مقاله پژوهشی
الهه بداقی؛ جعفر حسنی؛ علیرضا مرادی
دوره 2، شماره 6 ، آذر 1395، صفحه 9-26
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی فعالیت سیستمهای مغزی رفتاری در افراد مبتلا به اختلال پرخوری، مبتلا به اعتیاد و افراد بهنجار انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع علی مقایسهای بود، جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی افراد مبتلا به اختلال پرخوری مراجعهکننده به مراکز مشاوره شهر اراک و همچنین تمام افراد دارای تشخیص اعتیاد مراجعهکننده ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی فعالیت سیستمهای مغزی رفتاری در افراد مبتلا به اختلال پرخوری، مبتلا به اعتیاد و افراد بهنجار انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع علی مقایسهای بود، جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی افراد مبتلا به اختلال پرخوری مراجعهکننده به مراکز مشاوره شهر اراک و همچنین تمام افراد دارای تشخیص اعتیاد مراجعهکننده به مراکز ترک اعتیاد و انجمن معتادان گمنام شهر اراک در نیمه دوم سال ۱۳۹۵ بودند که از این میان سه گروه ۳۲ نفری شامل گروه مبتلا به پرخوری، اعتیاد و بهنجار به روش نمونهگیری در دسترس و لحاظ کردن ملاکهای ورود و خروج به پژوهش انتخاب شدند، از پرسشنامههای مقیاس پرخوری گورمالی (۱۹۸۲) و پرسشنامهی پنج عاملی جکسون (۲۰۰۹) جهت گردآوری اطلاعات استفاده شد. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل چندمتغیری واریانس و آزمون تعقیبی توکی مورد تجزیه تحلیل قرار گرفتند. یافتهها: نتایج نشان داد که گروههای مبتلا به پرخوری و اعتیاد در سیستم فعالساز رفتاری و سیستم انجماد تفاوت معناداری با یکدیگر ندارند ولی نمرات این دو گروه بهطور معناداری از نمرات گروه افراد بهنجار بالاتر است. نتیجهگیری: سیستم فعالساز رفتاری و سیستم انجماد، دارای مکانیسمهای مشابه در ایجاد و تداوم اختلالات اعتیاد و پرخوری میباشند که میتوانند بهعنوان عوامل فراتشخیصی مطرح شوند.
مقاله پژوهشی
رامین حبیبی کلیبر؛ جعفر بهادری خسروشاهی
دوره 2، شماره 6 ، آذر 1395، صفحه 27-44
چکیده
مقدمه: مطالعه حاضر با هدف نقش توجه انتخابی، اضطراب امتحان و عملکرد شناختی در حافظه کاری دانشآموزان انجام شد. روش: جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیهی دانشآموزان پسر دوره متوسطه شهر تبریز در سال تحصیلی 96-1395 تشکیل میدادند که از این جامعه با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای، نمونهای به حجم 353 نفر انتخاب شده و موردبررسی ...
بیشتر
مقدمه: مطالعه حاضر با هدف نقش توجه انتخابی، اضطراب امتحان و عملکرد شناختی در حافظه کاری دانشآموزان انجام شد. روش: جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیهی دانشآموزان پسر دوره متوسطه شهر تبریز در سال تحصیلی 96-1395 تشکیل میدادند که از این جامعه با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای، نمونهای به حجم 353 نفر انتخاب شده و موردبررسی قرار گرفتند. برای جمعآوری دادهها از آزمون استروپ، اضطراب امتحان اسپیلبرگر، مقیاس وکسلر و آزمون n-back استفاده شد. از روشهای آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه (همزمان) برای تحلیل دادهها استفاده شد. یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که حافظه کاری با زمان توجه انتخابی رابطه مثبت و معنادار و با خطا رابطه منفی و معناداری دارد. همچنین بین اضطراب امتحان با حافظه کاری رابطه منفی و معناداری وجود دارد. از سویی بین عملکردهای شناختی محاسبات، تنظیم تصویر و طراحی مکعبها با حافظه کاری رابطه مثبت وجود دارد. بین گنجینه لغات با حافظه کاری رابطهای مشاهده نشد. از سویی نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که نمرات متغیرهای پیشبین (توجه انتخابی، اضطراب امتحان و عملکردهای شناختی)، 19% از تغییرات حافظه کاری را بهطور معنیداری پیشبینی میکنند. نتیجهگیری: بنابراین با افزایش توجه انتخابی و عملکردهای شناختی، میتوان میزان اضطراب امتحان را کاهش داده و از این طریق حافظه کاری دانشآموزان را بهبود بخشید.
مقاله پژوهشی
محمد اورکی؛ افسانه درتاج؛ آتوسا مهدی زاده
دوره 2، شماره 6 ، آذر 1395، صفحه 45-60
چکیده
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان نوروفیدبک بر افسردگی، اضطراب و استرس بیماران زن مبتلا به دردهای شکمی روانتنی مزمن کلینیکی در شیراز بود. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون ـ پسآزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش تمامی زنان مبتلا به دردهای شکمی روانتنی مزمن بود که ازاینبین نمونهای به حجم 40 نفر ...
بیشتر
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان نوروفیدبک بر افسردگی، اضطراب و استرس بیماران زن مبتلا به دردهای شکمی روانتنی مزمن کلینیکی در شیراز بود. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون ـ پسآزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش تمامی زنان مبتلا به دردهای شکمی روانتنی مزمن بود که ازاینبین نمونهای به حجم 40 نفر انتخاب شدند که ازاینبین، پژوهش نهایتاً با 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) انجام شد. این افراد بهصورت تصادفی در 2 گروه 15 نفری در دو گروه آزمایش و گروه کنترل گمارده شدند. در این روش مداخله، گروه آزمایش تحت 10 هفته (هر هفته سه جلسه 40 دقیقهای) درمان نوروفیدبک قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکرد و در لیست انتظار قرار گرفت. همچنین گروههای آزمایش و کنترل پرسشنامه افسردگی، اضطراب و استرس را در مرحله پیشآزمون و پسآزمون کامل کردند. برای تجزیهوتحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. یافتهها: نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که درمان نوروفیدبک بر کاهش اضطراب و افسردگی مؤثر بود (001/0>P). بهعبارتدیگر 53 درصد از تغییرات افسردگی و 57 درصد از تغییرات اضطراب آزمودنیها بهوسیله نوروفیدبک بود؛ اما نوروفیدبک بر استرس تأثیری نشان نداد. نتیجهگیری: نوروفیدبک توانست افسردگی و اضطراب زنان مبتلا به دردهای شکمی را کاهش دهد ولی به میزان استرس آنان تأثیری نداشت.
مقاله پژوهشی
الناز موسی نژاد جدی؛ مجید محمود علیلو؛ محمدعلی نظری
دوره 2، شماره 6 ، آذر 1395، صفحه 61-76
چکیده
مقدمه: متغیرهای شناختی همبستههای مهم اختلال نارساخوانی هستند. پژوهشهای مختلف نشان میدهند که این متغیرها در کودکان نارساخوان دچار نقص هستند. همچنین مطالعات عصبشناختی بدکارکردی ارتباط پیشانی ـ گیجگاهی ـ پسسری را بهعنوان مبنای عصبی این اختلال مطرح کردهاند. نوروفیدبک با تغییر ارتباط کارکردی یا همنوسانی این مناطق ...
بیشتر
مقدمه: متغیرهای شناختی همبستههای مهم اختلال نارساخوانی هستند. پژوهشهای مختلف نشان میدهند که این متغیرها در کودکان نارساخوان دچار نقص هستند. همچنین مطالعات عصبشناختی بدکارکردی ارتباط پیشانی ـ گیجگاهی ـ پسسری را بهعنوان مبنای عصبی این اختلال مطرح کردهاند. نوروفیدبک با تغییر ارتباط کارکردی یا همنوسانی این مناطق مغزی میتواند در بهبود کارکردهای شناختی این کودکان مؤثر باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر اصلاح همنوسانی مغزی از طریق نوروفیدبک بر بهبود آگاهی واجشناختی و حافظه فعال در کودکان نارساخوان انجام شد. روش: طرح پژوهش از نوع تک آزمودنی پلکانی با خط پایه چندگانه بود که در آن چهار کودک مبتلا به نارساخوانی 20 جلسه 30 دقیقهای درمان نوروفیدبک دریافت کردند. یافتهها: بررسی نتایج پژوهش نشان داد که در نمرات آگاهی واجشناختی و حافظه فعال آزمودنیها بهبودی ایجاد شده است. همچنین مقادیر همنوسانی بعد از اتمام درمان به سمت مقادیر نرمال تغییر پیدا کرد. نتیجهگیری: این تغییرات نشان میدهد که نارساخوانی میتواند بهعنوان یک اختلال در ارتباط کارکردی مناطق مختلف مغزی مطرح باشد و اصلاح همنوسانی از طریق نوروفیدبک میتواند به اصلاح این آشفتگی کمک کند.
مقاله پژوهشی
مونا اسبقی؛ علی اکبر ارجمندنیا؛ مهدیه رحمانیان؛ الهام اسبقی
دوره 2، شماره 6 ، آذر 1395، صفحه 77-90
چکیده
مقدمه: هدف اصلی پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی نوروفیدبک و نوروفیدبک به همراه بازتوانی شناختی در دانشآموزان دارای اختلال کمبود توجه ـ بیشفعالی است. روش: بدین منظور 20 نفر از دانشآموزان دارای اختلال کمبود توجه ـ بیشفعالی دوره ابتدایی با روش نمونهگیری هدفمند از مراجعهکنندگان به کلینیک شهر تهران انتخاب شدند. همه آزمودنیها ...
بیشتر
مقدمه: هدف اصلی پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی نوروفیدبک و نوروفیدبک به همراه بازتوانی شناختی در دانشآموزان دارای اختلال کمبود توجه ـ بیشفعالی است. روش: بدین منظور 20 نفر از دانشآموزان دارای اختلال کمبود توجه ـ بیشفعالی دوره ابتدایی با روش نمونهگیری هدفمند از مراجعهکنندگان به کلینیک شهر تهران انتخاب شدند. همه آزمودنیها قبل و بعد از مداخلهی درمانی با آزمون کامپیوتری TOVA (بهعنوان یک آزمون ارزیابی عملکرد مستمر) با هدف ارزیابی متغیرهای توجه مورد ارزیابی قرار گرفتند. دانشآموزان به دو گروه تقسیم شده و یک گروه 10 نفرِ در معرض درمان نوروفیدبک قرار گرفتند و گروه دیگر آموزش نوروفیدبک را به همراه بازتوانی شناختی دریافت کردند. جلسات برای هر دو گروه به مدت 10 هفته و هر هفته سه جلسه برگزار شد. دادهها با استفاده از آزمون کوواریانس تجزیهوتحلیل شدند. یافتهها: نتایج نشان داد گروه نوروفیدبک همراه با بازتوانی شناختی، نسبت به آموزش نوروفیدبک بهتنهایی، تأثیر معنادارتری بر کاهش مشکلات تکانشگری و افزایش توجه دارد. نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد که نوروفیدبک باعث کاهش علائم بیش فعالی میشود و اگر بازتوانی شناختی به آن اضافه گردد، اثر بیشتری خواهد داشت.
مقاله پژوهشی
سید رضا میرمهدی؛ فهیمه شجاعی
دوره 2، شماره 6 ، آذر 1395، صفحه 91-106
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه نیمرخ مهارتهای عصب روانشناختی دانشآموزان دارای اختلال یادگیری خاص، بیشفعال همراه با نقص توجه و عادی شهر اصفهان انجام شد. روش: جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان دارای اختلال یادگیری خاص، بیشفعال همراه با نقص توجه و عادی مقطع دبستان شهر اصفهان در سال تحصیلی 95-1394 بود. بدین منظور با استفاده ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه نیمرخ مهارتهای عصب روانشناختی دانشآموزان دارای اختلال یادگیری خاص، بیشفعال همراه با نقص توجه و عادی شهر اصفهان انجام شد. روش: جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان دارای اختلال یادگیری خاص، بیشفعال همراه با نقص توجه و عادی مقطع دبستان شهر اصفهان در سال تحصیلی 95-1394 بود. بدین منظور با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس 30 نفر دانشآموز پسر دارای اختلال یادگیری خاص که توسط مشاوران مراکز اختلال یادگیری تشخیص دادهشده بودند و 30 نفر دانشآموز پسر بیشفعال همراه با نقص توجه که توسط روانپزشکان کودک تشخیص دادهشده بودند و با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای 30 نفر دانشآموز پسر عادی انتخاب شدند و ازنظر مهارتهای عصب روانشناختی موردبررسی قرار گرفتند. روش این پژوهش علی ـ مقایسهای بود. ابزار مورداستفاده در پژوهش پرسشنامه مهارتهای عصب روانشناختی کانرز (2007) بود. دادهها با روش تحلیل واریانس یکراهه تجزیهوتحلیل شد. یافتهها: نتایج پژوهش حاکی از تفاوت معنادار مهارتهای عصب روانشناختی بین گروهها در متغیرهای توجه، حافظه، کارکردهای اجرایی، پردازش شناختی و عدم تفاوت معنادار در متغیرهای عملکرد حسی ـ حرکتی و زبان بود (P ≤0/05). نتیجهگیری: با توجه به نتایج تحقیق میتوان نتیجه گرفت دانشآموزان با اختلال یادگیری خاص و دانشآموزان بیشفعالی همراه با نقص توجه نسبت به دانشآموزان عادی، نارساییهای عصب روانشناختی بیشتری را تجربه میکنند.
مقاله پژوهشی
سمیه رضایی منش؛ ناهید شتاب بوشهری؛ پروانه شفیع نیا؛ محمدرضا دوستان
دوره 2، شماره 6 ، آذر 1395، صفحه 107-122
چکیده
مقدمه: ظرفیت آمادهسازی در طول زمان به معنی عدم کاهش اطمینان در مورد وقایع مهمی که در آینده رخ خواهد داد، است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر آمادهسازی زمانی و دست برتری برکنش عصب ـ روانشناختی (زمان واکنش) بود. روش: روش اجرای این تحقیق نیمه تجربی بود که بهوسیله نرمافزار محقق ساخته انجام گرفت. شرکتکنندگان این پژوهش 40 نفر از دانشجویان ...
بیشتر
مقدمه: ظرفیت آمادهسازی در طول زمان به معنی عدم کاهش اطمینان در مورد وقایع مهمی که در آینده رخ خواهد داد، است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر آمادهسازی زمانی و دست برتری برکنش عصب ـ روانشناختی (زمان واکنش) بود. روش: روش اجرای این تحقیق نیمه تجربی بود که بهوسیله نرمافزار محقق ساخته انجام گرفت. شرکتکنندگان این پژوهش 40 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه شهید چمران اهواز بودند که بهصورت نمونهگیری هدفمند انتخاب و در دو گروه دست برتری چپ و راست قرا گرفتند. پرسشنامه دست برتری ادینبورگ در مورد آنها اجرا شد. دادهها با استفاده از طرح تحلیل واریانس درونگروهی با اندازهگیری تکراری و نیز از آزمون تعقیبی بونفرونی برای تجزیهوتحلیل دادهها استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد که پیش دورههای خیلی کوتاه (5/0) و خیلی بلند (5/3) باعث افزایش زمان واکنش میگردد و نیز چپدستان زمان واکنش کوتاهتری نسبت به راستدستان داشتند. نتیجهگیری: الگوی پایدار دست راست و چپ برای کنترل حرکت و بهکارگیری استراتژی کنترل حرکت متفاوت هستند. احتمالاً علت این تفاوتها این است که مؤلفههای حرکتی مختلف در دو نیمکرهی مغزی بهصورت اختصاصی پردازش میشوند. همچنین جهت آمادهسازی افراد برای اجرای مهارتهای مختلف بهتر است از پیش دورههای خیلی کوتاه و خیلی بلند اجتناب کرد.