عصب روانشناسی
محمدرضا نوروزی همایون؛ مجید الماسی؛ اسماعیل صدری دمیرچی؛ محمد حاتمی نژاد
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان تحریک الکتریکی مستقیم فرا جمجمهای و تحریک مغناطیسی فرا جمجمهای مکرر بر حافظه کاری، تکانشگری و رفتارهای آسیب به خود در افراد مبتلا به شخصیت مرزی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با پیشآزمون - پسآزمون و گروه کنترل میباشد. جامعه آماری این پژوهش شامل مراجعان مراکز مشاوره شهر ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان تحریک الکتریکی مستقیم فرا جمجمهای و تحریک مغناطیسی فرا جمجمهای مکرر بر حافظه کاری، تکانشگری و رفتارهای آسیب به خود در افراد مبتلا به شخصیت مرزی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با پیشآزمون - پسآزمون و گروه کنترل میباشد. جامعه آماری این پژوهش شامل مراجعان مراکز مشاوره شهر اردبیل در بهار 1401 میباشد. نمونهی این پژوهش متشکل از 45 نفر از افراد دارای اختلال شخصیت مرزی بوده که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. این مطالعه شامل 3 گروه و هر گروه شامل 15 نفر بود. آزمودنیها بهصورت تصادفی در 2 گروه درمان (tDCS و rTMS) و گروه کنترل قرارگرفته شدند. ابزارهای این پژوهش شامل آزمون حافظه فعال N-back، پرسشنامه تکانشگری بارت، پرسشنامه آسیب به خود و مداخلات tDCS و rTMS بود. یافتهها: درمان tDCS و rTMS تأثیر معناداری بر حافظه کاری، تکانشگری و آسیب به خود در مبتلایان به اختلال شخصیت مرزی داشت؛ و پس از کنترل اثر پیشآزمون بر پسآزمون برای مقایسه نمرات، حافظه کاری، تکانشگری و آسیب به خود در بین سه گروه در سطح خطای (۰5/0) تفاوت معنیداری وجود داشت. نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نیز نشان داد که بین میزان اثربخشی دو روش درمان، درمان Rtms اثربخشی بیشتری نسبت به tDCS داشت. نتیجهگیری: نتایج نشان داد که هر دو روش tDCS و rTMS هردو منجر به بهبود حافظه کاری شده؛ و از سویی دیگر این درمانها کاهش رفتارهای تکانشگرانه و رفتارهای آسیب به خود را در افراد مبتلا به شخصیت مرزی داشته است.
میلاد امینی ماسوله؛ غلامرضا چلبیانلو؛ رضا عبدی
چکیده
نقص در حافظه فعال یکی از شکایات رایج در بیماران دچار سکته مغزی است. هدف مطالعه حاضر، بررسی تاثیر استفاده همزمان از تحریک دو موضعی یک نیمکره ای مستقیم فراجمجمه ای (a-tDCSUHCDS) ، توانبخشی شناختی رایانه ای و تحریک تک موضعی (a-tDCS ) در مقایسه با توان بخشی شناختی رایانه ای بدون tDCS بر روی حافظه فعال بیماران دچار سکته بود. روش: 32 بیمار ( شامل 21 مرد و ...
بیشتر
نقص در حافظه فعال یکی از شکایات رایج در بیماران دچار سکته مغزی است. هدف مطالعه حاضر، بررسی تاثیر استفاده همزمان از تحریک دو موضعی یک نیمکره ای مستقیم فراجمجمه ای (a-tDCSUHCDS) ، توانبخشی شناختی رایانه ای و تحریک تک موضعی (a-tDCS ) در مقایسه با توان بخشی شناختی رایانه ای بدون tDCS بر روی حافظه فعال بیماران دچار سکته بود. روش: 32 بیمار ( شامل 21 مرد و 11 زن، با دامنه سنی 40-65 سال) سکته ای به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در یکی از سه گروه آزمایشی و یک گروه تحریک کاذب قرار گرفتند. تمامی گروه ها تحت آموزش تکلیف N back قرار گرفتند، گروه a-tDCSUHCDS تحریک آنودال را بر روی DLPFC چپ و M1 دریافت کرده و گروه تک موضعی a-tDCS تحریک آنودال را بر روی DLPFCچپ در حین توانبخشی شناختی دریافت کردند. نتایج: تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر نشان داد که گروه a-tDCSUHCDS بهبودی بیشتری را در تکالیف حافظه فعال نشان داده اند. همچنین،پس از 8 هفته پیگیری، گروه a-tDCSUHCDS بهبودی بیشتری را در تکالیف ذکر شده نشان داد .نتیجه گیری: این یافته ها نشان می دهند که استفاده همزمان از tDCS و توان بخشی شناختی رایانه ای به واسطه افزایش تحریک پذیری شبکه های قشری در نواحی مغزی که نقش مهمی در کارکردهای اجرایی دارند، باعث افزایش کارآمدی برنامه های توان بخشی شناختی در بیماران سکته ای می شود.
شادی ابراهیمی جوزانی؛ رویا کوچک انتظار؛ مژگان سپاه منصور؛ پروانه قدسی
چکیده
مقدمه: نقش کارکردهای اجرایی در هوش، شخصیت و مهارتهای اجتماعی و موفقیت تحصیلی اثباتشده است. از سوی دیگر، کژ کارکردی اجرایی شامل مشکلات حافظه فعال و سو بازداری پاسخ احتمالاً منجر به تکانشگری، بیتوجهی، مشکلات رفتاری، مشکلات ارتباطی و عدم سازگاری اجتماعی است. بنابراین پژوهش کنونی باهدف تعین و ارزیابی اثربخشی نوروفیدبک و کاپیتانلاگ ...
بیشتر
مقدمه: نقش کارکردهای اجرایی در هوش، شخصیت و مهارتهای اجتماعی و موفقیت تحصیلی اثباتشده است. از سوی دیگر، کژ کارکردی اجرایی شامل مشکلات حافظه فعال و سو بازداری پاسخ احتمالاً منجر به تکانشگری، بیتوجهی، مشکلات رفتاری، مشکلات ارتباطی و عدم سازگاری اجتماعی است. بنابراین پژوهش کنونی باهدف تعین و ارزیابی اثربخشی نوروفیدبک و کاپیتانلاگ بر بازداری پاسخ و اندوزش حافظه فعال انجامگرفته است. روش: این پژوهش نیمهتجربی با گروه کنترل بوده و جامعه آماری همه دانشآموزان دختر پایه چهارم ابتدایی در شهر تهران بوده که در سال تحصیلی 99-1398 مشغول به تحصیل بودند. سپس 90 دانشآموز با روش نمونهگیری خوشهبندی چندمرحلهای پس از غربالگری با معیار شمولت به سه گروه تخصیص یافتند (2 گروه آزمایشی و یک گروه کنترل). مقیاس حافظه فعال دانیمن و کارپنتر (1980) و پرسشنامه رتبهبندی رفتاری کارکردهای اجرایی (بریف) قبل و بعد از مداخله و در دوره پیگیری تکمیل شدند. دو گروه آزمایشی 20 جلسه مداخله را دریافت کردند و گروه کنترل مداخلهای دریافت نکرد. تجزیهوتحلیل کوواریانس و SPSS21 برای تجزیهوتحلیل دادهها استفاده شدند. یافتهها: نوروفیدبک و کاپیتانلاگ تأثیر معناداری بر اندوزش حافظه فعال و بازداری پاسخ در دانشآموزان داشته است (p<0/05) اما نوروفیدبک از کاپیتانلاگ اثربخشتر بوده است. نتیجهگیری: این مداخلات را میتوان برای ارتقای حافظه فعال و بازداری پاسخ جهت افزایش موفقیت تحصیلی دانشآموزان به کاربست.
مریم رنجبر؛ سعید حسن زاده؛ علی اکبر ارجمندنیا
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تدوین برنامه توانبخشی مبتنی بر رایانه و بررسی اثربخشی آن بر حافظه فعال، توجه و بازداری پاسخ در کودکان با ضعف کارکردهای اجرایی انجام شده است. روش: روش پژوهش حاضر از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون ـ پسآزمون با گروه انتظار بوده است. جامعه آماری شامل۲۳ کودک واجد شرایط، به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تدوین برنامه توانبخشی مبتنی بر رایانه و بررسی اثربخشی آن بر حافظه فعال، توجه و بازداری پاسخ در کودکان با ضعف کارکردهای اجرایی انجام شده است. روش: روش پژوهش حاضر از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون ـ پسآزمون با گروه انتظار بوده است. جامعه آماری شامل۲۳ کودک واجد شرایط، به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و انتظار قرار گرفتند. در همین راستا، در گام نخست به شناسایی نیازها و مولفههای برنامه توانبخشی شناختی به مطالعه و مرور نظامدار پژوهشهای موجود پرداخته و در نهایت براساس مبانی نظری و پژوهشی موجود، اقدام به طراحی یک برنامه توانبخشی شناختی رایانهای گردید. به منظور بررسی نشانههای ضعف کارکردهای اجرایی از پرسشنامه درجه بندی رفتاری و کارکردهای اجرایی(بریف-فرم والد)، جهت سنجش حافظه فعال برای کودکان از آزمون(حافبک) و برای سنجش توجه دیداری، شنیداری و بازداری پاسخ(IVA-2) استفاده گردید. دانشآموزان به مدت 18 جلسه(45 دقیقه) تحت مداخله قرار گرفتند و گروه انتظار هیچ آموزشی دریافت نکردند. دادههای حاصل از این پژوهش با روش تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافتههای حاصل از تحلیل دادهها پس از حذف اثر پیشآزمون حاکی از اثربخشی برنامه توانبخشی رایانهای بر عملکرد حافظه فعال، توجه و توجه مستمر بوده است(۰۵/۰p≤). با این وجود نتایج تحلیل کواریانس تفاوت معناداری را در آزمون بازداری پاسخ نشان نداده است(۰۵/۰p≤). نتیجه گیری: به طور کلی، میتوان نتیجه گرفت که توانبخشی شناختی رایانهای به عنوان یک روش مکمل درمانی در کنار سایر درمانها، در مداخلات مرسوم جهت ارتقاء کارکردهای اجرایی مورد استفاده قرار گیرد.
اسکندر فتحی آذر؛ آرش مانی؛ یوسف ادیب؛ زهرا شریفی
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه درسی علوم عصبی شناختی در بهبود کارکردهای اجرایی و حافظه فعال دانشآموزان مقطع ابتدایی با اختلال یادگیری ریاضی در شیراز صورت گرفت. روش: روش تحقیق نیمه تجربی است. جامعه آماری این مطالعه شامل کلیه دانش آموزان دارای ناتوانی در یادگیری ریاضی از کلاس دوم تا ششم ناحیه 2 و 4 شهر شیراز است. با ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه درسی علوم عصبی شناختی در بهبود کارکردهای اجرایی و حافظه فعال دانشآموزان مقطع ابتدایی با اختلال یادگیری ریاضی در شیراز صورت گرفت. روش: روش تحقیق نیمه تجربی است. جامعه آماری این مطالعه شامل کلیه دانش آموزان دارای ناتوانی در یادگیری ریاضی از کلاس دوم تا ششم ناحیه 2 و 4 شهر شیراز است. با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده، سی و یک دانش آموز به طور تصادفی انتخاب و سپس به طور تصادفی در گروههای آزمایش و کنترل قرار گرفتند. آموزش در گروه کنترل براساس سبک تدریس سنتی و آموزش در گروه آزمایش براساس الگوی برنامه درسی علوم اعصاب شناختی انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که تفاوت بین میانگین نمرات حافظه فعال در پس آزمون بعد از کنترل پیش آزمون و در دو گروه آزمایش و کنترل برابر بود با 740/8. و Fبرابر با 144/26 با سطح معناداری P≤0.001 و این، نشان می دهد که این تفاوت، با کنترل پیش آزمون معنادار است. در بخش کارکردهای اجرایی میانگین نمرات برابر شد با 337/205 و مقدار F هم 94/2 به دست آمد. کشش(Trend) به سمت اثربخشی مداخله بوده است ولی از لحاظ آماری تفاوت معنی داری مشاهده نشده است. بنابراین می توان گفت که مداخله تأثیر مثبت و معناداری بر حافظه فعال و تأثیر غیرمستقیمی بر کارکردهای اجرایی دانش آموزان داشته است. نتیجه گیری: مداخلات علوم اعصاب شناختی با توجه به برجسته کردن مهارتهای اساسی یادگیری ریاضی می تواند یک روش مؤثر در بهبود ناتوانی یادگیری ریاضی باشد.
علیرضا محسنی اژیه؛ سالار فرامرزی؛ محمد حسینعلی زاده
چکیده
مقدمه: کاشت حلزون شنوایی نتایج مثبتی را برای کودکان ناشنوا به ارمغان میآورد، اما تجربه ناشنوایی اولیه موجب محدودیتهای مختلفی میشود که یکی از آنها، مشکلات حافظه فعال است. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف تدوین برنامه توانمندسازی عصبروانشناختی دانشآموزان کاشت حلزونی(NEPSCI) و ارزیابی اثربخشی آن بر مشکلات حافظه فعال دانشآموزان ...
بیشتر
مقدمه: کاشت حلزون شنوایی نتایج مثبتی را برای کودکان ناشنوا به ارمغان میآورد، اما تجربه ناشنوایی اولیه موجب محدودیتهای مختلفی میشود که یکی از آنها، مشکلات حافظه فعال است. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف تدوین برنامه توانمندسازی عصبروانشناختی دانشآموزان کاشت حلزونی(NEPSCI) و ارزیابی اثربخشی آن بر مشکلات حافظه فعال دانشآموزان ناشنوای کاشت حلزونشده انجام گرفت. روش: این پژوهش از نوع تکآزمودنی با طرح A-B بود. جامعه آماری شامل دانشآموزان کاشت حلزونشده شهر اصفهان در سال تحصیلی 96-1397 بود. از این جامعه 3 دانشآموز به شیوه نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند.ابزار پژوهش چهارمین نسخه مقیاس هوشی وکسلر برای کودکان(WISC–IV) و مقیاس درجهبندی حافظه کاری(WMRS) بود. بر این اساس طی 5 هفته متوالی آزمودنیها مورد مشاهده قرار گرفتند(موقعیت خط پایه)، سپس طی هشت هفته مداخله اجرا شد و بعد از آن نیز در طی سه هفته، پایداری تغییرات در مرحله پیگیری مشاهده شد. دادهها از طریق تحلیل دیداری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: طی تحلیل دیداری نمودار دادهها، مداخله در هر سه آزمودنی اثربخش بود. درصد غیرهمپوشی دادهها(PND) در دو موقعیت خط پایه و مداخله برای هر سه شرکتکننده به ترتیب 5/87%، 75% و 100% بود. این اثربخشی در موقعیت پیگیری نیز همچنان قابل مشاهده بود. نتیجهگیری: برنامه توانمندسازی عصبروانشناختی دانشآموزان کاشت حلزونی(NEPSCI)، روشی مناسب جهت کاهش مشکلات حافظه فعال آنان است و میتوان از این روش، در مراکز آموزشی و درمانی استفاده کرد.
یوسف دهقانی؛ نزهت الزمان مرادی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر آموزش حافظه فعال بر برنامه ریزی و انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری نارساخوان صورت گرفت. روش: این پژوهش به صورت نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل 380 دانشآموز با اختلال یادگیری خواندن پایه سوم، ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر آموزش حافظه فعال بر برنامه ریزی و انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری نارساخوان صورت گرفت. روش: این پژوهش به صورت نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل 380 دانشآموز با اختلال یادگیری خواندن پایه سوم، چهارم و پنجم ابتدایی ارجاع دادهشده از سوی مدارس به مرکز اختلال یادگیری آموزش و پرورش بوشهر بود که از بین آنها به روش نمونهگیری در دسترس، 62 نفر که ویژگیهای لازم از نظر ملاکهای ورود را داشتند فهرست و سپس ۴۰ دانشآموز پس از تشخیص اختلال یادگیری خواندن، انتخاب و بهشکل تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه در هر گروه ۲۰ نفر گمارش شدند. ابزارهای سنجش شامل چک لیست نشانگان نارساخوانی، مصاحبه بالینی ساختاریافته، مقیاس هوش تجدیدنظر شده وکسلر کودکان، آزمون برج لندن و آزمون ویسکانسین بود. گروه آزمایش تحت آموزش حافظه فعال، طی ۱۸ جلسه ۴۵ دقیقه ای قرار گرفت و گروه گواه، هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش حافظه فعال بر برنامه ریزی و انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان نارساخوان اثر داشته(۰۰۱/0˂ P) و این تاثیر در مرحله پیگیری دو ماهه پایدار ماند(۰۰۱/0˂ P). نتیجه گیری: در مجموع می توان بیان کرد که از آموزش حافظه کاری می توان به عنوان مداخله کاربردی و موثر به خصوص برای بهبود برنامه ریزی و انعطاف پذیریشناختی دانش آموزان نارساخوان استفاده گردد.
رومینا منانی؛ احمد عابدی؛ فریبرز درتاج؛ نورعلی فرخی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی پدیده کمآموزی دانشآموزان تیزهوش در حیطه ریاضی و مقایسه نیمرخ مهارتهای عصب روانشناختی این دانشآموزان در گروههایی با سطوح مختلف پیشرفت انجام شد. روش: روش این پژوهش علی - مقایسهای بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان مدارس استعدادهای درخشان مقطع متوسطه اول شهر تهران در سال تحصیلی 97-1396 بود. بدین ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی پدیده کمآموزی دانشآموزان تیزهوش در حیطه ریاضی و مقایسه نیمرخ مهارتهای عصب روانشناختی این دانشآموزان در گروههایی با سطوح مختلف پیشرفت انجام شد. روش: روش این پژوهش علی - مقایسهای بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان مدارس استعدادهای درخشان مقطع متوسطه اول شهر تهران در سال تحصیلی 97-1396 بود. بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 36 نفر دانشآموز دختر و پسر انتخاب شدند و از نظر مهارتهای عصب روانشناختی مورد بررسی قرار گرفتند. برای جمع آوری دادهها از آزمونهای آنلاین دسته بندی کارت ویسکانسین، آزمون تکلیف بلوکهای کرسی و آزمون تکلیف زمان واکنش دیاری-لیوالد استفاده شد. دادهها با روش تحلیل واریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شد. یافتهها:نتایج پژوهش حاکی از تفاوت معنادار مهارتهای عصب روانشناختی بین گروهها در متغیرهای حافظه فعال دیداری - فضایی، تکلیف زمان واکنش انتخابی و کارکردهای اجرایی بود.نتیجه گیری:با توجه به یافتههای این پژوهش میتوان نتیجه گرفت دانشآموزان تیزهوش کمآموز نسبت به دانشآموزان تیزهوش با پیشرفت مورد انتظار، نارساییهای مهارتهای عصب روانشناختی بیشتری را تجربه میکنند. بنابراین، در کنار توجه به عوامل شخصیتی و محیطی، ارزیابی مهارتهای عصب روانشناختی و کاربست رویکردهای مداخلهای عصب روانشناختی متناسب جهت پیشگیری از بروز کمآموزی در تیزهوشان پیشنهاد میگردد.
فاطمه تاکی؛ مریم شریفی؛ ماهگل توکلی
چکیده
مقدمه: اختلال نارسایی توجه_بیشفعالی یکی از شایعترین اختلالات مزمن رشدی است که همواره مورد توجه پژوهشگران و درمانگران قرار داشته است. تاکنون پژوهشهای متعددی به منظور ارزیابی و نیز بهبود مشکلات شناختی از جمله عملکرد حافظه فعال در کودکان مبتلا به این اختلال انجام شده است. هدف پژوهش حاضر جمعآوری و ترکیب نتایج این پژوهشها ...
بیشتر
مقدمه: اختلال نارسایی توجه_بیشفعالی یکی از شایعترین اختلالات مزمن رشدی است که همواره مورد توجه پژوهشگران و درمانگران قرار داشته است. تاکنون پژوهشهای متعددی به منظور ارزیابی و نیز بهبود مشکلات شناختی از جمله عملکرد حافظه فعال در کودکان مبتلا به این اختلال انجام شده است. هدف پژوهش حاضر جمعآوری و ترکیب نتایج این پژوهشها و محاسبه اندازه اثر آنها با استفاده از الگوی پژوهشی فراتحلیل بهمنظور دستیابی به دیدی جامعتر در زمینه میزان تفاوت بین حافظه فعال کودکان مبتلا به نارسایی توجه/بیشفعالی با کودکان سالم و نیز میزان اثربخشی مداخلات انجام شده بر روی آن است. روش:از بین پژوهشهای متعدد انجام شده در این زمینه، 23 پژوهش (10 مقایسه و 13 مداخله) که از لحاظ روششناختی مورد قبول بودند، انتخاب شدند و فراتحلیل بر روی آنها انجام گرفت. ابزار این پژوهش چکلیست فراتحلیل بود. یافته ها: یافتههای فراتحلیل نشان دادند که اندازه اثر مقایسه حافظه فعال در کودکان مبتلا به نارسایی توجه_بیشفعالی با کودکان عادی 21/1 (001/0>p) و اندازه اثر مداخلات مختلف بر حافظه فعال این کودکان 87/1 (001/0>p)است. نتیجه گیری: طبق جدول کوهن هر دو اندازه اثر بهدست آمده در این پژوهش در حد بالاست و این تاییدکننده وجود تفاوت بین حافظه فعال کودکان مبتلا به نارسایی توجه_بیش فعالی با کودکان سالم و نیز نشان دهنده موثر بودن مداخلات انجام شده در این زمینه است.
الهام قربانیان؛ مرضیه علیوندی وفا؛ مهدی فرهودی؛ محمدعلی نظری
چکیده
مقدمه:امروزه سکته مغزی از شایعترین بیماری های نورولوژیک ناتوان کننده در جهان است.بروز عوارض شناختی یکی از مشکلات شایع در افراد مبتلا به سکته مغزی است.از این رو این مطالعه با هدف بررسی تاثیر توانبخشی شناختی رایانه محور بر عملکرد حافظه فعال بیماران مبتلا به سکته مغزی انجام گرفت.روش: مطالعه حاضر یک پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش ...
بیشتر
مقدمه:امروزه سکته مغزی از شایعترین بیماری های نورولوژیک ناتوان کننده در جهان است.بروز عوارض شناختی یکی از مشکلات شایع در افراد مبتلا به سکته مغزی است.از این رو این مطالعه با هدف بررسی تاثیر توانبخشی شناختی رایانه محور بر عملکرد حافظه فعال بیماران مبتلا به سکته مغزی انجام گرفت.روش: مطالعه حاضر یک پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل است. در این پژوهش30 بیمار 30 تا 65 ساله مبتلا به سکته مغزی که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند،به صورت تصادفی به گروه های آزمایش و کنترل تقسیم شدند.افراد گروه آزمایش، با استفاده از نرمافزار توانبخشی شناختی Captain’s Log،21 جلسه آموزش دیدند و افراد گروه کنترل در آن دوره هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند.در این پژوهش آزمون حافظه فعال وکسلر(مقیاس حافظه عددی)و آزمون حافظه کاری فضایی کمبریج در پیش آزمون و پسآزمون به کار رفت.یافته ها:نتایج تحلیل انکوا حاکی از آن است که تفاوت معناداری بین میانگین نمرات حافظه فعال گروه آزمایش و گروه کنترل در پسآزمون وجود دارد.نتیجه گیری:یافته ها نشان داد که توانبخشی شناختی رایانه محور،حافظه فعال مبتلایان به سکته مغزی را بهبود می بخشد و میتوان از آن به عنوان روش موثر و مفیدی برای بهبود عملکرد حافظه این گونه بیماران سود جست.
یوسف دهقانی؛ نزهت الزمان مرادی
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش حافظه فعال بر بازداری و عملکرد خواندن دانشآموزان دارای ناتوانی یادگیری نارساخوان صورت گرفت. روش: روش این پژوهش شبهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل ۳۷۲ دانشآموزان با ناتوانی یادگیری خواندن پایه سوم، چهارم و پنجم ابتدایی ارجاع دادهشده ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش حافظه فعال بر بازداری و عملکرد خواندن دانشآموزان دارای ناتوانی یادگیری نارساخوان صورت گرفت. روش: روش این پژوهش شبهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل ۳۷۲ دانشآموزان با ناتوانی یادگیری خواندن پایه سوم، چهارم و پنجم ابتدایی ارجاع دادهشده از سوی مدارس به مرکز ناتوانی یادگیری آموزش و پرورش شهر بوشهر بود که از بین آنها به روش نمونهگیری در دسترس، ۷۵ نفر که ویژگیهای لازم از نظر ملاکهای ورود را داشتند فهرست و سپس ۴۰ دانشآموز پس از تشخیص ناتوانی یادگیری خواندن توسط روانشناسهای مرکز ناتوانی یادگیری آموزش و پرورش شهر بوشهر و همچنین مصاحبه بالینی ساختاریافته، انتخاب و بهشکل تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل در هر گروه ۲۰ نفر گمارش شدند. ابزارهای سنجش شامل چکلیست نشانگان نارساخوانی، مصاحبه بالینی ساختاریافته، مقیاس هوش تجدیدنظر شده وکسلر کودکان، آزمون خواندن و نارساخوانی نما و آزمون استروپ بود. گروه آزمایش تحت آموزش حافظه فعال، طی ۱۸ جلسه ۴۵ دقیقه ای قرار گرفت و گروه کنترل، هیچگونه درمانی دریافت نکرد. برای تجزیه و تحلیل آماری دادهها از روش تحلیل واریانس اندازهگیری مکرر استفاده شد. یافته ها: تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که بین میانگین نمرات پیشآزمون و پسآزمون گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد. آموزش حافظه فعال در گروه آزمایش موجب افزایش نمرات بازداری (03/0= P) و عملکرد خواندن (۰1/0= P) شده است و این تاثیر در مرحله پیگیری دو ماهه پایدار ماند (۰۰۱/0˂ P).نتیجه گیری: با توجه به یافتههای بدستآمده از مطالعه حاضر میتوان نتیجهگیری کرد که آموزش حافظه کاری میتواند به عنوان یک روش مداخلهای در بازداری و بهبود عملکرد خواندن دانشآموزان با ناتوانی یادگیری نارساخوانی استفاده شود.
اعظم فتاحی اندبیل؛ هائیده صابری؛ اصغر کاظمی کواکی
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی بازی درمانی شناختی رفتاری) CBPT )و تحریک الکتریکی فراجمجمه ای مغز) (tDCS بر کارکردهای اجرایی حافظه فعال و بازداری پاسخ کودکان دارای اختلال بیش فعالی- نقص توجه) (ADHD انجام گرفت.روش: در این مطالعه شبه آزمایشی دارای پیش آزمون – پس آزمون و گروه کنترل ، 49 پسر ADHD 6 تا 11 ساله به روش نمونه گیری در دسترس از دو مدرسه ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی بازی درمانی شناختی رفتاری) CBPT )و تحریک الکتریکی فراجمجمه ای مغز) (tDCS بر کارکردهای اجرایی حافظه فعال و بازداری پاسخ کودکان دارای اختلال بیش فعالی- نقص توجه) (ADHD انجام گرفت.روش: در این مطالعه شبه آزمایشی دارای پیش آزمون – پس آزمون و گروه کنترل ، 49 پسر ADHD 6 تا 11 ساله به روش نمونه گیری در دسترس از دو مدرسه شهرستان اسلامشهرانتخاب شدند.سپس توسط تستهای هوش استنفورد و کانرز والدین،13 نفر بدلیل نداشتن ملاکهای ورود حذف گردیدند.36 پسر باقیمانده به طور تصادفی در گروههای مداخله و کنترل( هر گروه 12 نفر)قرار گرفتند. سپس آزمونهای ان بک جهت سنجش حافظه فعال و برو – نرو جهت سنجش بازداری پاسخ قبل و بعد از مداخلات صورت گرفت. مداخله ها شامل CBPT به مدت 8 جلسه 60 دقیقه ای و tDCS شامل 10 جلسه 10 دقیقهای با شدت 1 میلی آمپربود .دادهها با به کار گیری نرم افزار spssنسخه 23 تحلیل شدند.یافته ها: پس از حذف اثر پیش آزمون مشخص گردید در نمرات حافظه فعال، بین گروههای مداخله و کنترل تفاوت معنیدار وجود نداشت همچنین درCBPT در هیچ یک از نمرههای بازداری پاسخ نسبت به گروه کنترل تفاوت معنا داری نداشت. لیکن tDCS در نمرات« دقت اجرا و سرعت اجرا » ، با گروه کنترل تفاوت معنیدار داشتند.نتیجه گیری:روش CBPT در بهبود حافظه فعال و بازداری پاسخ مؤثرنیست و روش tDCS ، تنها در بهبود بازداری پاسخ مؤثر است.
الیاس اکبری؛ جعفر حسنی؛ علیرضا مرادی
دوره 1، شماره 1 ، شهریور 1394، ، صفحه 7-25
چکیده
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر القای تجارب هیجانی بر کارکردهای اجرایی توجه و حافظه کاری با نگاه به طیف افسردگی بود. روش: در مرحلهی اول 449 نفر از دانشجویان دانشگاه خوارزمی تهران بهصورت تصادفی از طریق نسخه دوم پرسشنامه افسردگی بک (BDI-II) مورد غربال قرار گرفتند و سپس 34 نفر از افرادی که نمرات z استاندارد برابر یا بالاتر از 5/1+ و یا ...
بیشتر
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر القای تجارب هیجانی بر کارکردهای اجرایی توجه و حافظه کاری با نگاه به طیف افسردگی بود. روش: در مرحلهی اول 449 نفر از دانشجویان دانشگاه خوارزمی تهران بهصورت تصادفی از طریق نسخه دوم پرسشنامه افسردگی بک (BDI-II) مورد غربال قرار گرفتند و سپس 34 نفر از افرادی که نمرات z استاندارد برابر یا بالاتر از 5/1+ و یا برابر یا پایینتر از 5/1- کسب کرده بودند بهعنوان گروه نمونه انتخاب و به مرحله بعدی پژوهش دعوت شدند. سپس آنها بهطور انفرادی در سه مرحله مورد آزمایش قرار گرفتند. مرحلهی اول مربوط به فعالیت پایه کارکردهای اجرایی توجه و حافظه کاری قبل از مشاهده قطعه فیلمهای هیجانی بود و دو مرحلهی بعدی آزمایش نیز بعد از مشاهدهی قطعه فیلمهای هیجانی انتخابشده شامل قطعه فیلم هیجانی مثبت و منفی صورت گرفت. یافتهها: نتایج نشان داد که القای تجارب هیجانی میتواند بدون در نظر گرفتن اثر اصلی گروه عملکرد توجه فرد را تحت تأثیر قرار دهد. همچنین نتایج مربوط به حافظه کاری نشان داد که عملکرد دو گروه در شرایط هیجانی مختلف، تفاوت معناداری باهم دارند. نتیجهگیری: با توجه به یافتههای پژوهش حاضر، عملکرد توجه ممکن است در شرایط شدیدتر افسردگی تحت تأثیر قرار گیرد و عملکرد حافظه کاری بهعنوان یک کارکرد اجرایی تحت تأثیر افسردگی ممکن است دچار نقص شود که این امر انتخاب و پردازش سریع اطلاعات جهت انجام تکلیف را با مشکل مواجه میسازد.
محمد اورکی؛ مهدیه رحمانیان؛ نپتون تهرانی؛ شیما حیدری
دوره 1، شماره 1 ، شهریور 1394، ، صفحه 41-51
چکیده
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر آموزش نوروفیدبک با باند فرکانس آلفا بر بهبود عملکرد حافظه فعال در کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی ـ نقص توجه انجام گرفت. روش: جهت اجرای این تحقیق 8 کودک مبتلا به بیش فعالی ـ نقص توجه با روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند؛ این کودکان در 10 جلسه آموزش نوروفیدبک با پروتکل تقویت آلفا شرکت کردند. برای سنجش ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر آموزش نوروفیدبک با باند فرکانس آلفا بر بهبود عملکرد حافظه فعال در کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی ـ نقص توجه انجام گرفت. روش: جهت اجرای این تحقیق 8 کودک مبتلا به بیش فعالی ـ نقص توجه با روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند؛ این کودکان در 10 جلسه آموزش نوروفیدبک با پروتکل تقویت آلفا شرکت کردند. برای سنجش حافظه فعال، از آزمون N-Back و آزمون حافظه وکسلر (فراخنای ارقام) استفاده شد و دادههای حاصل از تحقیق با روش تحلیل کوواریانس و با استفاده از نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافتهها: نتایج نشان داد که در سطح معناداری 05/0 p< بین نمرههای پیشآزمون و پسآزمون حافظه کاری تفاوت معنادار وجود دارد. نتیجهگیری: این یافتهها نشان میدهد که آموزش نوروفیدبک موجب بهبود عملکرد حافظه فعال در کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی ـ نقص توجه شرکت کننده در تحقیق شد؛ درواقع افزایش نسبی دامنه در باند آلفا باعث بهبود حافظه فعال گردید.