بودند که از بین آنها ۳۰ نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه ازمایش و گواه قرار گرفتند. آزمون رایانهای ادراک زمان به عنوان پیشآزمون در مورد همه افراد اجرا شد. افراد گروه آزمایش ۱۰ جلسه، یک بار در هفته و هر جلسه به مدت ۴۵ دقیقه تحت درمان توانبخشی شناختی مبتنی بر حافظهی فعال قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار باقی ماند. بعد از جلسات درمانیپس ازمون اجرا شد. دادهها با استفاده از آمار توصیفی(میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی(تحلیل کوواریانس) تحلیل شدند.یافتهها:نتایج ازمون تجزیه و تحلیل کوواریانس نشان داد پس از حذف اثر پیش آزمون بین نمرات پس ازمون در گروه آزمایش و گواه در متغیرهای براورد زمان، بازتولید زمان و تولید زمان تفاوت معنادار وجود دارد(001/0p<). نتیجهگیری بنابراین توانبخشی شناختی مبتنی بر حافظه فعال باعث بهبود ادراک زمان و زیر مقیاسهای مربوط به آن یعنی تولید زمان، بازتولید آن و براورد زمان در کودکان دارای اختلال نقص توجه بیش فعالی می شود. با توجه به نتایج پژوهش حاضر استفاده از این روش درمانی به متخصصان در این زمینه توصیه می شود.
عصب روانشناسی
علی مصطفائی؛ محمد اورکی
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تأثیر خستگی شناختی بر حافظه کاری و کارکردهای اجرایی دانشآموزان دختر انجام گرفت. روش: این مطالعه از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه گواه است. جامعه آماری این پژوهش، شامل دانشآموزان دختر متوسطه اول شهر ارومیه در سال تحصیلی 401-1400 بود که با روش نمونهگیری تصادفی در دسترس 30 نفر از دانشآموزان ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تأثیر خستگی شناختی بر حافظه کاری و کارکردهای اجرایی دانشآموزان دختر انجام گرفت. روش: این مطالعه از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه گواه است. جامعه آماری این پژوهش، شامل دانشآموزان دختر متوسطه اول شهر ارومیه در سال تحصیلی 401-1400 بود که با روش نمونهگیری تصادفی در دسترس 30 نفر از دانشآموزان انتخاب و با روش تصادفی ساده به دو گروه آزمایش (15=n) و کنترل (15=n) قرار گرفتند. گروه آزمایش در دو مرحله مورد آزمایش قرار گرفت، در مرحله اول آزمودنیها با تکالیف شناختی روبه رو شدند و به دنبال آن در مرحله دوم به منظور مقایسه گروهها بر اساس میزان خستگی شناختی پرسشنامه کارکردهای اجرایی بریف-فرم معلم (1988) و آزمون حافظه کاری ان-بک (1399) اجرا شد. دادههای به دست آمده با روش آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس، حاکی از کاهش حافظه کاری و کارکردهای اجرایی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بود. نتیجهگیری: به طور کلی یافته های پژوهش حاضر بر نقش محوری خستگی شناختی که باعث کاهش میزان حافظه کاری و کارکردهای اجرایی می شود اشاره دارد و از طرفی این نوع خستگی مربوط به کارکردهای شناختی و مغزی مربوط می شود
مریم جهاندار؛ حسین زارع؛ سوسن علیزاده فرد؛ طاهره افتخار
چکیده
هدف: هدف این مطالعه، تعیین تاثیر چرخههای جنسی زنان بر کارکردهای اجرایی و بازشناسی هیجانی بود.روش:پژوهش حاضر، یک مطالعه توصیفی از نوع علی-مقایسهای است که یک گروه از زنان را در سه مرحله جنسی (خونریزی، فولیکولار، و لوتئال) مورد مطالعه قرار داده است. نمونه پژوهش، شامل 30 زن داوطلبِ سالم 20 الی 40 ساله از شهر اصفهان بودند که بصورت در دسترس، ...
بیشتر
هدف: هدف این مطالعه، تعیین تاثیر چرخههای جنسی زنان بر کارکردهای اجرایی و بازشناسی هیجانی بود.روش:پژوهش حاضر، یک مطالعه توصیفی از نوع علی-مقایسهای است که یک گروه از زنان را در سه مرحله جنسی (خونریزی، فولیکولار، و لوتئال) مورد مطالعه قرار داده است. نمونه پژوهش، شامل 30 زن داوطلبِ سالم 20 الی 40 ساله از شهر اصفهان بودند که بصورت در دسترس، و با توجه به معیارهای ورود به پژوهش، از شهر اصفهان انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل نرمافزار آزمون دستهبندی کارتهای ویسکانسین، نرمافزار آزمون استروپ، نرم افزار آزمون ان بک، و مقیاس بازشناسی هیجان چهره مونتانیا و همکاران (2007) بود. یافتهها: طبق نتایج تحلیل واریانس اندازهگیریهای مکرر، تفاوتی در کارکردهای اجرایی و بازشناسی هیجان چهرهای در چرخههای مختلف جنسی در زنان ایرانیِ سالم 20 تا 40 ساله، مشاهده نشد. نتیجهگیری: با توجه به اینکه، یافتههای اخیر با تکنولوژیهای مغزنگاری نشان داده اند که سطح هورمون ها در مغز، هم ساختار و هم عملکرد مغز را تحت تاثیر قرار می دهند، بررسی های بیشتر با ابزار های دقیقتر برای تعیین اثرات هورمون ها بر کارکردهای شناختی و اجرایی و پردازش چهره ای، لازم است. زیرا، به نظر می رسد این تفاوت ها چنان ظریف هستند که ابزارهایی مانند ئآزمون های استفاده شده در این پژوهش، قادر به تشخیص آن نبودند.
محدثه نیرومند؛ صدیقه رضایی دهنوی؛ مسعود اعتمادی فر
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی توانبخشی شناختی با استفاده از نرم افزارکاپیتان لاگ در بر کارکردهای اجرایی در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس انجام شد. روش بررسی: پژوهش حاضر یک پژوهش کاربردی و از نوع نیمهآزمایشی است که در آن از طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل استفاده شده است. جامعه آماری مورد مطالعه شامل کلیهی بیماران ...
بیشتر
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی توانبخشی شناختی با استفاده از نرم افزارکاپیتان لاگ در بر کارکردهای اجرایی در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس انجام شد. روش بررسی: پژوهش حاضر یک پژوهش کاربردی و از نوع نیمهآزمایشی است که در آن از طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل استفاده شده است. جامعه آماری مورد مطالعه شامل کلیهی بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس در سطح شهر اصفهان در سال ۱۳۹۹ بودند که از میان آنها، ۳۴ نفر با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند و بر اساس معیارهای ورود به پژوهش انتخاب شدند و به طور مساوی، در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 17 نفر) قرار گرفتند. سپس در فرایند اجرا، گروه آزمایش طی ۱۶ جلسهی ۶۰ دقیقهای، به مدت ۴ هفته، تحت مداخله با آموزش تمرینهای مبتنی بر مهارتهای عصب روانشناختی در نرمافزار کاپیتان لاگ قرار گرفت و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. لازم به ذکر است که دادهها به کمک پرسشنامه کارکردهای اجرایی نجاتی (1392) جمعآوری شد و سپس، به منظور تجزیه و تحلیل آنها، از تحلیل کواریانس تک متغیره و چندمتغیره در نرمافزار SPSS-21 استفاده شد. یافتهها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که تمرینهای مبتنی بر مهارتهای عصبروانشناختی در نرمافزار کاپیتان لاگ اثر معناداری بر کارکردهای اجرایی در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس داشت (0.01p<). نتیجهگیری: تمرینهای مبتنی بر مهارتهای عصبروانشناختی در نرمافزار کاپیتان لاگ باعث بهبود کارکردهای اجرایی در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس شد.
الهام اسبقی؛ سیاوش طالع پسند؛ علی محمد رضایی
دوره 1، شماره 1 ، شهریور 1394، ، صفحه 75-85
چکیده
مقدمه: از آنجایی که افسردگی یک اختلال شایع است، شناسایی روش درمان مفید و مداوم بسیار مهم است. هدف این پژوهش مقایسه دو مورد از درمانهای غیرتهاجمی جدید یعنی درمان تحریک مغز از روی جمجمه با جریان مستقیم الکتریکی و تحریک مکرر مغناطیسی فراقشری در کاهش علائم افسردگی بوده است. روش: برای بررسی هدف تحقیق 20 نفر از مبتلایان به افسردگی انتخاب ...
بیشتر
مقدمه: از آنجایی که افسردگی یک اختلال شایع است، شناسایی روش درمان مفید و مداوم بسیار مهم است. هدف این پژوهش مقایسه دو مورد از درمانهای غیرتهاجمی جدید یعنی درمان تحریک مغز از روی جمجمه با جریان مستقیم الکتریکی و تحریک مکرر مغناطیسی فراقشری در کاهش علائم افسردگی بوده است. روش: برای بررسی هدف تحقیق 20 نفر از مبتلایان به افسردگی انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه تحریک مغز از روی جمجمه با جریان مستقیم الکتریکی و تحریک مکرر مغناطیسی فراقشری جایگزین شدند. آزمودنیها در سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری، پرسشنامه افسردگی بک را تکمیل کردند. برای بررسی نتایج از تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر استفاده شد. یافتهها: نتایج تحقیق نشان داد که هر دو درمان در کاهش علائم افسردگی تأثیرگذار بودند اما تفاوت معناداری در اثربخشی آنها دیده نشد. با این وجود در دو درمان به لحاظ نمرات پیگیری تفاوت وجود داشت. میانگین نمرات در موقعیت پیگیری نسبت به موقعیت پسآزمون تغییر محسوسی در گروه rTMS داشته است. نتیجهگیری: نتایج تحقیق بیانگر این واقعیت است که اثربخشی درمان تحریک مکرر مغناطیسی فراقشری نسبت به درمان دیگر در طول زمان بیشتر بوده است.
پروین حسینی اشکذری؛ شکوفه متقی؛ محسن سعیدمنش؛ افسانه مرادی
چکیده
مقدمه: اضطراب امتحان از جمله مشکلات روانشناختی رایج در دوره تحصیل است و پیامدهای روانشناختی مهمی در پی دارد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان ذهنآگاهی مبتنی برکاهش استرس و تحریک الکتریکی مستقیم قشر مغز در بهبود علائم اضطراب در دانشآموزان مبتلا به اضطراب امتحان انجام شد. روش: این پژوهش مطالعهای نیمه آزمایشی با گروه گواه ...
بیشتر
مقدمه: اضطراب امتحان از جمله مشکلات روانشناختی رایج در دوره تحصیل است و پیامدهای روانشناختی مهمی در پی دارد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان ذهنآگاهی مبتنی برکاهش استرس و تحریک الکتریکی مستقیم قشر مغز در بهبود علائم اضطراب در دانشآموزان مبتلا به اضطراب امتحان انجام شد. روش: این پژوهش مطالعهای نیمه آزمایشی با گروه گواه و طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری بود. جامعۀ آماری شامل کلیه دانشآموزان دارای اختلال اضطراب امتحان دوره اول متوسطه شهر اشکذر در سال 1399 بودند که تعداد 48 نفر از آنان به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحله ای انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایابی شدند. جهت جمعآوری دادهها پرسشنامه اضطراب امتحان فریدمن (1997) روی هر دو گروه آزمایشی انجام شد. گروه آزمایش"الف"به مدت 8 جلسه یک ساعته مداخله ذهنآگاهی مبتنی بر کاهش استرس و گروه آزمایشی"ب" 10 جلسه 20 دقیقهای تحریک الکتریکی مستقیم قشر مغز دریافت کردند، در این فاصله گروه کنترل، درمانی دریافت نکردند. پس از پایان مداخلهها، مجددا از هر سه گروه، پسآزمون به عمل آمد و سرانجام پیگیری دوماهه انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد درمان ذهنآگاهی مبتنی بر کاهش استرس و تحریک مستقیم قشر مغز هر دو در بهبود علائم اضطراب مؤثر بودند (05/0p<). در مقایسه دو روش بر کاهش علائم اضطراب امتحان، اثربخشی ذهنآگاهی مبتنی بر کاهش استرس قویتر بود. نتیجه گیری: بنابر نتایج به دست آمده میتوان از فنون مبتنی بر ذهنآگاهی و تحریک مستقیم قشر مغز در کاهش علائم اضطراب امتحان دانشآموزان بهره برد.
عباس علی زارعی؛ حکیمه آقایی
دوره 1، شماره 3 ، اسفند 1394، ، صفحه 80-96
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه تأثیر تمرینات بازتوانی شناختی و تلقینات هیپنوتیزمی بر بهبود وضعیت پرتاب توپ بسکتبال انجام شد. روش: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون ـ پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانشآموزان پسر دبیرستانی شهر تهران است که در نیم سال اول تحصیلی 95-94 به عضویت تیم بسکتبال مدرسه خود ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه تأثیر تمرینات بازتوانی شناختی و تلقینات هیپنوتیزمی بر بهبود وضعیت پرتاب توپ بسکتبال انجام شد. روش: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون ـ پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانشآموزان پسر دبیرستانی شهر تهران است که در نیم سال اول تحصیلی 95-94 به عضویت تیم بسکتبال مدرسه خود درآمدهاند. آزمودنیهای پژوهش شامل سه گروه هستند که یک گروه در معرض مداخله هیپنوتیزمی (15 نفر) و یک گروه در معرض بازتوانی شناختی (15 نفرِ) به روش نوروفیدبک قرار میگیرد و گروه دیگر نیز بهعنوان گروه کنترل (15 نفرِ) در نظر گرفته شد که بهصورت نمونهگیری در دسترس از جامعه مذکور انتخاب گردید. ﺑﺮای ﮔﺮوه اول ﻣﺪاﺧﻠﻪ بازتوانی شناختی به روش نوروفیدبک در 15 ﺟﻠﺴﻪ و ﺑﺮای ﮔﺮوه دوم تلقینات هیپنوتیزمی در 7 ﺟﻠﺴﻪ اﺟﺮا ﺷﺪ. وﻟﯽ ﮔﺮوه ﺳﻮم ﻫﯿﭻ مداخلهای درﯾﺎﻓﺖ ﻧﮑﺮدﻧﺪ. ﺑﺮای جمعآوری اﻃﻼﻋﺎت از آزمون پرتاب آزاد بسکتبال ایفرد (1984) اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪ. برای تجزیهوتحلیل دادهها از روش تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی بن فرونی استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد، بین اثربخشی تمرینات بازتوانی شناختی و تلقینات هیپنوتیزم بر بهبود وضعیت پرتاب توپ بسکتبال تفاوت معناداری در سطح (05/0p≤) وجود دارد. بدینصورت که تمرینات بازتوانی شناختی در بهبود وضعیت پرتاب توپ بسکتبال نسبت به تلقینات هیپنوتیزمی اثربخشی بیشتری دارد. همچنین تمرینات بازتوانی شناختی و تلقینات هیپنوتیزمی بر وضعیت پرتاب توپ بسکتبال تأثیر معناداری دارد (05/0p≤). نتیجهگیری: بنابراین میتوان گفت، استفاده از فعالیتهای مبتنی بر بازتوانی شناختی و هیپنوتیزم جهت ارتقاء عملکرد ورزشکاران مؤثر است.
ندا حسینیان؛ احمد علی پور؛ علیرضا آقایوسفی؛ شهناز نوحی؛ مریم خلیلی نژاد؛ حکیمه آقایی
دوره 3، شماره 10 ، آذر 1396، ، صفحه 81-92
چکیده
مقدمه: این تحقیق با هدف بررسی رابطه سمت شکایات جسمانی و علایم افسردگی در افراد راست دست و چپ دست انجام شده است. روش: دراین تحقیق علی ـ مقایسه ای 120 دانشجوی دختر با میانگین سنی 25 سال و 5 ماه انتخاب شدند که ازاین تعداد 60 نفرراست دست و 60 نفرچپ دست بودهاند. افراد چپ دست به شیوه در دسترس وافراد راست دست به صورت تصادفی ازهمان کلاسهایی که نمونههای ...
بیشتر
مقدمه: این تحقیق با هدف بررسی رابطه سمت شکایات جسمانی و علایم افسردگی در افراد راست دست و چپ دست انجام شده است. روش: دراین تحقیق علی ـ مقایسه ای 120 دانشجوی دختر با میانگین سنی 25 سال و 5 ماه انتخاب شدند که ازاین تعداد 60 نفرراست دست و 60 نفرچپ دست بودهاند. افراد چپ دست به شیوه در دسترس وافراد راست دست به صورت تصادفی ازهمان کلاسهایی که نمونههای چپ دست برگزیده شده بودند انتخاب گردیدند. دانشجویان راست دست وچپ دست به دوگروه افسرده وغیرافسرده تقسیم گردیدند. برای گردآوری اطلاعات ازپرسشنامه افسردگی بک، پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ-28)، پرسشنامه دست برتری ادینبورگ وفرم ارزیابی شکایات جسمانی محقق ساخته بهره گرفته شد. برای تحلیل دادهها از روش رگرسیون لجستیک دوجملهای استفاده گردید. یافتهها: یافتهها نشان دادند که نمره نشانههای جسمانی افراد راست دست وچپ دست به طورمعنیداری با شکایات جسمانی طرف چپ بدن رابطه دارند. همچنین این تحقیق نشان داد که تفاوت معنیداری بین نمره افسردگی ونمره نشانههای جسمانی افراد راست دست وافراد چپ دست وجود ندارد . نتیجهگیری: باتوجه به شیوع بالای شکایات جسمانی درطرف چپ بدن دردانشجویان راست دست وچپ دست افسرده میتوان وجود این شکایات درسمت چپ بدن را به عنوان علامت افسردگی درنظرگرفت.
رسول عابدان زاده؛ منصور هیلاوی نیسی؛ سعید اشرف پور نوایی
دوره 2، شماره 5 ، شهریور 1395، ، صفحه 83-96
چکیده
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر تعیین تأثیر بازخورد هنجاری با توجه به سطح شایستگی ادراکشده بر اجرا و یادگیری تکلیف پرتابی در دانش آموزان پسر شهر اهواز بود. روش: به این منظور، 60 نفر بهصورت در دسترس و هدفمند انتخاب و در دو گروه شایستگی ادراکشده بالا (15 نفر بازخورد هنجاری و 15 نفر کنترل) و پایین (15 نفر بازخورد هنجاری و 15 نفر کنترل) قرار گرفتند. ...
بیشتر
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر تعیین تأثیر بازخورد هنجاری با توجه به سطح شایستگی ادراکشده بر اجرا و یادگیری تکلیف پرتابی در دانش آموزان پسر شهر اهواز بود. روش: به این منظور، 60 نفر بهصورت در دسترس و هدفمند انتخاب و در دو گروه شایستگی ادراکشده بالا (15 نفر بازخورد هنجاری و 15 نفر کنترل) و پایین (15 نفر بازخورد هنجاری و 15 نفر کنترل) قرار گرفتند. مرحله اکتساب در دو جلسه متوالی با 100 کوشش (5 بلوک 10 کوششی در هر جلسه) انجام شد. پسآزمون (20 کوشش و بدون ارائه بازخورد) بلافاصله پس از پایان جلسه دوم و آزمون یاد داری 48 ساعت بعد انجام شد. یافتهها: نتایج تحلیل واریانس مرکب با اندازهگیری مکرر نشان داد که بازخورد هنجاری در بین گروه شایستگی ادراکشده بالا و پایین دارای تأثیر متفاوتی نبود (05/0نتیجهگیری: بر طبق یافتهها میتوان به معلمان و مربیان ورزشی پیشنهاد داد که از بازخورد هنجاری برای بهبود عملکرد و یادگیری تکالیف مشابه استفاده کنند و به تقویت عامل روانشناختی شایستگی ادراکشده افراد بپردازند.
حسام ساکیان محمدی؛ یزدان موحدی؛ یونس سخاوت
چکیده
مقدمه: هدف این پژوهش، تعیین تأثیر استفاده از سناریوهای مجازی مبتنی بر بازخورد عصبی در قالب بازی رایانهای بر افزایش تمرکز افراد سالم است. روش: طرح پژوهش حاضر تجربی است و جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان پسر دانشگاه هنر اسلامی تبریز در سال 1397 بودند. به منظور برآورد حجم نمونه از جدول کوهن استفاد شد که حجم نمونه معادل 24 نفر به شکل ...
بیشتر
مقدمه: هدف این پژوهش، تعیین تأثیر استفاده از سناریوهای مجازی مبتنی بر بازخورد عصبی در قالب بازی رایانهای بر افزایش تمرکز افراد سالم است. روش: طرح پژوهش حاضر تجربی است و جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان پسر دانشگاه هنر اسلامی تبریز در سال 1397 بودند. به منظور برآورد حجم نمونه از جدول کوهن استفاد شد که حجم نمونه معادل 24 نفر به شکل داوطلبانه وارد پژوهش شدند و در سه گروه تقویت منفی(اعمال جریمه)، تقویت مثبت(اعمال پاداش) و تقویت رقابتی(تأثیر بر عملکرد حریف) مورد آزمون قرار گرفتند. دادههای مربوط به میزان تمرکز هر فرد و عملکرد وی در طول بازی از طریق دستگاه مغزنگار الکتریکی و ساختار چندنخی بازی ضبط و ثبت میگردید. در سناریوهای طراحی شده، از آستانه تمرکز هر فرد برای تنظیم جریان بازی استفاده میشد تا از این طریق فرآیند آموزش تمرکز، نسبت به فعالیت مغزی همان شخص تنظیم گردد. به منظور آزمودن فرضیات این پژوهش یک مطالعه کاربری صورت پذیرفت و نتایج حاصل با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس مختلط و با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 21 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: نتایج نشان داد روش تقویت رقابتی، تقویت منفی و تقویت مثبت در افزایش تمرکز مؤثر است. همچنین تحلیل دادههای حاصل از پرسشنامه تجربه کاربری نشان داد که سناریوهای طراحی شده توانستهاند بازیکنان را در جریان بازی غوطهور ساخته و جذابیت و تعامل لازم را به وجود آورند. نتیجه گیری: استفاده از بازی رایانهای مبتنی بر رابط مغز- رایانه و بازخورد عصبی منجر به بالا بردن بازده آموزش تمرکز میشود.
نیلا علمی منش؛ خدیجه اعراب شیبانی؛ حمید رضا اشرفی
دوره 4، شماره 13 ، شهریور 1397، ، صفحه 85-96
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مطالعه اثربخشی تحریک فراجمجمه ای مغز با استفاده از جریان مستقیم الکتریکی(TDCS) بر بهبود توجه دیداری در دانشآموزان مقطع متوسطه صورت گرفته است.روش:این پژوهش نیمه آزمایشی و به صورت پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل انجام شد.جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه منطقه2 شهر تهران در ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مطالعه اثربخشی تحریک فراجمجمه ای مغز با استفاده از جریان مستقیم الکتریکی(TDCS) بر بهبود توجه دیداری در دانشآموزان مقطع متوسطه صورت گرفته است.روش:این پژوهش نیمه آزمایشی و به صورت پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل انجام شد.جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه منطقه2 شهر تهران در سال تحصیلی96-95 بود.نمونه گیری به صورت داوطلبانه انجام شد،به این ترتیب که از بین مدارس مقطع متوسطه منطقه2 تهران 3 مدرسه به شکل تصادفی انتخاب شد در مرحله بعد فراخوانی در تابلوی اعلانات این مدارس نصب شد. سپس از داوطلبان دعوت به عمل آمد. ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامه سلامت عمومی روانی(SCL-25) و آزمون دقت تولز – پیرون بود.ابتدا پرسشنامه ها به صورت پیش آزمون اجرا شد سپس مداخله تحریک فراجمجمه ای مغز با استفاده از جریان مستقیم الکتریکی(TDCS) برای گروه آزمایش انجام شد.در پایان دوره شرکت کنندگان با استفاده از آزمون دقت تولز – پیرون مجدد مورد ارزیابی قرار گرفتند که داده های پس آزمون را تشکیل داد. به منظور بررسی تفاوت پاسخها قبل و بعد از تحریک الکتریکی و تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کوواریانس استفاده شد. یافته ها:نتایج تحقیق پس از مداخله نشان داد بین گروه های آزمایش و کنترل در متغیر توجه دیداری تفاوت معنیداری وجود دارد. نتیجه گیری: بنابراین می توان گفت تحریک فراجمجمه ای مغز با استفاده از جریان مستقیم الکتریکی(TDCS)در بر بهبود توجه دیداری در دانش آموزان مقطع متوسطه موثر است.
محمد محمودی میمند؛ علی اصغر عیوضی حشمت؛ علیرضا آقایوسفی؛ زهرا استادیان خانی
دوره 3، شماره 9 ، شهریور 1396، ، صفحه 87-102
چکیده
مقدمه: هدف اصلی پژوهش حاضر مطالعه تأثیر انتخاب محصول مورد علاقه مشتری برحسب شکل و رنگ بر موج آلفا است. برای انجام تحقیق چهار مجموعه تصاویر با اشکال (گِرد و تیز) و با رنگهای (سرد و گرم) برای محصولات بیسکویت و پاستا طراحی گردید. با استفاده از دستگاه QEEG، امواج الکتریکی باند آلفای افراد با نمایش تصاویر چهارگانه ثبت گردید. سپس از افراد خواسته ...
بیشتر
مقدمه: هدف اصلی پژوهش حاضر مطالعه تأثیر انتخاب محصول مورد علاقه مشتری برحسب شکل و رنگ بر موج آلفا است. برای انجام تحقیق چهار مجموعه تصاویر با اشکال (گِرد و تیز) و با رنگهای (سرد و گرم) برای محصولات بیسکویت و پاستا طراحی گردید. با استفاده از دستگاه QEEG، امواج الکتریکی باند آلفای افراد با نمایش تصاویر چهارگانه ثبت گردید. سپس از افراد خواسته شد تا مجموعه تصویر ترجیحی خود را انتخاب نمایند. با استفاده از واریانس چندمتغیره، ارتباط امواج الکتریکی باند آلفا با تصاویر ترجیحی تجزیهوتحلیل گردید. روش: روش تحقیق حاضر، تجربی با استفاده از چند گروه آزمودنی بوده و نمونه اولیه 375 نفر بهصورت تصادفی از بین دانشجویان دانشگاه پیام نور مرکز قم، انتخاب و بر اساس سن، جنس و دست برتری، 72 نفر بهطور تصادفی در گروه نمونه نهایی قرار گرفت بهگونهای که میانگین سن، نسبت جنس و دست برتری جامعه در گروه نمونه رعایت شده است. یافتهها: نتایج تحقیق نشان داد نوسانات آلفا ناشی از مشاهده با در نظر گرفتن اولویت هشیارانه انتخاب شده در الکترودهای O1، T5، T3، C3 و C4 ارتباط معنیداری داشت. تحلیل یافتهها نشان میدهد بهطور کلی افرادی که شکل گرم را ترجیح میدهند با دیدن تصاویر سفید، گرم و سرد (اعم از گِرد و تیز) در الکترودهای مذکور موج آلفای بیشتری تولید میکند. نتیجهگیری: بنابراین میتوان نتیجه گرفت که ِصرف تصاویر نمایشی نقشی در انتخاب آنها نداشته و درمجموع تصاویر گرم نسبتاً بیش از تصاویر سرد موج آلفا تولید میکند.
مهتاب فلاح؛ محمدرضا دوستان؛ ناهید شتاب بوشهری
چکیده
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر محدودسازی زمانی و سطححرکتی بر دقتفضایی تکلیف سرعت-دقت فیتز هنگام حرکت با بخشهای دیستال و پروگزیمال دست بود. روش: روش اجرای این پژوهش از نوع نیمهتجربی واز لحاظ هدف بنیادی بود. جامعه آماری دانشجویان دختر راستدست 19 تا 28 سال بودند. نمونه به روش نمونهگیری در دسترس 20 نفر انتخاب شد. دادههای ...
بیشتر
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر محدودسازی زمانی و سطححرکتی بر دقتفضایی تکلیف سرعت-دقت فیتز هنگام حرکت با بخشهای دیستال و پروگزیمال دست بود. روش: روش اجرای این پژوهش از نوع نیمهتجربی واز لحاظ هدف بنیادی بود. جامعه آماری دانشجویان دختر راستدست 19 تا 28 سال بودند. نمونه به روش نمونهگیری در دسترس 20 نفر انتخاب شد. دادههای این پژوهش به وسیله نرمافزار ضربهزدن به هدف که توسط محقق، ساخته شد، جمعآوری شدند. ابزار مورد استفاده مشابه ابزار مورد استفاده در آزمایش فیتز بود و روایی آن توسط افراد خبره رفتار حرکتی مورد تأیید قرار گرفت. پایایی نرمافزار به روش آزمون- باز آزمون واز طریق ضریب همبستگی پیرسون 89/0 به دست آمد. یافته ها: در بررسی بین تعداد ضربات به هدف سمت راست، در زمانهای محدود شده مختلف، اثر اصلی زمان محدود شده و تعامل بخش با زمانهای محدود شده، معنادار بود. همچنین در بخش پروگزیمال و دیستال در انجام حرکت در سطح افقی و عمودی، تغییرات زمان محدود شده، تاثیر معنیداری بر تعداد ضربات درست به هدف سمت راست داشت. علاوه براین تعداد ضربات به هدف سمت چپ، در زمانهای محدود شده مختلف، اثر اصلی زمان محدود شده و تعامل صفحه حرکت با بخش نیز معنادار بود. دربخش پروگزیمال و دیستال در انجام حرکت در سطح افقی و عمودی، تغییرات زمان محدود شده، تاثیر معنیداری بر تعداد ضربات درست به هدف سمت چپ داشت. نتیجه گیری: بنابراین هرچه زمان حرکت طولانیتر باشد دقت حرکت بیشتر و پهنای مؤثر هدف کمتر است. دقت حرکت در بخش دیستال نسبت به بخش پروگزیمال بیشتر است. همچنین دشواری حرکت در سطح افقی از سطح عمودی کمتر است.
سید رضا میرمهدی؛ فهیمه شجاعی
دوره 2، شماره 6 ، آذر 1395، ، صفحه 91-106
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه نیمرخ مهارتهای عصب روانشناختی دانشآموزان دارای اختلال یادگیری خاص، بیشفعال همراه با نقص توجه و عادی شهر اصفهان انجام شد. روش: جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان دارای اختلال یادگیری خاص، بیشفعال همراه با نقص توجه و عادی مقطع دبستان شهر اصفهان در سال تحصیلی 95-1394 بود. بدین منظور با استفاده ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه نیمرخ مهارتهای عصب روانشناختی دانشآموزان دارای اختلال یادگیری خاص، بیشفعال همراه با نقص توجه و عادی شهر اصفهان انجام شد. روش: جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان دارای اختلال یادگیری خاص، بیشفعال همراه با نقص توجه و عادی مقطع دبستان شهر اصفهان در سال تحصیلی 95-1394 بود. بدین منظور با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس 30 نفر دانشآموز پسر دارای اختلال یادگیری خاص که توسط مشاوران مراکز اختلال یادگیری تشخیص دادهشده بودند و 30 نفر دانشآموز پسر بیشفعال همراه با نقص توجه که توسط روانپزشکان کودک تشخیص دادهشده بودند و با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای 30 نفر دانشآموز پسر عادی انتخاب شدند و ازنظر مهارتهای عصب روانشناختی موردبررسی قرار گرفتند. روش این پژوهش علی ـ مقایسهای بود. ابزار مورداستفاده در پژوهش پرسشنامه مهارتهای عصب روانشناختی کانرز (2007) بود. دادهها با روش تحلیل واریانس یکراهه تجزیهوتحلیل شد. یافتهها: نتایج پژوهش حاکی از تفاوت معنادار مهارتهای عصب روانشناختی بین گروهها در متغیرهای توجه، حافظه، کارکردهای اجرایی، پردازش شناختی و عدم تفاوت معنادار در متغیرهای عملکرد حسی ـ حرکتی و زبان بود (P ≤0/05). نتیجهگیری: با توجه به نتایج تحقیق میتوان نتیجه گرفت دانشآموزان با اختلال یادگیری خاص و دانشآموزان بیشفعالی همراه با نقص توجه نسبت به دانشآموزان عادی، نارساییهای عصب روانشناختی بیشتری را تجربه میکنند.