لادن واقف؛ مجتبی زاهدی
چکیده
مقدمه:هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تحریک الکتریکی فراجمجمهای با جریان متناوب(tACS)،بر فعالیت موج آلفای ناحیه پیشانی افراد مصرفکننده متآمفتامین بوده است.روش:در این مطالعه که از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون و با گروه کنترل است، 20 نفر از افراد مصرفکننده متآمفتامین به شیوه نمونهگیری ...
بیشتر
مقدمه:هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تحریک الکتریکی فراجمجمهای با جریان متناوب(tACS)،بر فعالیت موج آلفای ناحیه پیشانی افراد مصرفکننده متآمفتامین بوده است.روش:در این مطالعه که از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون و با گروه کنترل است، 20 نفر از افراد مصرفکننده متآمفتامین به شیوه نمونهگیری هدفمند انتخاب و بهصورت تصادفی به دو گروه 10نفری آزمایش و کنترل تقسیم شدند.ابتدا به منظور بررسی توان مطلق موج آلفا در ناحیه لوب پیشانی از آزمودنیها EEG گرفته شد. سپس تحریک الکتریکی فراجمجمهای با فرکانس 10 هرتز(α-tACS)و یا تحریک شم روی ناحیه پیش پیشانی خلفی جانبی راست(F4) طی یک جلسه 20دقیقهای اعمال شد.در پایان مجدداً امواج مغزی هر دو گروه ثبت و دادهها با استفاده از روش کوواریانس چند متغیره تحلیل شدند.یافتهها: نتایج نشان دادند که در گروه آزمایش توان مطلق موج آلفای نواحی F4، Fz، F3، F7 نسبت به گروه کنترل بهطور معناداری افزایش یافته بود(05/0>p). نتیجهگیری:بر اساس نتایج حاصل، تحریک الکتریکی با موج آلفا در ناحیه F4 میتواند توان مطلق موج آلفا را در قشر پیشپیشانی خلفی جانبی، تحتانی جانبی و مرکزی که در عملکردهای شناختی دخیل است را بهبود ببخشد.با توجه به نقش شناختی امواج مغزی آلفا، انتظار میرود تحریک tACS در فرکانس آلفا بتواند بهعنوان روشی غیردارویی برای بهبود عملکرد شناختی در مصرفکنندگان متآمفتامین استفاده شود.
مجید صفاری نیا؛ فاطمه بزاز منصف؛ راهب جعفری
چکیده
مقدمه: ارتباط بین شناخت و هیجان همواره برای محققان جالب و مورد توجه بوده است. علیرغم اینکه هریک حوزهای جداگانه محسوب می شوند؛ ولی با یکدیگر در تعاملاند. هدف پژوهش حاضر تاثیر هیجانات شرم و گناه بر حلقه واج شناختی و لوح دیداری _ فضایی حافظه کاری بود. روش: طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون _ پس آزمون ...
بیشتر
مقدمه: ارتباط بین شناخت و هیجان همواره برای محققان جالب و مورد توجه بوده است. علیرغم اینکه هریک حوزهای جداگانه محسوب می شوند؛ ولی با یکدیگر در تعاملاند. هدف پژوهش حاضر تاثیر هیجانات شرم و گناه بر حلقه واج شناختی و لوح دیداری _ فضایی حافظه کاری بود. روش: طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون _ پس آزمون بود. تعداد 60 دانشجو به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و برای گردآوری داده ها از آزمون وکسلر بزرگسالان (آزمون فراخنای ارقام) و بلوک های کرسی استفاده شد. یافته ها: نتایج مربوط به تحلیل کوواریانس نشان داد که هیجانات شرم و گناه به طور معناداری حلقه واج شناختی و لوح دیداری- فضایی حافظه کاری را تحت تأثیر قرار می دهد. نتیجه گیری: هیجانات شرم و گناه می تواند بر کارایی حافظه کاری اثر منفی بگذارد.
مهدیه رحمانیان؛ زهرا سروریان؛ مریم زمانی
دوره 2، شماره 4 ، خرداد 1395، ، صفحه 45-56
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان اثربخشی و مقایسه موسیقیدرمانی و نوروفیدبک بهعنوان دو روش غیرتهاجمی، بر کاهش درد بیماران اختلال نشانه جسمانی انجام گرفته است. روش: گروه نمونه در این پژوهش 86 نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور تهران بودند که بهصورت نمونهگیری هدفمند و بر اساس شکایات دردهای جسمانی و تشخیص پزشکان انتخاب شدند. ...
بیشتر
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان اثربخشی و مقایسه موسیقیدرمانی و نوروفیدبک بهعنوان دو روش غیرتهاجمی، بر کاهش درد بیماران اختلال نشانه جسمانی انجام گرفته است. روش: گروه نمونه در این پژوهش 86 نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور تهران بودند که بهصورت نمونهگیری هدفمند و بر اساس شکایات دردهای جسمانی و تشخیص پزشکان انتخاب شدند. همه آزمودنیها به مقیاس سنجش دردهای نشانه جسمانی ساکاتا و تاکاتا پاسخ دادند. سپس در گروه مداخله موسیقیدرمانی و نوروفیدبک قرار گرفتند. دادهها از طریق تحلیل کوواریانس بررسی شد. یافتهها: نتایج نشان داد که نوروفیدبک در مقایسه با موسیقیدرمانی تأثیر قابلملاحظهای بر کاهش درد افراد مبتلا به اختلال نشانه جسمانی بهویژه کاهش سردرد داشت. نتیجهگیری: با توجه به نتایج میتوان گفت نوروفیدبک با توجه به تأثیری که بر امواج مغزی دارد میتواند در تنظیم و کاهش دردهای روان نتی مؤثر باشد.
محمد اورکی؛ افسانه درتاج؛ آتوسا مهدی زاده
دوره 2، شماره 6 ، آذر 1395، ، صفحه 45-60
چکیده
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان نوروفیدبک بر افسردگی، اضطراب و استرس بیماران زن مبتلا به دردهای شکمی روانتنی مزمن کلینیکی در شیراز بود. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون ـ پسآزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش تمامی زنان مبتلا به دردهای شکمی روانتنی مزمن بود که ازاینبین نمونهای به حجم 40 نفر ...
بیشتر
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان نوروفیدبک بر افسردگی، اضطراب و استرس بیماران زن مبتلا به دردهای شکمی روانتنی مزمن کلینیکی در شیراز بود. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون ـ پسآزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش تمامی زنان مبتلا به دردهای شکمی روانتنی مزمن بود که ازاینبین نمونهای به حجم 40 نفر انتخاب شدند که ازاینبین، پژوهش نهایتاً با 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) انجام شد. این افراد بهصورت تصادفی در 2 گروه 15 نفری در دو گروه آزمایش و گروه کنترل گمارده شدند. در این روش مداخله، گروه آزمایش تحت 10 هفته (هر هفته سه جلسه 40 دقیقهای) درمان نوروفیدبک قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکرد و در لیست انتظار قرار گرفت. همچنین گروههای آزمایش و کنترل پرسشنامه افسردگی، اضطراب و استرس را در مرحله پیشآزمون و پسآزمون کامل کردند. برای تجزیهوتحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. یافتهها: نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که درمان نوروفیدبک بر کاهش اضطراب و افسردگی مؤثر بود (001/0>P). بهعبارتدیگر 53 درصد از تغییرات افسردگی و 57 درصد از تغییرات اضطراب آزمودنیها بهوسیله نوروفیدبک بود؛ اما نوروفیدبک بر استرس تأثیری نشان نداد. نتیجهگیری: نوروفیدبک توانست افسردگی و اضطراب زنان مبتلا به دردهای شکمی را کاهش دهد ولی به میزان استرس آنان تأثیری نداشت.
معصومه اسماعیلی؛ حسین زارع؛ احمد علی پور؛ محمد اورکی
دوره 4، شماره 12 ، خرداد 1397، ، صفحه 45-60
چکیده
پژوهش حاضر با تاکید بر مدل CaR-FA-X ویلیامز ، در قالب یه مدل علی به بررسی نقش واسطه ای حافظه سرگذشتی بیش کلی گرا در رابطه بین نقص در کارکردهای اجرایی با حل مساله ناکارآمد در افراد افسرده میپردازد. روش: نمونه پژوهش شامل 56 فرد مبتلا به افسردگی اساسی که به روش نمونه گیری زمانی در دسترس در فاصله زمانی اردیبهشت 96 تا مهر96 انتخاب شدند، بودند. ...
بیشتر
پژوهش حاضر با تاکید بر مدل CaR-FA-X ویلیامز ، در قالب یه مدل علی به بررسی نقش واسطه ای حافظه سرگذشتی بیش کلی گرا در رابطه بین نقص در کارکردهای اجرایی با حل مساله ناکارآمد در افراد افسرده میپردازد. روش: نمونه پژوهش شامل 56 فرد مبتلا به افسردگی اساسی که به روش نمونه گیری زمانی در دسترس در فاصله زمانی اردیبهشت 96 تا مهر96 انتخاب شدند، بودند. جهت گردآوری داده ها ، پس از تشخیص افسردگی اساسی توسط روانشناس، از آزمون حافظه شرح حال (سرگذشتی) ،آزمون حل مسئله وسیله-غایت و نرم افزار کارتهای ویسکانسین استفاده شد. جهت تحلیل دادههای پژوهش با استفاده از نرم افزار spss و ایموس و روش تحلیل مسیر از نوع مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد اثر مستقیم کارکرد اجرایی بر حل مسئله با مقدار 283/0 در سطح 05/0 معنی دار نیست. اثر غیرمستقیم کارکرد اجرایی بر حل مسئله با مقدار130/0 در سطح 05/0 معنی دار است. اثر کل کارکرد اجرایی بر حل مسئله 413/0 است که در سطح 05/0 معنی دار است. بنابراین با توجه به عدم معناداری اثر مستقیم و معناداری اثر غیر مستقیم، حافظه سرگذشتی بهعنوان متغیر میانجی کلی در تاثیر بین کارکرد اجرایی بر حل مسئله است. نتیجه گیری: بنابراین پژوهش حاضر با تایید مدل CaR-FA-X ویلیامز، نشان داد که افراد افسرده به دلیل خلق منفی و نقص در کارکردهای اجرایی ، در بازیابی خاطرات سرگذشتی به طور اختصاصی دچار مشکل میشوند و این مشکل در بازیابی، حل مسائل و مشکلات آنها را نیز تحت تاثیر قرار میدهد و باعث می شود که راه حلهای کمتر موثری را تولید کنند. بنابراین بیش کلی گرایی از حافظه سرگذشتی به عنوان یک مکانیسم واسطه ای در رابطه بین نقص در کارکرد اجرایی و حل مساله ناکارآمد در افراد افسرده عمل میکند.
حدیث غلامپور؛ محمدرضا دوستان
دوره 2، شماره 7 ، اسفند 1395، ، صفحه 47-62
چکیده
مقدمه: با توجه بااینکه تکالیف هماهنگی دودستی امری روزمره و غالب است. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر دست برتری و دشواری تکلیف هماهنگی دودستی بر امواج مغزی نواحی حرکتی اولیه و ناحیه حرکتی مکمل (نقاط C3 و C4) بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی است؛ که در آن تعداد 10 زن راستدست و 10 زن چپدست با میانگین سنی 8/42 بهصورت هدفمند انتخاب شدند. ...
بیشتر
مقدمه: با توجه بااینکه تکالیف هماهنگی دودستی امری روزمره و غالب است. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر دست برتری و دشواری تکلیف هماهنگی دودستی بر امواج مغزی نواحی حرکتی اولیه و ناحیه حرکتی مکمل (نقاط C3 و C4) بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی است؛ که در آن تعداد 10 زن راستدست و 10 زن چپدست با میانگین سنی 8/42 بهصورت هدفمند انتخاب شدند. تمامی شرکتکنندگان پنج تکلیف هماهنگی دودستی با دشواری متفاوت را انجام دادند. در حین انجام تکالیف هماهنگی دودستی فعالیت امواج مغزی ناحیه C3 و C4 توسط دستگاه EEG اندازهگیری شد. یافتهها: طبق نتایج آزمون تحلیل واریانس مرکب و آزمون تعقیبی تی مستقل در ناحیه C3 بین گروه راستدست و چپدست هنگام حالت استراحت در توان موج گاما تفاوت معنیداری بود. همچنین در ناحیه C4 بین گروه راستدست و چپدست در سطوح دشواری 4 و 5 تکلیف هماهنگی دودستی در توان موج دلتا در ناحیه C4 تفاوت معنیدار وجود داشت. نتیجهگیری: فعالیت بیشتر در نواحی حرکتی اولیه و ناحیه حرکتی مکمل (نقاط C3 و C4) حین انجام تکلیف هماهنگی دودستی صورت گرفته است و این فعالیت بیشتر امواج در این نواحی با افزایش پیچیدگی تکلیف و دشوارتر شدن آن نیز افزایش یافته است. همچنین این یافتههای نقش ناحیه حرکتی اولیه و همچنین ناحیه حرکتی مکمل در حرکات هماهنگی دودستی را نشان میدهد.
لیلا بیات مختاری؛ علیرضا آقا یوسفی؛ حسین زارع؛ وحید نجاتی
دوره 3، شماره 8 ، خرداد 1396، ، صفحه 51-68
چکیده
مقدمه: این پژوهش بهمنظور بررسی تأثیر تحریک مستقیم الکتریکی مغز از روی جمجمه و آموزش آگاهی واجشناختی بر روی بعد دیداری/فضایی حافظه کاری کودکان نارساخوان انجام شد. روش: طرح این پژوهش، آزمایشی از نوع پیشآزمون/ پسآزمون با گروه پلاسیبو و جایگزینی تصادفی بود. نمونه پژوهش شامل 20 دانشآموز پسر نارساخوان 8 تا 10 ساله که معیارهای ورود ...
بیشتر
مقدمه: این پژوهش بهمنظور بررسی تأثیر تحریک مستقیم الکتریکی مغز از روی جمجمه و آموزش آگاهی واجشناختی بر روی بعد دیداری/فضایی حافظه کاری کودکان نارساخوان انجام شد. روش: طرح این پژوهش، آزمایشی از نوع پیشآزمون/ پسآزمون با گروه پلاسیبو و جایگزینی تصادفی بود. نمونه پژوهش شامل 20 دانشآموز پسر نارساخوان 8 تا 10 ساله که معیارهای ورود به مطالعه را داشتند، بود. دو نوع تحریک آندی و ساختگی با شدتجریان 5/1 میلیآمپر به مدت 20 دقیقه و 15 دقیقه آموزش آگاهی واجشناختی بر 20 نفر شرکتکننده طی 10 جلسه ارائه گردید. شرکتکنندگان قبل و بعد از تحریک با تکلیف انبک و آزمون خواندن شیرازی و نیلی پور مورد سنجش قرار گرفتند. دادههای این پژوهش با آزمون تحلیل کوواریانس و نرمافزار SPSS.19 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد تحریک آندی، تأثیر معناداری در بهبود عملکرد فرد در بعد دیداری/فضایی حافظه کاری نسبت به گروه تحریک ساختگی (پلاسیبو) دارد. نتیجهگیری: درمجموع مطالعه حاضر نشان داد که تحریک آندی سبب بهبود عملکرد فرد در حافظه دیداری/فضایی شده و در پی آن منجر به بهبود مشکل نارساخوانی در کودکان شده است.
عماد آذر؛ ایمان الله بیگدلی؛ مسعود فضیلت پور؛ سعیده خسروی
چکیده
مقدمه: تفکر به عنوان یکی از کارکردهای عالی شناختیهمواره مورد توجه پژوهشگران بوده است. گیلفورد با تقسیم بندی تفکر به دو نوع واگرا و همگرا تاثیر شگرفی بر پژوهش های تجربی تفکر خلاق داشته است. باند فرکانسی آلفا در محدوده 12-8 هرتز با کارکردهای شناختی مانند خلاقیت در ارتباط است. هدف از پژوهش حاضر بررسی افزایش و کاهش تغییرات توان ...
بیشتر
مقدمه: تفکر به عنوان یکی از کارکردهای عالی شناختیهمواره مورد توجه پژوهشگران بوده است. گیلفورد با تقسیم بندی تفکر به دو نوع واگرا و همگرا تاثیر شگرفی بر پژوهش های تجربی تفکر خلاق داشته است. باند فرکانسی آلفا در محدوده 12-8 هرتز با کارکردهای شناختی مانند خلاقیت در ارتباط است. هدف از پژوهش حاضر بررسی افزایش و کاهش تغییرات توان باند آلفا (همگام سازی و ناهمگام سازی وابسته به رویداد ) در دو نوع متفاوت تفکر واگرا و همگرا بود. روش: نمونه مورد مطالعه در این پژوهش شامل 38 نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهد ( 19 مرد، 19 زن ) بود که با توجه به روش نمونه گیری در دسترس و داوطلبانه انتخاب گردیدند. امواج مغزی با استفاده از یک دستگاه 19 کاناله در حین انجام تکالیف تفکر واگرا و همگرا ثبت و تغییرات توان باند آلفا با استفاده از نرم افزار متلب مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: فعالیت امواج آلفا در موقعیت تفکر واگرا از نواحی قدامی به نواحی خلفی با پدیده همگام سازی روبه رو بوده است، در حالی که در موقعیت تفکر همگرا کاهش توان باند آلفا در نواحی خلفی در مقایسه با نواحی قدامی مغز مشاهده شد. نتیجه گیری: فعالیت امواج آلفا به صورت قابل توجهی در تکالیف تفکر واگرا با افزایش همراه است که این افزایش فعالیت در نواحی خلفی مغز با افزایش توان بالاتری همراه است، در مقابل تکالیف مرتبط با تفکر همگرا کاهش فعالیت را از نواحی قدامی به نواحی خلفی نشان داد..
حسن یعقوبی؛ سید قاسم سید هاشمی؛ احسان بدایت؛ امیر بابالو
چکیده
مقدمه: این مطالعه با هدف بررسی رابطه بین سیستم فعالساز رفتاری و اعتیاد به تمرینات ورزشی با واسطه گری مشکلات تنظیم هیجانی صورت گرفت. روش: این پژوهش از نوع توصیفی بود که 300 نفر (181 پسر و 119 دختر) از ورزشکاران پرورش اندام شهرستان خوی در سال تحصیلی 97-1396 به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای بر اساس منطقه شهری ...
بیشتر
مقدمه: این مطالعه با هدف بررسی رابطه بین سیستم فعالساز رفتاری و اعتیاد به تمرینات ورزشی با واسطه گری مشکلات تنظیم هیجانی صورت گرفت. روش: این پژوهش از نوع توصیفی بود که 300 نفر (181 پسر و 119 دختر) از ورزشکاران پرورش اندام شهرستان خوی در سال تحصیلی 97-1396 به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای بر اساس منطقه شهری و باشگاه انتخاب شده و سیاهه اعتیاد به تمرین-فرم کوتاه، مقیاس سیستم های فعالسازی/ بازداری رفتاری، پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجان را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که بین مشکلات تنظیم هیجانی و سیستم فعالساز رفتاری با اعتیاد به تمرینات ورزشی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد، اما با سیستم بازداری رفتاری رابطه معناداری یافت نشد. مدل ارائه شده از برازش مطلوبی با داده ها برخوردار بوده و سیستم فعالساز رفتاری با اثر مستقیم (001/0pنتیجه گیری: یافته های این مطالعه ضرورت توجه به سیستم فعالساز رفتاری به عنوان یک متغیر زیستی بنیادی و مشکلات تنظیم هیجانی به صورت میانجی در آسیب پذیری ورزشکاران پرورش اندام در اعتیاد به تمرینات ورزشی نشان می دهند..
بیتا هاشمی هشجین؛ طیبه شریفی؛ شهرام مشهدی زاده؛ رضا احمدی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف ساخت و رواسازی پرسشنامه مهارتهای عصب روانشناختی فرم معلم کودکان پیشدبستانی شهراصفهان انجام شد. روش: روش این پژوهش توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیهی کودکان مقطع پیشدبستانی شهر اصفهان می باشد. حجم نمونه موردنظر با توجه به فرمول کوکران 374 کودک پیش دبستانی تعیین شد، که بدلیل آنلاین بودن پرسشنامه ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف ساخت و رواسازی پرسشنامه مهارتهای عصب روانشناختی فرم معلم کودکان پیشدبستانی شهراصفهان انجام شد. روش: روش این پژوهش توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیهی کودکان مقطع پیشدبستانی شهر اصفهان می باشد. حجم نمونه موردنظر با توجه به فرمول کوکران 374 کودک پیش دبستانی تعیین شد، که بدلیل آنلاین بودن پرسشنامه متعاقب محدودیت های کرونایی 410 کودک بر اساس روش نمونه گیری خوشهای دو مرحلهای انتخاب شدند و توسط معلمین پیش دبستانی تکمیل گردید. داده ها با استفاده از روش تحلیل عامل اکتشافی از طریق تحلیل مولفه های اصلی بر روی داده ها و چرخش عاملها به روش متعامد از نوع واریماکس و تحلیل عامل تاییدی جهت تایید عامل ها تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: نتایج، تایید کننده روایی صوری و محتوایی، تشخیصی و روایی سازه بود. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 921/0 و ضریب تنصیف برابر با 843/0 حاصل گردید ، نقطه برش بالینی آزمون 2/86 بدست آمد. نتایج تحلیل عامل اکتشافی به دست آمده در مرتبه اول، هجده عامل و در مرتبه دوم پنج عامل با ارزش ویژه بزرگتر از یک استخراج شد که به ترتیب 58/83 و 59/85 درصد از واریانس کل مقیاس را تبیین می کنند، همچنین بارهای عاملی در همه سؤالات در تحلیل عاملی تأییدی بالاتر از 4/0و معنی دار به دست آمده است)001/0>p). نتیجه گیری: این ابزار از پایایی و روایی مطلوب برخوردار است و می تواند به عنوان ابزاری معتبر برای سنجش مهارتهای عصب_روانشناختی در کودکان پیش دبستانی مورد استفاده قرار گیرد.
علیرضا شکرگزار؛ یاسمین نکونام؛ فرخنده نیکخواه
چکیده
هدف: این مطالعه به دنبال تعیین اثربخشی نوروفیدبک برکیفیت خواب و اضطراب افراد در دوران کرونا بود. روش: جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه مراجعه کنندگان مراکز مشاوره وروانشناسی منطقه 5 تهران در سال 1399 بود. در پژوهش حاضر، جهت انجام نمونهگیری، تعداد 18 نفر به صورت دردسترس از مرکز مشاوره روانشناسی ندای درون انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل ...
بیشتر
هدف: این مطالعه به دنبال تعیین اثربخشی نوروفیدبک برکیفیت خواب و اضطراب افراد در دوران کرونا بود. روش: جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه مراجعه کنندگان مراکز مشاوره وروانشناسی منطقه 5 تهران در سال 1399 بود. در پژوهش حاضر، جهت انجام نمونهگیری، تعداد 18 نفر به صورت دردسترس از مرکز مشاوره روانشناسی ندای درون انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. شرکتکنندگان با مقیاس کیفیت خواب پیترزبورگ (1989) پرسشنامه اضطراب بک (1988) مورد ارزیابی قرار گرفتند. سپس شرکتکنندگان گروه آزمایش طی 15 جلسه یک ساعته تحت درمان نوروفیدبک قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ آموزشی را دریافت نکردند. دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: یافتهها نشان داد تفاوت بین گروه کنترل و آزمایشی در مولفههای کیفیت ذهنی خواب، اختلالات خواب، داروهای خواب آور و اختلال عملکرد روزانه موثر بوده و به عبارت دیگر درمان نروفیدبک باعث کاهش نمرات این مولفهها شده است، ولی این درمان بر سایر مولفهها اثر معنیداری نداشت و همچنین مقدار نمرات اضطراب در پس آزمون گروه آزمایشی به شکل معنیداری کاهش یافت.نتیجهگیری: با توجه به اثربخشی درمان نوروفیدبک بر افزایش کیفیت خواب و کاهش اضطراب افراد، میتوان در قالب برنامههای درمانی به طور کاربردی از این روش درمانی در شرایط کرونا استفاده کرد.
حسین ابراهیمی مقدم؛ میترا گلزاری
دوره 1، شماره 2 ، آذر 1394، ، صفحه 68-76
چکیده
مقدمه: هدف اصلی پژوهش حاضر مقایسه سرعت یادگیری و انتقال اطلاعات در نیمکرههای مغز دختران و پسران دانشجو است. روش: در این پژوهش تعداد 60 نفر (30 دختر و 30 پسر) از دانشجویان روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن که در نیمسال اول تحصیلی 1394-1393درس روانشناسی تجربی داشتند انتخاب شدند و حجم نمونه را تشکیل دادند. برای سنجش عملکرد نیمکرههای ...
بیشتر
مقدمه: هدف اصلی پژوهش حاضر مقایسه سرعت یادگیری و انتقال اطلاعات در نیمکرههای مغز دختران و پسران دانشجو است. روش: در این پژوهش تعداد 60 نفر (30 دختر و 30 پسر) از دانشجویان روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن که در نیمسال اول تحصیلی 1394-1393درس روانشناسی تجربی داشتند انتخاب شدند و حجم نمونه را تشکیل دادند. برای سنجش عملکرد نیمکرههای مغز در این آزمون از دستگاه ترسیم در آینه استفاده شد تا معلوم گردد انتقال اثر صورت میگیرد. دادهها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس یکراهه و نرمافزار SPSS16 تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها: نتایج تحلیل نشان داد که بین جنسیت و میزان انتقال اطلاعات در نیمکرههای مغز رابطه معناداری وجود ندارد که نشان میدهد انتقال اثر در هر دو جنس صورت گرفته است. این در حالی است که جنسیت بر روی سرعت یادگیری اثر معناداری دارد. نتیجهگیری: بهطور کلی، میتوان نتیجه گرفت که سرعت یادگیری در دختران سریعتر از پسران است.
عصب روانشناسی
مهرک رضایی؛ تورج هاشمی؛ لیلا شاطری
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی توانبخشی شناختی بر بهبود زمان واکنش، برنامهریزی و بازداری از پاسخ در بیماران دوقطبی صورت گرفت. این پژوهش باتوجه به هدف، کاربردی و با توجه به شیوه جمعآوری دادهها از نوع طرحهای نیمهآزمایشی با پیشآزمون -پسآزمون و گروه کنترل نابرابر بود. جامعه آماری شامل بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی مراجعهکننده ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی توانبخشی شناختی بر بهبود زمان واکنش، برنامهریزی و بازداری از پاسخ در بیماران دوقطبی صورت گرفت. این پژوهش باتوجه به هدف، کاربردی و با توجه به شیوه جمعآوری دادهها از نوع طرحهای نیمهآزمایشی با پیشآزمون -پسآزمون و گروه کنترل نابرابر بود. جامعه آماری شامل بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی مراجعهکننده بـه متخصصان روانپزشکی، درمانگاهها و مراکز تخصصی خدمات روانپزشکی شهر تبریز در سال 1401 (مهرماه تا اسفندماه) بود که از این جامعه، نمونهای به تعداد 40 نفر به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل (20 نفر در هر گروه) به تصادف جایگزین شدند. جهت اندازه-گیری متغیرها، از مقیاس سنجش مانیای یانگ، آزمون دیداری عملکرد پیوسته (CPT-V)، دستگاه کرونسکوپ (زمان واکنش)، آزمون برج لندن استفاده شد. گروه آزمایش به مدت 6 جلسه، فنون توانبخشی شناختی را دریافت نمود و برای گروه کنترل هیچ مداخلهای اعمال نشد. در نهایت، مرحله پسآزمون به مرحله اجرا گذارده شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که توانبخشی شناختی بر بهبود زمان واکنش، برنامهریزی و بازداری از پاسخ در بیماران دوقطبی اثربخش است. مبتنی بر یافتهها میتوان بیان داشت که در بهبود تواناییهای شناختی بیماران دوقطبی، به کارگیری مداخلات توانبخشی میتواند زمینهساز شرایط مساعد برای سایر مداخلات درمانی باشد.
علیرضا لطفی؛ علی رضا رجائی؛ ،مهدی نیری
چکیده
مقدمه:مطالعات متعدد نشان میدهد ابتلا به ویروس کرونا که باعث سندرم زجر تنفسی حاد و بیماری کووید-19 میشود، میتواند منجر به تغییراتی در سیستم عصبی مرکزی (CNS) شود و برخی از افراد مبتلا به این بیماری ممکن است تا مدتها پس از بهبودی، علائم اختلالات نوروپسیکولوژیک را نشان دهند. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه کارکردهای نوروپسیکولوژیک ...
بیشتر
مقدمه:مطالعات متعدد نشان میدهد ابتلا به ویروس کرونا که باعث سندرم زجر تنفسی حاد و بیماری کووید-19 میشود، میتواند منجر به تغییراتی در سیستم عصبی مرکزی (CNS) شود و برخی از افراد مبتلا به این بیماری ممکن است تا مدتها پس از بهبودی، علائم اختلالات نوروپسیکولوژیک را نشان دهند. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه کارکردهای نوروپسیکولوژیک بیماران بهبود یافته از بیماری و جمعیت سالم انجام شد. روش شناسی: این پژوهش در قالب طرح علیمقایسهای انجام شد. نمونه پژوهش متشکل از 65 بیمار بهبود یافته از کووید-19 بود که به روش هدفمند از میان افرادی که در پاییز و زمستان 1400 در مراکز درمانی شهر مشهد مورد پذیرش و درمان قرارگرفته بودند انتخاب و با 65 فرد سالم مقایسه شدند. برای جمعآوری دادهها از آزمونهای رایانهای N-Back ، استروپ رنگی ، طبقهبندی کارتهای ویسکانسین و تکلیف برو/ نرو استفاده شد. دادهها به وسیله آزمون کالموگروف-اسمیرنف و منویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج: نتایج نشان داد کارکردهای نوروسایکولوژیک شامل حافظه فعال، بازداریشناختی ، بازداری رفتاری (بهجز شاخص خطای حذف در تکلیف برو/نرو) و انعطافپذیری شناختی میان بیماران بهبودیافته از کرونا و افراد غیرمبتلا از تفاوت معناداری برخوردار است. نتیجهگیری: این یافتهها نشان میدهند که بدکارکردیهای نوروپسیکولوژیک در میان بهبودیافتهگان از بیماری کرونا بیشتر از افراد غیرمبتلا است و این نقایص ممکن است تأثیرات منفی طولانیمدت بر عملکرد مبتلایان بهبودیافته داشته باشد، لذا میتوانند به عنوان اهداف مهمی در درمان و توانبخشی این بیماران مورد توجه قرار گیرند.
عصب روانشناسی
مرتضی همایون نیا فیروزجاه؛ مرتضی پورآذر؛ مونا رضایی؛ علی آبادیان
چکیده
زمینه: کارکردهای اجرایی در کودکان دبستانی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است زیرا میتواند دارای نقش تعیینکنندهای در بهبود عملکرد کودکان در مدرسه و حتی برای آینده آنها باشد. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر بازیهای رایانهای و بازیهای حرکتی بر کارکردهای اجرایی دانشآموزان مقطع ابتدایی بود. روش پژوهش: تحقیق حاضر از نوع نیمه ...
بیشتر
زمینه: کارکردهای اجرایی در کودکان دبستانی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است زیرا میتواند دارای نقش تعیینکنندهای در بهبود عملکرد کودکان در مدرسه و حتی برای آینده آنها باشد. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر بازیهای رایانهای و بازیهای حرکتی بر کارکردهای اجرایی دانشآموزان مقطع ابتدایی بود. روش پژوهش: تحقیق حاضر از نوع نیمه آزمایشی بود. جامعۀ آماری تمامی دانش آموزان ابتدایی 7 تا 9 ساله مدارس شهرستان بابل در سال 1401 بودند. برای انتخاب نمونه از طریق نمونهگیری تصادفی سه مدرسه انتخاب شدند. تعداد 15 نفر از هر مدرسه به طور تصادفی در سه گروه (بازیهای حرکتی، بازیهای رایانهای و کنترل) قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه کارکردهای اجرایی BRIEF بود. برنامههای گروه حرکتی و رایانه ای برای مدت 12 جلسه (4 هفته و سه جلسه در هفته) انجام گردید. گروه کنترل برنامههای معمول خود را ادامه دادند. آزمون تحلیل کوواریانس و همچنین آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح 05/0 < p اجرا شدند. یافتهها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد با در نظر گرفتن نمرههای پیشآزمون به عنوان متغیر کنترل، مداخلات تمرینی(بازیهای رایانهای و بازیهای حرکتی) موجب تفاوت معنادار بین گروههای آزمایش و کنترل شد. بر اساس نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی، تفاوت در متغیر کارکردهای اجرایی بین دو گروه تجربی با گروه کنترل معنادار(001/0 p<) ولی با یکدیگر غیر معنادار بود(05/0 p>). نتیجهگیری: میتوان با برنامهریزی مناسب در مدارس از بازیهای حرکتی و رایانهای به عنوان گزینهای کاربردی در راستای ارتقای کارکردهای اجرایی کودکان استفاده کرد.
زهرا قنبری زرندی؛ جعفر حسنی؛ شهرام محمدخانی؛ محمد حاتمی
دوره 4، شماره 13 ، شهریور 1397، ، صفحه 47-66
چکیده
مقدمه: هدف پژوهش حاضر مقایسه دشواری در تنظیم هیجان و وسوسه مصرف بر اساس حساسیت سیستم های مغزی_رفتاری و سطوح احساس تنهایی بود.روش:در این پژوهش از طرح عاملی گروه های نامعادل استفاده شد.جامعه پژوهش شامل تمامی زنان مبتلا به اعتیاد شهر کرمان بودند که در بازه زمانی سال 95-96 جهت ترک اعتیاد به کلینیک ها و مراکز درمانی مراجعه ...
بیشتر
مقدمه: هدف پژوهش حاضر مقایسه دشواری در تنظیم هیجان و وسوسه مصرف بر اساس حساسیت سیستم های مغزی_رفتاری و سطوح احساس تنهایی بود.روش:در این پژوهش از طرح عاملی گروه های نامعادل استفاده شد.جامعه پژوهش شامل تمامی زنان مبتلا به اعتیاد شهر کرمان بودند که در بازه زمانی سال 95-96 جهت ترک اعتیاد به کلینیک ها و مراکز درمانی مراجعه کردند. نمونه اولیه پژوهش، شامل 580 نفر بود که با روش دردسترس انتخاب شدند. طبق نمره احساس تنهایی و سیستم های مغزی_رفتاری، گروه هایی تعیین شد که هر گروه بین 21 تا 24 آزمودنی را شامل شد.برای گردآوری داده ها از پرسشنامه عقاید وسوسه انگیز،پرسشنامه پنج عاملی جکسون، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان و مقیاس احساس تنهایی استفاده شد.برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری(دوراههی عاملی) و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد.یافته ها: یافته ها نشان داد که اثر اصلی سیستم های مغزی رفتاری بر دشواری تنظیم هیجان و وسوسه مصرف معنادار است، اما اثر اصلی احساس تنهایی بر دشواری تنظیم هیجان و وسوسه مصرف معنادار نیست.اثر تعاملی احساس تنهایی و سیستم های مغزی_رفتاری بر دشواری در تنظیم هیجان و وسوسه مصرف معنادار بود.در میان گروه های تعیینشده بر اساس شدت فعالیت سه سیستم های مغزی_رفتاری، بیشترین میزان وسوسه مصرف در گروه FFFS بالا و کمترین آن در FFFS پایین بود. نتیجه گیری:در مجموع، تاثیر احساس تنهایی بر دشواری در تنظیم هیجان و وسوسه مصرف زمانی تشدید و معنادار می شود که اثر تعاملی احساس تنهایی و FFFS بالا مورد بررسی قرار گیرد.
فرزانه پولادی؛ مسعود باقری؛ قاسم عسکری زاده
چکیده
تصمیم گیری بخشی از کنترل شناختی است که در ارزیابی خواسته ها نقش اساسی دارد. پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیرات tDCS روی ناحیه مغزی OFC نیمکره راست در تصمیم گیری پرخطر و ریسک پذیری انجام شد. روش: مطالعه حاضر از نوع مطالعه آزمایشی یک سو کور بود که روی 30 فرد بزرگسال سالم انجام شد. در این مطالعه افراد به تصادف در دو گروه آزمایشی و شم ...
بیشتر
تصمیم گیری بخشی از کنترل شناختی است که در ارزیابی خواسته ها نقش اساسی دارد. پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیرات tDCS روی ناحیه مغزی OFC نیمکره راست در تصمیم گیری پرخطر و ریسک پذیری انجام شد. روش: مطالعه حاضر از نوع مطالعه آزمایشی یک سو کور بود که روی 30 فرد بزرگسال سالم انجام شد. در این مطالعه افراد به تصادف در دو گروه آزمایشی و شم قرار گرفتند. در گروه آزمایشی تحریک آندیOFC نیمکره راست و تحریک کاتدی DLPFC نیمکره چپ در حدود 2 میلی آمپر اجرا شد. ابزارهای مورد استفاده نسخه های کامپیوتری آزمون بارت و آزمون آیوا برای بررسی تصمیم گیری پرخطر و ریسک پذیری بودند. داده ها با استفاده از آزمون کوواریانس تک متغیره(آنکوا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج بیانگر تفاوت معنادار بین دو گروه آزمایش و کنترل در آزمون بارت(05/0
علی پروندی؛ حسن یعقوبی؛ عزت اله احمدی
چکیده
مقدمه: هدف پژوهش، مقایسه نواقص عصب روان شناختی افراد با نشانگان اختلال شخصیت مرزی، خودشیفته و افراد عادی است. روش. طرح پژوهش، علیمقایسهای بود. نمونه پژوهش شامل 24 نفر با نشانگان اختلال شخصیت مرزی و 22 نفر با نشانگان اختلال شخصیت خودشیفته بود که به روش هدفمند از بین بیماران مراجعه کننده به بخش روانپزشکی بیمارستان امام خمینی سنقر و ...
بیشتر
مقدمه: هدف پژوهش، مقایسه نواقص عصب روان شناختی افراد با نشانگان اختلال شخصیت مرزی، خودشیفته و افراد عادی است. روش. طرح پژوهش، علیمقایسهای بود. نمونه پژوهش شامل 24 نفر با نشانگان اختلال شخصیت مرزی و 22 نفر با نشانگان اختلال شخصیت خودشیفته بود که به روش هدفمند از بین بیماران مراجعه کننده به بخش روانپزشکی بیمارستان امام خمینی سنقر و کلینیک مشاوره پیوند انتخاب شدند و با 22 نفر بهنجار از کارکنان بیمارستان و کلینیک مشاوره مقایسه شدند. از تکلیف تصویری پروب دات، آزمون دسته بندی کارتهای ویسکانسین، مقیاس فراخنای ارقام، تکلیف برو/ نرو، مقیاس تکانشگری بارت و آزمون ذهن خوانی از روی تصاویر چشم برای جمعآوری دادهها استفاده شد. دادهها با روش تحلیل واریانس چندمتغیره و آزمون تعقیبی توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که بین گروه های مورد مطالعه در متغیرهای وابسته تفاوت معناداری وجود دارد. به طوری که افراد با نشانگان اختلال شخصیت مرزی و خودشیفته، سوگیری توجه و تکانشگری بیشتر و تخریب در نظریه ذهن و کارکردهای اجرایی در مقایسه با گروه عادی نشان دادند. این نواقص(به استثنای حافظه فعال) در افراد با نشانگان اختلال شخصیت مرزی در مقایسه با افراد با نشانگان شخصیت خودشیفته بیشتر بود. نتیجه گیری: نواقص عصب روان شناختی در افراد با نشانگان اختلال شخصیت مرزی و خودشیفته بیشتر از افراد عادی است؛ گرچه این نواقص در افراد با نشانگان اختلال شخصیت مرزی بیشتر از افراد با نشانگان اختلال خودشیفته می باشد.
لیدا اسماعیلی؛ علیرضا رمضانپور
چکیده
مقدمه: ابتلا به ویروس کووید-19، بغیر از عوارض جسمانی، اختلالات روانشناختی متعددی را در پی دارد. افسردگی یکی از عوارض شایع روانی در نتیجه ابتلا به این ویروس است که با دورههای طولانیمدت و تنوع علایم همراه است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر تحریک فراجمجمهای مغز با استفاده از جریان مستقیم(tDCS) بر شدت علایم افسردگی در بهبودیافتگان کووید-19بود. ...
بیشتر
مقدمه: ابتلا به ویروس کووید-19، بغیر از عوارض جسمانی، اختلالات روانشناختی متعددی را در پی دارد. افسردگی یکی از عوارض شایع روانی در نتیجه ابتلا به این ویروس است که با دورههای طولانیمدت و تنوع علایم همراه است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر تحریک فراجمجمهای مغز با استفاده از جریان مستقیم(tDCS) بر شدت علایم افسردگی در بهبودیافتگان کووید-19بود. روش شناسی:پژوهش حاضر در قالب یک طرح نیمهآزمایشی همراه با گمارش تصادفی آزمودنیها، پیشآزمون-پسآزمون با گروه گواه و پیگیری اجرا شد. نمونه به روش نمونهگیری در دسترس شامل 30 نفر از افرادی که پس از ابتلا به کووید-19 و بهبود علایم جسمانی به کلینیکهای شهر شیراز با علایم افسردگی مراجعه کردند، بود. از این بین 15 نفر در گروه آزمایشی و 15 نفر در گروه گواه جایابی شدند. ابزار بکاررفته در این پژوهش، مقیاس افسردگی بک و جلسات درمانی (tDCS) شامل 12 جلسه 20 دقیقهای تحریک آندی F3 و تحریک کاتدی FP2 با جریان 2 میلی آمپر بود. داده ها با روش کوواریانس تحلیل گردید.یافته ها: نتایج نشان داد که بین میانگین گروههای آزمایش و کنترل در میزان افسردگی در مرحله پسآزمون تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین بین نشانههای افسردگی گروه آزمایش، در مرحله پسآزمون و پیگیری، تفاوت معناداری وجود ندارد. بحث و نتیجه گیری: به نظر میرسد که (tDCS) میتواند موجب کاهش نشانههای افسردگی افراد مبتلا به کووید-19 بوده و در طول زمان از پایداری مناسبی برخوردار باشد.
گل اندام زمانی؛ محمدرضا دوستان
دوره 3، شماره 10 ، آذر 1396، ، صفحه 51-62
چکیده
مقدمه: تکنیـکهـایی که مستقیماً فعالیت قشر مغز را مورد بررسی و تنظیم قرار میدهند قابلیت خوبی برای بهبـود حافظهی کاری و زمان واکنش دارند. هدف از انجام این تحقیق بررسی تأثیر تحریک مغناطیسی فراجمجهای مغز بر حافظه کاری و زمان واکنش در دختران ورزشکار است. روش: روش اجرای این تحقیق از نوع نیمه تجربی است که با استفاده از دو گروه و ...
بیشتر
مقدمه: تکنیـکهـایی که مستقیماً فعالیت قشر مغز را مورد بررسی و تنظیم قرار میدهند قابلیت خوبی برای بهبـود حافظهی کاری و زمان واکنش دارند. هدف از انجام این تحقیق بررسی تأثیر تحریک مغناطیسی فراجمجهای مغز بر حافظه کاری و زمان واکنش در دختران ورزشکار است. روش: روش اجرای این تحقیق از نوع نیمه تجربی است که با استفاده از دو گروه و با طرح پیشآزمون-پسآزمون انجام شد. تعداد 30 نفر از دانش آموزان ورزشکار دختر شهرستان شادگان به صورت نمونهگیری در دسترس انتخاب و در فرایند تحقیق شرکت کردند. ابتدا یک پیشآزمون گرفته شد. بدین ترتیب که از تمام شرکتکنندگان آزمون زمان واکنش و نیز آزمون حافظه کاری به عمل آمد. پس از آن شرکتکنندگان به صورت تصادفی به دوگروه تحریک الکتریکی مغز و گروه کنترل تقسیم شدند. مرحله اکتساب به صورت 2 جلسه یک روز در میان برگزار شد. نتایج: نتایج نشان داد که تحریک مغناطیسی مغز سبب بهبود حافظه کاری پیش رونده، پسرونده، کنترل ذهنی، حافظه منطقی، بازنگری و یادگیری تداعیها شد. همچنین سبب کاهش زمان واکنش ساده و انتخابی میشود. نتیجهگیری: در یک نتیجه گیری کلی میتوان گفت که تحریک مستقیم مغز در ناحیه قشر پیش پیشانی در دانشآزموان دختر یکی از راههای است که میتواند موجب بهبود حافظه کاری و نیز کاهش زمان واکنش در دختران ورزشکار گردد.
مریم نجارزادگان؛ وحید نجاتی؛ نسرین امیری
دوره 1، شماره 1 ، شهریور 1394، ، صفحه 52-45
چکیده
مقدمه: اختلال نقص توجه/ بیشفعالی با ناکارآمدی عملکردهای اجرایی ازجمله حافظه کاری همراه است. حافظه کاری میتواند با استفاده از تمرینات توانبخشی شناختی موردترمیم قرار گیرد. مطالعه حاضر باهدف نشان دادن تأثیر توانبخشی شناختی حافظه کاری بر بهبود نشانگان رفتاری کودکان مبتلا به اختلال نقصتوجه / بیشفعالی صورت گرفته است. روش: ...
بیشتر
مقدمه: اختلال نقص توجه/ بیشفعالی با ناکارآمدی عملکردهای اجرایی ازجمله حافظه کاری همراه است. حافظه کاری میتواند با استفاده از تمرینات توانبخشی شناختی موردترمیم قرار گیرد. مطالعه حاضر باهدف نشان دادن تأثیر توانبخشی شناختی حافظه کاری بر بهبود نشانگان رفتاری کودکان مبتلا به اختلال نقصتوجه / بیشفعالی صورت گرفته است. روش: این پژوهش از نوع شبهآزمایشی است که در آن از طرح پیشآزمون پسآزمون با گروه کنترل استفاده شده است. نمونه مورد بررسی در این مطالعه 30 کودک مبتلا به اختلال نقصتوجه / بیشفعالی بوده است که بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. دو گروه (آزمایش و کنترل) ازنظر سن و هوش کلامی و عملی همسانسازی شده بودند. گروه آزمایش طی ده جلسه 1 ساعته دو روز در هفته تحت توانبخشی شناختی قرار گرفتند. افراد هر دو گروه کنترل و آزمایش در جلسه اول و آخر درمان مورد ارزیابی قرار گرفتند. علائم رفتاری کودکان مبتلا توسط پرسشنامه پروفایل اختلال کمبود توجه/بیشفعالی سوانسون و نولان پلهام SNAP-IV ارزیابی شده است. دادههای این پژوهش با آزمون آماری تی مستقل، تحلیل کوواریانس و به کمک نرمافزار SPSS.20 تجزیهوتحلیل شدند. یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که نشانگان رفتاری کمتوجهی و تکانشگری گروه درمان در مقایسه با گروه کنترل بعد از گذراندن جلسات توانبخشی بهبود پیدا کرده است و این تفاوت در سطح 001/0=P معنادار است. نتیجهگیری: نتایج حاصل از تحلیل آماری دادهها نشان میدهد که درمان توانبخشی شناختی حافظه کاری موجب بهبود علائم رفتاری کودکان مبتلا به اختلال نقصتوجه / بیشفعالی شده است.
زهرا هژبرنیا؛ سعید اشرف پور نوائی؛ غلامرضا علی نژاد؛ رضا گودینی
دوره 3، شماره 9 ، شهریور 1396، ، صفحه 53-66
چکیده
مقدمه: شیوع بیماری پارکینسون در سالهای اخیر بهخصوص در میان سالمندان افزایش یافته است. هدف از پژوهش حاضر، تعیین تأثیر 8 هفته تمرینات ثبات دهنده مرکزی بر میزان انگیزه درونی بیماران پارکینسون بود. روش: طرح تحقیق، نیمه تجربی و میدانی بود که آزمودنیها در دامنه سنی 55-75 سال و با سطح بیماری خفیف تا متوسط از مقیاس هون و یار (H&Y) بهصورت ...
بیشتر
مقدمه: شیوع بیماری پارکینسون در سالهای اخیر بهخصوص در میان سالمندان افزایش یافته است. هدف از پژوهش حاضر، تعیین تأثیر 8 هفته تمرینات ثبات دهنده مرکزی بر میزان انگیزه درونی بیماران پارکینسون بود. روش: طرح تحقیق، نیمه تجربی و میدانی بود که آزمودنیها در دامنه سنی 55-75 سال و با سطح بیماری خفیف تا متوسط از مقیاس هون و یار (H&Y) بهصورت در دسترس و تصادفی به دو گروه آزمایش (10 نفر) و کنترل (10 نفر) تقسیم شدند. مداخله به مدت 8 هفته و در هر هفته 3 جلسه تمرینی ثبات دهنده مرکزی برگزار شد. در این تحقیق از پرسشنامه انگیزش درونی (مک آئولی و همکاران، 1989) استفاده شد. برای توصیف دادهها از میانگین و انحراف استاندارد برآمده از آزمونهای توصیفی و برای تغییرات بین گروهها از آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر استفاده شد. یافتهها: نتایج آزمون تحلیل واریانس نشان داد که گروه آزمایش دارای برتری معنیداری به لحاظ آماری در شاخصهای انگیزه کلی، شایستگی ادراک شده، علاقه و لذت و کوشش و تلاش داشته است. نتیجهگیری: احتمالاً در پژوهش حاضر، افزایش تجربیات حرکتی و همچنین بهبود قوای جسمانی منجر به افزایش انگیزه درونی (علاقه و لذت، شایستگی ادراک شده، کوشش) شد.
نجمه فرساد؛ سید حسن علم الهدائی؛ علی مقیمی؛ سحر مقیمی؛ مهدی جباری نوقابی
دوره 3، شماره 11 ، اسفند 1396، ، صفحه 55-70
چکیده
مقدمه: در این مقاله به کمک پتانسیلهای وابسته به رویداد (ERPs)، به بررسی تفاوتهای الکتروفیزیولوژی دو گروه از دانشجویان، هنگام حل مسائل انتقال بین بازنمایی نموداری و جبری تابع، پرداخته میشود. روش: این پژوهش از نوع کمی و به روش نیمه آزمایشی میباشد. جامعه آماری شامل 177 نفر از دانشجویان سال اول رشتههای مهندسی دانشگاه فردوسی مشهد هستند ...
بیشتر
مقدمه: در این مقاله به کمک پتانسیلهای وابسته به رویداد (ERPs)، به بررسی تفاوتهای الکتروفیزیولوژی دو گروه از دانشجویان، هنگام حل مسائل انتقال بین بازنمایی نموداری و جبری تابع، پرداخته میشود. روش: این پژوهش از نوع کمی و به روش نیمه آزمایشی میباشد. جامعه آماری شامل 177 نفر از دانشجویان سال اول رشتههای مهندسی دانشگاه فردوسی مشهد هستند که به کمک یک آزمون ریاضی محقق ساخته به دو گروه دانش مفهومی و رویهای سطح بالا (دانش سطح بالا) و گروه دانش مفهومی و رویهای سطح پایین (دانش سطح پایین) تقسیم بندی شدند. از هر گروه 14 نفر به طور تصادفی انتخاب شده و در آزمایش اصلی شرکت کردند. یافتهها: نتایج نشان داد که تعداد پاسخهای درست در گروه دانش سطح بالا بیشتر از گروه دانش سطح پایین است. تفاوت معناداری بین سرعت پاسخ دوگروه مشاهده نشد. از لحاظ الکتروفیزیولوژی دامنه مؤلفه P300 گروه دانش سطح پایین، بیشتر از گروه دانش سطح بالا در الکترودهای نواحی O2,O1,P4,PZ,P3,CP6,CP5 بود. نتیجهگیری: تفاوت دامنه مؤلفه P300 در گروه دانش سطح پایین و دانش سطح بالا موید این است که افراد دارای دانش سطح بالا نسبت به افراد دارای دانش سطح پایین، از کارکرد مغزی بهینهتری برخوردار بوده و از استراتژی متفاوتی برای پردازش اطلاعات در حل مسائل استفاده میکنند. نتیجهای که شاید نتوان به راحتی از دادههای سنتی قلم و کاغذی به آن دست یافت.
احمد علیپور؛ رقیه محمدی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر، تحقیقی شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل است که با هدف بررسی تاثیر توانبخشی شناختی رایانهیار بر کارکردهای اجرایی و تواناییهای شناختی دانشآموزان مبتلا به دیابت، انجام یافت. روش: 18 دانشآموز مبتلا به دیابت از انجمن دیابت شهرستان بناب انتخاب شدند و بهطور تصادفی در دو گروه 9 نفری ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر، تحقیقی شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل است که با هدف بررسی تاثیر توانبخشی شناختی رایانهیار بر کارکردهای اجرایی و تواناییهای شناختی دانشآموزان مبتلا به دیابت، انجام یافت. روش: 18 دانشآموز مبتلا به دیابت از انجمن دیابت شهرستان بناب انتخاب شدند و بهطور تصادفی در دو گروه 9 نفری آزمایش و کنترل انتساب شدند. کارکردهای اجرایی و تواناییهای شناختی هردو گروه آزمایش و کنترل در مراحل پیشآزمون و پسآزمون با ابزارهای تحقیق سنجش شدند. ابزار مورد استفاده در این مطالعه نرمافزار کامپیوتری بهسازی حافظه و توجه، نسخه نرمافزاری آزمون دستهبندی کارتهای ویسکانسین، و نرمافزار کاگلب (کشف تغییر از مجموعه آزمونهای توجه، و کشف علامت از مجموعه آزمونهای ادراک) بود. برای مداخله، گروه آزمایش به صورت انفرادی در 10 جلسه نیم ساعته (دوبار در هفته) با کمک نرمافزار بهسازی حافظه و توجه، مورد توانبخشی شناختی قرار گرفتند. یافته ها: دادهها با تحلیل کواریانس یکطرفه، تجزیه و تحلیل شدند. و نتایج، حاکی از افزایش تواناییهای شناختی (توجه برای کشف تغییر و ادراک) در گروه آزمایش بود. اما، مداخله اعمال شده، کارکردهای اجرایی گروه آزمایش را افزایش نداده بود. نتیجه گیری: این مطالعه به این نتیجه رسید که مداخله و تعداد جلسات مقرر شده در این مطالعه، هرچند برای ارتقاء تواناییهای شناختی مفید بود، ولی برای بهبود کارکردهای اجرایی، از توان کافی برخوردار نبود.
علی اکبر شریفی؛ اشواق نعامی
چکیده
مقدمه: جستجوی دیداری، جستجوی فعال محیط دیداری برای یافتن یک شیء یا ویژگی خاص در میان اشیاء یا خصیصههای خاص دیگر است. هدف پژوهش حاضر هنجاریابی و بررسی روایی و پایایی آزمون جستجوی دیداری روی دانشآموزان دوره اول و دوم دبستانی شهر اهواز بود. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی است و به روش تحلیل عاملی اکتشافی و به شیوه تحلیل مؤلفههای اصلی ...
بیشتر
مقدمه: جستجوی دیداری، جستجوی فعال محیط دیداری برای یافتن یک شیء یا ویژگی خاص در میان اشیاء یا خصیصههای خاص دیگر است. هدف پژوهش حاضر هنجاریابی و بررسی روایی و پایایی آزمون جستجوی دیداری روی دانشآموزان دوره اول و دوم دبستانی شهر اهواز بود. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی است و به روش تحلیل عاملی اکتشافی و به شیوه تحلیل مؤلفههای اصلی انجام شده است. نمونهی پژوهش شامل 264 نفر از کودکان منطقه 4 شهر اهواز بودند که به روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند و در آزمون جستجوی دیداری شرکت کردند. برای تعیین پایایی ابزار از روش بازآزمایی با فاصله دو هفته استفاده شد. همچنین برای به دست آوردن روایی همزمان، آزمون تصویر جایگرفته شده روی 50 نفر از آزمودنیهای قبلی اجرا شد. دادههای به دست آمده با استفاده از روشهای همبستگی ، آلفای کرونباخ و تحلیل عوامل با نرمافزار SPSS-21 تحلیل شدند. یافتهها: نتایج نشاندهنده ضریب پایایی بازآزمایی آزمون جستجوی دیداری در دامنه 357/0 تا 732/0 و ضریب آلفای کرونباخ برای آزمون جستجوی دیداری برابر با 827/0 بود . ضریب همبستگی پیرسون بین شاخص مثبت درست کل آزمون جستجوی دیداری و آزمون شکلهای نهفته 642/0 به دست آمد که با 99 درصد اطمینان معنیدار بود. نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاضر نشاندهندهی ویژگیهای روانسنجی مطلوب آزمون جستجوی دیداری بود. لذا میتوان این آزمون را جهت مقاصد پژوهشی و بالینی مورد استفاده قرار داد.