مقاله پژوهشی
منصور بیرامی؛ یزدان موحدی؛ اسماعیل احمدی
دوره 3، شماره 8 ، خرداد 1396، صفحه 9-28
چکیده
مقدمه: مشکلات خواندن و ناتوانی در محاسبات ریاضی یکی از اساسیترین مشکلاتی است که کودکان دچار ناتوانی یادگیری با آن مواجه هستند. پژوهش حاضر نیز با هدف بررسی تأثیر بازتوانی شناختی بر عملکرد توجه و حافظه در دانشآموزان با ناتوانی یادگیری ریاضی و خواندن انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر بهصورت نیمه آزمایشی با سه گروه آزمودنی بود. جامعه ...
بیشتر
مقدمه: مشکلات خواندن و ناتوانی در محاسبات ریاضی یکی از اساسیترین مشکلاتی است که کودکان دچار ناتوانی یادگیری با آن مواجه هستند. پژوهش حاضر نیز با هدف بررسی تأثیر بازتوانی شناختی بر عملکرد توجه و حافظه در دانشآموزان با ناتوانی یادگیری ریاضی و خواندن انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر بهصورت نیمه آزمایشی با سه گروه آزمودنی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شهر تبریز در سال 1395 بود و نمونه موردنظر از مناطق پنجگانه اختلالات یادگیری انتخاب شدند. روش نمونهگیری بهصورت تصادفی بود. بدینصورت که یک گروه 10 نفرِ شامل افراد مبتلا به ناتوانی یادگیری خواندن، یک گروه 10 نفرِ شامل افراد مبتلا به ناتوانی یادگیری ریاضی و 10 نفر نیز شامل گروه گواه بود؛ یعنی افرادی که مبتلا به ناتوانی یادگیری هستند اما مداخلهای برای آنها صورت نگرفت. تعداد جلسات درمانی 20 جلسه بود و هر جلسه 45 دقیقه به طول میانجامید. ابزار پژوهش شامل برنامه کامپیوتری توانبخشی نوروسایکولوژیکی Sound Smart و آزمون کامپیوتری توجه متمرکز ـ توجه پراکنده و حافظه بود. تحلیل دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره انجام شد. یافتهها: تحلیل دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که بین میانگین نمرههای پیشآزمون و پسآزمون گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنیداری وجود داشت (001/0>p)، بهنحویکه بازتوانی شناختی باعث بهبود توجه و حافظه در دانشآموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری ریاضی و خواندن شده است. نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که بازتوانی شناختی میتواند بهعنوان یک روش اثربخش برای بهبود توجه و حافظه در افرادی که ناتوانی یادگیری ریاضی و خواندن دارند مورد استفاده قرار بگیرد.
مقاله پژوهشی
الهام اسبقی؛ پروین رفیعی نیا؛ شاهرخ مکوند؛ پرویز صباحی
دوره 3، شماره 8 ، خرداد 1396، صفحه 29-50
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر درمانی تحریک مکرر مغناطیسی فرا جمجمهای (rTMS) مغز از روی جمجمه بر حافظه کاری افراد مبتلا به اختلال دوقطبی انجام گرفته است. روش: بدین منظور در این طرح پژوهشی 30 نفر از مبتلایان به اختلال دوقطبی با روش نمونهگیری هدفمند از مراجعهکنندگان به یکی از کلینیکهای شهر تهران انتخاب شدند. همه آزمودنیها ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر درمانی تحریک مکرر مغناطیسی فرا جمجمهای (rTMS) مغز از روی جمجمه بر حافظه کاری افراد مبتلا به اختلال دوقطبی انجام گرفته است. روش: بدین منظور در این طرح پژوهشی 30 نفر از مبتلایان به اختلال دوقطبی با روش نمونهگیری هدفمند از مراجعهکنندگان به یکی از کلینیکهای شهر تهران انتخاب شدند. همه آزمودنیها قبل و بعد از مداخله درمانی با آزمون حافظه کاری N-back و پرسشنامه افسردگی بک و مقیاس درجهبندی مانیای یانگ مورد ارزیابی قرار گرفتند. آزمودنیها بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. برای افراد گروه آزمایش به مدت 20 روز برنامه درمانی (rTMS) اجرا گردید بهاینترتیب که هرروز به مدت 20 دقیقه شرکتکنندگان فرکانس 1 هرتز را در ناحیه پشتی جانبی قشر پیشپیشانی نیمکره راست و تتابرست تحریکی را در ناحیه پشتی جانبی قشر پیشپیشانی نیمکره چپ، دریافت کردند. برای تحلیل نتایج از روش آماری کوواریانس استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد که rTMS در بهبود عملکرد حافظه کاری و بهبود علائم خلقی بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی مؤثر است. نتیجهگیری: بعد از مداخله، بین دو گروه آزمایش و کنترل در بهبود حافظه کاری تفاوت معناداری وجود داشت و همینطور در علائم اختلال دوقطبی نیز بهبود معناداری ایجاد شد. میتوان چنین نتیجه گرفت که مداخله تحریک مکرر مغناطیسی فرا جمجمهای مغز، در بهبود حافظهی کاری و علائم اختلال دوقطبی مؤثر است.
مقاله پژوهشی
لیلا بیات مختاری؛ علیرضا آقا یوسفی؛ حسین زارع؛ وحید نجاتی
دوره 3، شماره 8 ، خرداد 1396، صفحه 51-68
چکیده
مقدمه: این پژوهش بهمنظور بررسی تأثیر تحریک مستقیم الکتریکی مغز از روی جمجمه و آموزش آگاهی واجشناختی بر روی بعد دیداری/فضایی حافظه کاری کودکان نارساخوان انجام شد. روش: طرح این پژوهش، آزمایشی از نوع پیشآزمون/ پسآزمون با گروه پلاسیبو و جایگزینی تصادفی بود. نمونه پژوهش شامل 20 دانشآموز پسر نارساخوان 8 تا 10 ساله که معیارهای ورود ...
بیشتر
مقدمه: این پژوهش بهمنظور بررسی تأثیر تحریک مستقیم الکتریکی مغز از روی جمجمه و آموزش آگاهی واجشناختی بر روی بعد دیداری/فضایی حافظه کاری کودکان نارساخوان انجام شد. روش: طرح این پژوهش، آزمایشی از نوع پیشآزمون/ پسآزمون با گروه پلاسیبو و جایگزینی تصادفی بود. نمونه پژوهش شامل 20 دانشآموز پسر نارساخوان 8 تا 10 ساله که معیارهای ورود به مطالعه را داشتند، بود. دو نوع تحریک آندی و ساختگی با شدتجریان 5/1 میلیآمپر به مدت 20 دقیقه و 15 دقیقه آموزش آگاهی واجشناختی بر 20 نفر شرکتکننده طی 10 جلسه ارائه گردید. شرکتکنندگان قبل و بعد از تحریک با تکلیف انبک و آزمون خواندن شیرازی و نیلی پور مورد سنجش قرار گرفتند. دادههای این پژوهش با آزمون تحلیل کوواریانس و نرمافزار SPSS.19 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد تحریک آندی، تأثیر معناداری در بهبود عملکرد فرد در بعد دیداری/فضایی حافظه کاری نسبت به گروه تحریک ساختگی (پلاسیبو) دارد. نتیجهگیری: درمجموع مطالعه حاضر نشان داد که تحریک آندی سبب بهبود عملکرد فرد در حافظه دیداری/فضایی شده و در پی آن منجر به بهبود مشکل نارساخوانی در کودکان شده است.
مقاله پژوهشی
شیرین خسروی؛ سید عباس حقایق
دوره 3، شماره 8 ، خرداد 1396، صفحه 69-84
چکیده
مقدمه: نظریه زیستی سیستمهای فعالساز رفتاری گری، یکی از نظریههای مهم در حیطه تبیین تفاوتهای فردی است. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه فعالیت سیستمهای مغزی ـ رفتاری بین ورزشکاران رشتههای انفرادی و گروهی بود. روش: طرح پژوهش حاضر به لحاظ نوع طرح، از نوع پژوهشهای مقایسهای و جامعه آماری آن را، ورزشکاران رشتههای ...
بیشتر
مقدمه: نظریه زیستی سیستمهای فعالساز رفتاری گری، یکی از نظریههای مهم در حیطه تبیین تفاوتهای فردی است. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه فعالیت سیستمهای مغزی ـ رفتاری بین ورزشکاران رشتههای انفرادی و گروهی بود. روش: طرح پژوهش حاضر به لحاظ نوع طرح، از نوع پژوهشهای مقایسهای و جامعه آماری آن را، ورزشکاران رشتههای ورزشی اصفهان و شهرکرد تشکیل میدادند که بهطور حرفهای در سال 1394 در حال فعالیت بودند. نمونههای موردنظر در این پژوهش 120 نفر، شامل چهار گروه سینفری از ورزشکاران رشتههای ورزشی انفرادی (بدنسازی و دوچرخهسواری) و گروهی (ایروبیک و فوتبال) بودند که به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه شخصیتی گری ـ ویلسون بود که توسط شرکتکنندگان تکمیل شد. دادهها با استفاده از نرمافزار «اس پی اس اس» و تحلیل کوواریانس (به دلیل تفاوت معنادار متغیرهای جمعیت شناختی بین دو گروه) تحلیل شد. یافتهها: نتایج نشان داد از بین شش مؤلفه پرسشنامه شخصیتی گری ـ ویلسون، در مؤلفه رویآوری بین ورزشکاران رشتههای انفرادی و گروهی تفاوت معناداری وجود دارد. در مورد سایر متغیرهای پژوهش، تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتیجهگیری: از این یافتهها میتوان نتیجه گرفت که مؤلفه روی آورد سیستم مغزی ـ رفتاری (که به معنی جستجوی فعالانه تقویتکنندههای مثبت است) ممکن است در انتخاب رشتههای ورزشی انفرادی و گروهی نقش داشته باشد.
مقاله پژوهشی
فرزانه حاتمی؛ فرشید طهماسبی؛ الهام حاتمی شاه میر
دوره 3، شماره 8 ، خرداد 1396، صفحه 85-102
چکیده
مقدمه: هدف از اجرای پژوهش حاضر، تعیین تأثیر مشاهده و تصویرسازی پرتاب آزاد بسکتبال بر واکنش نورونهای آینهای بود. روش: 10 دانشجوی پسر مبتدی (میانگین سنی؛ 5/1 ±2/23 سال) بهصورت داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. ترتیب مشاهده و تصویرسازی بهصورت موازنه متقابل کنترل شد. امواج مغزی شرکتکنندگان در چهار حالت استراحت با چشمان باز، ...
بیشتر
مقدمه: هدف از اجرای پژوهش حاضر، تعیین تأثیر مشاهده و تصویرسازی پرتاب آزاد بسکتبال بر واکنش نورونهای آینهای بود. روش: 10 دانشجوی پسر مبتدی (میانگین سنی؛ 5/1 ±2/23 سال) بهصورت داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. ترتیب مشاهده و تصویرسازی بهصورت موازنه متقابل کنترل شد. امواج مغزی شرکتکنندگان در چهار حالت استراحت با چشمان باز، بسته، مشاهده و تصویرسازی پرتاب آزاد بهصورت بیرونی توسط دستگاه الکتروانسفالوگرافی ثبت گردید. سرکوب ریتم میو بهصورت نسبت توان موج آلفا در حالت مشاهده و تصویرسازی به توان موج آلفا در حالت استراحت با چشمان باز و بسته محاسبه شد. یافتهها: نتایج آزمون تحلیل واریانس درونگروهی 3×2 (شرایط آزمون: مشاهده و تصویرسازی؛ منطقه عصبی: 3C، 4C، Cz) در دو حالت استراحت با چشمان باز و بسته نشان میدهند که اثر اصلی شرایط آزمون معنادار است (01/0 ≥ P)، بهگونهای که بین سرکوب ریتم میو در دو حالت مشاهده و تصویرسازی تفاوت معناداری وجود دارد. بهعبارتدیگر، ریتم میو در حالت مشاهده نسبت به تصویرسازی بهطور معناداری بیشتر سرکوب شده است (01/0 ≥ P)، اما اثر اصلی منطقه عصبی و تعامل آنها معنادار نبود. نتیجهگیری: نتایج تحقیق پیشنهاد میکنند که سرکوب بیشتر ریتم میو در حالت مشاهده نسبت به تصویرسازی نشاندهندهی واکنش بیشتر نورونهای آینهای به مشاهدهی عمل است. لذا به نظر میرسد مشاهده نسبت به تصویرسازی راهبرد مؤثرتری در فرایند آموزش است.
مقاله پژوهشی
امیر عزیزی؛ فضل اله میر دریکوند؛ محمد علی سپهوندی
دوره 3، شماره 8 ، خرداد 1396، صفحه 103-118
چکیده
مقدمه: ضعف مهارتهای ادراک دیداری، یکی از مهمترین علل اختلال یادگیری محسوب میشود. توانبخشی شناختی، نوروفیدبک و بازیدرمانی شناختی ـ رفتاری ازجمله مداخلات متداول در آموزش افراد مبتلا به اختلال یادگیری خاص به شمار میرود. هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه تأثیر آموزش توانبخشی شناختی، نوروفیدبک و بازیدرمانی شناختی ـ رفتاری ...
بیشتر
مقدمه: ضعف مهارتهای ادراک دیداری، یکی از مهمترین علل اختلال یادگیری محسوب میشود. توانبخشی شناختی، نوروفیدبک و بازیدرمانی شناختی ـ رفتاری ازجمله مداخلات متداول در آموزش افراد مبتلا به اختلال یادگیری خاص به شمار میرود. هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه تأثیر آموزش توانبخشی شناختی، نوروفیدبک و بازیدرمانی شناختی ـ رفتاری بر ادراک دیداری ـ حرکتی در دانشآموزان ابتدایی مبتلا به اختلال یادگیری خاص بود. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی (پیشآزمون ـ پسآزمون با گروه گواه) بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان مقطع ابتدایی بود که با تشخیص اختلالات یادگیری در مراکز اختلالات یادگیری شهر تبریز در سال 96-95 در حال دریافت مداخلات لازم بودند. نمونه آماری به روش نمونهگیری هدفمند، به تعداد 60 نفر انتخاب شدند و با روش تصادفی ساده در سه گروه آزمایش و یک گروه گواه (15 نفر برای هر گروه) جایگزین شدند. در گروهها آزمون ادراک دیداری ـ حرکتی بندر گشتالت بهعنوان پیشآزمون تکمیل کردند و پس از اتمام 20 جلسه توانبخشی شناختی، 20 جلسه نوروفیدبک و 8 جلسه بازیدرمانی شناختی ـ رفتاری، پسآزمون در گروهها اجرا شد. دادهها با استفاده از میانگین، انحراف معیار، تحلیل کوواریانس چندمتغیره و تحلیل واریانس مختلط در نرمافزار SPSS.20 تحلیل شدند. یافتهها: نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که آموزش توانبخشی شناختی، نوروفیدبک و بازیدرمانی شناختی ـ رفتاری بر ادراک دیداری ـ حرکتی در دانشآموزان ابتدایی مبتلا به اختلال یادگیری خاص، تأثیر دارد (001/0>p)؛ نتایج آزمون بونفرونی نشان داد که بین تأثیر آموزش توانبخشی شناختی، نوروفیدبک و بازیدرمانی شناختی ـ رفتاری بر ادراک دیداری ـ حرکتی در دانشآموزان ابتدایی مبتلا به اختلال یادگیری خاص، تفاوت معناداری وجود ندارد (001/0>p). نتیجهگیری: به نظر میرسد که میتوان از آموزش توانبخشی شناختی، نوروفیدبک و بازیدرمانی شناختی ـ رفتاری بهصورت یکسانی در بهبود ادراک دیداری ـ حرکتی، دانشآموزان ابتدایی مبتلا به اختلال یادگیری خاص، استفاده کرد.
مقاله پژوهشی
ثمینه فتاحی؛ فرح نادری؛ پرویز عسکری؛ حسن احدی
دوره 3، شماره 8 ، خرداد 1396، صفحه 119-132
چکیده
مقدمه: چاقی و اضافهوزن یکی از عمدهترین معضلات قرن حاضر در حوزه سلامت عمومی بهحساب میآید که طبق گزارش سازمان بهداشت جهانی نرخ میزان چاقی از سال ۱۹۸۰ میلادی در سرتاسر جهان دو برابر شده است. پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش نوروفیدبک و دارودرمانی بر ولع خوردن مواد غذایی و سلامت عمومی زنان دارای اضافهوزن بود. روش: بدین منظور 45 نفر ...
بیشتر
مقدمه: چاقی و اضافهوزن یکی از عمدهترین معضلات قرن حاضر در حوزه سلامت عمومی بهحساب میآید که طبق گزارش سازمان بهداشت جهانی نرخ میزان چاقی از سال ۱۹۸۰ میلادی در سرتاسر جهان دو برابر شده است. پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش نوروفیدبک و دارودرمانی بر ولع خوردن مواد غذایی و سلامت عمومی زنان دارای اضافهوزن بود. روش: بدین منظور 45 نفر از زنان دارای اضافهوزن به شیوه تصادفی در یکی از گروههای نوروفیدبک، دارودرمانی و کنترل تقسیم شدند. هر سه گروه پرسشنامه ولع مصرف مواد غذایی و سلامت عمومی را قبل و بعد از مداخله تکمیل کردند. برای تحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس یک متغیری و چند متغیری استفاده شد. یافتهها: نتایج تفاوت معناداری بین گروههای نوروفیدبک و دارودرمانی در ولع مصرف مواد غذایی و سلامت عمومی افراد شرکتکننده نشان نداد؛ یعنی دارودرمانی و نوروفیدبک به یک اندازه بر ولع مصرف مواد غذایی و سلامت عمومی مؤثر است. نتیجهگیری: نتایج این پژوهش نشان داد که آموزش نوروفیدبک بهاندازه دارودرمانی میتواند بهعنوان یکی از مداخلات درمانی اثربخش جدید در حوزه اضافهوزن و چاقی مطرح شود. با توجه به اینکه نوروفیدبک روشی است که حداقل عوارض و برگشتپذیری را دارد، بهعنوان درمان مکمل چاقی و اضافهوزن مناسب است.