مقاله پژوهشی
محمد عاشوری؛ معصومه یزدانی پور
چکیده
مقدمه: هدف از این پژوهش، بررسی اثربخشی برنامه درمان ترمیم شناختی بر نیمرخ مهارتهای عصبروانشناختی کودکان کمشنوای پیشدبستانی شهر اصفهان بود. روش: پژوهش حاضر، یک مطالعه نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و گروه شاهد بود. در این پژوهش 28 کودک کمشنوای پیشدبستانی 5 تا 6 ساله شرکت داشتند. آزمودنیها با روش نمونهگیری در ...
بیشتر
مقدمه: هدف از این پژوهش، بررسی اثربخشی برنامه درمان ترمیم شناختی بر نیمرخ مهارتهای عصبروانشناختی کودکان کمشنوای پیشدبستانی شهر اصفهان بود. روش: پژوهش حاضر، یک مطالعه نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و گروه شاهد بود. در این پژوهش 28 کودک کمشنوای پیشدبستانی 5 تا 6 ساله شرکت داشتند. آزمودنیها با روش نمونهگیری در دسترس از مرکز توانبخشی مادر کودک آوا انتخاب و به دو گروه 14 نفری آزمایش و شاهد تقسیم شدند. گروه آزمایش، برنامه درمان ترمیم شناختی را در 10 جلسه (هر جلسه 40 دقیقه) دریافت کردند. در حالی که گروه شاهد در این برنامه شرکت نکرد. ابزارهای پژوهش، آزمون ماتریسهای پیشرونده ریون و پرسشنامه مهارتهای عصبروانشناختی کانر بود. اطلاعات به دست آمده در قبل و بعد از مداخله با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. یافتهها: نتایج بیانگر اثر معنادار درمان ترمیم شناختی بر مهارتهای عصبروانشناختی و همه خردهمقیاسهای آن (مشکلات توجه، عملکرد حسی حرکتی، عملکرد زبان، حافظه و یادگیری، کارکردهای اجرایی و پردازش شناختی) در گروه آزمایش بود (001/0P<). نتیجهگیری: برنامه درمان ترمیم شناختی باعث بهبود نیمرخ مهارتهای عصبروانشناختی کودکان کمشنوای پیشدبستانی شد. در واقع، این برنامه از طریق فعالیتهای شناختی موجب بهبود مهارتهای عصبروانشناختی میشود.
مقاله پژوهشی
الهام سادات ناجی؛ محسن شکوهییکتا؛ سعید حسنزاده
چکیده
مقدمه: هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه آموزشی حافظه فعال بر بهبود توانایی حافظه فعال واجشناختی و آگاهی واجی دانشآموزان نارساخوان انجام شد. روش: این پژوهش از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام دانشآموزان پایه دوم و سوم تحصیلی بود که در مراکز ناتوانی یادگیری شهر ...
بیشتر
مقدمه: هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه آموزشی حافظه فعال بر بهبود توانایی حافظه فعال واجشناختی و آگاهی واجی دانشآموزان نارساخوان انجام شد. روش: این پژوهش از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام دانشآموزان پایه دوم و سوم تحصیلی بود که در مراکز ناتوانی یادگیری شهر تهران تشخیص نارساخوانی را دریافت کرده بودند و نمونه پژوهش شامل 30 نفر از آنها بود که با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش شامل مجموعه آزمون حافظه فعال برای کودکان (گثرکول و پیکرینگ، 2001) و آزمون آگاهی واجشناختی (سلیمانی و دستجردیکاظمی، 1389) بود. گروه آزمایش 16جلسه 30-35 دقیقهای آموزش حافظه فعال را دریافت کردند و گروه گواه، هیچ آموزشی را دریافت نکردند. یافتهها: داده های پژوهش با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس (آنکوا) تحلیل شدند. نتایج نشان داد که نمرات پسآزمون گروه آزمایش نسبت به گروه گواه در هر دو متغیر تفاوت معناداری پیدا کرده است که نشاندهنده تاثیر برنامه آموزشی بر بهبود توانایی حافظه فعال واجشناختی و آگاهی واجی گروه آزمایش است. همچنین اندازه اثرهای به دست آمده تاثیر برنامه آموزشی را به خوبی تایید کردند.
مقاله پژوهشی
حسین اکبری فر؛ احمد احمدی؛ روح الله فتح آبادی؛ حامد صالحی
چکیده
هدف این پژوهش مطالعه اثربخشی توانبخشی شناختی مغز بر سرعت پردازش اطلاعات و دوره بیپاسخی روانشناختی در کودکان با اختلال یادگیری خاص است. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی است که با طرح پیش آزمون ._ پسآزمون همراه با گروه گواه انجام شد. 24 نفر از کودکان مبتلاء به اختلال یادگیری خاص شهرستان اهواز ...
بیشتر
هدف این پژوهش مطالعه اثربخشی توانبخشی شناختی مغز بر سرعت پردازش اطلاعات و دوره بیپاسخی روانشناختی در کودکان با اختلال یادگیری خاص است. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی است که با طرح پیش آزمون ._ پسآزمون همراه با گروه گواه انجام شد. 24 نفر از کودکان مبتلاء به اختلال یادگیری خاص شهرستان اهواز در این تحقیق شرکت کردند. پس از انجام مرحله پیشآزمون (ثبت نمرات، سرعت پردازش اطلاعات و دوره بیپاسخی روانشناختی)، شرکتکنندگان به صورت تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل قرار گرفتند. گروه تجربی به مدت 8 جلسه و در طی 4 هفته تحت مداخله تمرینات شناختی مغز قرار گرفت. پس از اتمام جلسات مداخله، یک بار دیگر آزمون سرعت عکسالعمل و دوره بیپاسخی روانشناختی از شرکتکنندگان دو گروه به عمل آمد. تحلیل دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس انجام شد و در سطح معناداری 05/0 >p تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که در مقیاس سرعت پردازش اطلاعات (010/=p) و نیز دوره بیپاسخی روانشناختی (001=p) بین گروههای تجربی و کنترل تفاوت معنادار وجود دارد و عملکرد گروه تجربی بهتر از گروه کنترل است. نتیجه گیری: به طور کلی میتوان گفت که مداخله هشت جلسه ای رویکرد توانبخشی شناختی مغز بر سرعت پردازش اطلاعات و دوره بیپاسخی روانشناختی در کودکان با اختلال یادگیری خاص تأثیر مثبت دارد.
مقاله پژوهشی
عماد آذر؛ ایمان الله بیگدلی؛ مسعود فضیلت پور؛ سعیده خسروی
چکیده
مقدمه: تفکر به عنوان یکی از کارکردهای عالی شناختیهمواره مورد توجه پژوهشگران بوده است. گیلفورد با تقسیم بندی تفکر به دو نوع واگرا و همگرا تاثیر شگرفی بر پژوهش های تجربی تفکر خلاق داشته است. باند فرکانسی آلفا در محدوده 12-8 هرتز با کارکردهای شناختی مانند خلاقیت در ارتباط است. هدف از پژوهش حاضر بررسی افزایش و کاهش تغییرات توان ...
بیشتر
مقدمه: تفکر به عنوان یکی از کارکردهای عالی شناختیهمواره مورد توجه پژوهشگران بوده است. گیلفورد با تقسیم بندی تفکر به دو نوع واگرا و همگرا تاثیر شگرفی بر پژوهش های تجربی تفکر خلاق داشته است. باند فرکانسی آلفا در محدوده 12-8 هرتز با کارکردهای شناختی مانند خلاقیت در ارتباط است. هدف از پژوهش حاضر بررسی افزایش و کاهش تغییرات توان باند آلفا (همگام سازی و ناهمگام سازی وابسته به رویداد ) در دو نوع متفاوت تفکر واگرا و همگرا بود. روش: نمونه مورد مطالعه در این پژوهش شامل 38 نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهد ( 19 مرد، 19 زن ) بود که با توجه به روش نمونه گیری در دسترس و داوطلبانه انتخاب گردیدند. امواج مغزی با استفاده از یک دستگاه 19 کاناله در حین انجام تکالیف تفکر واگرا و همگرا ثبت و تغییرات توان باند آلفا با استفاده از نرم افزار متلب مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: فعالیت امواج آلفا در موقعیت تفکر واگرا از نواحی قدامی به نواحی خلفی با پدیده همگام سازی روبه رو بوده است، در حالی که در موقعیت تفکر همگرا کاهش توان باند آلفا در نواحی خلفی در مقایسه با نواحی قدامی مغز مشاهده شد. نتیجه گیری: فعالیت امواج آلفا به صورت قابل توجهی در تکالیف تفکر واگرا با افزایش همراه است که این افزایش فعالیت در نواحی خلفی مغز با افزایش توان بالاتری همراه است، در مقابل تکالیف مرتبط با تفکر همگرا کاهش فعالیت را از نواحی قدامی به نواحی خلفی نشان داد..
مقاله پژوهشی
نصرت اسکندری اصل؛ صالحه پیریایی
چکیده
مقدمه: مطالعه حاضر با هدف نشان دادن تأثیر آموزش شناختی جبران و ترمیم بر مبنای ارزیابی عصب روانشناختی کارکردهای اجرایی نوجوانان صورت گرفته است. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی است که در آن از طرح پیش آموزن پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. نمونه مورد بررسی در مطالعه حاضر 31 نوجوان دانش آموز بوده است که به طور تصادفی ...
بیشتر
مقدمه: مطالعه حاضر با هدف نشان دادن تأثیر آموزش شناختی جبران و ترمیم بر مبنای ارزیابی عصب روانشناختی کارکردهای اجرایی نوجوانان صورت گرفته است. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی است که در آن از طرح پیش آموزن پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. نمونه مورد بررسی در مطالعه حاضر 31 نوجوان دانش آموز بوده است که به طور تصادفی در سه گروه آزمایش جبران، ترمیم و گروه کنترل قرار گرفتند. افراد هر دو گروه آزمایش جبران و ترمیم، هر کدام در طول شش هفته در آموزش شناختی شرکت کردند. به منظور ارزیابی عصب روانشناختی کارکردهای اجرایی، افراد هر سه گروه با استفاده از بسته ارزیابی شناختی قلم و کاغذی فارسی (PCAP) قبل و بعد از مداخله مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های این پژوهش با روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که حافظه کاری، انعطاف پذیری و کنترل مهاری دو گروه جبران و ترمیم در مقایسه با گروه کنترل بعد از جلسات آموزش شناختی بهبود یافته است. نتیجه گیری: این یافته ها نشان می دهد که آموزش شناختی جبران و ترمیم موجب ارتقاء کارکردهای اجرایی نوجوانان شده است.
مقاله پژوهشی
عبدالواحد نرماشیری؛ احمد سهرابی؛ جواد حاتمی
چکیده
مقدمه: هدف این تحقیق بررسی الگوی امواج مغزی در باورهای فراطبیعی با استفاده از EEG در گروه های شدید و خفیف بوده است . روش: شصت و چهار نفر( 18زن) با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و با استفاده از مقیاس باورهای فراطبیعی بلکمور(1994) بهعنوان گروههای دارای باورفراطبیعی شدید و خفیف تقسیم شدند. EEG ازشرکت کنندگان دو گروه ...
بیشتر
مقدمه: هدف این تحقیق بررسی الگوی امواج مغزی در باورهای فراطبیعی با استفاده از EEG در گروه های شدید و خفیف بوده است . روش: شصت و چهار نفر( 18زن) با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و با استفاده از مقیاس باورهای فراطبیعی بلکمور(1994) بهعنوان گروههای دارای باورفراطبیعی شدید و خفیف تقسیم شدند. EEG ازشرکت کنندگان دو گروه در حالت استراحت ثبت شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که تفاوت معنیداری بین گروههای باورهای فراطبیعی خفیف و باورهای فراطبیعی در موج دلتا (sig=0,01) و تتا (sig=0.03) وجود دارد و موج آلفا (sig=0.08) در مرز معناداری است..نتیجه گیری: بر اساس این یافته ها میتوان گفت که الگوی امواج مغزی در باورهای فراطبیعی متفاوت است.
مقاله پژوهشی
علی شهابی فر؛ سید مهدی حسینی فرد؛ عطاالله موحدی نیا
چکیده
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر تعاملی حافظه کاری و بازه زمانی بر ادراک زمان بود. روش: روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی بود. جامعه آماری این پژوهش، دانش آموزان، دانشجویان و کارکنان سازمانهای شهر کرمان در سال 1397 بود که از میان آن ها 300 نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از تکلیف بازتولید زمان شهابی فر ...
بیشتر
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر تعاملی حافظه کاری و بازه زمانی بر ادراک زمان بود. روش: روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی بود. جامعه آماری این پژوهش، دانش آموزان، دانشجویان و کارکنان سازمانهای شهر کرمان در سال 1397 بود که از میان آن ها 300 نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از تکلیف بازتولید زمان شهابی فر و موحدی نیا (2016) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های تی وابسته و تحلیل واریانس دوعاملی با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که هم اثر اصلی حافظه کاری و بازه زمانی و هم اثر تعاملی این دو بر ادراک زمان معنیدار است (01/0>p). به کارگیری حافظه کاری و افزایش بازه زمانی بر ادراک زمان به ترتیب به صورت کاهش و افزایش میزان خطای بازتولید زمان اثر دارند. نتیجه گیری: با افزایش طول بازه های زمانی و بار حافظه کاری، ادراک زمان به میزان قابل توجهی کاهش می یابد.
مقاله پژوهشی
محمد علی نظری؛ حسن صبوری مقدم؛ جلیل باباپورخیرالدین؛ مریم حسینی حوری پسند
چکیده
مقدمه: تاثیر هیجانها بر زمان ادراک شده معمولا به دو عامل عمده برانگیختگی و خوشایندی نسبت داده می شود. مطالعات اخیر نشان داده است که چهره های هیجانی باعث اعوجاج در ادراک زمان می شوند. براساس مدل ساعت درون، فرض بر این است که برانگیختگی، سرعت ضربان ساز ساعت درونی را کم و زیاد کند و میزان خوشایندی هیجان باعث باز یا بسته شدن دروازه ...
بیشتر
مقدمه: تاثیر هیجانها بر زمان ادراک شده معمولا به دو عامل عمده برانگیختگی و خوشایندی نسبت داده می شود. مطالعات اخیر نشان داده است که چهره های هیجانی باعث اعوجاج در ادراک زمان می شوند. براساس مدل ساعت درون، فرض بر این است که برانگیختگی، سرعت ضربان ساز ساعت درونی را کم و زیاد کند و میزان خوشایندی هیجان باعث باز یا بسته شدن دروازه ساعت درونی می گردد. هدف این مطالعه بررسی سهم هر یک از این ابعاد و تفکیک نقش آن ها در ایجاد اعوجاج در ادراک زمان چهرههای هیجانی بوده است. روش: به این منظور 20 دانشجوی دختر یک تکلیف افتراق زمان دوبخشی را که با محرکه ای چهره هیجانی طراحی شده بود، اجرا نمودند. انتخاب چهره های هیجانی با استفاده از مدل ابعاد هیجان (خوشایندی، برانگیختگی و غلبه( صورت گرفته بود. یافته ها:نتایج داده های رفتاری نشان داد نقطه افتراق زمان برای چهره های هیجانی شاد در مقایسه با چهره هیجانی عصبانی و خنثی، به صورت معنادارای کوچک تر بود در حالی که اختلاف معنادارای بین نقاط افتراق زمان چهره عصبانی و خنثی مشاهده نشد. نتایج حاصل بر اساس نظریه انتظار عددی تفسیر شد. نتیجه گیری:ابعاد مختلف هیجان چهره بر ادراک زمان تأثیر دارد.
مقاله مروری
احمد علیپور؛ محمد اورکی؛ آزیتا خرامان
چکیده
زمینه : در دسامبر 2019 یک بیماری همه گیر در ووهان چین پدید آمد که توجه جهانیان را به خود جلب کرد و کووید – 19 نام گذاری شد. این ویروس ترس و وحشت زیادی را در بین مردم جهان به وجود آورد و سازمان بهداشت جهانی نیز طی اطلاعیه ای شیوع این ویروس را عامل وضعیت اضطراری بهداشت عمومی در سرتاسر جهان اعلام نمود. شایع ترین علایم ابتلای آن شامل ...
بیشتر
زمینه : در دسامبر 2019 یک بیماری همه گیر در ووهان چین پدید آمد که توجه جهانیان را به خود جلب کرد و کووید – 19 نام گذاری شد. این ویروس ترس و وحشت زیادی را در بین مردم جهان به وجود آورد و سازمان بهداشت جهانی نیز طی اطلاعیه ای شیوع این ویروس را عامل وضعیت اضطراری بهداشت عمومی در سرتاسر جهان اعلام نمود. شایع ترین علایم ابتلای آن شامل تب، خستگی و سرفه خشک است اما اخیراً تایید شده است که علاوه بر این، نشانه های عصبی و شناختی مانند سردرد، اختلال آگاهی و پارستزیا نیز نمایان هستند. روش: در این مطالعه مروری، کلیه مقالات چاپ شده تا 4 می 2020 به زبان انگلیسی در زمینه بیماری کووید-19 و اثرات عصبی و شناختی آن مورد بررسی قرار گرفتند. این جستجو از طریق پایگاه های علمی معتبر BioRxiv، Google scholar،Scopus ، PubMed و با استفاده از کلیدواژه هایCoronaviruses infection, COVID-19, Nervous system انجام گرفته و اطلاعات لازم استخراج گردید. نتیجه گیری: در این بررسی گزارش ها نشان از حملات ویروسی به دستگاه اعصاب مرکزی و ایجاد التهاب ویروسی مغز داشته همچنین بر نقش واسطه ای سیستم ایمنی بدن در مقابله با عفونت تاکید گردید. فقدان حس بویایی و چشایی در افراد مبتلا و ارتباط آن با سیستم عصبی از دیگر نشانه های مهم این ویروس بوده و از اولین علایم حمله به دستگاه عصبی محسوب می گردد. بیماری حاد مغزی – عروقی و روند شکل گیری آن در اثر هیپوکسی و دیگر عوارض ناشی از آلودگی نیز تشریح گردید. لذا لازم است که در ارزیابی های اولیه ظهور علایم عصبی نیز در نظر گرفته شوند چرا که برخی از بیماران تنها با این نشانه ها مراجعه می کنند.