عصب روانشناسی
محمدرضا نوروزی همایون؛ محمد حاتمی نژاد؛ اسماعیل صدری دمیرچی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان گروهی سایکودراما و بازیدرمانی شناختی رفتاری بر روی کارکردهای اجرایی (حافظه فعال، بازداری پاسخ، انعطافپذیری شناختی و خودتنظیمی هیجانی) در دانش آموزان دارای اختلال اضطراب اجتماعی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با پیشآزمون - پسآزمون و گروه کنترل میباشد. جامعه آماری این پژوهش کلیهی ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان گروهی سایکودراما و بازیدرمانی شناختی رفتاری بر روی کارکردهای اجرایی (حافظه فعال، بازداری پاسخ، انعطافپذیری شناختی و خودتنظیمی هیجانی) در دانش آموزان دارای اختلال اضطراب اجتماعی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با پیشآزمون - پسآزمون و گروه کنترل میباشد. جامعه آماری این پژوهش کلیهی دانشآموزان دارای اختلال اضطراب اجتماعی در شهر اردبیل در سال تحصیلی 1402-1401 را شامل شد. نمونهی این پژوهش شامل 45 نفر از دانشآموزانی که دارای اختلال اضطراب اجتماعی بودند تشکیل میدهند که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و در 3 گروه قرار داده شدند که هر گروه شامل 15 آزمودنی بود (سایکودراما 15 نفر، بازیدرمانی شناختی رفتاری 15 نفر و کنترل 15 نفر). هر آزمودنی بهصورت تصادفی در 2 گروه درمان (سایکودراما، بازیدرمانی شناختی رفتاری) و کنترل قرارگرفته شدند. ابزار و پرسشنامه این پژوهش شامل آزمون دستهبندی کارتهای ویسکانسین و پرسشنامه تنظیم هیجانی گراس و جان (2003) بود. یافتهها: نتایج نشان داد که درمان گروهی سایکودراما و بازیدرمانی شناختی بر بهبود کارکردهای اجرایی و تنظیم هیجان دانش آموزان پسر مبتلا به اضطراب اجتماعی مؤثر میباشد در سطح معناداری (0.05)؛ در میان نمرات پیشآزمون و پسآزمون گروه کنترل تفاوت معناداری یافت نشد. نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نیز نشان داد که اثربخشی درمان سایکودراما در بهبود بخشیدن کارکردهای اجرایی و تنظیم هیجانی مؤثرتر میباشد. نتیجهگیری: با توجه به جلسات و نتایج بهدستآمده درمان گروهی سایکودراما و بازیدرمانی شناختی رفتاری در بهبود کارکردهای اجرایی تأثیر مثبت داشت.
عصب روانشناسی
فرزانه داوری؛ سلیمه عباسی
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرینات بادی پرکاشن بر عملکرد اجرایی و مهارتهای حرکتی بنیادی کودکان کمتوان ذهنی بود. جامعه آماری شامل کودکان مبتلابه کمتوانی ذهنی شهرستان چادگان بود که از بین آنها 30 نفر (15 نفر گروه تجربی، 15 نفر گروه کنترل) با دامنه سنی 8 تا 10 سال انتخاب و با انجام آزمون عملکرد پیوسته (توجه پایدار)، رنگ- واژه استروپ ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرینات بادی پرکاشن بر عملکرد اجرایی و مهارتهای حرکتی بنیادی کودکان کمتوان ذهنی بود. جامعه آماری شامل کودکان مبتلابه کمتوانی ذهنی شهرستان چادگان بود که از بین آنها 30 نفر (15 نفر گروه تجربی، 15 نفر گروه کنترل) با دامنه سنی 8 تا 10 سال انتخاب و با انجام آزمون عملکرد پیوسته (توجه پایدار)، رنگ- واژه استروپ (بازداری پاسخ) و آزمون مهارتهای حرکتی درشت اولریخ 2015 (مهارتهای حرکتی بنیادی) بهصورت پیشآزمون- پسآزمون در این پژوهش شرکت کردند. گروه تجربی طی 8 هفته، هر هفته 2 جلسه 45 دقیقهای بهصورت گروهی برنامه مداخلهای منتخب بادی پرکاشن را دریافت کردند. اما گروه کنترل فعالیتهای معمول مدرسه را انجام دادند. تحلیل دادهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره در سطح معنیداری 05/0 p≤ انجام شد. نتایج نشان داد اثر تمرینات بادی پرکاشن بر توجه پایدار (001/0=P)، بازداری پاسخ (001/0=P) و مهارتهای حرکتی بنیادی (001/0=P) معنادار است و شرکتکنندگان گروه تجربی عملکرد بهتری نسبت به گروه کنترل داشتند (001/0=P). باتوجه به یافتهها به نظر میرسد تمرینات بادی پرکاشن مداخلهای سودمند جهت بهبود مهارتهای حرکتی و شناختی در کودکان با کمتوان ذهنی است؛ بنابراین پیشنهاد میشود از این تمرینات در برنامههای تربیتبدنی مدارس استثنایی و مراکز توانبخشی استفاده شود.
عصب روانشناسی
حلیمه کچرانلویی؛ پریا جنگی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف پیشبینی اختلال بازی اینترنتی براساس ناگویی هیجانی و سیستمهای مغزی رفتاری در نوجوانان انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعهآماری پژوهش شامل دانش آموزان شهر بجنورد در سال تحصیلی 1402-1401 بود. از این بین 320 نفر با توجه به ملاکهای ورود به شیوه نمونهگیری خوشهای دو مرحلهای انتخاب شدند. ابزارهای ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف پیشبینی اختلال بازی اینترنتی براساس ناگویی هیجانی و سیستمهای مغزی رفتاری در نوجوانان انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعهآماری پژوهش شامل دانش آموزان شهر بجنورد در سال تحصیلی 1402-1401 بود. از این بین 320 نفر با توجه به ملاکهای ورود به شیوه نمونهگیری خوشهای دو مرحلهای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس فعالساز و بازداری رفتاری، پرسشنامه ناگویی هیجانی و پرسشنامة اختلال بازی اینترنتی بود. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد ابعاد ناگویی هیجانی و سیستم بازداری رفتاری با اختلال بازی اینترنتی در نوجوانان همبستگی مثبت و معنادار و سستم فعالساز رفتاری و مولفههای ان با اختلال بازی اینترنتی رابطه منفی و معنادار دارند. نتایج رگرسیون نیز حاکی از این بود که ناگویی هیجانی، سیستم فعالساز رفتاری و سیستم بازداری رفتاری به ترتیب 17 درصد، 21 درصد و 22 درصد از واریانس اختلال بازی اینترنتی را تبیین کردند. این دو متغیر به طور همزمان با هم توانستند 22 درصد از واریانس اختلال بازی اینترنتی را تبیین کنند. بنابراین، ناگویی هیجانی و سیستمهای مغزی رفتاری نقش مهمی در پیشبینی اختلال بازی اینترنتی نوجوانان داشتند؛ بهطورکلی، می توان نتیجه گرفت که ناگویی هیجانی و سیستمهای مغزی رفتاری موجب علائم اختلال بازی اینترنتی گردد. یافته های پژوهش حاضر می تواند تلویحات کاربردی برای روانشناسان در زمینه سبب شناسی و مداخله در مبتلایان به اختلال بازی اینترنی داشته باشد.
عصب روانشناسی
راحله یزدانی؛ بهرام ﻣﯿﺮزاﺋﯿﺎن
چکیده
پژوهش حاضر به منظور مقایسه فعالیت نظامهای مغزی/رفتاری، سوگیری توجه در افراد مبتلا به افسردگی، اضطراب و عادی انجامشده است. پژوهش حاضر، یک مطالعه علی مقایسهای است که جامعه آماری آن ۴۸۰ نفر از دانشجویان رشته روانشناسی دانشگاه آزاد ساری که از طریق جدول کرجسی و مورگان تعداد ۲۱۴ نفر به روش طبقهایی انتخاب میشوند. روش نمونهگیری ...
بیشتر
پژوهش حاضر به منظور مقایسه فعالیت نظامهای مغزی/رفتاری، سوگیری توجه در افراد مبتلا به افسردگی، اضطراب و عادی انجامشده است. پژوهش حاضر، یک مطالعه علی مقایسهای است که جامعه آماری آن ۴۸۰ نفر از دانشجویان رشته روانشناسی دانشگاه آزاد ساری که از طریق جدول کرجسی و مورگان تعداد ۲۱۴ نفر به روش طبقهایی انتخاب میشوند. روش نمونهگیری در این مرحله در دسترس میباشد. همتا بودن دو گروه موردمطالعه ازنظر سن، جنسیت، تحصیلات و تأهل رعایت شده. بهمنظور جمعآوری دادههای پژوهش از پرسشنامههای استانداردشده اضطراب بک، افسردگی بک، شخصیتی گری ویلسون و سوگیری توجه جهت سنجش استفاده گردید برای تحلیل دادهها از نرمافزار spss 21 و آزمون تحلیل واریانس استفادهشده است. نتایج بهدستآمده نشان میدهد که میان فعالیت نظامهای مغزی/رفتاری، سوگیری توجه در افراد مبتلا به افسردگی، اضطراب و عادی تفاوت وجود دارد. از یافتهها میتوان نتیجه گرفت که نظامهای مغزی -رفتاری اساس، تفاوتهای فردی میباشند و به نظر میرسد افراد مضطرب و افسرده در مقایسه با افراد سالم، تهدیدهای بیشتری را در محیط خود ادراک میکنند همچنین اصلاح سوگیری توجه در تشخیص و درمان اضطراب و یا افسردگی مؤثر است.
عصب روانشناسی
محدثه فلاح زاده ابرقویی؛ فرنگیس دمهری؛ محسن سعیدمنش
چکیده
زمینه و هدف: کودکان دارای تاخیر تحول زبان در مقایسه با همتایان سنی خود، تواناییهای زبانی پایینتر از سطح مورد انتظار نشان میدهند و مشکلاتی را در زندگی روزمره خود دارند. لذا هدف این پژوهش بررسی اثربخشی برنامهی عصبروانشناختی کودک محور تلفیقی با تنظیمهیجان بر تنظیم هیجان، عزتنفس و عملکرد زبان در کودکان دارای تاخیر تحول زبان ...
بیشتر
زمینه و هدف: کودکان دارای تاخیر تحول زبان در مقایسه با همتایان سنی خود، تواناییهای زبانی پایینتر از سطح مورد انتظار نشان میدهند و مشکلاتی را در زندگی روزمره خود دارند. لذا هدف این پژوهش بررسی اثربخشی برنامهی عصبروانشناختی کودک محور تلفیقی با تنظیمهیجان بر تنظیم هیجان، عزتنفس و عملکرد زبان در کودکان دارای تاخیر تحول زبان بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. تعداد 30 کودک 4تا8 سال دارای تاخیر تحول زبان شهرستان یزد به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه 15 نفره کنترل و آزمایش تقسیم شدند. ابزار جمع آوری دادهها مقیاس تنظیم هیجان شیلدز و چیکتی (1995)، پرسشنامه عزت نفس عزیزی مقدم (1386) و آزمون سنجش رشد نیوشا(ملایری و همکاران، 1387) بود. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از آزمون تحلیل کوریانس چند متغیره و تک متغیره با نرم افزارSPSS-26 انجام گرفت. یافتهها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که برنامه ی عصب روانشناختی کودک محور تلفیقی با تنظیم هیجان بر تنظیم هیجان (50.137f=)، عزت نفس(76.701f=)و عملکرد زبان (111.93f=) بگونهای معنادار اثربخش بوده است(05/0> P). نتیجه گیری: نتیجه گیری کلی نشان داد که برنامه ی عصب روانشناختی کودک محور تلفیقی با تنظیم هیجان بر تنظیم هیجان، عزت نفس و عملکرد زبان در کودکان دارای تاخیر تحول زبان موثر می باشد و قابلیت ارتقاء عملکرد زبان و مدیریت هیجانات و خودپنداره را در گروه مورد مطالعه دارا میباشد.
عصب روانشناسی
نوید آگند؛ سجاد رضایی؛ مریم جفرودی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بخشی آموزش مبتنی بر نوروفیدبک بر پرخاشگری رقابتی، بدتنظیمی هیجانی بازیکنان فوتبال انجام شد. روش پژوهش از نوع شبهآزمایشی و طرح پژوهشی پیشآزمون–پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش ورزشکاران فوتبالیست شهرستان آستانه اشرفیه در سال 1400 بودند که از این جامعه آماری تعداد 24 نفر از پسران نوجوان ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بخشی آموزش مبتنی بر نوروفیدبک بر پرخاشگری رقابتی، بدتنظیمی هیجانی بازیکنان فوتبال انجام شد. روش پژوهش از نوع شبهآزمایشی و طرح پژوهشی پیشآزمون–پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش ورزشکاران فوتبالیست شهرستان آستانه اشرفیه در سال 1400 بودند که از این جامعه آماری تعداد 24 نفر از پسران نوجوان به صورت در دسترس انتخاب شده و پس از همتا سازی بر اساس سن و سطح تحصیلات به صورت تصادفی به 2 گروه 12 نفره گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند و پرسشنامههای پرخاشگری رقابتی ماکسول و موریس(2007) و دشواری در تنظیم هیجان گرتز و روئمر(2004) به عنوان پیشآزمون و پسآزمون برای هر دو گروه اجرا شد. به گروه دریافتکننده آموزش نوروفیدبک طبق پروتکل درمانی 15 جلسه 30 دقیقهای، آموزش موج بتا ترینینگ داده شد. نتایج تحلیل نشان داد که تفاوت میانگین تعدیل یافته گروه آموزش مبتنی بر نوروفیدبک با گروه گواه در مرحله پس-آزمون در مؤلفههای خشم (001/0 P<) و پرخاشگری (001/0 P<) معنادار میباشد. تفاوت میانگین تعدیل یافته گروه آموزش مبتنی بر نوروفیدبک با گواه در مرحله پسآزمون بر نمرهکل بدتنظیمی هیجانی معنادار بود (001/0P<). این سطوح معنادار در تمامی مؤلفههای بدتنظیمی هیجانی به استثنای فقدان آگاهی هیجانی (155/0 P>) معنادار تکرار شد. بنابراین می توان گفت آموزش مبتنی بر نوروفیدبک بر کاهش پرخاشگری رقابتی و بدتنظیمی هیحانی ورزشکاران فوتبالیست موثر بودهاست.. به بیان دیگر پاداشدهی به امواج مطلوب مغز، باعث میشود که افراد بیاموزند چطور امواجی که منجر به عملکرد مطلوب میشود را تولید کند.
عصب روانشناسی
آرزو مجرد؛ اسماعیل صدری دمیرچی؛ علی شیخ الاسلامی؛ علی رضایی شریف؛ وحید عباسی
چکیده
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی روش tDCS و پروتکل توانبخشی شناختی کوتاهمدت بر سیالی کلامی و توانایی دیداری فضایی در سالمندان مبتلا به آلزایمر خفیف بود. روش: روش پژوهش، آزمایشی گسترشیافته با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود که با استفاده از روش پیشآزمون و پسآزمون انجام شد. جامعه آماری سالمندان بالای 65 سال مبتلا به آلزایمر خفیف ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی روش tDCS و پروتکل توانبخشی شناختی کوتاهمدت بر سیالی کلامی و توانایی دیداری فضایی در سالمندان مبتلا به آلزایمر خفیف بود. روش: روش پژوهش، آزمایشی گسترشیافته با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود که با استفاده از روش پیشآزمون و پسآزمون انجام شد. جامعه آماری سالمندان بالای 65 سال مبتلا به آلزایمر خفیف که در اردبیل زندگی میکردند را شامل میشد که در سال 1401 به پزشک مغز و اعصاب مراجعه کرده بودند که از بین این افراد،60 نفر به صورت نمونهگیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل گمارده شدند. سپس روش tDCS به مدت 10 جلسه 20دقیقهای روی یک گروه آزمایش و برنامه توانبخشی شناختی کوتاهمدت به تعداد 9 جلسه 90 دقیقهای بر روی گروه آزمایش دوم اعمال شد و بر روی گروه سوم مداخلهای انجام نشد. پسآزمون با فاصله یک هفته اجرا شد. بعد ازیک ماه مجدد گروههای مورد مطالعه مورد پیگیری قرار گرفتند. جهت جمعآوری اطلاعات از آزمون شناختی آدن بروک نسخه تجدید نظر شده استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد که tDCS موجب بهبود معنیدار در مؤلفه دیداری و روش توانبخشی شناختی موجب بهبود توانایی ادراک میشود. در مجموع به نظر میرسد مداخلههای انجام شده موجب بهبود توانایی دیداری فضایی در سالمندان مبتلا به آلزایمر خفیف شد در حالی که بر روی متغیر سیالی کلامی تأثیر معناداری نداشتند. نتیجهگیری: میتوان نتیجه گرفت که از هر دو روش میتوان در جهت بهبود توانایی دیداری فضایی سالمندان مبتلا به آلزایمر خفیف بهره جست
عصب روانشناسی
پریسا فکور؛ ساناز لیتکوهی؛ محمد اورکی؛ ناهید نوریان
چکیده
افراد جامعه ی بشری به ماوا و مکانی برای زیست و ادامه حیات نیازمند هستند. امروزه مسکن به عنوان مکانی که بیشترین زمان افراد در آن سپری میشود و برای رفع نیازهای روحی و روانی افراد حائز اهمیت است، مورد توجه طراحان قرار گرفته است .پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین مقیاس ارتفاعی مجتمع های مسکونی و میزان تصمیم گیری استفاده کنندگان در انتخاب ...
بیشتر
افراد جامعه ی بشری به ماوا و مکانی برای زیست و ادامه حیات نیازمند هستند. امروزه مسکن به عنوان مکانی که بیشترین زمان افراد در آن سپری میشود و برای رفع نیازهای روحی و روانی افراد حائز اهمیت است، مورد توجه طراحان قرار گرفته است .پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین مقیاس ارتفاعی مجتمع های مسکونی و میزان تصمیم گیری استفاده کنندگان در انتخاب آنها انجام شده است. روش: روش پژوهش حاضر روش تحقیق ترکیبی و شبیه سازی است. امواج مغزی 12 نفر در حین انجام تکلیف در خصوص مجتمع های مسکونی، با دستگاه ERP ، 32 کاناله، مورد ثبت قرار گرفت. مؤلفه های مورد بررسی در این پژوهش F7 و F8 می باشد. یافتهها: نتایج بدست آمده نشان داد سطح معناداری در متغیر مقیاس ارتفاعی ساختمان (0/12) می باشد که معنی دار نمی باشد اما سطح معناداری میزان تصمیم گیری ( 0/042) کوچکتر از 0/05 می باشد، معنی دار می باشد. همچنین اثر متقابل بین مقیاس ارتفاعی ساختمان و میزان تصمیم گیری (0/21) بزرگتر از 0/05 می باشد، معنادار نمی باشد اما در مقایسه اثر بین موردی سه سطح ارتفاعی ساختمان، نتایج نشان داد که سطح معناداری (0/04 < 0/05) در مقیاس ارتفاعی ساختمانهای 8 طبقه معنادار می باشد هر چند در مقیاس ارتفاعی ساختمان های 4 و 12 طبقه معنادار نمی باشد. نتیجه گیری: به لحاظ هیجانی انتخاب مجتمع 8 طبقه اولویت استفاده کنندگان در انتخاب بوده است اما به لحاظ انتخاب منطقی، ارتفاع ممیزه کافی برای انتخاب این مجتمع نبوده است.
عصب روانشناسی
حسین اکبری فر؛ سعید رضایی؛ مهدی دستجردی کاظمی؛ عنایت اله زمانپور
چکیده
هدف: هدف از این پژوهش تدوین و اعتباریابی بسته توانبخشی شناختی یافتن سریع کلمه و اثربخشی آن بر آگاهی واجی کودکان دارای اختلالات یادگیری خاص با مشخصه خواندن بود. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری دادهها از نوع ترکیبی (کیفی-کمی) بود. در مرحله کیفی طی مرور نظاممند برنامه فستفورورد بررسی شد و بر اساس آن برنامه ...
بیشتر
هدف: هدف از این پژوهش تدوین و اعتباریابی بسته توانبخشی شناختی یافتن سریع کلمه و اثربخشی آن بر آگاهی واجی کودکان دارای اختلالات یادگیری خاص با مشخصه خواندن بود. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری دادهها از نوع ترکیبی (کیفی-کمی) بود. در مرحله کیفی طی مرور نظاممند برنامه فستفورورد بررسی شد و بر اساس آن برنامه در 10 تمرین طراحی و در مرحله کمی روی نمونه اجرا شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشآموزان دوره ابتدایی 7 تا 10 ساله شهرستان شادگان با تشخیص اختلال یادگیری خواندن بود که 30نفر از این دانشآموزان (15نفر گروه آزمایش و 15نفر گروه کنترل) به روش نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند. در مرحله پیشآزمون افراد نمونه به آزمون تشخیص آگاهی واجی دستجردی کاظمی و سلیمانی (1384) پاسخ دادند. جهت آزمون فرضیهها از روش تحلیل واریانس آمیخته در نرمافزار آماری spss23 استفاده شد. یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد برنامه توانبخشی شناختی یافتن سریع کلمه بر مؤلفه تشخیص تجانس، تشخیص قافیه، ترکیب واجی، شناسایی کلمات واج آغازین یکسان،شناسایی کلمات واج پایانی یکسان، تقطیع واجی، نامیدن و حذف واج پایانی، حذف واج میانی و نامیدن و حذف واج آغازین در سطوح مختلف آن اثرگذار است. به منظور پایداری تغییرات از آزمون زوجی بونفرونی استفاده شد و نتایج نشان داد مؤلفه شناسایی کلمات واج پایانی یکسان و تقطیع واجی تغییرات تا مرحله پیگیری حفظ شد. نتیجهگیری: بر اساس نتایج حاصله میتوان گفت که برنامه شناختی یافتن سریع کلمه میتواند در ارتقای آگاهی واجی و نهایتاً کاهش اختلالات یادگیری اثرگذار باشد.
عصب روانشناسی
فرشته پورمحسنی کلوری؛ محسن پارسانیا؛ محسن سرحدی
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی توانبخشی شناختی رایانه ای بر توجه و کنترل پاسخ دیداری و شنیداری در کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه- بیش فعالی انجام شد. پژوهش حاضر آزمایشی از نوع پیشآزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود که جامعۀ آماری شامل تمامی کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه-بیش فعالی بین سنین 6 تا 12 سال بودند که به مرکز کاردرمانی ذهنی و ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی توانبخشی شناختی رایانه ای بر توجه و کنترل پاسخ دیداری و شنیداری در کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه- بیش فعالی انجام شد. پژوهش حاضر آزمایشی از نوع پیشآزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود که جامعۀ آماری شامل تمامی کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه-بیش فعالی بین سنین 6 تا 12 سال بودند که به مرکز کاردرمانی ذهنی و گفتاردرمانی ویژه کودکان شهرستان اراک مراجعه کرده بودند و از میان آنان 32 کودک بصورت هدفمند انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 16 نفر) جایگزین شدند، گروه آزمایش علاوه بر درمانهای روتین، برنامه توانبخشی شناختی رایانهای را در 7 هفته، هر هفته 3 جلسه و هر جلسه نیم ساعت در مجموع 21 جلسه بصورت انفرادی دریافت کرد و گروه کنترل در این مدت، مداخلهای را دریافت ننمود. هر دو گروه قبل و بعد از اجرای مداخله در آزمون (2020)IVA-2 شرکت نمودند. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس چند متغیری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که توانبخشی شناختی رایانه ای بر توجه و کنترل پاسخ دیداری و شنیداری در کودکان مبتلا به ADHD موثر بوده است (01/0 p<). توانبخشی شناختی-رایانهای با استفاده از اثر انتقال و انعطافپذیری مغزی میتواند مشکلات توجه و کنترل پاسخ را در کودکان مبتلا به ADHD بهبود بخشد.
عصب روانشناسی
فواد نیک نسب؛ فضل اله باقرزاده؛ محمود شیخ؛ علی مقدم زاده؛ داود حومنیان
چکیده
کودکان مبتلا به DCD در هماهنگی حرکات، کندی و عدم دقت در عملکرد مهارتهای حرکتی مشکل دارند و به طور کلی در مقایسه با کودکان با رشد معمولی، عملکرد ضعیفتری در تکالیفی دارند که به یکپارچگی بینایی حرکتی نیاز دارند، بنابراین مطالعه حاضر با هدف اثر تحریک tDCS بر یکپارچگی بینایی حرکتی کودکان با اختلال هماهنگی رشدی انجام گرفت. در این مطالعه ...
بیشتر
کودکان مبتلا به DCD در هماهنگی حرکات، کندی و عدم دقت در عملکرد مهارتهای حرکتی مشکل دارند و به طور کلی در مقایسه با کودکان با رشد معمولی، عملکرد ضعیفتری در تکالیفی دارند که به یکپارچگی بینایی حرکتی نیاز دارند، بنابراین مطالعه حاضر با هدف اثر تحریک tDCS بر یکپارچگی بینایی حرکتی کودکان با اختلال هماهنگی رشدی انجام گرفت. در این مطالعه نیمهتجربی که با طرح پیش آزمون - پس آزمون اجرا گردید، 40 دانشآموز 7 تا 10 ساله دارای اختلال هماهنگی رشدی با توجه به معیارهای ورود انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه تحریک tDCS و تحریک ساختگی قرار گرفتند. شرکتکنندگان در پیشآزمون، به اجرای آزمون یکپارچگی حرکتی پرداختند. مرحله مداخله در 5 روز متوالی انجام گرفت که در هر روز، تحریک الکتریکی مغز از قشر حرکتی (آند C3 و کاتدFp2 ) و تحریک ساختگی انجام میگرفت. در آخرین جلسه، پسآزمون اجرا گردید. یک روز و 42 روز بعد از مرحله پسآزمون، به ترتیب مرحله پیگیری کوتاهمدت و بلندمدت انجام گرفت. دادهها به روش تحلیل واریانس با اندازهگیری تکراری تحلیل شد. نتایج نشان داد که تحریک الکتریکی فراجمجمه ای قشر حرکتی، باعث بهبود معنی دار یکپارچگی بینایی حرکتی کودکان با اختلال هماهنگی رشدی گردید. دیگر نتایج، حاکی از ماندگاری یکپارچگی بینایی حرکتی کودکان دارای اختلال هماهنگی رشدی در آزمونهای پیگیری کوتاهمدت و بلندمدت بود. بهطور کلی، نتایج مطالعه حاضر بر اثربخشی تمرینات tDCS بر یکپارچگی بینایی حرکتی کودکان اختلال هماهنگی رشدی تأکید دارد.
عصب روانشناسی
حسین زارع؛ بیژن علی پور؛ نیلا علمی منش
چکیده
هدف از پژوهش حاضر تعیین تفاوت اثربخشی درمان توانبخشی شناختی با روان درمانی مثبت بر کارکردهای اجرایی در بیماران مبتلا به آسیب مغزی خفیف بود. روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با دوره پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل تمام افراد با آسیب مغزی خفیف مراجعه کننده به بیمارستانهای شهدای هفتم تیر و بقیه اله ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر تعیین تفاوت اثربخشی درمان توانبخشی شناختی با روان درمانی مثبت بر کارکردهای اجرایی در بیماران مبتلا به آسیب مغزی خفیف بود. روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با دوره پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل تمام افراد با آسیب مغزی خفیف مراجعه کننده به بیمارستانهای شهدای هفتم تیر و بقیه اله تهران در سال 1399 بودند. از میان آنها تعداد 30 نفر به صورت هدفمند انتخاب شدند و با گمارش تصادفی در سه گروه درمان توانبخشی شناختی، روان درمانی مثبت گرا و گروه گواه قرار گرفتند. آزمون ویسکانسین روی هر کدام از گروهها اجرا شد. گروه آزمایش اول درمان توانبخشی شناختی و گروه آزمایش دوم روان درمانی مثبت گرا را دریافت کردند. افراد گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد هر دو مداخله بر افزایش کارکردهای اجرایی تاثیر دارند اما اثربخشی درمان توانبخشی شناختی بر کارکردهای اجرایی بیشتر است (05/0<P). براین اساس، به متخصصان مغز و اعصاب و روان درمان گران پیشنهاد میشود بهمنظور کاهش عوارض آسیب مغزی علاوه بر درمانهای پزشکی از درمان توانبخشی شناختی به عنوان یک روش مکمل استفاده شود.
عصب روانشناسی
لیلا نوشاد؛ امیر عزیزی
چکیده
مقدمه: هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین اثربخشی نوروفیدبک بر توجه مداوم، حافظه کاری و ادراک دیداری - حرکتی در دانشآموزان مبتلا به اختلال یادگیری خاص بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشآموزان مقطع ابتدایی شهر تبریز بود که در این میان تعداد 30 نفر ...
بیشتر
مقدمه: هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین اثربخشی نوروفیدبک بر توجه مداوم، حافظه کاری و ادراک دیداری - حرکتی در دانشآموزان مبتلا به اختلال یادگیری خاص بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشآموزان مقطع ابتدایی شهر تبریز بود که در این میان تعداد 30 نفر با تشخیص اختلالات یادگیری در مراکز اختلالات یادگیری شهر تبریز به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و با روش تصادفی ساده در گروههای آزمایش و کنترل (15 نفر در هر گروه) جایگزین شدند. دو گروه آزمونهای عملکرد مداوم، ان - بک و آزمون دیداری - حرکتی بندر گشتالت را به عنوان پیشآزمون پسآزمون تکمیل کردند. نوروفیدبک طی 20 جلسه 30 الی 45 دقیقهای (3 بار در طول هفته به مدت هفت هفته) در گروه آزمایش اعمال شد و گروه کنترل مداخلهای دریافت نکردند. دادهها با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیره در نرمافزار SPSS.20 تحلیل شدند. یافتهها: بین میانگین نمرات پیشآزمون و پسآزمون گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای توجه مداوم (001/0=p) و ادراک دیداری - حرکتی (001/0=p) تفاوت معنیداری وجود دارد؛ بدین معنا که آموزش نوروفیدبک بر بهبود توجه مداوم، حافظه کاری و ادراک دیداری - حرکتی موثر بود. نتیجهگیری: استفاده از نوروفیدبک در بهبود توجه مداوم و ادراک دیداری - حرکتی در دانشآموزان ابتدایی مبتلا به اختلال یادگیری خاص توصیه میشود.
عصب روانشناسی
مهرک رضایی؛ تورج هاشمی؛ لیلا شاطری
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی توانبخشی شناختی بر بهبود زمان واکنش، برنامهریزی و بازداری از پاسخ در بیماران دوقطبی صورت گرفت. این پژوهش باتوجه به هدف، کاربردی و با توجه به شیوه جمعآوری دادهها از نوع طرحهای نیمهآزمایشی با پیشآزمون -پسآزمون و گروه کنترل نابرابر بود. جامعه آماری شامل بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی مراجعهکننده ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی توانبخشی شناختی بر بهبود زمان واکنش، برنامهریزی و بازداری از پاسخ در بیماران دوقطبی صورت گرفت. این پژوهش باتوجه به هدف، کاربردی و با توجه به شیوه جمعآوری دادهها از نوع طرحهای نیمهآزمایشی با پیشآزمون -پسآزمون و گروه کنترل نابرابر بود. جامعه آماری شامل بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی مراجعهکننده بـه متخصصان روانپزشکی، درمانگاهها و مراکز تخصصی خدمات روانپزشکی شهر تبریز در سال 1401 (مهرماه تا اسفندماه) بود که از این جامعه، نمونهای به تعداد 40 نفر به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل (20 نفر در هر گروه) به تصادف جایگزین شدند. جهت اندازه-گیری متغیرها، از مقیاس سنجش مانیای یانگ، آزمون دیداری عملکرد پیوسته (CPT-V)، دستگاه کرونسکوپ (زمان واکنش)، آزمون برج لندن استفاده شد. گروه آزمایش به مدت 6 جلسه، فنون توانبخشی شناختی را دریافت نمود و برای گروه کنترل هیچ مداخلهای اعمال نشد. در نهایت، مرحله پسآزمون به مرحله اجرا گذارده شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که توانبخشی شناختی بر بهبود زمان واکنش، برنامهریزی و بازداری از پاسخ در بیماران دوقطبی اثربخش است. مبتنی بر یافتهها میتوان بیان داشت که در بهبود تواناییهای شناختی بیماران دوقطبی، به کارگیری مداخلات توانبخشی میتواند زمینهساز شرایط مساعد برای سایر مداخلات درمانی باشد.
عصب روانشناسی
علی مصطفائی؛ محمد اورکی
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تأثیر خستگی شناختی بر حافظه کاری و کارکردهای اجرایی دانشآموزان دختر انجام گرفت. روش: این مطالعه از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه گواه است. جامعه آماری این پژوهش، شامل دانشآموزان دختر متوسطه اول شهر ارومیه در سال تحصیلی 401-1400 بود که با روش نمونهگیری تصادفی در دسترس 30 نفر از دانشآموزان ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تأثیر خستگی شناختی بر حافظه کاری و کارکردهای اجرایی دانشآموزان دختر انجام گرفت. روش: این مطالعه از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه گواه است. جامعه آماری این پژوهش، شامل دانشآموزان دختر متوسطه اول شهر ارومیه در سال تحصیلی 401-1400 بود که با روش نمونهگیری تصادفی در دسترس 30 نفر از دانشآموزان انتخاب و با روش تصادفی ساده به دو گروه آزمایش (15=n) و کنترل (15=n) قرار گرفتند. گروه آزمایش در دو مرحله مورد آزمایش قرار گرفت، در مرحله اول آزمودنیها با تکالیف شناختی روبه رو شدند و به دنبال آن در مرحله دوم به منظور مقایسه گروهها بر اساس میزان خستگی شناختی پرسشنامه کارکردهای اجرایی بریف-فرم معلم (1988) و آزمون حافظه کاری ان-بک (1399) اجرا شد. دادههای به دست آمده با روش آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس، حاکی از کاهش حافظه کاری و کارکردهای اجرایی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بود. نتیجهگیری: به طور کلی یافته های پژوهش حاضر بر نقش محوری خستگی شناختی که باعث کاهش میزان حافظه کاری و کارکردهای اجرایی می شود اشاره دارد و از طرفی این نوع خستگی مربوط به کارکردهای شناختی و مغزی مربوط می شود
عصب روانشناسی
محمد نظری پور؛ بابک زکی زاده
چکیده
در علوم اعصاب تصمیمگیری یک فرایند حسی محسوب شده که در قشر مغز آغاز میشود. در هنگام تصمیمگیری اطلاعات حسی باید تفسیر و به رفتار تبدیل شوند. در همین راستا پژوهش حاضر تلاش کرده است اثرات یک شاخه جدید از علوم اعصاب (عصب حسابداری) بر تصمیمات مالی و بودجهای را مورد مطالعه و بررسی قرار دهد. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش گردآوری ...
بیشتر
در علوم اعصاب تصمیمگیری یک فرایند حسی محسوب شده که در قشر مغز آغاز میشود. در هنگام تصمیمگیری اطلاعات حسی باید تفسیر و به رفتار تبدیل شوند. در همین راستا پژوهش حاضر تلاش کرده است اثرات یک شاخه جدید از علوم اعصاب (عصب حسابداری) بر تصمیمات مالی و بودجهای را مورد مطالعه و بررسی قرار دهد. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش گردآوری دادهها توصیفی-پیمایشی، از نوع همبستگی است. دادههای پژوهش از طریق توزیع پرسشنامه بین 245 سرمایهگذار حقیقی فعال در بورس اوراق بهادار تهران گردآوریشده است. تحلیل دادهها با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری انجام شده است. این پژوهش شامل دو متغیر مستقل رله-محرک و شهود (حس درونی) است. متغیرهای وابسته این پژوهش عبارتنداز: (1) پردازش شناختی پویا با چهار زیر سازه: فضای ادراکی چند بعدی، فضای پیامد رفتاری، راهکار (رِزولوشن) و بهینهسازی. (2) خبرگی شامل دو زیرسازه: حافظه و راهکار (رِزولوشن) قبلی است. بنابر یافتههای پژوهش متغیرهای رله-محرک و شهود دارای اثرات مثبت و معناداری بر متغیرهای پردازش شناختی پویا و خبرگی است. همچنین یافتههای پژوهش نشان میدهد دو متغیر مستقل دارای اثر مثبت و معنادار بر شش زیرسازه پژوهش است. درنهایت، در هنگام اتخاذ تصمیمات مالی و بودجهای، مدیران باید اطلاعات داخلی و خارجی و همچنین پیامدهای انتخاب یک تصمیم مشخص را مدنظر قرار دهند.
عصب روانشناسی
فهیمه حمزه نژادی؛ فریبرز باقری؛ محمد حاتمی؛ فریبرز درتاج
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی خودتنظیمی رفتارتوجهی بر حافظه کاری، نارسایی توجه و بیشفعالی کودکان انجام شد. روش: این پژوهش به روش آزمایشی با طرح پیشآزمون– پسآزمون با گروه آزمایش و یک گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری، شامل کلیه کودکان 7 تا 12 ساله مبتلا به نارسایی توجه و بیشفعالی بود که در سال تحصیلی 99-1398 به مراکز مشاوره ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی خودتنظیمی رفتارتوجهی بر حافظه کاری، نارسایی توجه و بیشفعالی کودکان انجام شد. روش: این پژوهش به روش آزمایشی با طرح پیشآزمون– پسآزمون با گروه آزمایش و یک گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری، شامل کلیه کودکان 7 تا 12 ساله مبتلا به نارسایی توجه و بیشفعالی بود که در سال تحصیلی 99-1398 به مراکز مشاوره و روانشناسی منطقه 5 تهران مراجعه کرده و تحت درمان دارویی ریتالین قرار داشتند. نمونهگیری به روش تصادفی ساده انجام شد. سپس از میان 40 نفر که بیشترین علائم بیشفعالی- نارسایی توجه و کمترین نمره را در حافظه کاری کسب کردند، به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش جداگانه در 8 جلسه هفتگی 60 دقیقهای مداخله پژوهش شرکت کردند و گروه کنترل در لیست انتظار ماند. ابزار اندازهگیری پژوهش شامل پرسشنامه علایم مرضی کودکان (CSI-4) و مقیاس سنجش حافظه کاری آلوی و همکاران (2008) بود. دادههای آماری به کمک تحلیل کوواریانس چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته-ها: یافتهها حاکی از آن است که مداخلههای خودتنظیمی رفتارتوجهی برحافظهکاری و کاهش نشانگان نارسایی توجه- بیشفعالی کودکان مؤثر است. نتیجهگیری: آموزش مهارتهای خودتنظیمی رفتارتوجهی تأثیر چشمگیری بر حافظه کاری کودکان ADHD داشت.
عصب روانشناسی
احمد علیپور؛ رقیه محمدی
چکیده
هدف: دردهای نوروپاتی از عوارض شایع دیابت مزمن هستند که تأثیر منفی بر خلق و خوی بیماران دارند. بنابراین، این پژوهش با هدف تعیین اثر خالص و ترکیبی tDCS آندی ناحیه M1 و ناحیه F3 در کاهش پریشانی روانشناختی در مبتلایان به دیابت نوع 2 دارای دردهای نوروپاتیک انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر، یک کــار آزمــایی بــالینی تصــادفی چهار گروهـــی دو ســر ...
بیشتر
هدف: دردهای نوروپاتی از عوارض شایع دیابت مزمن هستند که تأثیر منفی بر خلق و خوی بیماران دارند. بنابراین، این پژوهش با هدف تعیین اثر خالص و ترکیبی tDCS آندی ناحیه M1 و ناحیه F3 در کاهش پریشانی روانشناختی در مبتلایان به دیابت نوع 2 دارای دردهای نوروپاتیک انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر، یک کــار آزمــایی بــالینی تصــادفی چهار گروهـــی دو ســر کور می باشــد. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه بیماران 45 تا 65 ساله مبتلا به دیابت نوع 2 عضو انجمن دیابت شهرستان بناب در زمستان 1400 و بهار 1401 بودند که توسط متخصصان، دارای دردهای نوروپاتیک شناسایی شده بودند. نمونه پژوهش 48 تن بودند که به روش هدفمند و با توجه به ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند. سپس، تخصیص تصادفی بیماران به 4 گروه انجام گرفت. بیماران گروههای 4 گانه به مدت 12 جلسه، سه بار در هفته، مداخلات مربوط به خود را اخذ کردند. ابزار گردآوری اطلاعات، مقیاس 42 سوالی افسردگی، اضطراب و استرس (DASS) بود. یافته ها: طبق نتایج، میانگین پریشانی روانی در مراحل پس آزمون، پیگیری 1 ماهه و پیگیری 3 ماهه، در مقایسه با مرحله پیش آزمون، بطور معناداری کاهش یافته بود. اما تفاوتی در میانگین نمرات پریشانی روانی بین سایر مراحل (پس آزمون، پیگیری 1 ماهه، پیگیری 3 ماهه) دیده نشد. یعنی حتی تا مرحله پیگیری 3 ماهه، اثر مداخلات باقی مانده بود. نتیجه گیری: کاربرد تحریک الکتریکی فراجمجه ای، با توجه به پتانسیل درمانی که دارد، می تواند در بیماران دیابتی گسترش یابد.
عصب روانشناسی
فرزانه حاتمی؛ اکرم کاویانی
چکیده
هدف: هدف از اجرای پژوهش حاضر، تعیین تأثیر الگوی شنیداری و دیداری بر سرکوب ریتم میو در شوت سهگام بسکتبال بود. روش: 13 نفر از دانشجویان تربیت بدنی دانشگاه شهید رجایی تهران به صورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. ترتیب مشاهده الگوی بینایی و الگوی شنیداری، در بین شرکتکنندگان به صورت موازنه متقابل کنترل شد. شرکتکنندگان به طور تصادفی ...
بیشتر
هدف: هدف از اجرای پژوهش حاضر، تعیین تأثیر الگوی شنیداری و دیداری بر سرکوب ریتم میو در شوت سهگام بسکتبال بود. روش: 13 نفر از دانشجویان تربیت بدنی دانشگاه شهید رجایی تهران به صورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. ترتیب مشاهده الگوی بینایی و الگوی شنیداری، در بین شرکتکنندگان به صورت موازنه متقابل کنترل شد. شرکتکنندگان به طور تصادفی در دو گروه قرار گرفتند: گروه اول، ابتدا الگوی بینایی را مشاهده و سپس الگوی شنیداری مربوط به صدای اجرای شوت سه گام بسکتبال را دریافت کردند و گروه دوم، الگوی بینایی را پس از الگوی شنیداری مشاهده و در نهایت هر دو گروه الگوی ترکیبی را مشاهده کردند. امواج مغزی شرکتکنندگان در سه حالت، توسط دستگاه الکتروانسفالوگرافی ثبت و توسط نرم-افزار نروگاید به دادههای کمی تبدیل شد. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس دوراهه با اندازه های تکراری در یک طرح (منطقه عصبی)3 × (نوع الگو)3 نشان داد اثر اصلی منطقه عصبی معنادار است، به اینمعنی که، ریتم میو در منطقه CZ به طور معناداری سرکوب بیشتری نسبت به منطقه 3C داشته است (014/0= P). علاوه بر این، نتایج نشان دادند که ریتم میو در منطقه CZ به طور معناداری سرکوب بیشتری نسبت به منطقه عصبی 3C در هر دو حالت مشاهده الگوی بینایی (025/0= P) و بینایی- شنیداری (014/0= P) داشته است، درحالیکه بین ریتم میو در حالت الگوی شنیداری بین سه منطقه مذکور تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتیجهگیری: یکپارچگی بینایی شنوایی سبب سرکوب بیشتری در ریتم میو و در نتیجه فعالسازی نورون های آینه ای میشود.
عصب روانشناسی
پریوش خاورزمینی؛ رامین حبیبی کلیبر؛ جواد مصرآبادی
چکیده
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش یادگیری سازگار با مغز بر شایستگی تحصیلی و تفکر ارجاعی دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر تبریز در سال1401-1400 بود. روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون و گروه کنترل بود. جامعهآماری این پژوهش شاملکلیه دانشآموزان دختر متوسطه دوم ناحیه دوم شهر تبریز بود که در سال تحصیلی1401-1400 مشغول ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش یادگیری سازگار با مغز بر شایستگی تحصیلی و تفکر ارجاعی دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر تبریز در سال1401-1400 بود. روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون و گروه کنترل بود. جامعهآماری این پژوهش شاملکلیه دانشآموزان دختر متوسطه دوم ناحیه دوم شهر تبریز بود که در سال تحصیلی1401-1400 مشغول به تحصیل بودند. نمونه شامل4۰ نفر از دانشآموزان بود که به روش هدفمند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه ۲۰نفر)جایگزین شدند. برای جمع آوری اطلاعات در پیشآزمون و پسآزمون همه مشارکت کنندگان، از طریق پرسشنامه شایستگی تحصیلی دیپرنا والیوت(1999)و پرسشنامه تفکر ارجاعی اهرینگ و همکاران(2010) مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایش برنامه آموزش یادگیری سازگار با مغز کاین، کاین، مککلینتیک و کلیمک(2005) را به مدت هشت جلسه 60 دقیقهای دریافت کردند. دادهها در این پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شدند. یافتهها نشان داد که بین گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در مولفههای شایستگی تحصیلی و تفکر ارجاعی تفاوت معناداری به نفع گروه آزمایش وجود داشت(p<0.001). با توجه به نتایج میتوان گفت آموزش یادگیری سازگار با مغز میتواند تلویحات کاربردی مفیدی در پیشگیری از مشکلات شایستگی تحصیلی و تفکر ارجاعی در دانشآموزان داشته باشد.
عصب روانشناسی
سارا رهنما؛ محسن سعید منش؛ فرنگیس دمهری
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر توانبخشی شناختی مبتنی بر تکالیف تعادلی-شناختی از راه دور بر بهبود کارکردهای اجرایی و کاهش علائم رفتاری کودکان دارای ADHD بود. طرح نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی 8 تا 12 سال بودند که با روش نمونه گیری در دسترس 30 ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر توانبخشی شناختی مبتنی بر تکالیف تعادلی-شناختی از راه دور بر بهبود کارکردهای اجرایی و کاهش علائم رفتاری کودکان دارای ADHD بود. طرح نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی 8 تا 12 سال بودند که با روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر انتخاب و با جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایشی(15نفر) و کنترل(15 نفر) جایگزین شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه کانرز نسخه والدین (1960)، پرسشنامه مشکلات رفتاری کوای و پترسون (1987)، کارکرد اجرایی بریف (2000) بود. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 45 دقیقه ای در قالب هفته ای دو جلسه، با استفاده از بسته توانبخشی شناختی مبتنی بر تکالیف تعادلی-شناختی باران آموزش داده شد ولی گروه کنترل مداخله ای دریافت ننمودند. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره (MANCOVA) برای اندازهگیری اثربخشی توانبخشی شناختی از راه دور با بهره گیری از نرم افزار SPSS-26 انجام گردید. یافتهها نشان داد که توانبخشی شناختی از راه دور مبتنی بر تکالیف تعادلی-شناختی (952/82F= و سطح معناداری کوچکتر یا مساوی (0.05) تاثیر معناداری بر مولفه کارکردهای اجرایی دارد. همچنین یافتهها نشان داد که توانبخشی شناختی از راه دور مبتنی بر تکالیف تعادلی-شناختی (829/57F= و سطح معناداری کوچکتر یا مساوی (0.05) تاثیر معناداری دارد. بنابراین نتیجهگیری شد که توانبخشی شناختی مبتنی بر تکالیف تعادلی-شناختی از راه دور بر بهبود کارکردهای اجرایی و کاهش علائم رفتاری کودکان دارای اختلال نقص توجه و بیش فعالی تاثیر دارد.
عصب روانشناسی
سیما عیوضی؛ جهانگیر کرمی؛ کامران یزدانبخش
چکیده
پژوهش حاضر با هدف طراحی، ساخت و اعتبارسنجی بسته آموزشی توانبخشی شناختی نوشتارپریش "همراه" صورت گرفت. روش پژوهش شامل 6 مرحله بود. در مرحله اول اطلاعات لازم جهت ساخت بسته از طریق کتابها و پیشینه پژوهشی بر پایه رویکرد شناختی جهت بهبود مهارت نوشتن و کارکردهای اجرای گردآوری شدند. در مرحله دوم بر اساس پیشینه پژوهش عمده مشکلات نوشتن در ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف طراحی، ساخت و اعتبارسنجی بسته آموزشی توانبخشی شناختی نوشتارپریش "همراه" صورت گرفت. روش پژوهش شامل 6 مرحله بود. در مرحله اول اطلاعات لازم جهت ساخت بسته از طریق کتابها و پیشینه پژوهشی بر پایه رویکرد شناختی جهت بهبود مهارت نوشتن و کارکردهای اجرای گردآوری شدند. در مرحله دوم بر اساس پیشینه پژوهش عمده مشکلات نوشتن در اختلال نوشتارپریشی شناسایی شدند. در مرحله سوم و چهارم، بازیهای مربوطه طراحی و ساخته شدند. در مرحله پنجم، بسته جهت اعتبارسنجی در اختیار متخصصان حوزه روانشناسی شناختی و اختلالات یادگیری خاص (1 روانشناس حوزه شناختی، 2 روانشناس حوزه اختلالات یادگیری و 2 معلم پایه ابتدایی باتجربه در حوزه اختلال یادگیری خاص) قرار گرفت. به این منظور از پرسشنامه با طیف 4 درجهای استفاده شد. نتیجه اعتبارسنجی نشان داد که بسته از اعتبار قابل قبول (85/0 =CVI ) برخوردار است. در آخر، بسته که شامل 40 تمرین بازی محور بود جهت کارآزمایی مقدماتی در اختیار 3 دانشآموز عادی و 2 دانشآموز نوشتارپریش دوره ابتدایی قرار گرفت. از این طریق مشکلاتی که در هنگام اجرای بازیها وجود داشتند شناسایی و برطرف شدند. بسته پیشنهاد میشود بسته آموزشی توانبخشی شناختی نوشتارپریش همراه در مراکز درمانی توسط متخصصین حوزه اختلالات یادگیری، در کنار روشهای درمانی دیگر به منظور بهبود مهارت نوشتن و ارتقا کارکردهای اجرایی برای دانشآموزان نوشتارپریش استفاده شود.
عصب روانشناسی
محمدرضا نوروزی همایون؛ مجید الماسی؛ اسماعیل صدری دمیرچی؛ محمد حاتمی نژاد
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان تحریک الکتریکی مستقیم فرا جمجمهای و تحریک مغناطیسی فرا جمجمهای مکرر بر حافظه کاری، تکانشگری و رفتارهای آسیب به خود در افراد مبتلا به شخصیت مرزی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با پیشآزمون - پسآزمون و گروه کنترل میباشد. جامعه آماری این پژوهش شامل مراجعان مراکز مشاوره شهر ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان تحریک الکتریکی مستقیم فرا جمجمهای و تحریک مغناطیسی فرا جمجمهای مکرر بر حافظه کاری، تکانشگری و رفتارهای آسیب به خود در افراد مبتلا به شخصیت مرزی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با پیشآزمون - پسآزمون و گروه کنترل میباشد. جامعه آماری این پژوهش شامل مراجعان مراکز مشاوره شهر اردبیل در بهار 1401 میباشد. نمونهی این پژوهش متشکل از 45 نفر از افراد دارای اختلال شخصیت مرزی بوده که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. این مطالعه شامل 3 گروه و هر گروه شامل 15 نفر بود. آزمودنیها بهصورت تصادفی در 2 گروه درمان (tDCS و rTMS) و گروه کنترل قرارگرفته شدند. ابزارهای این پژوهش شامل آزمون حافظه فعال N-back، پرسشنامه تکانشگری بارت، پرسشنامه آسیب به خود و مداخلات tDCS و rTMS بود. یافتهها: درمان tDCS و rTMS تأثیر معناداری بر حافظه کاری، تکانشگری و آسیب به خود در مبتلایان به اختلال شخصیت مرزی داشت؛ و پس از کنترل اثر پیشآزمون بر پسآزمون برای مقایسه نمرات، حافظه کاری، تکانشگری و آسیب به خود در بین سه گروه در سطح خطای (۰5/0) تفاوت معنیداری وجود داشت. نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نیز نشان داد که بین میزان اثربخشی دو روش درمان، درمان Rtms اثربخشی بیشتری نسبت به tDCS داشت. نتیجهگیری: نتایج نشان داد که هر دو روش tDCS و rTMS هردو منجر به بهبود حافظه کاری شده؛ و از سویی دیگر این درمانها کاهش رفتارهای تکانشگرانه و رفتارهای آسیب به خود را در افراد مبتلا به شخصیت مرزی داشته است.
عصب روانشناسی
امیر حسین مهرصفر؛ علی مقدم زاده؛ حسن غرایاق زندی؛ میگوئل آنجل سرانو روسا؛ فضل الله باقرزاده
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر مداخله ذهن آگاهی بر استرس ادراک شده و سطوح ایمنوگلوبین A درکشتی گیران نخبه طی دوره رقابت انجام گرفت. روش: 20 کشتی گیر آزادکار نخبه مرد (سن: 38/2±36/22) در این پژوهش شرکت کردند که به صورت تصادفی در گروههای تجربی (مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی) و کنترل قرار گرفتند. از دو مسابقه رسمی به عنوان پیش آزمون و پس آزمون ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر مداخله ذهن آگاهی بر استرس ادراک شده و سطوح ایمنوگلوبین A درکشتی گیران نخبه طی دوره رقابت انجام گرفت. روش: 20 کشتی گیر آزادکار نخبه مرد (سن: 38/2±36/22) در این پژوهش شرکت کردند که به صورت تصادفی در گروههای تجربی (مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی) و کنترل قرار گرفتند. از دو مسابقه رسمی به عنوان پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. استرس ادراک شده با استفاده از مقیاس کوتاه شده استرس ادراک شده کوهن سنجیده شد. مقادیر بیداری و رقابتی ایمنوگلوبین A بزاقی با استفاده از روش الایزا اندازه-گیری شد. گروه تجربی در 8 هفته مداخله ذهن آگاهی (هفته ای دو جلسه) شرکت کردند. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و تی مستقل تحلیل شد. یافتهها: نتایج نشان داد که بعد از 8 هفته مداخله، استرس ادراک شده در گروه تجربی کاهش داشته است. اما مقادیر بیداری و رقابتی ایمنوگلوبین A در گروه تجربی تفاوت معنی داری را نسبت به گروه کنترل از پیش آزمون تا پس آزمون نشان نداد. نتیجهگیری: به طور کلی میتوان نتیجه گرفت که مداخله ذهن آگاهی میتواند راهبردی برای کاهش استرس ادراک شده در کشتی گیران نخبه طی دوره رقابت باشد. مطالعات آینده با نمونه های بزرگتر و در سایر رشتهها میتواند جامعیت پذیری نتایج را بهتر نشان دهد.
عصب روانشناسی
مهدیه رحمانیان؛ جعفر حسنی؛ مریم زمانی
چکیده
مقدمه: امروزه بررسی زیربنای عصبشناختی خصوصیات شخصیتی جایگاه ویژهای در پژوهشهای عصبروانشناختی کسب نموده است. به اعتقاد آیزنک همبستگی شخصیت و رفتار، حاصل تفاوتهای فردی درکنشوری مغز است. هدف از پژوهش حاضر بررسی ناقرینگی الکتروآنسفالوگرافی لوب پیشانی بر اساس ابعاد برونگرایی و نورزگرایی است. روش: جامعه آماری پژوهش حاضر ...
بیشتر
مقدمه: امروزه بررسی زیربنای عصبشناختی خصوصیات شخصیتی جایگاه ویژهای در پژوهشهای عصبروانشناختی کسب نموده است. به اعتقاد آیزنک همبستگی شخصیت و رفتار، حاصل تفاوتهای فردی درکنشوری مغز است. هدف از پژوهش حاضر بررسی ناقرینگی الکتروآنسفالوگرافی لوب پیشانی بر اساس ابعاد برونگرایی و نورزگرایی است. روش: جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانشجویان پسر دانشگاه پیام نور مرکز تهران جنوب بود که در سال تحصیلی 96-1395 مشغول به تحصیل بودند که بر اساس نمرات انتهایی توزیع در دو بعد برونگرایی و نورزگرایی چهار گروه (برونگرا، درونگرا، نورزگرا و پایدار هیجانی) با حجم 25 نفر انتخاب شدند. آزمودنیها نسخه تجدید نظرشده پرسشنامه شخصیت آیزنک (EPQ-R)، پرسشنامههای دست برتری و پا برتری واترلو را تکمیل کردند و چشمبرتری آنها مورد بررسی قرار گرفت، سپس فعالیت الکتریکی مغز آزمودنیها از طریق الکترو آنسفالوگرافی از نقاط مختلف پوست سر ثبت شد. یافتهها: نتایج تحقیق نشان می دهد که در فعالیت آلفای پایگاههای قطبی پیشانی راست (FP2)، پیشانی میانی راست (F4)، پیشانی جانبی راست (F8) و فعالسازی کل پیشانی راست (RF) تفاوت معناداری بین چهار گروه مشاهده نمیشود، اما در پایگاههای قطبی پیشانی چپ (FP1)، پیشانی میانی چپ (F3)، پیشانی جانبی چپ (F7) و فعالسازی کل پیشانی چپ (LF) تفاوت معنادار بین چهار گروه وجود دارد (01/0P<)؛ به طوریکه فعالیت موج آلفا در این پایگاهها در افراد نورزگرا و درونگرا بیشتر از افراد پایدار هیجانی و برونگرا است. نتیجه گیری: به طور کلی یافتههای پژوهش حاضر ارتباط بین ابعاد شخصیتی و ناقرینگی الکترانسفالوگراف لوب پیشانی مغز را تقویت می کند.